پرش به محتوا

سکوت ۲۵ ساله: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۹
جز
imported>Bashiri
imported>Bashiri
خط ۲۲: خط ۲۲:
برخی معتقدند سکوت [[امام علی(ع)]] در دوران [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، نشان می‌دهد حق حاکمیت با مردم است.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۴۸-۵۲؛ حائری یزدی، حکمت و حکومت، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴؛ قلمداران، حکومت در اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۳۸.</ref> مهدی بازرگان معتقد است اعمال و رفتار [[امامان شیعه(ع)]] در برابر حق حکومت، نشان‌دهنده این حقیقت است که تمامی امامان(ع)، حق حکومت را نه در تملک [[یزید]] و سایر حاکمان می‌دانستند و نه در تملک خودشان و نه در تملک [[خداوند]]، بلکه حق حاکمیت را حق مردم می‌دانستند.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۵۰.</ref>  
برخی معتقدند سکوت [[امام علی(ع)]] در دوران [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، نشان می‌دهد حق حاکمیت با مردم است.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۴۸-۵۲؛ حائری یزدی، حکمت و حکومت، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴؛ قلمداران، حکومت در اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۳۸.</ref> مهدی بازرگان معتقد است اعمال و رفتار [[امامان شیعه(ع)]] در برابر حق حکومت، نشان‌دهنده این حقیقت است که تمامی امامان(ع)، حق حکومت را نه در تملک [[یزید]] و سایر حاکمان می‌دانستند و نه در تملک خودشان و نه در تملک [[خداوند]]، بلکه حق حاکمیت را حق مردم می‌دانستند.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۵۰.</ref>  


اولین کسانی که از سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع)، الهی نبودن حق حکومت و مردمی بودن آن را نتیجه گفته‌اند،برخی دانشمندان اهل سنت بوده‌اند.<ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج ۷، ص۳۳ / فخر رازی، الاربعین، ص۷۶ / تفتازانی، شرح المقاصد، ج ۵، ص۲۶۲؛‌ روزبهان،دلائل الصدق، ج ۲، ص۲۱.</ref> [[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهج البلاغه]] و در تفسیر جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) معتقد است اگر [[امام علی(ع)]] حقی را از خود سلب شده می‌دید و آن حق هم از جانب [[پیامبر اکرم(ص)]] بود، چنین جمله‌ای را نمی‌گفت.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،۱۴۰۴ش، ج۷، ص۳۴.</ref> البته دانشمندان اسلامی عموما به نظریه انتصاب قائل بوده و در کتب خود این نظریه را با دلایل مفصل رد نموده‌اند.<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، بیروت، موسسه التاریخ العربی، ۱۴۳۳ق، ص۴۷۴؛ ابن نوبخت، الیاقوت، ص۸۲ / حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج ۲، ص۲۰۰ / محقق لاهیجی، گوهر مراد، ص</ref>
اولین کسانی که از سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع)، الهی نبودن حق حکومت و مردمی بودن آن را نتیجه گرفته‌اند،برخی دانشمندان اهل سنت بوده‌اند.<ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج ۷، ص۳۳ / فخر رازی، الاربعین، ص۷۶ / تفتازانی، شرح المقاصد، ج ۵، ص۲۶۲؛‌ روزبهان،دلائل الصدق، ج ۲، ص۲۱.</ref> [[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهج البلاغه]] و در تفسیر جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) معتقد است اگر [[امام علی(ع)]] حقی را از خود سلب شده می‌دید و آن حق هم از جانب [[پیامبر اکرم(ص)]] بود، چنین جمله‌ای را نمی‌گفت.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،۱۴۰۴ش، ج۷، ص۳۴.</ref> البته دانشمندان اسلامی عموما به نظریه انتصاب قائل بوده و در کتب خود این نظریه را با دلایل مفصل رد نموده‌اند.<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، بیروت، موسسه التاریخ العربی، ۱۴۳۳ق، ص۴۷۴؛ ابن نوبخت، الیاقوت، ص۸۲ / حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج ۲، ص۲۰۰ / محقق لاهیجی، گوهر مراد، ص</ref>  


مهدوی دامغانی در پاسخ به این سوال که چرا [[امام علی(ع)]] جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) را به زبان آورده است؛ معتقد است: اول اینکه مردم به امتیازات [[عثمان]] و نحوه حکومت او عادت نموده بودند و همان انتظار را از [[امام علی(ع)]] داشتند؛ دوم اینکه روش و منش امام علی(ع) با روش اکثر مسئولین و استانداران زمان عثمان مخالف بود و تاریخ نیز نشان داد که این گروه علیه امام علی(ع) لشکرکشی کردند؛ و سوم اینکه در شرایطی که [[ابوبکر]] با وجود امام علی(ع) خود را اصلح نمی‌داند و در روایاتی وجود امام علی(ع) را دلیل عدم صلاحیت خود، نام برده است، به طور قطع امام علی(ع) لایق‌ترین فرد برای تصدی مدیریت جامعه اسلامی بود، این جمله می‌بایست متواضعانه تعبیر شود، همانطور که مرسوم است. به همین دلیل، امام خود را بر سر دو راهی می‌دید: تسلیم نشدن در برابر بیعت مردم در آن شرایط بحرانی، یا تن دادن به بیعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگین اجتماعی.<ref>مهدوی دامغانی، جلوه تاریخ در شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref>
مهدوی دامغانی در پاسخ به این سوال که چرا [[امام علی(ع)]] جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) را به زبان آورده است؛ معتقد است: اول اینکه مردم به امتیازات [[عثمان]] و نحوه حکومت او عادت نموده بودند و همان انتظار را از [[امام علی(ع)]] داشتند؛ دوم اینکه روش و منش امام علی(ع) با روش اکثر مسئولین و استانداران زمان عثمان مخالف بود و تاریخ نیز نشان داد که این گروه علیه امام علی(ع) لشکرکشی کردند؛ و سوم اینکه در شرایطی که [[ابوبکر]] با وجود امام علی(ع) خود را اصلح نمی‌داند و در روایاتی وجود امام علی(ع) را دلیل عدم صلاحیت خود، نام برده است، به طور قطع امام علی(ع) لایق‌ترین فرد برای تصدی مدیریت جامعه اسلامی بود، این جمله می‌بایست متواضعانه تعبیر شود، همانطور که مرسوم است. به همین دلیل، امام خود را بر سر دو راهی می‌دید: تسلیم نشدن در برابر بیعت مردم در آن شرایط بحرانی، یا تن دادن به بیعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگین اجتماعی.<ref>مهدوی دامغانی، جلوه تاریخ در شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref>
کاربر ناشناس