جنگ جمل: تفاوت میان نسخهها
جز
←تلاش برای جلوگیری از جنگ
جز (←همپیمانی با عایشه) |
|||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
'''گفتگو با سران جمل'''{{سخ}} | '''گفتگو با سران جمل'''{{سخ}} | ||
علی (ع) از نزدیک با طلحه و زبیر سخن گفت و به زبیر، که او را نصیحت پذیرتر میدانست، حدیثی از [[پیغمبر(ص)]] را یادآوری کرد و زبیر تأیید کرد و گفت اگر این را به یاد داشتم، به این راه نمیآمدم، به خدا هرگز با تو نمیجنگم. | علی (ع) از نزدیک با طلحه و زبیر سخن گفت و به زبیر، که او را نصیحت پذیرتر میدانست، حدیثی از [[پیغمبر(ص)]] را یادآوری کرد که پیامبر به زبیر فرموده بود روزی تو ظالمانه با علی خواهی جنگید و زبیر ضمن گفتن [[آیه استرجاع|استرجاع]] تأیید کرد و گفت اگر این را به یاد داشتم، به این راه نمیآمدم، به خدا هرگز با تو نمیجنگم.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۲، ص۱۶۷.</ref> | ||
آنگاه زبیر به عایشه گفت که میخواهد جنگ را ترک کند، اما عبدالله بن زبیر به پدر گفت، که این دو لشکر را باهم روبهرو کردهای و حال که به روی یکدیگر شمشیر کشیدهاند، میخواهی آنان را رها کنی؟ تو پرچمهای پسر ابیطالب را دیدهای که به دست جوانان دلیر است و بیمناک شدهای. | آنگاه زبیر به عایشه گفت که میخواهد جنگ را ترک کند، اما (عایشه) <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۲، ص۱۶۷.</ref> و به نقلی عبدالله بن زبیر به پدر گفت، که این دو لشکر را باهم روبهرو کردهای و حال که به روی یکدیگر شمشیر کشیدهاند، میخواهی آنان را رها کنی؟ تو پرچمهای پسر ابیطالب را دیدهای که به دست جوانان دلیر است و بیمناک شدهای. | ||
بنا بر نقل [[طبری]]، زبیر نیز به اصرار عبدالله، [[کفاره قسم]] خود را با آزاد کردن بندهای داد و آماده جنگ شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۳، ص۵۱۳.</ref> | بنا بر نقل [[طبری]]، زبیر نیز به اصرار عبدالله، [[کفاره قسم]] خود را با آزاد کردن بندهای داد و آماده جنگ شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۳، ص۵۱۳.</ref> |