حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها: تفاوت میان نسخهها
جز
←نقش خدیجه(س) در اسلام
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
در ماجرای محاصره [[شعب ابیطالب]]، اموال حضرت خدیجه(س) در حمایت از [[بنیهاشم]] مصرف شد، تا آنجا که در روایت آمده است: «[[ابوطالب]] و خدیجه(س) همه اموال خود را برای حفظ اسلام و محاصرهشدگان [[انفاق]] نمودند.» <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۱۶.</ref> در جریان محاصره شعب ابیطالب، [[حکیم بن حزام]] برادرزاده خدیجه (س)، با شترها، گندم و خرما را حمل میکرد و با زحمت و خطر زیاد، آنها را به [[بنیهاشم]] میرساند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۳۵۳-۳۵۴.</ref> خدا این کار خدیجه(س) را در ردیف نعمتها و مواهب بزرگ خود به بنده برگزیدهاش محمد(ص) برشمرد.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۴۲۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، قم، ج۳، ص۳۲۰.</ref> پیامبر(ص) نیز همواره از بخشندگی و ایثار خدیجه، با عظمت و بزرگی یاد میکرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷.</ref> | در ماجرای محاصره [[شعب ابیطالب]]، اموال حضرت خدیجه(س) در حمایت از [[بنیهاشم]] مصرف شد، تا آنجا که در روایت آمده است: «[[ابوطالب]] و خدیجه(س) همه اموال خود را برای حفظ اسلام و محاصرهشدگان [[انفاق]] نمودند.» <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۱۶.</ref> در جریان محاصره شعب ابیطالب، [[حکیم بن حزام]] برادرزاده خدیجه (س)، با شترها، گندم و خرما را حمل میکرد و با زحمت و خطر زیاد، آنها را به [[بنیهاشم]] میرساند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۳۵۳-۳۵۴.</ref> خدا این کار خدیجه(س) را در ردیف نعمتها و مواهب بزرگ خود به بنده برگزیدهاش محمد(ص) برشمرد.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۴۲۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، قم، ج۳، ص۳۲۰.</ref> پیامبر(ص) نیز همواره از بخشندگی و ایثار خدیجه، با عظمت و بزرگی یاد میکرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷.</ref> | ||
== حمایت و دفاع از پیامبر(ص)== | |||
حضرت خدیجه(س) افزون بر حمایت های مالی از آیین اسلام و شخص پیامبر(ص) با تمام وجود در صحنههای مختلفی که خطراتی پیامبر را تهدید می کرد حضور داشت و از رسول خدا(ص) دفاع میکرد. براساس گزراشس های تاریخی پیامبر(ص) در یکی از سالهای حضورش در مکه در ایام حج بر فراز کوه صفا سه بار با صدای بلند اعلان کرد (يا أيها الناس إني رسول الله رب العالمين) و ابوجهل با سنگ پیشانی وی را شکست و چون توسط امیرالمؤمنین (ع) خدیجه با خبر شد هردوبا مقداری غذا به سراغ پیامبر رفتند و با صدا زدن و گشتن در کوهها به دنبال یافتن حضرت بودند در این صحنه حضرت خدیجه احساسات خودش را نسبت به رسول خدا(ص) اینگونه بیان کرده است: «آیا کسی هست که از پیامبر برگزیده و سلامتیِ او برایم خبر آورد؟! آیا کسی هست تا از آن بهاران زندگیِ پسندیده برایم سخن گوید؟! آیا کسی هست تا از حال آن که (به جُرم دعوت به حق و عدالت) از خانه و کاشانهاش رانده شده ـ مرا آگاه سازد؟!» مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۴۲. | |||
==جایگاه علی(ع) نزد خدیجه== | ==جایگاه علی(ع) نزد خدیجه== |