بستنشینی: تفاوت میان نسخهها
ویرایش و ویکیسازی
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) (− رده:مقالههای جدید (هاتکت)) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (ویرایش و ویکیسازی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بَسْتْنِشینی''' پناهبردن به مکانی خاص با هدف دادخواهی یا فرار از مجازات بوده است. در اسلام، کسی که در [[مکه]] بست نشسته باشد، در امان است و کسی حق تعرض به او را ندارد. | '''بَسْتْنِشینی''' پناهبردن به مکانی خاص با هدف دادخواهی یا فرار از مجازات بوده است. در اسلام، کسی که در [[مکه]] بست نشسته باشد، در امان است و کسی حق تعرض به او را ندارد. | ||
مواجهه حکومتها با بستنشینی متفاوت بود. برخی | مواجهه حکومتها با بستنشینی متفاوت بود. برخی آن را به رسمیت میشناختند و در مقابل برخی به محدود یا ممنوع کردن آن پرداختند. امروزه بستنشینی جای خود را به [[تحصن]]، [[اعتصاب]] و [[پناهندگی]] داده است. بزرگترین و مهمترین بستنشینی در تاریخ [[ایران]]، در دوره [[مشروطیت|نهضت مشروطیت]] در زمان [[قاجاریه]] انجام شد. | ||
برای بستنشینی، اماکن مذهبی بیشترین مراجعهکننده را داشتند و پس از آن، خانه بزرگان کشوری و اشخاصی که به هر دلیل نزد شاهان محترم | برای بستنشینی، اماکن مذهبی بیشترین مراجعهکننده را داشتند و پس از آن، خانه بزرگان کشوری و اشخاصی که به هر دلیل نزد شاهان محترم بودند. با این حال مکانهای دیگری از جمله سفارتخانهها، خانه سفیران، توپخانهها و حتی اصطبل سلطنتی نیز برای بستنشینی مورد توجه قرار گرفت. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
بستنشینی ورود به حریم بست، پناه گرفتن و اقامت در آن بود.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۵.</ref> | بستنشینی ورود به حریم بست، پناه گرفتن و اقامت در آن بود.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۵.</ref> بستنشینها که با عناوینی مانند پناهنده، دادخواه و تحت الحمایه نیز شناخته میشود، افرادی بودند که با انگیزههای دادخواهی، فرار از مجازات و... در مکان خاصی پناهنده شده و در آنجا بست مینشستند.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۳.</ref> | ||
هدف از بستنشینی در واقع برآورده شدن خواسته و گاه به مصالحه کشاندنِ طرف مقابل بود.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۵.</ref> بستنشینی به عنوان یک اعتراض خیلی سریع از سوی گروههای مختلف مورد استفاده قرار گرفت.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۸.</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = نامه [[ناصرالدین شاه]] خطاب به [[ملاعلی کنی]]:{{-}}«شما که رئیس علما هستید حکم بدهید به رفع بستنشینی و آنرا مهمل گذارید.»{{-}} | هدف از بستنشینی در واقع برآورده شدن خواسته و گاه به مصالحه کشاندنِ طرف مقابل بود.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۵.</ref> بستنشینی به عنوان یک اعتراض خیلی سریع از سوی گروههای مختلف مورد استفاده قرار گرفت.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۸.</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = نامه [[ناصرالدین شاه]] خطاب به [[ملاعلی کنی]]:{{-}}«شما که رئیس علما هستید حکم بدهید به رفع بستنشینی و آنرا مهمل گذارید.»{{-}} | ||
پاسخ ملا علی کنی: {{-}} '''«گمانم این است دولت باب عدالت را باز نماید، تا جمیع ابواب بسته شود»'''<ref>[http://www.iichs.ir/News-132/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/?id=132 معینی، «نگاهی به سنت بستنشینی در ایران».]</ref>|تاریخ بایگانی| منبع =| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}}برخی معتقدند بستنشینی در ابتدا وسیلهای برای طلب [[شفاعت]] و رهایی از خشم خداوند بود، اما با گذشت زمان دامنه آن از امور [[آخرت|اخروی]] و معنوی به مسائل اجتماعی تسری یافت.<ref>قصابیان، «تاریخچه بست و بستنشینی در مشهد»، ص۲۲۴.</ref> | پاسخ ملا علی کنی: {{-}} '''«گمانم این است دولت باب عدالت را باز نماید، تا جمیع ابواب بسته شود»'''<ref>[http://www.iichs.ir/News-132/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/?id=132 معینی، «نگاهی به سنت بستنشینی در ایران».]</ref>|تاریخ بایگانی| منبع =| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} برخی معتقدند بستنشینی در ابتدا وسیلهای برای طلب [[شفاعت]] و رهایی از خشم خداوند بود، اما با گذشت زمان دامنه آن از امور [[آخرت|اخروی]] و معنوی به مسائل اجتماعی تسری یافت.<ref>قصابیان، «تاریخچه بست و بستنشینی در مشهد»، ص۲۲۴.</ref> | ||
بستنشینی گاه به صورت فردی و گاه | بستنشینی گاه به صورت فردی و گاه به صورت جمعی با هدف و انگیزهای مشترک انجام میشد و در شکل جمعی به صورت اعتصاب بروز پیدا میکرد.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۴.</ref> اصطلاح «بستنشینی» امروزه مفهوم تاریخی خود را از دست داده<ref>قصابیان، «تاریخچه بست و بستنشینی در مشهد»، ص۲۲۳.</ref> و تحت مفاهیمی مانند تحصن و پناهندگی بروز پیدا میکند.<ref>فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۶.</ref> | ||
== سیر تاریخی == | == سیر تاریخی == | ||
زمان پیدایش بستنشینی مشخص نیست، اما از دیرباز در میان پیروان [[ادیان]] و فرهنگهای مختلف، اقداماتی شبیه به بستنشینی وجود داشته است.<ref>قصابیان، «تاریخچه بست و بستنشینی در مشهد»، ص۲۲۳.</ref> نمونه اولیه بستنشینی مذهبی اسلامی در [[مکه]] بود؛ چرا که انسانها در این شهر در امان بودهاند. این حکم بعدها به مکانهای مقدس دیگر همانند [[حرم|حرم امامان]] و [[امامزاده|امامزادگان]]، [[خانقاه|خانقاهها]] و تکیهها و... سرایت کرد.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۵.</ref> با گذشت زمان برخی بستنشینیها در سفارتخانهها نیز انجام شد. این بستنشینی با مخالفتهایی همراه بود؛<ref>نجفی، «گزیدۀ واژههای تخصصی اندیشۀ سیاسی و تاریخ تحولات ایران و اسلام»، ص۷۵.</ref> از [[ناصرالدین شاه]] نقل شده که برای جلوگیری از بستنشینیدر سفارتخانهها، اماکن بسیاری را بست قرار داد.<ref>تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۴.</ref> | |||
بستنشینی در کنار امتیازاتی که برای مردم داشت، گاه مورد سوءاستفاده قرار میگرفت. به همین جهت در دورهای قانونی وضع شد و از بستنشینی قاتلان، اشرار و افراد مفسد جلوگیری به عمل آمد و منعی برای دستگیری آنها با وجود بستنشینی وجود نداشت.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۶.</ref> برخی مواقع نیز شاه، حرمت بست را شکست بدون اینکه مورد مذمت مردم قرار گیرد و احساسات مردم از آن رنجیده شده باشد.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۱۰.</ref> | |||
بستنشینی در | [[حاج میرزا آقاسی]] صدر اعظم [[محمد شاه قاجار]]، بستنشینی را محدود کرد و تنها در سه مکان اجازه بستنشینی داد.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۵.</ref> [[امیرکبیر]] نیز در دوران صدارت خود بستنشینی را به صورت کامل لغو کرد و عملاً مصونیتی برای بستنشینان وجود نداشت.<ref>خوش افتخار، «اصلاحات قضایی امیر کبیر»، ص۵.</ref> این دستور امیرکبیر با وجود موافقت [[نماز جمعه|امام جمعه تهران]]، با مخالفتهای شدیدی در شهرهای دیگر مواجه گردید.<ref>الگار، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ۱۳۵۶ش، ص۱۸۹.</ref> | ||
رونق و اوج بستنشینی در [[دوره قاجار]] بود<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۵.</ref> که بزرگترین بستها در [[مشروطیت|زمان مشروطه]] شکل گرفت و تحولات مهمی را شکل داد.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۹.</ref> با آغاز سلطنت [[رضاشاه پهلوی]]، بستنشینی و تحصن ممنوع شد.<ref>[https://www.isna.ir/news/96082414875/%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%86 «بستنشینان»]</ref> در نهایت و با گذشت زمان، بستنشینی جای خود را به اقداماتی مانند تحصن و پناهندگی داد.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۸.</ref> | |||
رونق و اوج بستنشینی در [[دوره قاجار]] بود<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۵.</ref> که بزرگترین بستها در [[مشروطیت|زمان مشروطه]] شکل گرفت و تحولات مهمی را شکل داد.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۹.</ref> با | |||
[[پرونده:Bast neshini.jpg|بندانگشتی|بستنشینی مشروطهخواهان در سفارت انگلیس]] | [[پرونده:Bast neshini.jpg|بندانگشتی|بستنشینی مشروطهخواهان در سفارت انگلیس]] | ||
==احکام شرعی و عرفی== | ==احکام شرعی و عرفی== | ||
بر اساس فتوای فقها اگر شخص مجرمی که [[حد]] یا [[تعزیر]] بر او واجب شده به [[مکه]] پناه ببرد، در آنجا نمیتوان به او متعرض شد؛ بلکه باید جلوی رسیدن غذا و آب به او را گرفت تا از آنجا خارج شود و سپس حکم بر او اجرا شود.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> فقها آیه «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ و هر که وارد آن شود در امان است»<ref>سوره آلعمران، آیه ۹۷.</ref> را دلیل فتوای خود ذکر کردهاند.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> در اینکه [[حرم پیامبر(ص)]] و [[اهلبیت]] مانند مکه هستند یا نه، اختلاف وجود دارد.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> در غیر از این موارد، قانون مدونی برای بستنشینی یا مفاهیم مشابه آن وجود ندارد، اما در گذر زمان و به دلایل مختلفی از جمله اعتقادات مذهبی، باورهای عمومی، فشارهای داخلی و خارجی، به تدریج بستنشینی و حفظ حرمت آن در میان مردم به صورت عرف درآمد، چنانکه شکستن بست، عملی غیرعادی، غیراخلاقی و حتی غیرقانونی تلقی شد.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۷.</ref> | |||
یکی از نشانههای بستنشینی، زنجیر بزرگی بود که | رسیدگی به خواسته بستنشین در دورههای مختلف متفاوت بود؛ در برخی دورهها بستنشین اگر [[ظلم|ظالم]] بود، در حکمش تسهیل میشد تا از بست خارج شود و اگر مظلوم بود به خواستهاش رسیدگی میشد،<ref>تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۴.</ref> اما در برخی مواقع، بستنشینی مانع اجرای [[عدالت]] شمرده میشد؛ زیرا فرد خاطی با انجام عملی غیرقانونی برای فرار از مجازات از بستنشینی استفاده میکرد که این در تضعیف عدالت تاثیرگذار بود.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۵.</ref> یکی از نشانههای بستنشینی، زنجیر بزرگی بود که آن را آویزان میکردند تا علامتی برای بستنشتن باشد.<ref>فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۷.</ref> | ||
==مکانها== | ==مکانها== | ||
مکانهای مذهبی در دورههای مختلف برای بستنشینی تغییر میکرد.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۶.</ref> برخی معتقدند بست تنها در مکه مجاز بوده و به | مکانهای مذهبی در دورههای مختلف برای بستنشینی تغییر میکرد.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۶.</ref> برخی معتقدند بست تنها در مکه مجاز بوده و به هیچ یک از اماکن دیگر سرایت نمیکند.<ref>تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۴.</ref> اماکن مذهبی، بیشترین مراجعهکننده را برای بستنشینی داشتند و پس از آن، خانه بزرگان کشوری و اشخاصی که نزد شاه منزلتی داشتند. اما به تدریج سفارتخانهها، اصطبل سلطنتی، طویله صاحبمنصبان، طویله زنان شاه، خانه سفیران اروپایی، توپخانهها و... مورد توجه بستنشینان قرار گرفت.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۷.</ref> | ||
بستنشینی در اصطبل شاه و مانند آن را به این جهت دانستهاند که فرد بستنشین خود را پشیمان و خوار و خفیف نشان میداد تا شاه او را مورد عفو قرار دهد.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۴۰.</ref> برخی نیز معتقدند بستنشینی در اصطبل به جهت این اعتقاد بود که اگر کسی به حرمت پناهگاه اسبی تعرض کند، هیچگاه | بستنشینی در اصطبل شاه و مانند آن را به این جهت دانستهاند که فرد بستنشین خود را پشیمان و خوار و خفیف نشان میداد تا شاه او را مورد عفو قرار دهد.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۴۰.</ref> برخی نیز معتقدند بستنشینی در اصطبل به جهت این اعتقاد بود که اگر کسی به حرمت پناهگاه اسبی تعرض کند، اسب هیچگاه وی را در جنگ به پیروزی نمیرساند.<ref>فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۷.</ref> | ||
==بستنشینیهای معروف== | ==بستنشینیهای معروف== | ||
* [[سید جمال الدین اسدآبادی]] در ۱۳۰۸ق در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] بست نشست<ref>قرائتی، «نقش اماکن مذهبی در گفتمانهای اجتماعی و سیاسی دوره قاجار؛ بررسی موردی تهران»، ص۱۸۳.</ref> و در طول هفت | * [[سید جمال الدین اسدآبادی]] در ۱۳۰۸ق در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] بست نشست<ref>قرائتی، «نقش اماکن مذهبی در گفتمانهای اجتماعی و سیاسی دوره قاجار؛ بررسی موردی تهران»، ص۱۸۳.</ref> و در طول هفت ماه بستنشینی جلساتی برگزار میکرد و علیه حکومت قاجار سخنرانی میکرد.<ref>فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۸.</ref> در نهایت به دستور ناصرالدین شاه و با تحقیر فراوان از بستنشینی خارج شد، در بازار گردانده شد و سپس تبعید گردید.<ref>امین، «نظام قضایی ایران از آغاز قاجار تا انقلاب مشروطیت»، ص۶۵.</ref> | ||
* بزرگترین و مهمترین بستنشینی در تاریخ ایران را در [[مشروطیت|دوره نهضت مشروطیت]] و درخواست عدالتخانه در زمان [[مظفرالدین شاه]] دانستهاند.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۷.</ref> در [[تیر]] ۱۲۸۴ش تعدادی از علمای تهران به همراه بسیاری از مردم که جمعیت چند هزار نفری را تشکیل میدادند، به [[قم]] رفته و در [[حرم حضرت معصومه]] بست نشستند تا شاه را به تاسیس عدالتخانه مجاب کنند.<ref>[http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C__a-36631.aspx زندی، «مهاجرت کبری».]</ref> پس از هجرت | * بزرگترین و مهمترین بستنشینی در تاریخ ایران را در [[مشروطیت|دوره نهضت مشروطیت]] و درخواست عدالتخانه در زمان [[مظفرالدین شاه]] دانستهاند.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۷.</ref> در [[تیر]] ۱۲۸۴ش تعدادی از علمای تهران به همراه بسیاری از مردم که جمعیت چند هزار نفری را تشکیل میدادند، به [[قم]] رفته و در [[حرم حضرت معصومه]] بست نشستند تا شاه را به تاسیس عدالتخانه مجاب کنند.<ref>[http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C__a-36631.aspx زندی، «مهاجرت کبری».]</ref> پس از هجرت علما به قم، بسیاری از مردم تهران به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شدند تا هم در مقابل حکومت امنیت داشته باشند و هم حکومت خواستههای آنان را بپذیرد.<ref>تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۶.</ref> آمار متفاوتی از تعداد بستنشینان در سفارت انگلیس وجود دارد که برخی آنان را تا بیست هزار نفر دانستهاند.<ref>[http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C__a-36631.aspx زندی، «مهاجرت کبری».]</ref> | ||
* [[شیخ فضلالله نوری]] | * [[شیخ فضلالله نوری]] در جریان دعوای مشروعهخواهان و مشروطهخواهان مدتی را در اعتراض به آنچه انحراف مشروطهخواهان خوانده میشد در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] تحصن کرد و در جریان این بستنشینی نقطه نظرات خود را در نوشتههایی که به لوایح شیخ فضل الله معروف شد منتشر کرد.<ref>[https://www.isna.ir/news/96082414875/%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%86 «بستنشینان»]</ref> | ||
* [[ستارخان]] و سران مشروطه در [[تبریز]] در کشاکش جنگ با نیروهای دولتی و پس از وقایعی به سفارت عثمانی پناهنده شدند و در آنجا بست نشستند.<ref>خواجهنوری، «برگی از تاریخ: ستارخان»، ص۸۴.</ref> | * [[ستارخان]] و سران مشروطه در [[تبریز]] در کشاکش جنگ با نیروهای دولتی و پس از وقایعی به سفارت عثمانی پناهنده شدند و در آنجا بست نشستند.<ref>خواجهنوری، «برگی از تاریخ: ستارخان»، ص۸۴.</ref> | ||
* در [[صفر]] ۱۳۲۶ق بسیاری از نظامیان خراسان در [[حرم امام رضا(ع)]] به | * در [[صفر]] ۱۳۲۶ق بسیاری از نظامیان خراسان در [[حرم امام رضا(ع)]] بست نشستند تا به عقب افتادن دریافت حقوق یک ساله خود اعتراض کنند.<ref>آذری خاکستر، «روایتی از بست و بستنشینی در حرم مطهر رضوی»، ص۸.</ref> | ||
* در ۱۳۱۴ش تحصن و بستنشینی جمعی از مردم به رهبری [[شیخ تقی بهلول]] در [[مسجد گوهرشاد]] انجام پذیرفت.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۸.</ref> | * در ۱۳۱۴ش تحصن و بستنشینی جمعی از مردم به رهبری [[شیخ تقی بهلول]] در [[مسجد گوهرشاد]] انجام پذیرفت.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۸.</ref> |