کاربر ناشناس
تنبیه بدنی زنان: تفاوت میان نسخهها
جز
←زدن زنان: جزئی
imported>Salvand جز (←مفهومشناسی: جزئی) |
imported>Salvand جز (←زدن زنان: جزئی) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== زدن زنان === | === زدن زنان === | ||
به نظر مشهور [[مفسران]] و [[فقیهان]] شیعه و [[اهل سنت]]، «ضرب» در آیه ۳۴ سوره نساء به معنای کتک زدن است و آنرا حکمی دائمی دانستهاند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۹؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۵۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۴۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۷۲؛ فخر رازی، تفسیر الکبیر،۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۷۲؛ صدوق، من لا یحضر، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۲۱؛ شهید ثانی، مسالک، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۵۶.</ref> البته بیشتر کسانی که قائل به این نظر شده با استناد به برخی [[روایات]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۱، ص۵۸.</ref> برای «ضرب» رعایت شرایطی را لازم میدانند. ارتکاب خلاف (نشوز) توسط زن، رعایت ترتیب میان موعظه، قهر و زدن، زدن به قصد اصلاح نه انتقام،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۱۷ق، ج۳۱، ص۳۰۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۳۰۵.</ref> اکتفا به حداقل<ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر،۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۷۲.</ref> و | به نظر مشهور [[مفسران]] و [[فقیهان]] شیعه و [[اهل سنت]]، «ضرب» در آیه ۳۴ سوره نساء به معنای کتک زدن است و آنرا حکمی دائمی دانستهاند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۹؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۵۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۴۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۷۲؛ فخر رازی، تفسیر الکبیر،۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۷۲؛ صدوق، من لا یحضر، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۲۱؛ شهید ثانی، مسالک، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۵۶.</ref> البته بیشتر کسانی که قائل به این نظر شده با استناد به برخی [[روایات]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۱، ص۵۸.</ref> برای «ضرب» رعایت شرایطی را لازم میدانند. ارتکاب خلاف (نشوز) توسط زن، رعایت ترتیب میان موعظه، قهر و زدن، زدن به قصد اصلاح نه انتقام،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۱۷ق، ج۳۱، ص۳۰۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۳۰۵.</ref> اکتفا به حداقل<ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر،۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۷۲.</ref> و اجتناب از زدن به گونهای که موجب [[دیه]] (خونریزی، کبودی یا شکستگی بدن) شود،<ref>مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۸.</ref> ازجمله شرایطی است که برای زدن زن لحاظ کردهاند.<ref>مهریزی، «تطور دیدگاهها در تفسیر آیه ۳۴ سوره نساء»، ص۱۱.</ref> | ||
برخی از مفسران معاصر در مواجهه با پرسشهای دنیای جدید درباره موضوع زدن زنان در این آیه، برای توجیه نظر مشهور به مواردی چون مصلحت خانواده و تئوریهای روانشناسان روی آوردهاند. [[محمد عبده]] از علمای اهل سنت مشروع بودن کتک زدن زنان را امری ناپسند از منظر [[عقل]] و [[فطرت]] نمیداند، زمانی که خانواده به خاطر سرپیچی او رو به تباهی گذارده است؛ البته اگر بازگشتن از نافرمانی با زدن قابل اصلاح باشد.<ref>رشید رضا، المنار، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۷۵.</ref> [[مکارم شیرازی]] نیز در پاسخ به این ایراد که چگونه [[اسلام]] به مردان اجازه زدن زنان را داده است، میگوید: اولا این تنبه فقط درباره افراد وظیفهناشناس جایز است؛ همانگونه که در تمام قوانین دنیا افراد خاطی مجازات میشوند. ثانیا روانکاوان معتقدند جمعی از زنان حالتی به نام مازوشیسم دارند که تنها راه آرامش آنان تنبیه مختصر بدنی است و ممکن است آیه ناظر به چنین زنانی باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ۳۷۳-۳۷۴.</ref> | برخی از مفسران معاصر در مواجهه با پرسشهای دنیای جدید درباره موضوع زدن زنان در این آیه، برای توجیه نظر مشهور به مواردی چون مصلحت خانواده و تئوریهای روانشناسان روی آوردهاند. [[محمد عبده]] از علمای اهل سنت مشروع بودن کتک زدن زنان را امری ناپسند از منظر [[عقل]] و [[فطرت]] نمیداند، زمانی که خانواده به خاطر سرپیچی او رو به تباهی گذارده است؛ البته اگر بازگشتن از نافرمانی با زدن قابل اصلاح باشد.<ref>رشید رضا، المنار، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۷۵.</ref> [[مکارم شیرازی]] نیز در پاسخ به این ایراد که چگونه [[اسلام]] به مردان اجازه زدن زنان را داده است، میگوید: اولا این تنبه فقط درباره افراد وظیفهناشناس جایز است؛ همانگونه که در تمام قوانین دنیا افراد خاطی مجازات میشوند. ثانیا روانکاوان معتقدند جمعی از زنان حالتی به نام مازوشیسم دارند که تنها راه آرامش آنان تنبیه مختصر بدنی است و ممکن است آیه ناظر به چنین زنانی باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ۳۷۳-۳۷۴.</ref> |