پرش به محتوا

خطبه حضرت زینب در کوفه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
←‏متن و ترجمه خطبه: ویرایش صوری ترجمه خطبه
imported>Salvand
جز (افزودن مطلب به بخش پایانی)
imported>Salvand
جز (←‏متن و ترجمه خطبه: ویرایش صوری ترجمه خطبه)
خط ۷۴: خط ۷۴:
پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی‌کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.
پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی‌کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.


آنگاه حضرت زينب(عليها السلام) اين اشعار را خواند: اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت [پيامبر] آخر الزمان بوديد [و بر ديگر امتها شرافت داشتيد]، چه پاسخ خواهيد داد؟
آنگاه حضرت زينب(س) اين اشعار را خواند: اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت [پيامبرِ] آخر الزمان بوديد [و بر ديگر امت‌ها شرافت داشتيد]، چه پاسخ خواهيد داد؟
شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من، جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد.
شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من؟! جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد.
اين پاداش من نبود ـ با آنكه من خيرخواه شما بودم ـ اينكه در حق خويشاوندانم اينگونه به من جفا كنيد.
اين پاداش من نبود ـ با آنكه من خيرخواه شما بودم ـ اينكه در حق خويشاوندانم اين‌گونه به من جفا كنيد.
من مى ترسم همان عذابى كه قوم «اِرَم» را به نابودى كشاند، بر شما نيز فرود آيد.
من مى ترسم همان عذابى كه قوم «اِرَم» را به نابودى كشاند، بر شما نيز فرود آيد.


زينب كبرى(عليها السلام) پس از اين خطابه جانسوز روى از آنان برگرداند. دراين حال، مردم را ديدم كه حيرت زده اند و از اندوه و پشيمانى، دست به دندان مى گزند.
زينب كبرى(س) پس از اين خطابه جانسوز، روى از آنان برگرداند. در اين حال، مردم را ديدم كه حيرت‌زده‌اند و از اندوه و پشيمانى، دست به دندان مى گزند.
«حِذْيَم» مى افزايد: به كنارم نگريستم، پيرمردى را ديدم كه اشك مى ريزد و محاسنش با قطرات اشكش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند كرد و گفت: پدر و مادرم فداى شما باد! پيرانتان بهترين پيران، زنانتان بهترين زنان و جوانانتان بهترين جوانانند. دودمان شما كريم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظيم است.
حِذْيَم مى افزايد: به كنارم نگريستم، پيرمردى را ديدم كه اشك مى‌ريزد و محاسنش با قطرات اشكش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند كرد و گفت: پدر و مادرم فداى شما باد! پيرانتان بهترين پيران، زنانتان بهترين زنان و جوانانتان بهترين جوانان‌اند. دودمان شما كريم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظيم است. آنگاه اين بيت را خواند:


آنگاه اين بيت را خواند: پيران شما بهترين پيران و دودمان شما نيز بهترين دودمانند و در ميان همه تبارها و نسلها، هرگز تبار شما نابود و بى اعتبار نخواهند شد.
پيران شما بهترين پيران و دودمان شما نيز بهترين دودمانند و در ميان همه تبارها و نسلها، هرگز تبار شما نابود و بى اعتبار نخواهند شد.


امام زين العابدين(عليه السلام) رو به عمه اش كرد و فرمود: «عمه جان آرام بگير، سرگذشت گذشتگان براى آنان كه مانده‌اند مايه عبرت است. خداى را سپاس كه تو عالمه تعليم نديده و خردمندِ خرد نياموزيده‌اى. گريه و زارى، آنان را كه رفته‌اند به ما باز نمى گرداند».
امام زين العابدين(ع) رو به عمه اش كرد و فرمود: «عمه جان آرام بگير، سرگذشت گذشتگان براى آنان كه مانده‌اند مايه عبرت است. خداى را سپاس كه تو عالمه تعليم نديده و خردمندِ خرد نياموزيده‌اى. گريه و زارى، آنان را كه رفته‌اند به ما باز نمى گرداند».


با اين سخنِ امام چهارم(عليه السلام)، زينب(عليها السلام) آرام گرفت و ساكت شد.}}
با اين سخنِ امام چهارم(ع)، زينب(س) آرام گرفت و ساكت شد.}}


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس