آیه زکات: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (درج عکس) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات آیه | {{جعبه اطلاعات آیه | ||
| عنوان | | عنوان =آیه زکات | ||
| تصویر | | تصویر =Toba 60.jpg | ||
| توضیح تصویر | | توضیح تصویر = | ||
| اندازه تصویر | | اندازه تصویر = | ||
| نام آیه | | نام آیه = [[زکات]] | ||
| واقع در سوره | | واقع در سوره = [[سوره توبه|توبه]] | ||
| شماره آیه | | شماره آیه =۶۰ | ||
| جزء | | جزء =۱۰ | ||
| شأن نزول | | شأن نزول = درباره [[منافقان]] و اعرابی | ||
| مکان نزول | | مکان نزول =[[مدینه]] | ||
| موضوع =[[فقه|فقهی]] | | موضوع =[[فقه|فقهی]] | ||
|درباره=موارد مصرف زکات(مستحقین هشتگانه زکات) | |درباره=موارد مصرف زکات(مستحقین هشتگانه زکات) | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[آیه]] ۶۰ [[سوره توبه]] را آیه زکات نامیدهاند؛<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به : طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۹۷؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۷۷ و ۶۳۲؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۲۸.</ref> زیرا در این آیه موارد مصرف [[زکات]] مشخص شده است.<ref>سرمدی، «آیه زکات»، ص۱۰۱؛ معینی، «آیه زکات»، ص۹۰.</ref> زکات بهمعنای وجوب پرداخت اندازه معینی از اموال خاص است که به حد نصابی خاص رسیده باشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، بیروت، ج۱۵، ص۲و۳.</ref> | [[آیه]] ۶۰ [[سوره توبه]] را آیه زکات نامیدهاند؛<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به : طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۹۷؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۷۷ و ۶۳۲؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۲۸.</ref> زیرا در این آیه موارد مصرف [[زکات]] مشخص شده است.<ref>سرمدی، «آیه زکات»، ص۱۰۱؛ معینی، «آیه زکات»، ص۹۰.</ref> زکات بهمعنای وجوب پرداخت اندازه معینی از اموال خاص است که به حد نصابی خاص رسیده باشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، بیروت، ج۱۵، ص۲و۳.</ref> | ||
[[آیه]] مذکور به جهت دربرداشتن واژه «صدقات»،<ref>سرمدی، «آیه زکات»، ص۱۰۱.</ref> آیه صدقات<ref>قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۲۴۱؛ | [[آیه]] مذکور به جهت دربرداشتن واژه «صدقات»،<ref>سرمدی، «آیه زکات»، ص۱۰۱.</ref> آیه صدقات<ref>قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۲۴۱؛ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۵۶ و ج۴، ص۵۷.</ref> یا آیه صدقه<ref>ابنعربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۳۸.</ref> نیز نامیده شده است. [[صدقه]] به معنای چیزی است که انسان به [[قصد قربت]] از مال خود خارج میسازد.<ref> راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ص۴۸۰.</ref> بنا به گفته راغب اصفهانی صدقه در اصل برای امور مستحبی و زکات در امور واجب استعمال میشود؛ اما به زکات واجب از آن جهت که صاحبش آن را از روی میل و رغبت میپردازد، صدقه نیز میگویند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ص۴۸۰.</ref> | ||
برخی آیه ۱۰۳ سوره توبه را چنانکه در روایات هم آمده،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۳، ص۴۹۷؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳.</ref> آیه زکات نامیدهاند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۶۳، ج۶، ص۱۱،ج۹، ص۱۰۶؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۷، ص۱۰۰؛ </ref> در این آیه، وجوب پرداخت زکات اموال بیان شده است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۷۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۱۷.</ref> | برخی آیه ۱۰۳ سوره توبه را چنانکه در روایات هم آمده،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۳، ص۴۹۷؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳.</ref> آیه زکات نامیدهاند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۶۳، ج۶، ص۱۱،ج۹، ص۱۰۶؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۷، ص۱۰۰؛ </ref> در این آیه، وجوب پرداخت زکات اموال بیان شده است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۷۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۱۷.</ref> | ||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
[[شأن نزول]] آیه زکات را درباره فردی اعرابی دانستهاند که نزد [[پیامبر(ص)]] آمد و درخواست [[زکات]] کرد؛ پیامبر از او رو برگرداند و مشغول تقسیم زکات شد. او به شیوه تقسیم پیامبر اعتراض کرد و در پی اعتراض او، آیه مذکور نازل شد.<ref> | [[شأن نزول]] آیه زکات را درباره فردی اعرابی دانستهاند که نزد [[پیامبر(ص)]] آمد و درخواست [[زکات]] کرد؛ پیامبر از او رو برگرداند و مشغول تقسیم زکات شد. او به شیوه تقسیم پیامبر اعتراض کرد و در پی اعتراض او، آیه مذکور نازل شد.<ref>ابنابیحاتم، تفسیر قرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۱۸۱۷.</ref> همچنین گفته شده آیه درباره اعتراض و عتاب [[منافقان]] بر پیامبر(ص) درباره تقسیم زکات نازل شده است.<ref>فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۴.</ref> | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
* [[مؤلفة قلوبهم]]: مراد کسانیاند که با حمایت مالی به همراهی با اسلام یا دفاع از آن تمایل پیدا میکنند. شیخ طوسی مراد از این دسته را اشراف زمان [[پیامبر(ص)]] دانسته است که آن حضرت به منظور گرایش آنها به [[اسلام]] و کمک در جنگ، سهمی از زکات برای آنان در نظر میگرفت.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص ۲۴۴.</ref> اما گروهی برآنند که مراد افرادی هستند که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به اسلام تمایل پیدا میکند یا به [[مسلمانان]] در جنگ یا برآودن حوایج دینی کمک میکنند.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۴، ۲۹۴ و ۲۹۵.</ref> بعضی این مورد را منحصر در کفار کردهاند، اما عدهای دیگر شامل مسلمانان نیز دانستهاند.<ref>نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹ و ۱۰.</ref> [[فاضل مقداد]] این مورد را منحصر به زمان پیامبر(ص) کرده و فتوای علمای [[شیعه]] در عصر غیبت را همین دانسته است.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> در مقابل [[علامه طباطبایی]] برآن است این مورد مانند موارد دیگر در همه دوران ثابت است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۴.</ref> | * [[مؤلفة قلوبهم]]: مراد کسانیاند که با حمایت مالی به همراهی با اسلام یا دفاع از آن تمایل پیدا میکنند. شیخ طوسی مراد از این دسته را اشراف زمان [[پیامبر(ص)]] دانسته است که آن حضرت به منظور گرایش آنها به [[اسلام]] و کمک در جنگ، سهمی از زکات برای آنان در نظر میگرفت.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص ۲۴۴.</ref> اما گروهی برآنند که مراد افرادی هستند که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به اسلام تمایل پیدا میکند یا به [[مسلمانان]] در جنگ یا برآودن حوایج دینی کمک میکنند.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۴، ۲۹۴ و ۲۹۵.</ref> بعضی این مورد را منحصر در کفار کردهاند، اما عدهای دیگر شامل مسلمانان نیز دانستهاند.<ref>نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹ و ۱۰.</ref> [[فاضل مقداد]] این مورد را منحصر به زمان پیامبر(ص) کرده و فتوای علمای [[شیعه]] در عصر غیبت را همین دانسته است.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> در مقابل [[علامه طباطبایی]] برآن است این مورد مانند موارد دیگر در همه دوران ثابت است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۴.</ref> | ||
برخی معتقدند سهم کارگزاران و مؤلفة قلوبهم ساقط شده است.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، | برخی معتقدند سهم کارگزاران و مؤلفة قلوبهم ساقط شده است.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۵؛ طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۹.</ref> [[شیخ طوسی]] علت آن را عدم حضور [[امام]](ع) بیان کرده است.<ref>طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵.</ref> اما به گفته [[آیت الله جوادی]]، [[فقهای امامیه]] با استناد به [[روایات]] به ثبوت همیشگی سهم مؤلفه قلوبهم [[فتوا]] دادهاند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۳۱۹ و ۳۲۰.</ref> | ||
* فِي الرِّقابِ (بردگان): گفته شده مراد بردگان مکاتبهای(بردهای که با عقد قرارداد و در ازای پرداخت مالی به مالک خود، آزاد میشود) هستند؛ البته برده مؤمنی را که در سختی قرار دارد نیز شامل میشود.<ref> فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷؛ طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱.</ref> از نظر بعضی از آنجا که امروزه برده وجود ندارد، سهم بردگان برای آزادی اسیران جنگی پرداخت میشود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۹۷؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۳.</ref> | * فِي الرِّقابِ (بردگان): گفته شده مراد بردگان مکاتبهای(بردهای که با عقد قرارداد و در ازای پرداخت مالی به مالک خود، آزاد میشود) هستند؛ البته برده مؤمنی را که در سختی قرار دارد نیز شامل میشود.<ref> فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷؛ طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱.</ref> از نظر بعضی از آنجا که امروزه برده وجود ندارد، سهم بردگان برای آزادی اسیران جنگی پرداخت میشود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۹۷؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۳.</ref> | ||
* الْغارِمِينَ (بدهکاران): مراد بدهکارانی است که بدهی آنها به جهت [[گناه]] نباشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، | * الْغارِمِينَ (بدهکاران): مراد بدهکارانی است که بدهی آنها به جهت [[گناه]] نباشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۴؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷.</ref> | ||
* فِي سَبِيلِ اللَّهِ (در راه خدا): هرچند عدهای [[فی سبیل الله]] را منحصر در [[جهاد]] کردهاند؛<ref>طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.</ref> اما بیشتر علما آن را شامل تمام مصالح [[مسلمانان]] مانند ساخت [[مسجد]]، راه و پل را شامل میدانند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، بیروت، ج۱۵، ص۳۶۸.</ref> | * فِي سَبِيلِ اللَّهِ (در راه خدا): هرچند عدهای [[فی سبیل الله]] را منحصر در [[جهاد]] کردهاند؛<ref>طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.</ref> اما بیشتر علما آن را شامل تمام مصالح [[مسلمانان]] مانند ساخت [[مسجد]]، راه و پل را شامل میدانند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، بیروت، ج۱۵، ص۳۶۸.</ref> | ||
* [[ابن سبیل|ابْنِ السَّبِيل]] (در راه ماندگان): منظور مسافر [[در راه مانده]] است؛ هرچند در [[وطن]] خود ثروتمند باشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، | * [[ابن سبیل|ابْنِ السَّبِيل]] (در راه ماندگان): منظور مسافر [[در راه مانده]] است؛ هرچند در [[وطن]] خود ثروتمند باشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۷.</ref> از دیدگاه [[آیت الله جوادی آملی]] مراد از در راه مانده، هجرتکنندگان در راه خدایند مانند مسافران [[حج]]، [[عمره]] و [[زیارت]] و مسافران برای تحصیل [[علم]]؛ نه هر مسافری که در راه مانده باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۳، ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref> | ||
آیت الله مکارم معتقد است از نظر بیشتر [[فقها]] و با استناد به [[سیره پیامبر]](ص) و [[امامان معصوم]] لزومی ندارد که زکات به صورت مساوی میان هشت مورد مذکور تقسیم شود؛ بلکه چگونگی مصرف آن به ضرورتهای اجتماعی و نظر [[حکومت اسلامی]] بستگی دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۸.</ref> | آیت الله مکارم معتقد است از نظر بیشتر [[فقها]] و با استناد به [[سیره پیامبر]](ص) و [[امامان معصوم]] لزومی ندارد که زکات به صورت مساوی میان هشت مورد مذکور تقسیم شود؛ بلکه چگونگی مصرف آن به ضرورتهای اجتماعی و نظر [[حکومت اسلامی]] بستگی دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۸.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
[[مفسران]] صدقات را به [[زکات]] تفسیر کردهاند؛<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید: طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ۳۱۰: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹، ۱۱۵ و ۱۱۶.</ref> زیرا زکات، صدقه نیز نامیده میشود.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۷.</ref> گفته شده مراد از صدقات، [[صدقات واجب]] مانند زکات مال، [[زکات فطره]]، [[خراج]] و [[کفارات]] است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۱ و ۲۸۷.</ref> | [[مفسران]] صدقات را به [[زکات]] تفسیر کردهاند؛<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید: طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ۳۱۰: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹، ۱۱۵ و ۱۱۶.</ref> زیرا زکات، صدقه نیز نامیده میشود.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۷.</ref> گفته شده مراد از صدقات، [[صدقات واجب]] مانند زکات مال، [[زکات فطره]]، [[خراج]] و [[کفارات]] است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۱ و ۲۸۷.</ref> | ||
واژه «إِنَّمَا» دلالت بر انحصار مصرف زکات در موارد هشتگانه دارد.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> عبارت «فَریضَةً مِنَ اللَّه» از دیدگاه برخی، دلالت بر وجوب زکات<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۹۲.</ref> و از نظر بعضی دلالت بر [[وجوب]] مصرف زکات در موارد هشتگانه دارد.<ref> | واژه «إِنَّمَا» دلالت بر انحصار مصرف زکات در موارد هشتگانه دارد.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶،ص۸۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> عبارت «فَریضَةً مِنَ اللَّه» از دیدگاه برخی، دلالت بر وجوب زکات<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۹۲.</ref> و از نظر بعضی دلالت بر [[وجوب]] مصرف زکات در موارد هشتگانه دارد.<ref>ابنابیحاتم، تفسر قرآن العظیم، ج۶، ص۱۸۲۶؛ فخر رازی، تفسر کبیر، ج۱۶، ص۸۹؛ طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳.</ref> | ||
سبک آیه زکات در بیان موارد هشتگانه متفاوت است. چهار مورد نخست «لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم» با «لام» و چهار مورد دوم «وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيل» با «فی» ذکر شده است. درباره سبب این تفاوت وجوهی ذکر شده است.<ref>نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۲ و۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۲ و ۱۳.</ref> از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] بهترین وجه این است که چهار مورد نخست مالک سهم الزکات میشوند، از اینرو درباره آنها «لام» ملکیت به کار رفته است؛ اما چون چهار مورد دوم چیزی را مالک نمیشوند؛ بلکه زکات در مصالح مرتبط با آنها مصرف میشود، درباره آنها «فی» استعمال شده است. به عنوان مثال سهمی که از زکات برای آزادی برده صرف میشود، به ملکیت برده در نمیآید.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳.</ref> [[آیت الله مکارم]] معتقد است تنها دو مورد بردگان و فی سبیل الله که با «فی» ذکر شدهاند، مالک سهم زکات نمیشوند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۳.</ref> | سبک آیه زکات در بیان موارد هشتگانه متفاوت است. چهار مورد نخست «لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم» با «لام» و چهار مورد دوم «وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيل» با «فی» ذکر شده است. درباره سبب این تفاوت وجوهی ذکر شده است.<ref>نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۲ و۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۲ و ۱۳.</ref> از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] بهترین وجه این است که چهار مورد نخست مالک سهم الزکات میشوند، از اینرو درباره آنها «لام» ملکیت به کار رفته است؛ اما چون چهار مورد دوم چیزی را مالک نمیشوند؛ بلکه زکات در مصالح مرتبط با آنها مصرف میشود، درباره آنها «فی» استعمال شده است. به عنوان مثال سهمی که از زکات برای آزادی برده صرف میشود، به ملکیت برده در نمیآید.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳.</ref> [[آیت الله مکارم]] معتقد است تنها دو مورد بردگان و فی سبیل الله که با «فی» ذکر شدهاند، مالک سهم زکات نمیشوند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۳.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
{{آیات مشهور قرآن}} | {{آیات مشهور قرآن}} | ||
{{احکام زکات}} | {{احکام زکات}} | ||
<onlyinclude>{{درجهبندی | <onlyinclude>{{درجهبندی |