پرش به محتوا

سفیان ثوری: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۵۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ اوت ۲۰۱۹
جز
imported>Mohammadi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohammadi
خط ۵۶: خط ۵۶:
در زمان حیاتش چندین بار به [[بغداد]] سفر کرد.اولین مجلس نقل حدیثش را در نیشابور برگزار کرد؛ احتمال دارد که او چند مرتبه دیگر نیز به [[خراسان]] سفر کرده باشد.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، ج۹، ص۱۵۳.</ref>
در زمان حیاتش چندین بار به [[بغداد]] سفر کرد.اولین مجلس نقل حدیثش را در نیشابور برگزار کرد؛ احتمال دارد که او چند مرتبه دیگر نیز به [[خراسان]] سفر کرده باشد.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، ج۹، ص۱۵۳.</ref>


[[مهدی عباسی]] سفیان را احضار کرد؛ اما او به [[مکه]] رفت. مهدی عباسی نامه‌ای به محمد بن ابراهیم نوشت تا سفیان را به نزد او ببرد. محمدبن ابراهیم خبر را به سفیان رساند و به او گفت اگر نمی‌خواهی اطاعت کنی فرار کن. سفیان مدتی مخفیانه در مکه ماند. سپس به سمت [[بصره]] فرار کرد و در آن جا در کنار منزل یحیی بن سعید مخفیانه زندگی کرد و جز برای برخی از [[اهل حدیث]] خودش را نشان نمی‌داد. بعد از مدتی از ترس شناخته شدن از یحیی بن سعید خواست که او را به مکان دیگری منتقل کند. پس از آن به منزل هیثم بن منصور رفت. در آنجا حماد بن زید با او درباره دوری گزیدنش از سلطان صحبت کرد و به او گفت که دوری از سلطان از اعمال [[اهل بدعت]] است. سفیان نامه‌ای به مهدی عباسی نوشت و مهدی نیز در جواب، او را به اطاعت و نزدیکی خودش فراخواند. سفیان عزم کرد تا به [[بغداد]] برود؛ اما پیش از رفتن تب کرد و مریض شد و در ماه شعبان سال ۱۶۱ق در دوره خلافت [[مهدی عباسی]] در [[بصره]] از دنیا رفت.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری،۱۴۰۵ق، ج۶، ص۳۷۳ - ۳۷۱.</ref>
[[مهدی عباسی]] سفیان را احضار کرد؛ اما او به [[مکه]] رفت. مدتی مخفیانه در مکه ماند. سپس به سمت [[بصره]] فرار کرد و در آن جا مخفیانه زندگی کرد و جز برای برخی از [[اهل حدیث]] خودش را نشان نمی‌داد. بعد از مدتی از ترس شناخته شدن چند منزل عوض کرد. در منزل آخر حماد بن زید با او درباره دوری گزیدنش از سلطان صحبت کرد و به او گفت که دوری از سلطان از اعمال [[اهل بدعت]] است. سفیان نامه‌ای به مهدی عباسی نوشت و مهدی نیز در جواب، او را به اطاعت و نزدیکی خودش فراخواند. سفیان عزم کرد تا به [[بغداد]] برود؛ اما پیش از رفتن تب کرد و مریض شد و در ماه شعبان سال ۱۶۱ق در دوره خلافت [[مهدی عباسی]] در [[بصره]] از دنیا رفت.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری،۱۴۰۵ق، ج۶، ص۳۷۳ - ۳۷۱.</ref>


او قبل از مرگش به عمار بن سیف درباره نوشته‌هایش وصیت کره بود تا کتاب‌هایش را از بین ببرند. بنابراین پس از مرگش کتاب‌هایش را آتش زدند و از بین بردند.<ref>ابن ندیم، الفهرست، بیروت، ص۳۱۵.</ref>از او خاندانی به جا نمانده است. تنها پسرش که مبارک نام داشت قبل از خود او از دنیا رفت.<ref>ابن ندیم، الفهرست، بیروت، ص۳۱۵.</ref>
او قبل از مرگش به عمار بن سیف درباره نوشته‌هایش وصیت کره بود تا کتاب‌هایش را از بین ببرند. بنابراین پس از مرگش کتاب‌هایش را آتش زدند و از بین بردند.<ref>ابن ندیم، الفهرست، بیروت، ص۳۱۵.</ref>از او خاندانی به جا نمانده است. تنها پسرش که مبارک نام داشت قبل از خود او از دنیا رفت.<ref>ابن ندیم، الفهرست، بیروت، ص۳۱۵.</ref>
کاربر ناشناس