Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ایمان ابوطالب''' از مباحث اختلافی | '''ایمان ابوطالب''' از مباحث اختلافی تاریخی - [[کلام|کلامی]] بین [[شیعه|شیعیان]] و [[اهل سنت]] است. بنابر برخی [[روایات]] اهل سنت، [[ابوطالب]] عموی [[پیامبر اکرم]](ص) و پدر [[امام علی]](ع) به دین [[اسلام]]، [[ایمان]] نیاورده و مشرک از دنیا رفته است. از اینرو [[اهل سنت]]، منکر ایمان ابوطالباند. در مقابل، [[شیعه|شیعیان]] با توجه به روایات [[اهل بیت]](ع) و برخی قراین کلامی و تاریخی [[اجماع]] دارند که ابوطالب به رسولخدا(ص) ایمان داشته و برای اثبات آن، کتابهایی را نگاشتهاند. | ||
== دلایل منکران ایمان ابوطالب == | == دلایل منکران ایمان ابوطالب == | ||
مخالفان ایمان ابوطالب، به روایاتی که از طریق اهل سنت روایت شده، استناد کردهاند که برخی از این روایات در تفسیر آیات قرآنی است. [[کلام|متکلمان]] و عالمان دینی شیعه به این روایات پاسخ دادهاند. | مخالفان ایمان ابوطالب، به روایاتی که از طریق اهل سنت روایت شده، استناد کردهاند که برخی از این روایات در تفسیر آیات قرآنی است. [[کلام|متکلمان]] و عالمان دینی شیعه به این روایات پاسخ دادهاند. | ||
=== آیه نهی از استغفار مشرک === | === آیه نهی از استغفار مشرک === | ||
[[سعید بن مسیب]] از پدرش نقل کرده که ابوطالب در حال احتضار درخواست پیامبر(ص) برای گفتن | [[سعید بن مسیب]] از پدرش نقل کرده که ابوطالب در حال احتضار درخواست پیامبر(ص) برای گفتن «[[لا اله الا الله]]» را نپذیرفت و بر آیین پدر و اجدادش درگذشت و پیامبر(ص) فرمود: «به خدا سوگند برای تو طلب آمرزش میکنم تا نهی شوم.» آنگاه [[آیه]] ۱۱۳ [[سوره توبه]] نازل شد که «بر پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند، سزاوار نیست برای [[شرک|مشرکان]] استغفار کنند هر چند از خویشان آنان باشند.»<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص۲۴۷.</ref> | ||
====پاسخ==== | |||
[[علامه امینی]] بنا بر روایات تاریخی، سعید بن مسیب، ناقل این ماجرا را از دشمنان [[امیر مؤمنان]](ع) معرفی میکند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۷ق، ج ۸، ص۵۶.</ref> وی همچنین این روایت را در تضاد با روایتی میداند که بسیاری از [[اهل سنت]] در کتابهایشان آوردهاند. این روایت به [[سند روایت|سند]] صحیح از علی(ع) روایت شده که «شنیدم مردی برای پدر و مادر مشرکاش [[استغفار]] میکرد. جریان را به عرض پیامبر(ص) رساندم و این آیه نازل شد.»<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۷ق، ج ۸، ص۱۲.</ref>بدین ترتیب [[شأن نزول]] آیه ماجرایی بوده که ارتباطی با ابوطالب نداشته است. | |||
=== آیه نأی === | === آیه نأی === | ||
برخی [[شان نزول]] [[آیه]] ۲۶ [[سوره انعام]] را ابوطالب میدانند. این سخن مبتنی است بر روایتی | برخی [[شان نزول]] [[آیه]] ۲۶ [[سوره انعام]] را ابوطالب میدانند. این سخن مبتنی است بر روایتی که کسی از [[ابن عباس]] شنید: ابوطالب مردم را از اذیت و آزار پیامبر(ص) نهی میکرد، ولی خود ایمان نمیآورد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۰۱ق، ج ۷، ص۲۲۸.</ref> | ||
====پاسخ==== | |||
شیعیان در پاسخ به این شبهه گفتهاند: | |||
'''اولاً''': این [[حدیث]] [[حدیث مرسل|مرسل]] است؛ یعنی مشخص نیست آن کسی که این سخن را از ابن عباس شنیده، چه شخصی بوده است و چنین حدیثی قابل استناد نیست. | '''اولاً''': این [[حدیث]] [[حدیث مرسل|مرسل]] است؛ یعنی مشخص نیست آن کسی که این سخن را از ابن عباس شنیده، چه شخصی بوده است و چنین حدیثی قابل استناد نیست. | ||
'''ثانیاً''': فردی که این حدیث را نقل | '''ثانیاً''': فردی که این حدیث را نقل کرده، [[حبیب ابن ابیثابت]] است و خود اهل سنت روایت او را تضعیف کرده و قابل اعتماد ندانستهاند.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج ۴، ص۱۳۷.</ref> | ||
'''ثالثاً''': در [[تفسیر طبری]] این روایت با مضمون دیگری آمده که [[آیه]] در [[شأن نزول|شأن]] مشرکان نازل شده است که مردم را از ایمان به [[رسول خدا]](ص) باز میدارند و خود نیز ایمان نمیآورند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۰۱ق، ج ۷، ص۲۲۹.</ref> | |||
=== حدیث ضَحضاح === | === حدیث ضَحضاح === | ||
مخالفان به حدیثی به نام ضَحضاح تمسک کردهاند که شخصی نزد رسول خدا(ص) از ابوطالب یاد کرد و پیامبر(ص) فرمود: ''امید است که [[شفاعت]] من در روز [[قیامت]] برای او سودمند باشد. او (ابوطالب) در میان آبی جوشیده از آتش قرار میگیرد که تا مغز او را میجوشاند.»<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۴۷.</ref> | مخالفان به حدیثی به نام ضَحضاح تمسک کردهاند که شخصی نزد رسول خدا(ص) از ابوطالب یاد کرد و پیامبر(ص) فرمود: ''امید است که [[شفاعت]] من در روز [[قیامت]] برای او سودمند باشد. او (ابوطالب) در میان آبی جوشیده از آتش قرار میگیرد که تا مغز او را میجوشاند.»<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۴۷.</ref> | ||
====پاسخ==== | |||
علامه مجلسی و شیخ طوسی در اینباره پاسخ گفتهاند: | |||
'''اولاً''': این حدیث را [[مغیرة بن ابی شعبه]] نقل کرده که عالمان شیعه از جمله [[علامه مجلسی]] کینه و عداوت او را نسبت به [[بنیهاشم]] و علی بن ابیطالب(ع) شرح دادهاند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۳۵، ص۱۱۲</ref>{{سخ}} | |||
'''ثانیاً''': بنا بر فرض این که ابوطالب کافر بوده، امید به شفاعت او بیمعنا است زیرا شفاعت شامل مشرک نمیشود.<ref>طوسی، التبیان، ۱۴۰۱ق، ج ۱۰، ص۱۸۷.</ref> | |||
'''ثانیاً''': بنا بر فرض این که ابوطالب کافر | |||
== دلایل موافقان ایمان ابوطالب == | == دلایل موافقان ایمان ابوطالب == | ||
خط ۳۱: | خط ۳۰: | ||
وی در همراهی با رسول خدا(ص) همه سختیها را به جان خرید و تا هنگام مرگ از حمایت و پیروی برادر زاده خویش دست بر نداشت. نقل شده که وی در جمله پایانی خویش قبل از رحلت گفته است:ای جماعت بنی هاشم! محمد(ص) را تصدیق و اطاعت کنید تا رستگار و هدایت شوید.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۷ق، ج ۷، ص۳۶۷.</ref> | وی در همراهی با رسول خدا(ص) همه سختیها را به جان خرید و تا هنگام مرگ از حمایت و پیروی برادر زاده خویش دست بر نداشت. نقل شده که وی در جمله پایانی خویش قبل از رحلت گفته است:ای جماعت بنی هاشم! محمد(ص) را تصدیق و اطاعت کنید تا رستگار و هدایت شوید.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۷ق، ج ۷، ص۳۶۷.</ref> | ||
[[ابن ابی الحدید]] عالم دینی اهل سنت، حق او را بر همه مسلمانان واجب دانسته، میگوید: «با سندهای بسیار از [[ابن عباس]] و دیگران روایت شده که ابوطالب از دنیا نرفت تا این که [[شهادتین]] را گفت.» و در جای دیگر مینویسد: «اگر ابوطالب نبود اسلام نبود.» وی تصریح میکند اگر ابوطالب ایمان خود را آشکار میساخت حرمت و ابهت خویش را نزد مشرکان قریش از دست میداد و نمیتوانست در مقام سرپرست و رییس قبیله از اسلام دفاع کند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۷۱ - ۸۳.</ref> | [[ابن ابی الحدید]] عالم دینی اهل سنت، حق او را بر همه مسلمانان واجب دانسته، میگوید: «با سندهای بسیار از [[ابن عباس]] و دیگران روایت شده که ابوطالب از دنیا نرفت تا این که [[شهادتین]] را گفت.» و در جای دیگر مینویسد: «اگر ابوطالب نبود اسلام نبود.» وی تصریح میکند اگر ابوطالب ایمان خود را آشکار میساخت حرمت و ابهت خویش را نزد مشرکان [[قریش]] از دست میداد و نمیتوانست در مقام سرپرست و رییس قبیله از اسلام دفاع کند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۷۱ - ۸۳.</ref> | ||
===اشعار=== | ===اشعار=== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۱: | ||
|ترجمه= <small>ندانستید که فرزندمان را تکذیب نمیکنیم؟و او به سخن بیهوده اهمیت نمیدهد | |ترجمه= <small>ندانستید که فرزندمان را تکذیب نمیکنیم؟و او به سخن بیهوده اهمیت نمیدهد | ||
سپیدرویی که به آبرویش از ابرها باران خواستهمیشودتکیهگاه یتیمان و نگهدارنده فقیران | سپیدرویی که به آبرویش از ابرها باران خواستهمیشودتکیهگاه یتیمان و نگهدارنده فقیران | ||
آیا ندانستید که پیامبری محمدفرستاده امین، در | آیا ندانستید که پیامبری محمدفرستاده امین، در کتابهای پیشین نگاشتهشدهاست</small> | ||
<ref> حموی، معجمالبلدان، ج۳، ص۴۱۲.</ref>}} | <ref> حموی، معجمالبلدان، ج۳، ص۴۱۲.</ref>}} | ||
خط ۶۱: | خط ۶۰: | ||
[[ابن ابی الحدید]] میگوید: ''اگر چه این اشعار به تنهایی در حد قطعیت نمیرسد اما مجموع آنها متواتر است و همه آنها در یک امر مشترکند و آن تصدیق ابوطالب به [[نبوت]] پیامبر اسلام(ص) است''.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۷۸.</ref> | [[ابن ابی الحدید]] میگوید: ''اگر چه این اشعار به تنهایی در حد قطعیت نمیرسد اما مجموع آنها متواتر است و همه آنها در یک امر مشترکند و آن تصدیق ابوطالب به [[نبوت]] پیامبر اسلام(ص) است''.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۷۸.</ref> | ||
در یکی از این اشعار آمده است:ای شاهد خدا! تو گواهی ده که من بر دین پیامبرم احمد(ص) هستم.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۷۸.</ref> یا در شعری دیگر میگوید: همانا خداوند پیامبرش محمّد را گرامی داشت، پس | در یکی از این اشعار آمده است:ای شاهد خدا! تو گواهی ده که من بر دین پیامبرم احمد(ص) هستم.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۷۸.</ref> یا در شعری دیگر میگوید: همانا خداوند پیامبرش محمّد را گرامی داشت، پس گرامیترین خلق خدا در میان مردم و بهترینِ بنیهاشم، [[احمد]] است. او کسی است که بعد از نبود پیامبری، از جانب خدا فرستاده شد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۷۸.</ref> و در جای دیگر میسراید: ''فرستاده پروردگار را یاری کردم با شمشیری چون صاعقه از رسول خدا پشتیبانی میکنم همانند پشتیبانی که برایش دل میسوزاند''.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۷۸.</ref> | ||
=== روایات [[اهل بیت]](ع) === | === روایات [[اهل بیت]](ع) === | ||
از مجموعه آنچه از پیامبر اکرم(ص)و خاندانش نقل شده برمیآید که ابوطالب، مؤمن بوده و بر شریعت اسلام رحلت کرده است. در [[حدیث قدسی]] آمده است جبرئیل بر پیامبر(ص) فرود آمد و فرمود:''ای محمد! پروردگارت بر تو سلام رساند و فرمود: من آتش را بر صُلبی که تو را به دنیا آورد و شکمی که تو را حمل کرد و آغوشی که تو را در بر گرفت حرام کردم. پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل برایم آن را توضیح بده. عرضه داشت: مراد از صُلب، صُلب پدرت [[عبدالله بن عبدالمطلب]] است. منظور از بَطن، [[آمنه بنت وهب]] است و مراد از آغوش، کفالت [[ابوطالب]] است''.<ref>صدوق، معانی الاخبار، ۱۳۳۸ش، ص۱۳۷.</ref> | از مجموعه آنچه از پیامبر اکرم(ص)و خاندانش نقل شده برمیآید که ابوطالب، مؤمن بوده و بر شریعت اسلام رحلت کرده است. در [[حدیث قدسی]] آمده است جبرئیل بر پیامبر(ص) فرود آمد و فرمود:''ای محمد! پروردگارت بر تو سلام رساند و فرمود: من آتش را بر صُلبی که تو را به دنیا آورد و شکمی که تو را حمل کرد و آغوشی که تو را در بر گرفت حرام کردم. پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل برایم آن را توضیح بده. عرضه داشت: مراد از صُلب، صُلب پدرت [[عبدالله بن عبدالمطلب]] است. منظور از بَطن، [[آمنه بنت وهب]] است و مراد از آغوش، کفالت [[ابوطالب]] است''.<ref>صدوق، معانی الاخبار، ۱۳۳۸ش، ص۱۳۷.</ref> | ||
==== در بیان رسول اکرم(ص) ==== | ==== در بیان رسول اکرم(ص) ==== | ||
از این جهت که محمد(ص) در دوران سخت صدر اسلام، حمایت ابوطالب را داشت، هرگاه سخن از وی میشد او را با نیکی و بزرگی یاد میکرد. در روایتی آمده است که رسول خدا(ص) به [[جابر بن عبدالله انصاری]] فرمود: «در سفر [[معراج]] چهار نور را دیدم. از جانب خدا خطاب شد: این عبدالمطلب، این عمویت ابوطالب، این پدرت [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] و این مادرت [[آمنه مادر پیامبر|آمنه]] است.»<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۸۱.</ref> و در روایتی دیگر آمده است: «ابوطالب در روز قیامت در زمره پادشاهان و به سیمای پیامبران محشور میگردد.»<ref>ابن بابویه، الامامه و التبصره، ۱۴۰۴ق، ص۳۴.</ref> همچنین: «خداوند در روز قیامت به من وعده شفاعت چهار نفر را داده است که یکی از آنان ابوطالب است.»<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۴ق، ج ۲، ص۲۹.</ref> | از این جهت که محمد(ص) در دوران سخت صدر اسلام، حمایت ابوطالب را داشت، هرگاه سخن از وی میشد او را با نیکی و بزرگی یاد میکرد. در روایتی آمده است که رسول خدا(ص) به [[جابر بن عبدالله انصاری]] فرمود: «در سفر [[معراج]] چهار نور را دیدم. از جانب خدا خطاب شد: این عبدالمطلب، این عمویت ابوطالب، این پدرت [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] و این مادرت [[آمنه مادر پیامبر|آمنه]] است.»<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۸۱.</ref> و در روایتی دیگر آمده است: «ابوطالب در روز قیامت در زمره پادشاهان و به سیمای پیامبران محشور میگردد.»<ref>ابن بابویه، الامامه و التبصره، ۱۴۰۴ق، ص۳۴.</ref> همچنین: «خداوند در روز قیامت به من وعده شفاعت چهار نفر را داده است که یکی از آنان ابوطالب است.»<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۴ق، ج ۲، ص۲۹.</ref> | ||
==== در بیان امام علی(ع) ==== | ==== در بیان امام علی(ع) ==== | ||
روایاتی از خود امام علی(ع)نقل شده که میتوان آنها را قرینهای بر ایمان ابوطالب دانست از جمله: «نور ابوطالب، روز قیامت بر همه انوار جز پنج نور چیره میشود. نور ابوطالب از نور ماست و خدا آن را ۲۰۰۰ سال پیش از خلقت [[آدم]] آفریده است.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج ۳۵، ص۱۱۰. کنزالفوائد، ۱۳۶۹ش، ص۸۰.</ref> وی در روایتی دیگر میفرماید: «چون پدرم به احتضار افتاد، پیامبر بر بالین وی حاضر شد و درباره او بشارتی به من داد که از همه دنیا و آن چه در آن است محبوبتر است.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج ۳۵، ص۱۱۳.</ref> | روایاتی از خود امام علی(ع)نقل شده که میتوان آنها را قرینهای بر ایمان ابوطالب دانست از جمله: «نور ابوطالب، روز قیامت بر همه انوار جز پنج نور چیره میشود. نور ابوطالب از نور ماست و خدا آن را ۲۰۰۰ سال پیش از خلقت [[آدم]] آفریده است.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج ۳۵، ص۱۱۰. کنزالفوائد، ۱۳۶۹ش، ص۸۰.</ref> وی در روایتی دیگر میفرماید: «چون پدرم به احتضار افتاد، پیامبر بر بالین وی حاضر شد و درباره او بشارتی به من داد که از همه دنیا و آن چه در آن است محبوبتر است.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج ۳۵، ص۱۱۳.</ref> | ||
==== در بیان ائمه معصومین(ع) ==== | ==== در بیان ائمه معصومین(ع) ==== | ||
بنابر برخی | بنابر برخی منابع، روزی از [[امام سجاد]](ع) درباره ایمان ابوطالب سؤال کردند. جواب داد: «خدای متعال پیامبرش را نهی کرد از این که زن مسلمانی در [[نکاح]] فرد کافری بماند در حالی که [[فاطمه بنت اسد]] از سبقتجویان در اسلام است و تا پایان عمر خویش در نکاح با ابوطالب ماند.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج ۳۵، ص۱۵۷؛ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۶۹.</ref> | ||
[[امام محمد باقر]](ع) بر ایمان ابوطالب تصریح کرده | [[امام محمد باقر]](ع) بر ایمان ابوطالب تصریح کرده که اگر ایمان ابوطالب را در کفه ترازویی قرار دهند و ایمان این مردم را در کفه دیگر؛ ایمان ابوطالب سنگینتر است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۷ق، ج ۷، ص۳۸۰.</ref> | ||
[[امام صادق]](ع) نیز در روایتی ابوطالب را بسان [[اصحاب کهف]] شمرده که ایمان خود را مخفی داشتند و اظهار شرک کردند و خدا به آنان دو پاداش داد.<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص۴۴۸.</ref> و در روایتی دیگر منکران ایمان ابوطالب را دروغگو شمرده و او را از همنشینان انبیا، صدیقان و شهیدان و صالحان خوانده است.<ref>کراجکی، کنز الفوائد، ۱۳۶۹ش، ص۸۰.</ref> | [[امام صادق]](ع) نیز در روایتی ابوطالب را بسان [[اصحاب کهف]] شمرده که ایمان خود را مخفی داشتند و اظهار شرک کردند و خدا به آنان دو پاداش داد.<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص۴۴۸.</ref> و در روایتی دیگر منکران ایمان ابوطالب را دروغگو شمرده و او را از همنشینان انبیا، صدیقان و شهیدان و صالحان خوانده است.<ref>کراجکی، کنز الفوائد، ۱۳۶۹ش، ص۸۰.</ref> | ||
در حدیثی دیگر آمده است که فردی برای [[امام رضا]](ع) نامهای نوشت و گفت که من در ایمان ابوطالب تردید کردم. امام(ع) در جواب وی به [[آیه]] ۱۱۵ [[سوره نساء]] اشاره کرد و به او هشدار داد که کافر دانستن ابوطالب به لحاظ عقوبت | در حدیثی دیگر آمده است که فردی برای [[امام رضا]](ع) نامهای نوشت و گفت که من در ایمان ابوطالب تردید کردم. امام(ع) در جواب وی به [[آیه]] ۱۱۵ [[سوره نساء]] اشاره کرد و به او هشدار داد که کافر دانستن ابوطالب به لحاظ عقوبت اخروی، سرانجام بدی دارد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱۴، ص۶۸. مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج ۳۵، ص۱۱۰.</ref> | ||
در روایتی از [[امام عسکری]](ع) آمده است: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که من تو را با دو گروه از پیروانت یاری نمودم؛ گروهی که تو را در نهان یاری داده و گروهی که آشکارا یاری ات رساندند. از میان گروه اوّل، سید و افضل آنان عمویت، [[ابوطالب]] است و از میان گروه دوّم فرزند او، علی(ع) است. آنگاه فرمود: ابوطالب همچون [[مؤمن آل فرعون]] بود که ایمانش را کتمان میکرد.»<ref>ابن معد، | |||
در روایتی از [[امام عسکری]](ع) آمده است: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که من تو را با دو گروه از پیروانت یاری نمودم؛ گروهی که تو را در نهان یاری داده و گروهی که آشکارا یاری ات رساندند. از میان گروه اوّل، سید و افضل آنان عمویت، [[ابوطالب]] است و از میان گروه دوّم فرزند او، علی(ع) است. آنگاه فرمود: ابوطالب همچون [[مؤمن آل فرعون]] بود که ایمانش را کتمان میکرد.»<ref>ابن معد، الحجة علی الذاهب، ۴۱۰ق، ص۳۶۲.</ref> | |||
==== در کلام بزرگان و عالمان دین ==== | ==== در کلام بزرگان و عالمان دین ==== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۴: | ||
شیخ [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] تصریح میکند: ''اجماع اهل بیت(ع) بر ایمان ابوطالب است و اجماع آنان حجّت است''.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص۳۱.</ref> | شیخ [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] تصریح میکند: ''اجماع اهل بیت(ع) بر ایمان ابوطالب است و اجماع آنان حجّت است''.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص۳۱.</ref> | ||
[[پرونده:کتاب الحجة علی الذاهب.jpg|180px|بندانگشتی|کتاب الحجة علی الذاهب]] | [[پرونده:کتاب الحجة علی الذاهب.jpg|180px|بندانگشتی|کتاب الحجة علی الذاهب]] | ||
[[فتال نیشابوری|فتّال نیشابوری]] مینویسد: ''طایفه بر حقّ شیعه، اجماع کردهاند بر اینکه ابوطالب، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] و [[آمنه دختر وهب]]، همگی مؤمن بودند و اجماع آنان حجّت است''.<ref>فتال نیشابوری، | [[فتال نیشابوری|فتّال نیشابوری]] مینویسد: ''طایفه بر حقّ شیعه، اجماع کردهاند بر اینکه ابوطالب، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] و [[آمنه دختر وهب]]، همگی مؤمن بودند و اجماع آنان حجّت است''.<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۸.</ref> | ||
[[ابن معد]] قائل است: ''در ایمان ابوطالب، اجماع اهل بیت رسول خدا(ص) و اتفاق [[:رده:علمای شیعه|عالمان شیعه]] برای ما کافی است و میتوان بر آن اعتماد نمود''.<ref>ابن معد، الحجه علی الذاهب، ۴۱۰ق، ص۶۴.</ref> | [[ابن معد]] قائل است: ''در ایمان ابوطالب، اجماع اهل بیت رسول خدا(ص) و اتفاق [[:رده:علمای شیعه|عالمان شیعه]] برای ما کافی است و میتوان بر آن اعتماد نمود''.<ref>ابن معد، الحجه علی الذاهب، ۴۱۰ق، ص۶۴.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۲: | ||
[[علامه مجلسی]] مینویسد: ''[[شیعه]] بر اسلام ابوطالب اجماع دارد و این که او در ابتدای رسالت [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) به او ایمان آورد و هرگز بتی را نپرستید، بلکه وی از اوصیای [[حضرت ابراهیم|ابراهیم(ع)]] بود و این امر به حدّی نزد شیعه مشهور است که حتّی مخالفان آنان، این موضوع را به شیعه نسبت میدهند. اخبار [[تواتر|متواتر]] از طرق خاصه و عامه، بر ایمان او رسیده است و بسیاری از علما و محدثان ما درباره این موضوع، کتاب مستقل تألیف کردهاند تا بر کسی مخفی نماند.''<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج ۳۵، ص۱۳۸.</ref> | [[علامه مجلسی]] مینویسد: ''[[شیعه]] بر اسلام ابوطالب اجماع دارد و این که او در ابتدای رسالت [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) به او ایمان آورد و هرگز بتی را نپرستید، بلکه وی از اوصیای [[حضرت ابراهیم|ابراهیم(ع)]] بود و این امر به حدّی نزد شیعه مشهور است که حتّی مخالفان آنان، این موضوع را به شیعه نسبت میدهند. اخبار [[تواتر|متواتر]] از طرق خاصه و عامه، بر ایمان او رسیده است و بسیاری از علما و محدثان ما درباره این موضوع، کتاب مستقل تألیف کردهاند تا بر کسی مخفی نماند.''<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج ۳۵، ص۱۳۸.</ref> | ||
[[پرونده:کتاب ایمان ابی طالب.jpg|بندانگشتی|180px|کتاب ایمان ابی طالب اثر [[شیخ مفید]]]] | [[پرونده:کتاب ایمان ابی طالب.jpg|بندانگشتی|180px|کتاب ایمان ابی طالب اثر [[شیخ مفید]]]] | ||
== کتابشناسی ایمان ابوطالب == | == کتابشناسی ایمان ابوطالب == | ||
کتابهای فراوانی در اثبات ایمان ابوطالب نگاشته شده است.<ref>[http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=13196:%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86-%D9%82%D8%B1%DB%8C%D8%B4-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8&Itemid=31&tmpl=component&print=1 کتابشناسی تخصصی ایمان ابوطالب]</ref> [[آقا بزرگ تهرانی]] ۹ کتاب را ذکر میکند که با عنوان «ایمان ابی طالب» نوشته شده است.<ref>تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج ۲، ص۵۱۲ و ۵۱۳.</ref> برخی کتابهای دیگر نیز به این شرح است: | کتابهای فراوانی در اثبات ایمان ابوطالب نگاشته شده است.<ref>[http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=13196:%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86-%D9%82%D8%B1%DB%8C%D8%B4-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8&Itemid=31&tmpl=component&print=1 کتابشناسی تخصصی ایمان ابوطالب]</ref> [[آقا بزرگ تهرانی]] ۹ کتاب را ذکر میکند که با عنوان «ایمان ابی طالب» نوشته شده است.<ref>تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج ۲، ص۵۱۲ و ۵۱۳.</ref> برخی کتابهای دیگر نیز به این شرح است: |