پرش به محتوا

دلیل عقلی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:


==کاربرد دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی==
==کاربرد دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی==
دلیل عقلى از اقسام [[ادله اربعه]] و مقابل [[دلیل شرعى]] بوده و به قضایایى گفته مى‌شود که عقل به طور قطعى آنها را درک مى‌کند و صلاحیت قرار گرفتن در مسیر استنباط [[حکم شرعى]] را دارد؛ یعنى بتوان به کمک آنها احکام شرعى را استنباط نمود، مانند: حکم قطعى عقل به وجوب مقدمه واجب که مى‌توان از آن در راه استنباط احکام شرعى استفاده کرد.<ref>مرکز اطلاعات و منابع اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۵۷۶.</ref> گاهی نیز در تقسیم بندی دیگری، ادله استنباط احکام را به دلیل لفظی و [[دلیل لُبّی]] تقسیم می‌کنند.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ج۱، ص۱۸۹. </ref> دلیل لبّی نیز به دلیل عقلی و [[سیره عقلاء]] تقسیم می‌شود.<ref>صفری، «شریعت اسلامی و استدلال عقلی از منظر امامیه»، ص۱۹۴.</ref>
دلیل عقلى از اقسام [[ادله اربعه]] و مقابل [[دلیل شرعى]] بوده و به قضایایى گفته مى‌شود که عقل به طور قطعى آنها را درک مى‌کند و صلاحیت قرار گرفتن در مسیر استنباط [[حکم شرعی]] را دارد؛ یعنى بتوان به کمک آنها احکام شرعى را استنباط نمود، مانند: حکم قطعى عقل به وجوب مقدمه واجب که مى‌توان از آن در راه استنباط احکام شرعى استفاده کرد.<ref>مرکز اطلاعات و منابع اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۵۷۶.</ref> گاهی نیز در تقسیم بندی دیگری، ادله استنباط احکام را به دلیل لفظی و [[دلیل لُبّی]] تقسیم می‌کنند.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ج۱، ص۱۸۹. </ref> دلیل لبّی نیز به دلیل عقلی و [[سیره عقلاء]] تقسیم می‌شود.<ref>صفری، «شریعت اسلامی و استدلال عقلی از منظر امامیه»، ص۱۹۴.</ref>


از نظر [[شیخ انصاری]] دلیل عقلی، حکمی است که به وسیله آن، دستیابی به حکم شرعی ممکن می‌شود.<ref>کلانتری، مطارح الانظار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۱۹.</ref>
از نظر [[شیخ انصاری]] دلیل عقلی، حکمی است که به وسیله آن، دستیابی به حکم شرعی ممکن می‌شود.<ref>کلانتری، مطارح الانظار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۱۹.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۸:
دلیل عقلى به دو قسم مستقلات و غیر مستقلات عقلی تقسیم مى‌شود.<ref>مظفر، اصول الفقه،۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۸.</ref>
دلیل عقلى به دو قسم مستقلات و غیر مستقلات عقلی تقسیم مى‌شود.<ref>مظفر، اصول الفقه،۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۸.</ref>
*'''مستقلات عقلی'''
*'''مستقلات عقلی'''
اگر در یک دلیل هر دو مقدمه عقلی باشند گفته می‌شود که در این‌جا عقل به تنهایى و بدون کمک گرفتن از [[شرع]]، به [[حکم شرعى]] دست مى‌یابد،این قسم از دلیل را مستقلات عقلی می‌گویند مانند: حکم عقل به حسن [[انصاف]] و راستگویى و یا قبح و زشتى ظلم.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۸.</ref>
اگر در یک دلیل هر دو مقدمه عقلی باشند گفته می‌شود که در این‌جا عقل به تنهایى و بدون کمک گرفتن از [[شرع]]، به [[حکم شرعی]] دست مى‌یابد،این قسم از دلیل را مستقلات عقلی می‌گویند مانند: حکم عقل به حسن [[انصاف]] و راستگویى و یا قبح و زشتى ظلم.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۸.</ref>
*'''غیر مستقلات عقلی'''
*'''غیر مستقلات عقلی'''
اگر یکی از مقدمه‌ها عقلی و مقدمه دیگر شرعی باشد این دلیل را غیرمستقلات عقلی می‌گویند مانند: حکم عقل به وجوب مقدمه در جایی که ذی المقدمه واجب است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> از آنجا که مقدمه عقلی بر مقدمه دیگر غلبه دارد به آن دلیل عقلی گفته می‌شود و از آنجا که عقل به تنهایی نمی‌تواند به نتیجه که همان حکم است برسد بلکه باید به کمک مقدمه شرعی باشد پس از نوع غیرمستقلات است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref>
اگر یکی از مقدمه‌ها عقلی و مقدمه دیگر شرعی باشد این دلیل را غیرمستقلات عقلی می‌گویند مانند: حکم عقل به وجوب مقدمه در جایی که ذی المقدمه واجب است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> از آنجا که مقدمه عقلی بر مقدمه دیگر غلبه دارد به آن دلیل عقلی گفته می‌شود و از آنجا که عقل به تنهایی نمی‌تواند به نتیجه که همان حکم است برسد بلکه باید به کمک مقدمه شرعی باشد پس از نوع غیرمستقلات است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref>
۴۴۱

ویرایش