پرش به محتوا

ابومسلم خراسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

ویرایش جعبه اطلاعات
(ویرایش جعبه اطلاعات)
(ویرایش جعبه اطلاعات)
خط ۱: خط ۱:
{{ جعبه اطلاعات زندگینامه
{{ جعبه اطلاعات زندگینامه
  | عنوان        = ابومسلم خراسانی
  | عنوان        = ابومسلم خراسانی
  | تصویر        =  
  | تصویر        = Abumoslem.jpg
  | اندازه تصویر =  
  | اندازه تصویر =  
  | توضیح تصویر  =  
  | توضیح تصویر  = تندیس (نیم تنه) ابومسلم خراسانی در پارک ملت مشهد
  |سرشناسی      =داعی مشهور بنی‌عباس
  |سرشناسی      =داعی مشهور بنی‌عباس
  |نام          =  
  |نام          =  
خط ۴۶: خط ۴۶:


==پیوستن به دعوت بنی‌عباس==
==پیوستن به دعوت بنی‌عباس==
[[پرونده:Abumoslem.jpg|بندانگشتی|تندیس (نیم تنه) ابومسلم خراسانی در پارک ملت، مشهد، ایران]]
در منابع تاریخی مربوط به زندگی ابومسلم، فردی به نام‌های موسی سَرّاج یا ابوموسی سراج<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۱۲۵و۱۹۴.</ref> یا عیسی بن موسی سراج<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی‌التاریخ، ۱۴۰۲ق، ج۵، ص۲۵۴</ref> دیده می‌شود که مقیم [[کوفه]] بود. او در کار زین و لگام اشتغال داشت و ابومسلم شاگرد یا کارگر او بوده است.<ref>مقریزی، المقفی، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۱۳۵.</ref> این فرد از طرفداران یا [[داعی بنی‌عباس|داعیان بنی‌عباس]] بوده<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۱۹۵.</ref> و ابومسلم از طریق او یا در سفر با او، با دیگر داعیان عباسی در [[عراق]] به خصوص کوفه آشنا گشت.<ref>بهرامیان و سجادی، «ابومسلم خراسانی»، ۱۳۷۳ش، ج۶، ص۲۲۶-۲۴۴.</ref> بعضی نیز نوشته‌اند که ابومسلم، بین سال‌های ۱۱۵ تا ۱۲۰ق رابط بین داعیان زندانی و آزاد و ابوموسی سراج بود.<ref>مقریزی، المقفی، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۱۲۸.</ref> این داعیان سپس ابومسلم را به امام عباسی، ابراهیم بن‌ محمد بن علی، معروف به [[ابراهیم امام]] معرفی کردند.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref> برخی نوشته‌اند ابومسلم با [[محمد بن‌ علی]]، پدر ابراهیم نیز ارتباط داشت.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۴.</ref>{{یادداشت|محمد بن‌ علی، نوه ابن‌عباس، بود.}} ابومسلم پس از فوت محمد بن علی نیز، به عنوان غلام آل‌مَعقل، بین دو داعی بنی‌عباس، بُکَیر بن ماهان (زندانی در کوفه) و [[ابوسلمه خلال|ابوسَلمه خَلاَل]]، داماد بُکَیر، واسطه پیام بود.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۸۶۹م، ج۷، ص۱۹۸.</ref> این دو در ۱۲۵ق، اندکی پیش از کشته‌شدن [[یحیی بن زید|یحیی بن زید]] در [[جَوزجان]]، همراه عده‌ای از داعیان [[خراسان قدیم|خراسان]] برای دیدن ابراهیم امام به [[مکه]] رفتند.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۴۵.</ref> پس از مرگ بکیر، ابوسلمه با هدف آشکار کردن قیام و شروع پوشیدن [[جامه‌های سیاه]] به خراسان بازگشت و ابومسلم را نیز همراه خود برد.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۰.</ref> در ۱۲۷ یا ۱۲۸ق ابومسلم همراه ابوسلمه، در شراة با ابراهیم امام دیدار داشت. برخی منابع نوشته‌اند ابراهیم از زیرکی ابومسلم تعریف کرد و ابوسلمه، او را به ابراهیم واگذار کرد.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۶۸.</ref> ابراهیم از او خواست کنیه و نام خود را تغییر دهد.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۶۸.</ref>
در منابع تاریخی مربوط به زندگی ابومسلم، فردی به نام‌های موسی سَرّاج یا ابوموسی سراج<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۱۲۵و۱۹۴.</ref> یا عیسی بن موسی سراج<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی‌التاریخ، ۱۴۰۲ق، ج۵، ص۲۵۴</ref> دیده می‌شود که مقیم [[کوفه]] بود. او در کار زین و لگام اشتغال داشت و ابومسلم شاگرد یا کارگر او بوده است.<ref>مقریزی، المقفی، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۱۳۵.</ref> این فرد از طرفداران یا [[داعی بنی‌عباس|داعیان بنی‌عباس]] بوده<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۱۹۵.</ref> و ابومسلم از طریق او یا در سفر با او، با دیگر داعیان عباسی در [[عراق]] به خصوص کوفه آشنا گشت.<ref>بهرامیان و سجادی، «ابومسلم خراسانی»، ۱۳۷۳ش، ج۶، ص۲۲۶-۲۴۴.</ref> بعضی نیز نوشته‌اند که ابومسلم، بین سال‌های ۱۱۵ تا ۱۲۰ق رابط بین داعیان زندانی و آزاد و ابوموسی سراج بود.<ref>مقریزی، المقفی، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۱۲۸.</ref> این داعیان سپس ابومسلم را به امام عباسی، ابراهیم بن‌ محمد بن علی، معروف به [[ابراهیم امام]] معرفی کردند.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref> برخی نوشته‌اند ابومسلم با [[محمد بن‌ علی]]، پدر ابراهیم نیز ارتباط داشت.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۴.</ref>{{یادداشت|محمد بن‌ علی، نوه ابن‌عباس، بود.}} ابومسلم پس از فوت محمد بن علی نیز، به عنوان غلام آل‌مَعقل، بین دو داعی بنی‌عباس، بُکَیر بن ماهان (زندانی در کوفه) و [[ابوسلمه خلال|ابوسَلمه خَلاَل]]، داماد بُکَیر، واسطه پیام بود.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۸۶۹م، ج۷، ص۱۹۸.</ref> این دو در ۱۲۵ق، اندکی پیش از کشته‌شدن [[یحیی بن زید|یحیی بن زید]] در [[جَوزجان]]، همراه عده‌ای از داعیان [[خراسان قدیم|خراسان]] برای دیدن ابراهیم امام به [[مکه]] رفتند.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۴۵.</ref> پس از مرگ بکیر، ابوسلمه با هدف آشکار کردن قیام و شروع پوشیدن [[جامه‌های سیاه]] به خراسان بازگشت و ابومسلم را نیز همراه خود برد.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۰.</ref> در ۱۲۷ یا ۱۲۸ق ابومسلم همراه ابوسلمه، در شراة با ابراهیم امام دیدار داشت. برخی منابع نوشته‌اند ابراهیم از زیرکی ابومسلم تعریف کرد و ابوسلمه، او را به ابراهیم واگذار کرد.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۶۸.</ref> ابراهیم از او خواست کنیه و نام خود را تغییر دهد.<ref>اخبار الدولةالعباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۶۸.</ref>


۵٬۵۹۸

ویرایش