کاربر ناشناس
جنگ صفین: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.r.seifi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
'''جنگ صفین''' نبرد میان [[امام علی(ع)]] و [[معاویه]] که در ''[[صفر]]'' [[سال ۳۷ هجری قمری|سال ۳۷ هجری]] در منطقهای به نام [[صفین]] رخ داد | '''جنگ صفین''' نبرد میان [[امام علی(ع)]] و [[معاویه]] که در ''[[صفر]]'' [[سال ۳۷ هجری قمری|سال ۳۷ هجری]] در منطقهای به نام [[صفین]] رخ داد. در میانه جنگ، سپاه معاویه که در آستانه شکست بودند، [[قرآن]] بر نیزه کردند و به همین دلیل برخی از سپاهیان امام علی (ع) از ادامه جنگ سر باز زدند. سرانجام، داورانی برای [[حکمیت|حَکَمیَت]] میان دو طرف تعیین شد و جنگ بدون نتیجه خاتمه یافت. [[عمار بن یاسر|عَمّار]] و [[خزیمة بن ثابت|خُزَیمه]] در این جنگ [[شهید]] شدند. | ||
==زمینه جنگ== | ==زمینه جنگ== | ||
{{روزشمار جنگ صفین}} | {{روزشمار جنگ صفین}} | ||
هنگامی که امام علی(ع) به خلافت رسید، معاویه حاکم [[شام]] بود. سالها پیش از آن (در سال ۱۸ق)، [[خلیفه دوم]] او را امیر [[دمشق]] کرده بود<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۷۲، به نقل از: منتظری مقدم، «روابط امام علی(ع) و معاویه»، ص۴۳.</ref> و در زمان [[خلیفه سوم]]، معاویه حاکم منطقه شام شده بود.<ref>ابن عساکر، تاریخ دمشق الکبیر، ج۶۲، ص۸۱، به نقل از: منتظری مقدم، «روابط امام علی(ع) و معاویه»، ص۴۳.</ref> امیرالمؤمنین تصمیم گرفت [[عبدالله بن عباس]] را حاکم [[شام]] کند؛ پس نامهای به [[معاویه]] نوشت و در آن نامه، از او خواست تا همراه اَشراف شام به [[مدینه]] بیاید و با حضرت بیعت کند؛ اما معاویه نه تنها از بیعت سر باز زد، خونخواهی از عثمان را پیش کشید. | هنگامی که امام علی(ع) به خلافت رسید، معاویه حاکم [[شام]] بود. سالها پیش از آن (در سال ۱۸ق)، [[خلیفه دوم]] او را امیر [[دمشق]] کرده بود<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۲، به نقل از: منتظری مقدم، «روابط امام علی(ع) و معاویه»، ص۴۳.</ref> و در زمان [[خلیفه سوم]]، معاویه حاکم منطقه شام شده بود.<ref>ابن عساکر، تاریخ دمشق الکبیر، ۱۴۲۱ق، ج۶۲، ص۸۱، به نقل از: منتظری مقدم، «روابط امام علی(ع) و معاویه»، ص۴۳.</ref> امیرالمؤمنین تصمیم گرفت [[عبدالله بن عباس]] را حاکم [[شام]] کند؛ پس نامهای به [[معاویه]] نوشت و در آن نامه، از او خواست تا همراه اَشراف شام به [[مدینه]] بیاید و با حضرت بیعت کند؛ اما معاویه نه تنها از بیعت سر باز زد، خونخواهی از عثمان را پیش کشید. | ||
امیرالمؤمنین (ع) در نامه گفته بود مردم بدون مشورت او [[عثمان]] را کشتند، ولی اکنون از روی مشورت و اجتماع، او را به خلافت انتخاب کردهاند. در یکی از نامههایی که [[امام علی(ع)]] به [[معاویه]] نوشت اینگونه آمده است: | امیرالمؤمنین (ع) در نامه گفته بود مردم بدون مشورت او [[عثمان]] را کشتند، ولی اکنون از روی مشورت و اجتماع، او را به خلافت انتخاب کردهاند. در یکی از نامههایی که [[امام علی(ع)]] به [[معاویه]] نوشت اینگونه آمده است: | ||
:::"[[بیعت]] من یک بیعت عمومی است و شامل همه [[مسلمانان]] میشود، اعم از کسانی که در موقع بیعت در [[مدینه]] حاضر بوده و یا کسانی که در [[بصره]] و [[شام]] و شهرهای دیگر باشند و تو گمان کردهای که با تهمت زدن قتل [[عثمان]] نسبت به من میتوانی از بیعت من سرپیچی کنی . همه میدانند که او را من نکشتهام تا [[قصاص|قصاصی]] بر من لازم آید و [[ارث|ورثه]] [[عثمان بن عفان|عثمان]] در طلب خون او از تو سزاوارترند و تو خود از کسانی هستی که با او مخالفت کردی و در آن موقع که از تو کمک خواست، وی را یاری نکردی تا کشته شد."<ref>ابن ابی الحدید، | :::"[[بیعت]] من یک بیعت عمومی است و شامل همه [[مسلمانان]] میشود، اعم از کسانی که در موقع بیعت در [[مدینه]] حاضر بوده و یا کسانی که در [[بصره]] و [[شام]] و شهرهای دیگر باشند و تو گمان کردهای که با تهمت زدن قتل [[عثمان]] نسبت به من میتوانی از بیعت من سرپیچی کنی . همه میدانند که او را من نکشتهام تا [[قصاص|قصاصی]] بر من لازم آید و [[ارث|ورثه]] [[عثمان بن عفان|عثمان]] در طلب خون او از تو سزاوارترند و تو خود از کسانی هستی که با او مخالفت کردی و در آن موقع که از تو کمک خواست، وی را یاری نکردی تا کشته شد."<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۸۹.</ref> | ||
[[معاویه]] پاسخی به نامه نداد.<ref>بلاذری، ج ۲، ص ۲۱۱</ref> | [[معاویه]] پاسخی به نامه نداد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی، ج ۲، ص ۲۱۱.</ref> | ||
پس از خاتمه [[جنگ جمل]]، امام(ع) در [[کوفه]] مستقر شد و کوشید معاویه را به اطاعت قانع کند.<ref>ابن اعثم، | پس از خاتمه [[جنگ جمل]]، امام(ع) در [[کوفه]] مستقر شد و کوشید معاویه را به اطاعت قانع کند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref> پس از آنکه امام(ع) مطمئن شد [[معاویه]] قصد [[بیعت]] و اطاعت ندارد و بزرگان [[کوفه]] مدافع حضرت در جنگ با شاماند، در [[خطبه|خطبهای]] عمومی، مردم را به جهاد فرا خواند. | ||
==جمعآوری سپاه== | ==جمعآوری سپاه== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۴: | ||
|[[جنگ نهروان]] || سپاه [[خوارج]] || صفر [[سال ۳۸ هجری قمری|۳۸ق]] | |[[جنگ نهروان]] || سپاه [[خوارج]] || صفر [[سال ۳۸ هجری قمری|۳۸ق]] | ||
|} | |} | ||
امام(ع) به [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نامه نوشت تا مردم [[بصره]] را نیز به همراهی دعوت کند که بسیاری از مردم بصره پس از دعوت امام(ع)، همراه ابن عباس به کوفه آمدند. همچنین نامهای به [[مخنف بن سلیم|مِخنَف بن سُلَیم]] حاکم [[اصفهان]] نوشت تا او نیز به سپاه امام ملحق گردد.<ref>ابن مزاحم، ص ۱۱۵</ref> | امام(ع) به [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نامه نوشت تا مردم [[بصره]] را نیز به همراهی دعوت کند که بسیاری از مردم بصره پس از دعوت امام(ع)، همراه ابن عباس به کوفه آمدند. همچنین نامهای به [[مخنف بن سلیم|مِخنَف بن سُلَیم]] حاکم [[اصفهان]] نوشت تا او نیز به سپاه امام ملحق گردد.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۱۱۵.</ref> | ||
شماری از زنان کوفی نیز در صفین حضور داشتند و با اشعارشان امام را ستایش و فضائل آن حضرت را بازگو میکردند و سپاه [[عراق]] را بر ضد شامیان برمیانگیختند. از جمله آنها، [[سوده بنت عماره|سوده دختر عماره همدانی]]، [[ام سنان]]،<ref>ابن اعثم، | شماری از زنان کوفی نیز در صفین حضور داشتند و با اشعارشان امام را ستایش و فضائل آن حضرت را بازگو میکردند و سپاه [[عراق]] را بر ضد شامیان برمیانگیختند. از جمله آنها، [[سوده بنت عماره|سوده دختر عماره همدانی]]، [[ام سنان]]،<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص ۱۰۱.</ref> زرقاء دختر عدی همدانی،<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۲.</ref> ام الخیر و جروه دختر مرة بن غالب تمیمی بودند.<ref>ابن بکار، أخبار الوافدات، ۱۴۰۳ق، ص ۳۶.</ref> | ||
یاران معاویه شامل این افراد میشدند: [[عمرو بن عاص]] (که در [[فلسطین]] به سر میبرد و [[معاویه]] برای استفاده از مشورتهایش از او خواست در مقابل حکومت [[مصر]]، به [[شام]] بیاید و به [[معاویه]] ملحق شود)،<ref>ابن اعثم، | یاران معاویه شامل این افراد میشدند: [[عمرو بن عاص]] (که در [[فلسطین]] به سر میبرد و [[معاویه]] برای استفاده از مشورتهایش از او خواست در مقابل حکومت [[مصر]]، به [[شام]] بیاید و به [[معاویه]] ملحق شود)،<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۲.</ref> ''[[عبید الله بن عمر]]''، ''[[ذوالکلاع]]''، ''[[عبدالرحمن بن خالد بن ولید]]''، ''[[عبدالله بن عمرو بن عاص]]''، ''[[مروان بن حکم]]''، ''[[معاویه بن حدیج]]''، ''[[ضحاک بن قیس]]''، ''[[بسر بن ارطاة]]''، ''[[شرحبیل بن ذوالکلاع]]'' و ''[[حبیب بن مسلمه]]''.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۱۹۵، ۴۲۹، ۴۶۱، ۵۵۲ و ۴۵۵ ؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، دار الفکر، ج ۲، ص ۳۹۲ و ج ۳، ص ۹۱.</ref> | ||
==آغاز جنگ== | ==آغاز جنگ== | ||
سرانجام سپاه امام(ع) در مرز [[روم]]، در شمال [[عراق]] و [[سوریه]] امروزی با سپاه [[شام]] برخورد کرد. امام(ع) [[مالک اشتر]] را به سوی آنها فرستاد و به او تاکید کرد که به هر روی نباید آغازگر جنگ باشد. با آمدن مالک، سپاه شام درگیری را آغاز کرده و دو طرف به نبرد با یکدیگر پرداختند. پس از آن، سپاه شام عقب نشینی کرد.<ref>جعفریان، ص ۲۷۶</ref> | سرانجام سپاه امام(ع) در مرز [[روم]]، در شمال [[عراق]] و [[سوریه]] امروزی با سپاه [[شام]] برخورد کرد. امام(ع) [[مالک اشتر]] را به سوی آنها فرستاد و به او تاکید کرد که به هر روی نباید آغازگر جنگ باشد. با آمدن مالک، سپاه شام درگیری را آغاز کرده و دو طرف به نبرد با یکدیگر پرداختند. پس از آن، سپاه شام عقب نشینی کرد.<ref>جعفریان، تاریخ خلفاء، انتشارات دلیل ما، ص ۲۷۶.</ref> | ||
بعد از نبردهای پراکنده، وقتی [[محرم]] فرا رسید، قرار شد جنگ متوقف شود.<ref>ابن مزاحم، ص ۱۹۶</ref> اما مذاکرات میان نمایندگان امام(ع) با [[معاویه]] ادامه داشت و معاویه شرط اصلی خود را کشتن افرادی چون [[عمار]]، [[عدی بن حاتم]]، [[مالک اشتر|مالک]] و کسانی که به نظر او در قتل [[عثمان]] دست داشتند، قرار داده بود. | بعد از نبردهای پراکنده، وقتی [[محرم]] فرا رسید، قرار شد جنگ متوقف شود.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۱۹۶.</ref> اما مذاکرات میان نمایندگان امام(ع) با [[معاویه]] ادامه داشت و معاویه شرط اصلی خود را کشتن افرادی چون [[عمار]]، [[عدی بن حاتم]]، [[مالک اشتر|مالک]] و کسانی که به نظر او در قتل [[عثمان]] دست داشتند، قرار داده بود. | ||
روز اول ماه [[صفر]] جنگ شدیدی بین دو سپاه رخ داد، هر روز یکی از فرماندهان [[امام علی(ع)]] رهبری خط مقدم را عهدهدار بود. روز نخست [[مالک اشتر]]، روز دوم [[هاشم بن عتبه]]، روز سوم [[عمار یاسر]]، روز چهارم [[محمد حنفیه]] و روز پنجم [[عبد الله بن عباس]]، فرماندهی را عهده دار بودند. <ref>بلاذری، ج ۲، ص ۳۰۵</ref> | روز اول ماه [[صفر]] جنگ شدیدی بین دو سپاه رخ داد، هر روز یکی از فرماندهان [[امام علی(ع)]] رهبری خط مقدم را عهدهدار بود. روز نخست [[مالک اشتر]]، روز دوم [[هاشم بن عتبه]]، روز سوم [[عمار یاسر]]، روز چهارم [[محمد حنفیه]] و روز پنجم [[عبد الله بن عباس]]، فرماندهی را عهده دار بودند. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی، ج ۲، ص ۳۰۵.</ref> | ||
==محاصره فرات== | ==محاصره فرات== | ||
لشکر [[معاویه]] بین لشکر [[امام علی(ع)]] و رود [[فرات]] قرار گرفتند و اجازه ندادند یاران آن حضرت آب بردارند. امام(ع) مسیّب بن ربیع ریاحی و [[صعصعة بن صوحان]] را به سوی معاویه فرستاد و فرمود: «نزد معاویه بروید و بگویید یاران تو بین ما و آب فاصله انداخته و آب را از ما دریغ میدارند. اگر ما بر شما سبقت میگرفتیم و آنجا را لشکرگاه میساختیم، آب را بر شما نمیبستیم. دست از محاصره آب بردارید تا لشکر ما و شما از آن یکسان استفاده کنند یا بر سر آب بجنگیم و هر کدام از ما دو نفر غالب شود، پیروزی برای او باشد».<ref>ابن اعثم، | لشکر [[معاویه]] بین لشکر [[امام علی(ع)]] و رود [[فرات]] قرار گرفتند و اجازه ندادند یاران آن حضرت آب بردارند. امام(ع) مسیّب بن ربیع ریاحی و [[صعصعة بن صوحان]] را به سوی معاویه فرستاد و فرمود: «نزد معاویه بروید و بگویید یاران تو بین ما و آب فاصله انداخته و آب را از ما دریغ میدارند. اگر ما بر شما سبقت میگرفتیم و آنجا را لشکرگاه میساختیم، آب را بر شما نمیبستیم. دست از محاصره آب بردارید تا لشکر ما و شما از آن یکسان استفاده کنند یا بر سر آب بجنگیم و هر کدام از ما دو نفر غالب شود، پیروزی برای او باشد».<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۵-۶.</ref> | ||
در گفتگوی بین معاویه و پیک امام علی(ع)، معاویه خشمگین شد و گفت: «علی را از این آب بهرهای نیست. خدا معاویه و پدرش را از [[حوض کوثر]] آب ندهد، اگر بگذارم علی یا اصحابش از آب فرات بنوشد. مگر اینکه با زور شمشیر غالب شود».<ref>ابن اعثم، | در گفتگوی بین معاویه و پیک امام علی(ع)، معاویه خشمگین شد و گفت: «علی را از این آب بهرهای نیست. خدا معاویه و پدرش را از [[حوض کوثر]] آب ندهد، اگر بگذارم علی یا اصحابش از آب فرات بنوشد. مگر اینکه با زور شمشیر غالب شود».<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۷.</ref> | ||
سرانجام لشکریان [[امیرالمؤمنین]] بر لشکریان معاویه هجوم بردند و فرات را به تصرف درآوردند. آنگاه علی(ع) دستور داد آب برای همه آزاد باشد و هیچ کس مانع اهل [[شام]] نشود؛ بنابراین از هر دو طرف، افراد میآمدند و آب برمیداشتند.<ref>ابن اعثم، | سرانجام لشکریان [[امیرالمؤمنین]] بر لشکریان معاویه هجوم بردند و فرات را به تصرف درآوردند. آنگاه علی(ع) دستور داد آب برای همه آزاد باشد و هیچ کس مانع اهل [[شام]] نشود؛ بنابراین از هر دو طرف، افراد میآمدند و آب برمیداشتند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۲-۱۳.</ref> | ||
==لَیلَةُ الهَریر== | ==لَیلَةُ الهَریر== | ||
{{نوشتار اصلی|لیلة الهریر}} | {{نوشتار اصلی|لیلة الهریر}} | ||
لیلة الهریر شب سختی در جنگ صفین بود. لشکر [[امام علی(ع)]] و معاویه در آن شب به جنگ پرداختند و عدهی بسیاری از دو طرف کشته شدند. به گفته [[نصر بن مزاحم عطار منقری|منقری]] در آن شب جز صدای چكاچك شمشیر كه در دل مردان هول انگیزتر از بانگ رعد و فرو ریختن هراسآور كوهها بود، صدایی به گوش نمیرسید.<ref>ابن مزاحم، | لیلة الهریر شب سختی در جنگ صفین بود. لشکر [[امام علی(ع)]] و معاویه در آن شب به جنگ پرداختند و عدهی بسیاری از دو طرف کشته شدند. به گفته [[نصر بن مزاحم عطار منقری|منقری]] در آن شب جز صدای چكاچك شمشیر كه در دل مردان هول انگیزتر از بانگ رعد و فرو ریختن هراسآور كوهها بود، صدایی به گوش نمیرسید.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۴۷۵؛ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص ۹۲.</ref> [[ابن مسکویه]] در توصیف آن شب میگوید: «آن شب چندان جنگیدند كه نیزهها همه درهم شكست و در تركشها تیری نماند، سپس دست به شمشیر بردند.»<ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۵۳۵.</ref> | ||
در لیلة الهریر که نزدیک بود سپاهیان امام(ع) کار جنگ را یکسره کنند، [[اشعث]] در جمع [[قبیله کنده|کندیان]] به پا خاست و ضمن [[خطبه|خطبهای]]، با لحنی مصلحتجویانه خواستار ترک خونریزی بیشتر شد. بنابر این روایات، تا خبر خطبه اشعث به معاویه رسید، دستور داد تا [[قرآن |قرآن ها]] را فراز نیزهها کنند.<ref>ابن مزاحم، | در لیلة الهریر که نزدیک بود سپاهیان امام(ع) کار جنگ را یکسره کنند، [[اشعث]] در جمع [[قبیله کنده|کندیان]] به پا خاست و ضمن [[خطبه|خطبهای]]، با لحنی مصلحتجویانه خواستار ترک خونریزی بیشتر شد. بنابر این روایات، تا خبر خطبه اشعث به معاویه رسید، دستور داد تا [[قرآن |قرآن ها]] را فراز نیزهها کنند.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص۴۸۰-۴۸۱؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> | ||
==به نیزه کردن قرآن== | ==به نیزه کردن قرآن== | ||
سپاهیان [[معاویه]] در پی حملات [[مالک اشتر]]، شکست را بسیار نزدیک میدیدند. معاویه برای راه چاره، دست به دامن [[عمرو بن عاص|عمرو عاص]] شد.<ref>نک: ابن ابی | سپاهیان [[معاویه]] در پی حملات [[مالک اشتر]]، شکست را بسیار نزدیک میدیدند. معاویه برای راه چاره، دست به دامن [[عمرو بن عاص|عمرو عاص]] شد.<ref>نک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، داراحیاء التراث العربی، ج۲، ص۲۱۰.</ref> به پیشنهاد عمرو و دستور معاویه، شامیان [[قرآن]]ها را بر نیزه کردند و شعار دادند ای اهل [[عراق]]! حاکم بین ما کتاب خدا باشد. همچنین آمده است سپاهیان شام فریاد میزدند: ای گروه عرب! به زنان و دختران خود بیندیشید، اگر شما نابود شوید، فردا چه کسی در برابر رومیان و ترکان و پارسیان بجنگد؟!<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۴۷۸.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = امام علی(ع):{{-}}{{حدیث| نَحْنُ النُّجَبَاءُ، وَ أَفْرَاطُنَا أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ، حِزْبُنَا حِزْبُ اللَّهِ، وَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ حِزْبُ الشَّيْطَانِ، مَنْ سَاوَى بَيْنَنَا وَ بَيْنَ عَدُوِّنَا فَلَيْسَ مِنَّا|ترجمه= ما برگزیدگانیم؛ و گذر از ما، گذر از پیامبران است؛ و حزب ما حزب خداست؛ و حزب گروه باغی، حزب شیطان است؛ و کسی که ما و دشمنمان را یکسان بداند، از ما نیست.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، ص۳۱۰.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = امام علی(ع):{{-}}{{حدیث| نَحْنُ النُّجَبَاءُ، وَ أَفْرَاطُنَا أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ، حِزْبُنَا حِزْبُ اللَّهِ، وَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ حِزْبُ الشَّيْطَانِ، مَنْ سَاوَى بَيْنَنَا وَ بَيْنَ عَدُوِّنَا فَلَيْسَ مِنَّا|ترجمه= ما برگزیدگانیم؛ و گذر از ما، گذر از پیامبران است؛ و حزب ما حزب خداست؛ و حزب گروه باغی، حزب شیطان است؛ و کسی که ما و دشمنمان را یکسان بداند، از ما نیست.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۳۳ق، ص۳۱۰.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
===واکنش امام علی(ع) و سپاهیانش=== | ===واکنش امام علی(ع) و سپاهیانش=== | ||
مردم در برابر علی برخاستند و گفتند: به دعوتی که آنان از تو کردهاند پاسخ گوی که به راستی ما نابود شدهایم. [[اشعث]] در میان سپاهیان [[امیرالمؤمنین]] [[علی(ع)]] نه تنها راضی به سکوت نبود، بلکه بیش از همه کس سخن از لزوم خاموشکردن آتش جنگ و گرایش به صلح میگفت؛ اما [[مالک اشتر]] که نظری جز ادامه جنگ نداشت، به دردمندیِ تمام خاموشی گزیده بود.<ref>ابن مزاحم، | مردم در برابر علی برخاستند و گفتند: به دعوتی که آنان از تو کردهاند پاسخ گوی که به راستی ما نابود شدهایم. [[اشعث]] در میان سپاهیان [[امیرالمؤمنین]] [[علی(ع)]] نه تنها راضی به سکوت نبود، بلکه بیش از همه کس سخن از لزوم خاموشکردن آتش جنگ و گرایش به صلح میگفت؛ اما [[مالک اشتر]] که نظری جز ادامه جنگ نداشت، به دردمندیِ تمام خاموشی گزیده بود.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص۴۸۳-۴۸۴.</ref> | ||
امیر مؤمنان علی(ع) برخاست و گفت: «من همواره دوست داشتم که کارم با شما بگذرد و خود همراه شما باشم... هان که من به راستی دیروز فرمانده مؤمنان بودم و امروز فرمانبر شدهام. من کسان را نهی میکردم و اینک کسان مرا نهی میکنند. اینک شما زندگی را خوش دارید و من یارای آن ندارم که شما را به ناخوشایندتان وا دارم».<ref>ابن مزاحم، | امیر مؤمنان علی(ع) برخاست و گفت: «من همواره دوست داشتم که کارم با شما بگذرد و خود همراه شما باشم... هان که من به راستی دیروز فرمانده مؤمنان بودم و امروز فرمانبر شدهام. من کسان را نهی میکردم و اینک کسان مرا نهی میکنند. اینک شما زندگی را خوش دارید و من یارای آن ندارم که شما را به ناخوشایندتان وا دارم».<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ۴۸۴.</ref> | ||
==حکمیت== | ==حکمیت== | ||
{{اصلی|حکمیت}} | {{اصلی|حکمیت}} | ||
با حیلهای که [[عمرو عاص]] ترتیب داد و [[قرآن|قرآنها]] به سر نیزهها رفت، در میان سپاه [[امام علی(ع)]] دودستگی پدید آمد، که دشمن [[حکمیت]] [[قرآن]] را پذیرفته است و ما حق جنگ با آنان را نداریم. امام(ع) بهشدت در برابر این سخن ایستاد و اعلام کرد این کار، جز فریب چیزی نیست؛ ولی امیرالمؤمنین(ع) بالاجبار ضمن نامهای به [[معاویه]] با قید اینکه ما میدانیم تو اهل [[قرآن]] نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفت.<ref>ابن مزاحم، ص ۴۹۰</ref> | با حیلهای که [[عمرو عاص]] ترتیب داد و [[قرآن|قرآنها]] به سر نیزهها رفت، در میان سپاه [[امام علی(ع)]] دودستگی پدید آمد، که دشمن [[حکمیت]] [[قرآن]] را پذیرفته است و ما حق جنگ با آنان را نداریم. امام(ع) بهشدت در برابر این سخن ایستاد و اعلام کرد این کار، جز فریب چیزی نیست؛ ولی امیرالمؤمنین(ع) بالاجبار ضمن نامهای به [[معاویه]] با قید اینکه ما میدانیم تو اهل [[قرآن]] نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفت.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۴۹۰.</ref> | ||
اهل شام، عمرو بن عاص را برگزیدند. [[اشعث بن قیس|اشعث]] و تعدادی دیگر از کسانی که بعدا در گروه [[مارقین]] در آمدند، [[ابو موسی اشعری]] را پیشنهاد کردند. اما امام علی(ع) [[ابن عباس]] و یا [[مالک اشتر]] را پیشنهاد کرد؛ اشعث و یارانش قبول نکردند، به این بهانه که اشتر عقیده به جنگ دارد و ابن عباس نیز نباید باشد؛ زیرا عمرو بن عاص از قبیله [[مضری|مُضَریها]] است، پس طرف دیگر باید یمنی باشد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> | اهل شام، عمرو بن عاص را برگزیدند. [[اشعث بن قیس|اشعث]] و تعدادی دیگر از کسانی که بعدا در گروه [[مارقین]] در آمدند، [[ابو موسی اشعری]] را پیشنهاد کردند. اما امام علی(ع) [[ابن عباس]] و یا [[مالک اشتر]] را پیشنهاد کرد؛ اشعث و یارانش قبول نکردند، به این بهانه که اشتر عقیده به جنگ دارد و ابن عباس نیز نباید باشد؛ زیرا عمرو بن عاص از قبیله [[مضری|مُضَریها]] است، پس طرف دیگر باید یمنی باشد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> | ||
دو حَکَم، پیش خودشان تصمیم گرفتند که عمرو عاص معاویه را و ابوموسی علی(ع) را عزل کند و انتخاب [[خلیفه]] را به شورا واگذار کنند. عمرو عاص ابوموسی را در اعلام نتیجه، بر خود مقدم کرد و ابتدا ابوموسی، علی(ع) را عزل کرد؛ ولی وقتی نوبت به عمرو بن عاص رسید، او به جای عزل معاویه، عزل علی(ع) به دست ابوموسی را تأیید و معاویه را به خلافت منصوب کرد. پس از آن درگیری بین دو نفر درگرفت و به هم ناسزا گفتند.<ref>ابن مزاحم، ص۵۴۵</ref> | دو حَکَم، پیش خودشان تصمیم گرفتند که عمرو عاص معاویه را و ابوموسی علی(ع) را عزل کند و انتخاب [[خلیفه]] را به شورا واگذار کنند. عمرو عاص ابوموسی را در اعلام نتیجه، بر خود مقدم کرد و ابتدا ابوموسی، علی(ع) را عزل کرد؛ ولی وقتی نوبت به عمرو بن عاص رسید، او به جای عزل معاویه، عزل علی(ع) به دست ابوموسی را تأیید و معاویه را به خلافت منصوب کرد. پس از آن درگیری بین دو نفر درگرفت و به هم ناسزا گفتند.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص۵۴۵.</ref> | ||
== نتیجه جنگ == | == نتیجه جنگ == | ||
به واسطه ماجرای حکمیت، دو سپاه از هم کناره گرفتند و معاویه توانست از مخمصه شکست رهایی یابد. [[امام علی (ع)]] پس از آن هرچقدر درصدد تشکیل سپاه برای حمله به [[شام]] برآمد، مردم [[کوفه]] و [[حجاز]] از وی چندان فرمانبرداری نکردند و گروهی به نام [[خوارج]] نیز در داخل کوفه به وجود آمدند که [[جنگ نهروان]] را بهوجود آوردند. | به واسطه ماجرای حکمیت، دو سپاه از هم کناره گرفتند و معاویه توانست از مخمصه شکست رهایی یابد. [[امام علی (ع)]] پس از آن هرچقدر درصدد تشکیل سپاه برای حمله به [[شام]] برآمد، مردم [[کوفه]] و [[حجاز]] از وی چندان فرمانبرداری نکردند و گروهی به نام [[خوارج]] نیز در داخل کوفه به وجود آمدند که [[جنگ نهروان]] را بهوجود آوردند.{{مدرک}} | ||
==تعداد کشتهشدگان== | ==تعداد کشتهشدگان== | ||
درباره تعداد کشتههای دو سپاه اختلاف است. برخی از مورخان گفتهاند: از طرفین هفتاد هزار نفر کشته شدند که از این تعداد، چهل و پنج هزار نفر از لشکر [[معاویه]] و بیست و پنج هزار نفر از لشکر [[امام علی(ع)]] بودند.<ref>ابن مزاحم، ص ۴۷۵ و ۵۵۸ ; | درباره تعداد کشتههای دو سپاه اختلاف است. برخی از مورخان گفتهاند: از طرفین هفتاد هزار نفر کشته شدند که از این تعداد، چهل و پنج هزار نفر از لشکر [[معاویه]] و بیست و پنج هزار نفر از لشکر [[امام علی(ع)]] بودند.<ref>ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۴۷۵ و ۵۵۸ ; بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی، ص ۹۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب، دار الأضواء، ص ۱۹۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، داراحیاء التراث العربی، ج۲، ص۲۰۸.</ref> | ||
از جمله شهدای سپاه امام علی (ع) بیست و پنج نفر از [[بدریون]](کسانی که در [[جنگ بدر]] در رکاب [[پیامبر(ص)|پیامبر اسلام(ص)]] جنگیدند) بودند که در جنگ صفین به دست شامیان کشته شدند.<ref>ابن | از جمله شهدای سپاه امام علی (ع) بیست و پنج نفر از [[بدریون]](کسانی که در [[جنگ بدر]] در رکاب [[پیامبر(ص)|پیامبر اسلام(ص)]] جنگیدند) بودند که در جنگ صفین به دست شامیان کشته شدند.<ref>ابن جوزی حنبلی، المنتظم، دار صادر، ج ۵، ص ۱۲۰.</ref> از جمله: | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
*[[عمار یاسر]] | *[[عمار یاسر]] | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۶: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن ابی الحدید، | * ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا. | ||
* ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | |||
* ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، | * ابن اعثم، محمد بن علی، الفتوح، بیروت، دارالندوه، [بی تا] و دار الأضواء، ۱۴۱۱ق. | ||
* ابن اعثم، | * ابن بکار، اخبار الوافدات من النساء علی معاویه بن ابی سفیان، بیروت، مؤسسة الرسالة، . | ||
* ابن بکار، | * ابن جوزی حنبلی، المنتظم فی تاریخ الملوک والأمم، بیروت، دار صادر، بیتا. | ||
* ابن جوزی حنبلی، | * ابن حنبل، احمد، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، تحقیق سید عبدالعزیز طباطبایی، قم، دارالتفسیر، ۱۴۳۳ق. | ||
* ابن حنبل، احمد، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، تحقیق سید عبدالعزیز طباطبایی، قم، دارالتفسیر، | * ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، تحقیق یوسف البقاعی، بیروت، دارالاضواء، بیتا. | ||
* ابن شهرآشوب، | * ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق الکبیر، تحقیق ابیعبدالله علی عاشور الجنوبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق. | ||
* ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق الکبیر، تحقیق ابیعبدالله علی عاشور الجنوبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، | * ابن مزاحم، نصر، وقعة صفین، تحقیق عبد السلام محمد هارون، قم، منشورات مكتبة المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
* ابن مزاحم، نصر، | * ابن مسکویه، ابوعلی، تجارب الأمم، تحقیق ابو القاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش. | ||
* ابن مسکویه، | * بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، موسسه الاعلمی، بیتا. | ||
* بلاذری، | * جعفریان، رسول، تاریخ خلفاء، قم، انتشارات دلیل ما، بیتا. | ||
* جعفریان، | * دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، بینا، ۱۹۶۰م. | ||
* ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق محب الدین ابوسعید، بیروت، دارالفکر، بیتا. | |||
* دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۶۰م. | * سبط بن جوزی، تذکره الخواص، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. | ||
* ذهبی، | * منتظری مقدم، حامد، «روابط امام علی(ع) و معاویه» (از خلافت تا جنگ صفین)، در مجله معرفت شماره ۵۲، ۱۳۸۱ش. | ||
* سبط بن جوزی، تذکره الخواص، منشورات الشریف الرضی، | |||
* منتظری مقدم، حامد، «روابط امام علی(ع) و معاویه» (از خلافت تا جنگ صفین)، معرفت | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۰: | ||
| عکس = دارد <!--نمیخواهد، ندارد، دارد--> | | عکس = دارد <!--نمیخواهد، ندارد، دارد--> | ||
| ناوبری = دارد <!--ندارد، دارد--> | | ناوبری = دارد <!--ندارد، دارد--> | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = | | رعایت شیوهنامه ارجاع = دارد <!--ندارد، دارد--> | ||
| کپیکاری = ندارد <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد--> | | کپیکاری = ندارد <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد--> | ||
| استناد به منابع مناسب = کامل <!--ندارد، ناقص، کامل--> | | استناد به منابع مناسب = کامل <!--ندارد، ناقص، کامل--> |