کاربر ناشناس
آیه ابتلای ابراهیم: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Jalalyaghmoori جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==متن و ترجمه آیه== | ==متن و ترجمه آیه== | ||
{{گفت و گو | {{گفت و گو | ||
|عرض= | |عرض=۳۵ | ||
|شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:125%; font-weight: normal; | |شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:125%; font-weight: normal; | ||
|شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170% | |شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170% | ||
|شکل بندی آدرس=font-size:75%; | |شکل بندی آدرس=font-size:75%; | ||
|تورفتگی= | |تورفتگی=۰ | ||
|تراز=چپ | |تراز=چپ | ||
|عنوان={{عربی|اندازه= | |عنوان={{عربی|اندازه=۱۰۰%|وَ إِذْ ابتلی إِبراهیمَ ربّه بِکلماتٍ فأتمهنّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرّیتی قالَ لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ ﴿۱۲۴﴾}} | ||
|هنگامی که خداوند، ابراهیم(ع) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من ] نیز [امامانی قرار بده]خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد.}} | |هنگامی که خداوند، ابراهیم(ع) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من] نیز [امامانی قرار بده]خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد.}} | ||
متن آیه چنین است: وَ إِذْ ابتلی إِبراهیمَ ربّه بِکلماتٍ فأتمهنّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرّیتی قالَ | متن آیه چنین است: وَ إِذْ ابتلی إِبراهیمَ ربّه بِکلماتٍ فأتمهنّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرّیتی قالَ لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ. | ||
ترجمه آیه:هنگامی که خداوند، ابراهیم(ع) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من ] نیز [امامانی قرار بده]خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد. | ترجمه آیه:هنگامی که خداوند، ابراهیم(ع) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من] نیز [امامانی قرار بده]خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد. | ||
=== مفاد آیه === | === مفاد آیه === | ||
در این [[آیه]] سه مسئله توجه [[:رده:مفسران|مفسران]] و [[:رده:متکلمان|متکلمان]] اسلامی را به خود جلب کرده است: | در این [[آیه]] سه مسئله توجه [[:رده:مفسران|مفسران]] و [[:رده:متکلمان|متکلمان]] اسلامی را به خود جلب کرده است: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==منظور از کلمات == | ==منظور از کلمات == | ||
دراینباره آرای مختلفی نقل شده است: | دراینباره آرای مختلفی نقل شده است: | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۰: | ||
۱.از [[آیه]] مربوط به فرمانروایی [[طالوت]] به دست میآید که [[پیامبر]] الهی در آن زمان دارای مقام امامت و فرمانروایی نبوده است، زیرا اگر چنین بود، مردم از او نمیخواستند که فرمانروایی را برای آنها برگزیند؛ همچنین اگر وی دارای مقام فرمانروایی بود مردم نمیگفتند: ما از طالوت به فرمانروایی سزاوارتریم، بلکه میگفتند تو از طالوت به فرمانروایی سزاوارتری. | ۱.از [[آیه]] مربوط به فرمانروایی [[طالوت]] به دست میآید که [[پیامبر]] الهی در آن زمان دارای مقام امامت و فرمانروایی نبوده است، زیرا اگر چنین بود، مردم از او نمیخواستند که فرمانروایی را برای آنها برگزیند؛ همچنین اگر وی دارای مقام فرمانروایی بود مردم نمیگفتند: ما از طالوت به فرمانروایی سزاوارتریم، بلکه میگفتند تو از طالوت به فرمانروایی سزاوارتری. | ||
۲.[[هارون]] با [[موسی]] (علیهما السلام) در نبوت شریک بود، ولی مقام امامت به معنای تدبیر امور اجتماعی مردم را نداشت، به دلیل این که موسی (علیهالسلام) وقتی میخواست به [[میقات]] برود او را جانشین خود کرد؛ اگر وی مقام امامت را داشت، به استخلاف نیاز نمیبود. | ۲.[[هارون]] با [[موسی]] (علیهما السلام) در نبوت شریک بود، ولی مقام امامت به معنای تدبیر امور اجتماعی مردم را نداشت، به دلیل این که موسی (علیهالسلام) وقتی میخواست به [[میقات]] برود او را جانشین خود کرد؛ اگر وی مقام امامت را داشت، به استخلاف نیاز نمیبود. | ||
۳.خداوند مقام امامت را به ابراهیم پس از آن که دارای مقام نبوت و رسالت بود و پس از آن که از عهده آزمونهای الهی به خوبی بیرون آمد عطا کرد، بنابراین، نبوت ابراهیم (علیهالسلام) با امامت او ملازم نبوده است.<ref>الرسائل العشر، ص۱۱۱ـ ۱۱۳</ref> [[امین الإسلام طبرسی]] نیز این دیدگاه را برگزیده است.<ref>مجمع البیان، ج۱، ۲۰۱</ref> | ۳.خداوند مقام امامت را به ابراهیم پس از آن که دارای مقام نبوت و رسالت بود و پس از آن که از عهده آزمونهای الهی به خوبی بیرون آمد عطا کرد، بنابراین، نبوت ابراهیم (علیهالسلام) با امامت او ملازم نبوده است.<ref>الرسائل العشر، ص۱۱۱ـ ۱۱۳</ref> [[امین الإسلام طبرسی]] نیز این دیدگاه را برگزیده است.<ref>مجمع البیان، ج۱، ۲۰۱</ref> | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۸: | ||
=== هدایت باطنی === | === هدایت باطنی === | ||
نظر پنجم: از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] امامت در این [[آیه]] به معنای [[هدایت باطنی]] است. این هدایت از سنخ راهنمایی و نشان دادن راه نبوده، از مقوله ایصال به مطلوب و رساندن به مقصود است. | نظر پنجم: از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] امامت در این [[آیه]] به معنای [[هدایت باطنی]] است. این هدایت از سنخ راهنمایی و نشان دادن راه نبوده، از مقوله ایصال به مطلوب و رساندن به مقصود است. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۷: | ||
==== هدایت باطنی دارای مراتب است ==== | ==== هدایت باطنی دارای مراتب است ==== | ||
با توجه به آیات ۷۲ و ۷۳ [[سوره انبیاء]] که [[امامت]] را برای [[اسحاق]] و [[یعقوب]] ثابت میکند و عدم مزیت این دو پیامبر بر [[پیامبران]] دیگر نسبت به مقام امامت، و قطعی بودن امامت پیامبران [[اولوالعزم]]، نمیتوان عمومیت امامت را در حق پیامبران الهی انکار کرد. البته امامت به معنای هدایتگری باطنی و ایصال به مطلوب، مراتب و درجات مختلفی، متناسب با مراتب و درجات وجودی هر یک از پیامبران الهی، دارد، و همه آنان از این مقام بهرهمندند. | با توجه به آیات ۷۲ و ۷۳ [[سوره انبیاء]] که [[امامت]] را برای [[اسحاق]] و [[یعقوب]] ثابت میکند و عدم مزیت این دو پیامبر بر [[پیامبران]] دیگر نسبت به مقام امامت، و قطعی بودن امامت پیامبران [[اولوالعزم]]، نمیتوان عمومیت امامت را در حق پیامبران الهی انکار کرد. البته امامت به معنای هدایتگری باطنی و ایصال به مطلوب، مراتب و درجات مختلفی، متناسب با مراتب و درجات وجودی هر یک از پیامبران الهی، دارد، و همه آنان از این مقام بهرهمندند. | ||
== دلالت بر عصمت امام == | == دلالت بر عصمت امام == | ||
=== استدلال فخر رازی === | === استدلال فخر رازی === | ||
[[فخر رازی]] از جمله: '''إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً'''؛ «من تو را امام و پیشوای مردم قرار میدهم»، بر [[عصمت]] [[ابراهیم]] (علیهالسلام) به عنوان [[امام]] چنین استدلال کرده که امام کسی است که به او اقتدا میشود، اگر از او [[گناه|گناهی]] سرزند، پیروی از او در آن [[گناه]] واجب میشود، ولی این باطل است، زیرا لازمه معصیت بودن فعل، حرمت آن است، و از طرفی چون پیروی از امام واجب است، انجام آن واجب خواهد شد، و جمع میان حرمت و وجوب در یک فعل و یک زمان محال است.<ref>مفاتیح الغیب، ج۴، ص۴۰</ref> | [[فخر رازی]] از جمله: '''إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً'''؛ «من تو را امام و پیشوای مردم قرار میدهم»، بر [[عصمت]] [[ابراهیم]] (علیهالسلام) به عنوان [[امام]] چنین استدلال کرده که امام کسی است که به او اقتدا میشود، اگر از او [[گناه|گناهی]] سرزند، پیروی از او در آن [[گناه]] واجب میشود، ولی این باطل است، زیرا لازمه معصیت بودن فعل، حرمت آن است، و از طرفی چون پیروی از امام واجب است، انجام آن واجب خواهد شد، و جمع میان حرمت و وجوب در یک فعل و یک زمان محال است.<ref>مفاتیح الغیب، ج۴، ص۴۰</ref> | ||
=== استدلال امامیه === | === استدلال امامیه === | ||
[[متکلمان]] و [[مفسران]] [[امامیه]] با استناد به جمله: '''لا ینالُ عَهدی الظالمین'''؛«پیمان من به ستمکاران نمیرسد»، استدلالشان چنین است: کسی که مرتکب [[گناه]] شود، [[ظلم]] کرده است، زیرا [[حدود الهی]] را نقض نموده و به نص قرآن«... و هر کس از حدود الهی تجاوز کند،ستمکار است»<ref>بقره:۲۲۹</ref> ظالم میباشد. و خداوند فرموده است: '''لا ینالُ عَهدی الظالمین''' و مقصود از عهد، امامت است، زیرا پیش از آن، جمله: '''إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً''' آمده است، و ابراهیم (علیهالسلام) مقام امامت را برای فرزندان خود درخواست کرد و خداوند در پاسخ فرمود: «عهد من به ظالمان نمیرسد». اگر مقصود از عهد، امامت نباشد، پاسخ با سؤال همآهنگ نخواهد بود.<ref>اللوامع الالهیه، ص۳۳۲ـ ۳۳۳ </ref><ref>الشافی، ج۳، ص۱۴۱</ref> | [[متکلمان]] و [[مفسران]] [[امامیه]] با استناد به جمله: '''لا ینالُ عَهدی الظالمین'''؛«پیمان من به ستمکاران نمیرسد»، استدلالشان چنین است: کسی که مرتکب [[گناه]] شود، [[ظلم]] کرده است، زیرا [[حدود الهی]] را نقض نموده و به نص قرآن«... و هر کس از حدود الهی تجاوز کند،ستمکار است»<ref>بقره:۲۲۹</ref> ظالم میباشد. و خداوند فرموده است: '''لا ینالُ عَهدی الظالمین''' و مقصود از عهد، امامت است، زیرا پیش از آن، جمله: '''إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً''' آمده است، و ابراهیم (علیهالسلام) مقام امامت را برای فرزندان خود درخواست کرد و خداوند در پاسخ فرمود: «عهد من به ظالمان نمیرسد». اگر مقصود از عهد، امامت نباشد، پاسخ با سؤال همآهنگ نخواهد بود.<ref>اللوامع الالهیه، ص۳۳۲ـ ۳۳۳ </ref><ref>الشافی، ج۳، ص۱۴۱</ref> | ||
==== اشکال و جواب ==== | ==== اشکال و جواب ==== | ||
گفته شده ظالم کسی است که اوّلاً، مرتکب [[گناه کبیره]] شود و ثانیاً، از [[گناه]] خود توبه نکند، اما بر گناهکاری که [[توبه]] نماید، عنوان [[ظالم]] صدق نمیکند.<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱ </ref><ref>المغنی، ج۲۰، ص۱۹۴ </ref><ref>مفاتیح الغیب، ج۴، ص۴۲ </ref><ref>شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۳</ref> | گفته شده ظالم کسی است که اوّلاً، مرتکب [[گناه کبیره]] شود و ثانیاً، از [[گناه]] خود توبه نکند، اما بر گناهکاری که [[توبه]] نماید، عنوان [[ظالم]] صدق نمیکند.<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱ </ref><ref>المغنی، ج۲۰، ص۱۹۴ </ref><ref>مفاتیح الغیب، ج۴، ص۴۲ </ref><ref>شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۳</ref> | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۱: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس| | {{پانویس|۳۰em}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۲: | ||
{{آیات مشهور قرآن}} | {{آیات مشهور قرآن}} | ||
[[ar: | [[ar:آیة الإبتلاء]] | ||
[[en:Verse of the Trials of Abraham (a)]] | [[en:Verse of the Trials of Abraham (a)]] | ||
[[ur:آیت 'ابتلائے ابراہیم علیہ السلام']] | [[ur:آیت 'ابتلائے ابراہیم علیہ السلام']] |