Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵
ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''دلیلِ عقلی''' در کنار [[قرآن]]، [[سنت]] و [[اجماع]] از ادله استنباط [[حکم شرعی]] محسوب شده است. دلیل عقلی از مقدمات عقلی ترکیب شده و به تبع آن نتیجهاش نیز عقلی است و به دو قسم مستقلات عقلی و غیرمستقلات عقلی تقسیم | '''دلیلِ عقلی''' در کنار [[قرآن]]، [[سنت]] و [[اجماع]] از ادله استنباط [[حکم شرعی]] محسوب شده است. دلیل عقلی از مقدمات عقلی ترکیب شده و به تبع آن نتیجهاش نیز عقلی است و به دو قسم مستقلات عقلی و غیرمستقلات عقلی تقسیم میشود. | ||
[[ابن جنید]] از فقهای [[شیعه]] در [[قرن چهارم هجری]]، نخستین فقیهی است که از دلیل عقلی برای استنباط احکام شرعی استفاده کرد و [[ابن ادریس حلی]] نخستین فقیهی است که به صراحت، «عقل» را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار دیگر ادله برای استنباط احکام شرعی قرار داد. | [[ابن جنید]] از فقهای [[شیعه]] در [[قرن چهارم هجری]]، نخستین فقیهی است که از دلیل عقلی برای استنباط احکام شرعی استفاده کرد و [[ابن ادریس حلی]] نخستین فقیهی است که به صراحت، «عقل» را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار دیگر ادله برای استنباط احکام شرعی قرار داد. | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
به دلیلی که از مقدمات عقلی ترکیب شده و به تبع آن نتیجه نیز عقلی باشد دلیل عقلی گفته میشود.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> «[[عقل]]» در کنار نقل از منابع شناخت و معارف | به دلیلی که از مقدمات عقلی ترکیب شده و به تبع آن نتیجه نیز عقلی باشد دلیل عقلی گفته میشود.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> «[[عقل]]» در کنار نقل از منابع شناخت و معارف بشری است.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۲۳.</ref> | ||
==کاربرد دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی== | ==کاربرد دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی== | ||
دلیل | دلیل عقلی از اقسام [[ادله اربعه]] و مقابل [[دلیل شرعی]] بوده و به قضایایی گفته میشود که عقل به طور قطعی آنها را درک میکند و صلاحیت قرار گرفتن در مسیر استنباط [[حکم شرعی]] را دارد؛ یعنی بتوان به کمک آنها احکام شرعی را استنباط نمود، مانند: حکم قطعی عقل به وجوب مقدمه واجب که میتوان از آن در راه استنباط احکام شرعی استفاده کرد.<ref>مرکز اطلاعات و منابع اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۵۷۶.</ref> گاهی نیز در تقسیم بندی دیگری، ادله استنباط احکام را به دلیل لفظی و [[دلیل لُبّی]] تقسیم میکنند.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ج۱، ص۱۸۹. </ref> دلیل لبّی نیز به دلیل عقلی و [[سیره عقلاء]] تقسیم میشود.<ref>صفری، «شریعت اسلامی و استدلال عقلی از منظر امامیه»، ص۱۹۴.</ref> | ||
از نظر [[شیخ انصاری]] دلیل عقلی، حکمی است که به وسیله آن، دستیابی به حکم شرعی ممکن میشود.<ref>کلانتری، مطارح الانظار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۱۹.</ref> | از نظر [[شیخ انصاری]] دلیل عقلی، حکمی است که به وسیله آن، دستیابی به حکم شرعی ممکن میشود.<ref>کلانتری، مطارح الانظار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۱۹.</ref> | ||
===اقسام دلیل عقلی=== | ===اقسام دلیل عقلی=== | ||
دلیل | دلیل عقلی به دو قسم مستقلات و غیر مستقلات عقلی تقسیم میشود.<ref>مظفر، اصول الفقه،۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۸.</ref> | ||
*'''مستقلات عقلی''' | *'''مستقلات عقلی''' | ||
اگر در یک دلیل هر دو مقدمه عقلی باشند گفته میشود که در اینجا عقل به | اگر در یک دلیل هر دو مقدمه عقلی باشند گفته میشود که در اینجا عقل به تنهایی و بدون کمک گرفتن از [[شرع]]، به [[حکم شرعی]] دست مییابد،این قسم از دلیل را مستقلات عقلی میگویند مانند: حکم عقل به حسن [[انصاف]] و راستگویی و یا قبح و زشتی ظلم.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۸.</ref> | ||
*'''غیر مستقلات عقلی''' | *'''غیر مستقلات عقلی''' | ||
اگر یکی از مقدمهها عقلی و مقدمه دیگر شرعی باشد این دلیل را غیرمستقلات عقلی میگویند مانند: حکم عقل به وجوب مقدمه در جایی که ذی المقدمه واجب است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> از آنجا که مقدمه عقلی بر مقدمه دیگر غلبه دارد به آن دلیل عقلی گفته میشود و از آنجا که عقل به تنهایی نمیتواند به نتیجه که همان حکم است برسد بلکه باید به کمک مقدمه شرعی باشد پس از نوع غیرمستقلات است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> | اگر یکی از مقدمهها عقلی و مقدمه دیگر شرعی باشد این دلیل را غیرمستقلات عقلی میگویند مانند: حکم عقل به وجوب مقدمه در جایی که ذی المقدمه واجب است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> از آنجا که مقدمه عقلی بر مقدمه دیگر غلبه دارد به آن دلیل عقلی گفته میشود و از آنجا که عقل به تنهایی نمیتواند به نتیجه که همان حکم است برسد بلکه باید به کمک مقدمه شرعی باشد پس از نوع غیرمستقلات است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در یک نگاه کلی میتوان بکارگیری دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی را به سه دوره کلی تاریخی تقسیم کرد. | در یک نگاه کلی میتوان بکارگیری دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی را به سه دوره کلی تاریخی تقسیم کرد. | ||
*'''مرحله اول (از قرن چهارم تا قرن ششم هجری)''' | *'''مرحله اول (از قرن چهارم تا قرن ششم هجری)''' | ||
مرحله روی آوری به عقل و روشهای عقلانی در استدلالهای اصولی و فقهی بدون این که دلیل عقلی به عنوان یکی از منابع دست یابی به احکام شرعی در نظر گرفته شود.<ref>قماشی، «بازشناسی جایگاه عقل در فقه شیعه»، ص۵۳.</ref> نخستین بار در این دوره توسط توسط [[ابن جنید]] از [[عقل]] به عنوان یکی از راههای دستیابی به حکم شرعی، استفاده شده است.<ref>ولایی، فرهنگ | مرحله روی آوری به عقل و روشهای عقلانی در استدلالهای اصولی و فقهی بدون این که دلیل عقلی به عنوان یکی از منابع دست یابی به احکام شرعی در نظر گرفته شود.<ref>قماشی، «بازشناسی جایگاه عقل در فقه شیعه»، ص۵۳.</ref> نخستین بار در این دوره توسط توسط [[ابن جنید]] از [[عقل]] به عنوان یکی از راههای دستیابی به حکم شرعی، استفاده شده است.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۲۴؛مظاهری، میراحمدی، «بررسی نقش عقل در دوران اخباریگری»، ص۱۱۷.</ref> در این مرحله میتوان از کسانی چون [[شیخ مفید]]،<ref>مفید، مختصر التذکره، ۱۴۱۳ق، ص۲۸.</ref> [[سید مرتضی]] <ref>سیدمرتضی، الذریعه، ج۱، ص۳۸۳.</ref> و [[شیخ طوسی]] <ref>شیخ طوسی، عده الاصول، ج۲، ص۷۵۹. </ref> نام برد. | ||
*'''مرحله دوم (از اواخر قرن ششم تا قرن سیزدهم هجری)''' | *'''مرحله دوم (از اواخر قرن ششم تا قرن سیزدهم هجری)''' | ||
در این مرحله، افزون بر روی آوری به عقل، بدون این که درباره آن کند و کاوی انجام پذیرد، از آن به عنوان یکی از منابع دستیابی به احکام یاد میگردد.<ref>قماشی، «بازشناسی جایگاه عقل در فقه شیعه»، ص۵۳.</ref>[[ابن ادریس حلی]] اولین فقیهی است که در این دوره، «عقل» را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار دیگر ادله برای استنباط احکام شرعی قرار داده است.<ref>گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۴۲۱ق، ص۳۲۵؛مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۲۲.</ref> او در کتاب [[السرائر]] میگوید: ««هرگاه در مورد | در این مرحله، افزون بر روی آوری به عقل، بدون این که درباره آن کند و کاوی انجام پذیرد، از آن به عنوان یکی از منابع دستیابی به احکام یاد میگردد.<ref>قماشی، «بازشناسی جایگاه عقل در فقه شیعه»، ص۵۳.</ref>[[ابن ادریس حلی]] اولین فقیهی است که در این دوره، «عقل» را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار دیگر ادله برای استنباط احکام شرعی قرار داده است.<ref>گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۴۲۱ق، ص۳۲۵؛مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۲۲.</ref> او در کتاب [[السرائر]] میگوید: ««هرگاه در مورد مسئلهای نه از کتاب و سنّت چیزی به دست آمد و نه از [[اجماع]] خبری بود، محقّقان در شناخت حکم آن مسئله، بهدلیل عقل تمسّک جستهاند.»<ref>ابن ادریس، سرائر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶.</ref> | ||
*'''مرحله سوم (از قرن سیزدهم تا اکنون)''' | *'''مرحله سوم (از قرن سیزدهم تا اکنون)''' | ||
مرحلهای که عقل به عنوان یکی از منابع دست یابی به حکم در نظر گرفته میشود و در باره آن به کند و کاو میپردازند.<ref>قماشی، «بازشناسی جایگاه عقل در فقه شیعه»، ص۵۳.</ref> در این مرحله نگاه ویژهای به دلیل عقلی شده و بیشتر از گذشته به بررسی و تبیین آن همت گماردهاند؛ | مرحلهای که عقل به عنوان یکی از منابع دست یابی به حکم در نظر گرفته میشود و در باره آن به کند و کاو میپردازند.<ref>قماشی، «بازشناسی جایگاه عقل در فقه شیعه»، ص۵۳.</ref> در این مرحله نگاه ویژهای به دلیل عقلی شده و بیشتر از گذشته به بررسی و تبیین آن همت گماردهاند؛ یعنی آن را تعریف کرده و به تحلیل آن پرداخته و ابعاد بیشتری از آن را روشن ساختهاند.<ref>قماشی، «بازشناسی جایگاه عقل در فقه شیعه»، ص۵۳.</ref> گفته میشود آغازگر این مرحله، میرزای قمی بوده است. او نخستین کسی است که به تعریف و تحلیل دلیل عقل پرداخته است.<ref>میرزای قمی، قوانین الاصول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۳۶۹.</ref> | ||
===مخالفین دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی=== | ===مخالفین دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی=== | ||
اخباریها مهمترین مخالفان استنباط حکم شرعی بهوسیله دلیل عقلی بهشمار میروند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref> عنوان | اخباریها مهمترین مخالفان استنباط حکم شرعی بهوسیله دلیل عقلی بهشمار میروند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref> عنوان «اخباری» یا «اخباریان» در کتابهای فقهی متأخّران بر گروهی از فقهای [[شیعه]] اطلاق میگردد که خط مش عملی آنان در دستیابی به احکام شرعی و تکالیف الـهی، فقط پیروی از اخبار و احادیث است.<ref>مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۳۲۷. </ref> [[محمدامین استرآبادی]] عالم شیعی قرن یازدهم هجری و از بنیانگذاران مکتب اخباریگری <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref> در کتاب [[الفوائد المدنیه]] میگوید: «هیچ مدرکی غیر از احادیث و روایات امامان (ع) برای استنباط احکام شرعی وجود ندارد و این روایات دربردارنده قواعد قطعی هستند که میتواند جایگزین خیالهای عقلی شوند.»<ref>استرآبادی، فوائدالمدنیه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۹۲.</ref> | ||
==جایگاه دلیل عقلی در اصول دین== | ==جایگاه دلیل عقلی در اصول دین== | ||
دلیل عقلی جایگاه ویژهای در [[اصول دین]] دارد بهطوری که در این مسائل، همچون [[توحید]] و [[نبوت]]، تقلید جایز نیست؛ بلکه بر هر انسانی عقلاً واجب است که نسبت به این امور یقین عقلی حاصل کند.<ref>خویی، الاجتهاد و التقلید، ج۱، ص۴۱۱؛ حکیم، مستمسک العروه، ج۱، ص۱۰۳؛ فاضل مقداد، شرح الباب الحادی عشر، ۱۴۲۷ق، ص۱۱. </ref> | دلیل عقلی جایگاه ویژهای در [[اصول دین]] دارد بهطوری که در این مسائل، همچون [[توحید]] و [[نبوت]]، تقلید جایز نیست؛ بلکه بر هر انسانی عقلاً واجب است که نسبت به این امور یقین عقلی حاصل کند.<ref>خویی، الاجتهاد و التقلید، ج۱، ص۴۱۱؛ حکیم، مستمسک العروه، ج۱، ص۱۰۳؛ فاضل مقداد، شرح الباب الحادی عشر، ۱۴۲۷ق، ص۱۱. </ref> | ||
از نظر [[آیتالله جوادی آملی]] عقل یا دلیل عقلی نسبت به برخی معارف دینی، «معیار» است و آن در جایی است که انسان با استعانت از قواعد و ادله عقلی بهطور مستقل، مسائلی از قبیل ضرورت [[شریعت]] و [[وحی]] را اثبات میکند<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۴.</ref> و نسبت به برخی از معارف، «مصباح» است؛ یعنی نسبت به حقایق و | از نظر [[آیتالله جوادی آملی]] عقل یا دلیل عقلی نسبت به برخی معارف دینی، «معیار» است و آن در جایی است که انسان با استعانت از قواعد و ادله عقلی بهطور مستقل، مسائلی از قبیل ضرورت [[شریعت]] و [[وحی]] را اثبات میکند<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۴.</ref> و نسبت به برخی از معارف، «مصباح» است؛ یعنی نسبت به حقایق و رهآوردهای درونی شریعت حجت است و برای فهم احکام شرعی از کتاب و سنت به آن تمسک میشود<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۵.</ref> و نسبت به برخی دیگر «مفتاح» است؛ یعنی اگرچه انسان به کمک عقل و دلیل عقلی به اثبات اصل شریعت میپردازد و با استفاده از آن به مثابه یک چراغ به کاوش در احکام و قوانین شریعت میپردازد؛ اما توانایی ورود به محدوده علل و اسرار احکام و آنچه مربوط به [[عالم غیب]] است را ندارد.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۷.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
*ابن ادریس، حلی، السرائر، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | *ابن ادریس، حلی، السرائر، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
*استرآبادی، محمدامین، الفوائدالمدنیه، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق. | *استرآبادی، محمدامین، الفوائدالمدنیه، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق. | ||
*جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، قم، مرکز نشر | *جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، قم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | ||
*حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۳۹۱ق. | *حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۳۹۱ق. | ||
*خویی، سیدابوالقاسم، الاجتهاد و التقلید، انتشارات نوظهور، ۱۴۱۱ق. | *خویی، سیدابوالقاسم، الاجتهاد و التقلید، انتشارات نوظهور، ۱۴۱۱ق. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
*کلانتری، میرزا ابوالقاسم، مطارح الانظار، قم، مجمع الفکر الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۵ق. | *کلانتری، میرزا ابوالقاسم، مطارح الانظار، قم، مجمع الفکر الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۵ق. | ||
*گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، انتشارات سمت، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش. | *گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، انتشارات سمت، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش. | ||
*مرکز اطلاعات و منابع اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ | *مرکز اطلاعات و منابع اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | ||
*مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش. | *مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش. | ||
*مظاهری، رسول، مریم، میراحمدی، «بررسی نقش عقل در دوران اخباریگری»، فصلنامه پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی، شماره بیست و نهم، پاییز ۱۳۹۱ش. | *مظاهری، رسول، مریم، میراحمدی، «بررسی نقش عقل در دوران اخباریگری»، فصلنامه پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی، شماره بیست و نهم، پاییز ۱۳۹۱ش. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
*میرزای قمی، قوانین الاصول، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۸ق. | *میرزای قمی، قوانین الاصول، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۸ق. | ||
*مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش. | *مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش. | ||
*ولایی، عیسی، فرهنگ | *ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |