کاربر ناشناس
مأمون عباسی: تفاوت میان نسخهها
جز
←دلایل موافقان تشیع مأمون
imported>Bashiri |
imported>Bashiri |
||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
در منابع تاریخی گزارشهایی از سیاستها و عملکرد مأمون در مدت خلافتش آمده است که حکایت از تمایلات شیعی او است. این نوع اقدامات مأمون را میتوان در چند مسأله تبیین کرد: | در منابع تاریخی گزارشهایی از سیاستها و عملکرد مأمون در مدت خلافتش آمده است که حکایت از تمایلات شیعی او است. این نوع اقدامات مأمون را میتوان در چند مسأله تبیین کرد: | ||
*'''پیشنهاد خلافت و ولایتعهدی به آلعلی''': مدعیان تشیع مأمون معتقدند پیشنهاد واگذاری خلافت به امام رضا (ع) از سوی مأمون ریشه در تربیت وی در فضای قرابت فکری معتزله و شیعه بهویژه در مسئله برتری امام علی (ع) در خلافت برمیگردد. علاوه بر آن ایرانی بودن مادر مأمون که به حقانیت امام علی (ع) و فرزندانش ایمان داشت و پرورش یافتن او نزد ایرانیان به ویژه اهالی خراسان نقش مهمی در گرایش او به مذهب تشیع داشت. طبق این ادعا مأمون با خدا عهد بست اگر بر برادرش غالب شود، خلافت را به برترین فرد از خاندان علی (ع) واگذار میکند؛ از اینرو پس از شکست امین به وعده خود وفا کرد و امام رضا (ع) را بهعنوان ولیعهد خود انتخاب کرد.<ref>اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، تحقیق احمد صقر، چاپ دوم، ۱۹۸۷م، ص۴۵۴؛ابنطقطقی، تاریخ فخری، ترجمه محمدوحید گلپایگانی، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۷.</ref> این اقدام مأمون موجب شد برخی مورخین نظیر سیوطی او را شیعه افراطی بدانند.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، تحقیق ابراهیم صالح، ۱۹۹۷م، ص۳۶۳.</ref> | *'''پیشنهاد خلافت و ولایتعهدی به آلعلی''': مدعیان تشیع مأمون معتقدند پیشنهاد واگذاری خلافت به امام رضا (ع) از سوی مأمون ریشه در تربیت وی در فضای قرابت فکری معتزله و شیعه بهویژه در مسئله برتری امام علی (ع) در خلافت برمیگردد. علاوه بر آن ایرانی بودن مادر مأمون که به حقانیت امام علی (ع) و فرزندانش ایمان داشت و پرورش یافتن او نزد ایرانیان به ویژه اهالی خراسان نقش مهمی در گرایش او به مذهب تشیع داشت. طبق این ادعا مأمون با خدا عهد بست اگر بر برادرش غالب شود، خلافت را به برترین فرد از خاندان علی (ع) واگذار میکند؛ از اینرو پس از شکست امین به وعده خود وفا کرد و امام رضا (ع) را بهعنوان ولیعهد خود انتخاب کرد.<ref>اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، تحقیق احمد صقر، چاپ دوم، ۱۹۸۷م، ص۴۵۴؛ابنطقطقی، تاریخ فخری، ترجمه محمدوحید گلپایگانی، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۷.</ref> این اقدام مأمون موجب شد برخی مورخین نظیر سیوطی او را شیعه افراطی بدانند.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، تحقیق ابراهیم صالح، ۱۹۹۷م، ص۳۶۳.</ref> | ||
*'''بازگرداندن فدک به اولاد فاطمه(س)''': مأمون پس از بازگشت به بغداد و استقرار کامل حکومتش تصمیم گرفت [[فدک]] را به [[ | *'''بازگرداندن فدک به اولاد فاطمه(س)''': مأمون پس از بازگشت به بغداد و استقرار کامل حکومتش تصمیم گرفت [[فدک]] را به [[بنی فاطمه|اولاد فاطمه (س)]] برگرداند اما مخالفتها زیاد بود. از این رو ۲۰۰ نفر از علما را به جلسهای دعوت کرد و از آنان خواست نظر خود را راجع به فدک بیان کنند. پس از ارائه نظرات مختلف نتیجه جلسه این شد که فدک متعلق به [[حضرت زهرا(س)]] است و باید به وارثان اصلی آن برگردد. اصرار مخالفین موجب شد مأمون جلسهای دیگر با دعوت از علمای بیشتری از سراسر قلمرو اسلامی برگزار کند نتیجه این جلسه نیز مانند جلسه نخست بود. از اینرو در [[سال ۲۱۰ هجری قمری|سال ۲۱۰ق]] به قثم بن جعفر والی [[مدینه]] نوشت فدک را به اولاد فاطمه برگرداند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ دوم، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۴۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۳۹م، ج۷، ص۱۵۶؛ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه دکتر سید محمد تقی آیت اللهی، ۱۳۶۷ش، ص۷۷.</ref> به اعتقاد برخی پژوهشگران از آنجا که [[ماجرای فدک|غصب فدک]] همواره بهعنوان یک ابزار سیاسی در نزد خلفا برای فشار بر [[اهل البیت علیهم السلام|اهل بیت]] و شیعیان بوده واگذاری آن توسط مأمون نیز نشان از گرایش او به خاندان اهل بیت و حقانیت آنان بوده است.<ref>رهبر، فدک نماد مظلومیت اهل بیت میقات حج، ش۳۴، زمستان ۱۳۷۹، ص۱۸۱.</ref> خبر واگذاری فدک به صاحبان اصلی آن در سرودههای شاعران نمایان شد. بهعنوان نمونه [[دعبل خزاعی]] پس از برگرداندن فدک به اولاد فاطمه (س) شعری سرود که مصرع اول آن این است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| اَصْبَحَ وَجْهُ الزَّمانِ قَدْ ضَحِکاً |بِرَدَّ مَأْموُنُ هاشِمُ فَدَکاً}} | {{ب| اَصْبَحَ وَجْهُ الزَّمانِ قَدْ ضَحِکاً |بِرَدَّ مَأْموُنُ هاشِمُ فَدَکاً}} |