پرش به محتوا

آیه محاربه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۲
ویکی‌سازی
جز (←‏تفسیر: تمیزکاری)
(ویکی‌سازی)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات آیه
{{جعبه اطلاعات آیه
| عنوان         =آیه محاربه
| عنوان =آیه محاربه
| تصویر         = Aya muharaba.png
| تصویر = Aya muharaba.png
| توضیح تصویر   = آیه محاربه به‌خط کوفی در نسخه‌ای قدیمی از قرآن
| توضیح تصویر = آیه محاربه به‌خط کوفی در نسخه‌ای قدیمی از قرآن
| اندازه تصویر   =300px
| اندازه تصویر =300px
| نام آیه       =محاربه
| نام آیه =محاربه
| واقع در سوره   = [[سوره مائده]]
| واقع در سوره = [[سوره مائده]]
| شماره آیه     =۳۳
| شماره آیه =۳۳
| جزء          
| جزء =۶
| شماره صفحه     =۱۰۶
| شماره صفحه =۱۰۶
| شأن نزول       = درباره عُرَینیان یا راهزنان
| شأن نزول = درباره عُرَینیان یا راهزنان
| مکان نزول     =[[سوره‌های مکی و مدنی|مدنی]]
| مکان نزول =[[سوره‌های مکی و مدنی|مدنی]]
| موضوع =[[فقه|فقهی]]
| موضوع =[[فقه|فقهی]]
|درباره=کسانی که در جامعه ایجاد ناامنی می‌کنند.
|درباره=کسانی که در جامعه ایجاد ناامنی می‌کنند.
خط ۱۶: خط ۱۶:
| آیات مرتبط=  
| آیات مرتبط=  
}}
}}
'''آیه محاربه''' ([[سوره مائده|مائده]]: ۳۳) درباره سزای کسانی است که با خداوند و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا]] می‌جنگند. به گفته [[مفسران]] کسانی که امنیت [[جامعه اسلامی]] را مختل می‌کنند، در واقع به جنگ [[خدا]] و پیامبرش رفته‌ و به آنها «مُحارب» گفته می‌شود. کشتن، به‌دار آویختن، قطع دست و پا و تبعید جزای [[محاربه]] با خدا و پیامبرش است.
'''آیه محاربه''' ([[سوره مائده|مائده]]: ۳۳) درباره سزای کسانی است که با خداوند و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا]] می‌جنگند. این آیه به‌عنوان مبنایی برای استنباط احکام محاربه در [[فقه]] استفاده شده است. به‌گفته [[مفسران]] قرآن، کسانی که امنیت [[جامعه اسلامی]] را مختل می‌کنند، در واقع به جنگ [[خدا]] و پیامبرش رفته‌ و به آنها «مُحارب» گفته می‌شود. تبعید، قطع دست و پا، به‌دار آویختن و کشتن، به‌عنوان جزای [[محاربه]] ذکر شده است.
 


آیه محاربه در [[فقه]] به عنوان مبنایی برای احکام محاربه استفاده شده است.
== متن و ترجمه آیه ==
== متن و ترجمه آیه ==
{{گفت و گو
{{گفت و گو
خط ۲۸: خط ۲۸:
|عنوان={{عربی
|عنوان={{عربی
|اندازه=۱۰۰%
|اندازه=۱۰۰%
|«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ الله وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»(۳۳) }}| جزای کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ می‌کنند و در زمین به فساد می‌کوشند، فقط آن است که کشته شوند یا بر دار گردند یا دست‌ها و پاهایشان یکی از چپ و یکی از راست بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند. این‌ها رسواییشان در این جهان است و در آخرت نیز به عذابی بزرگ گرفتار آیند.}}
|«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ الله وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»(۳۳) }}|جزای کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ می‌کنند و در زمین به فساد می‌کوشند، فقط آن است که کشته شوند یا بر دار گردند یا دست‌ها و پاهای‌شان یکی از چپ و یکی از راست بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند. اینها رسوایی‌شان در این جهان است و در آخرت نیز به عذابی بزرگ گرفتار آیند.}}


== شأن نزول ==
== شأن نزول ==
بیشتر [[مفسران]] بر این اعتقادند که آیه مُحاربه درباره [[عرینیان|عُرَینیان]] نازل شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref> عرینیان [[مشرکان|مشرکانی]] بودند که به [[مدینه]] آمده و مسلمان شدند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref> از آنجا که آب و هوای [[مدینه]] با آنها سازگار نبود مریض شدند و به دستور [[پیامبر(ص)]] از شیر شتر استفاده کرده و بهبود یافتند؛ اما پس از بهبودی [[مرتد]] شده و بعد از کشتن عده‌ای از [[مسلمانان]]، شتران را دزدیده و از مدینه فرار کردند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref> [[علامه طباطبایی]] معتقد است [[امام علی(ع)]] به دستور پیامبر(ص) آنها را دستگیر کرد و نزد پیامبر آورد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۳۱.</ref> در این هنگام آیه محاربه نازل شد و پیامبر طبق این آیه آنها را مجازات کرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۹.</ref> عده‌ای معتقدند، عرینیان فقط دزدی کرده بودند به همین دلیل پیامبر(ص) طبق آیه فقط دست و پای آنها را قطع کرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۲۶.</ref> داستان عرینیان در کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] نیز به نقل از [[امام صادق(ع)]] آمده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۴۵.</ref>  
بیشتر [[مفسران]] معتقدند که آیه مُحاربه درباره [[عرینیان|عُرَینیان]] نازل شده است؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref> [[مشرکان|مشرکانی]] که به [[مدینه]] رفته و مسلمان شدند،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref> اما از آنجا که آب و هوای [[مدینه]] با آنها سازگار نبود، مریض شدند و به‌دستور [[پیامبر(ص)]] از شیر شتر استفاده کرده و بهبود یافتند، اما پس از بهبودی [[مرتد]] شده و بعد از کشتن عده‌ای از [[مسلمانان]]، شتران را دزدیده و از مدینه فرار کردند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref> به گفتهٔ [[علامه طباطبایی]]، [[امام علی(ع)]] به دستور پیامبر(ص) آنها را دستگیر کرد و نزد پیامبر برد<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۳۱.</ref> و در این هنگام آیه محاربه نازل شد و پیامبر طبق این آیه آنها را مجازات کرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۹.</ref> عده‌ای معتقدند که عرینیان فقط دزدی کرده بودند، و به همین دلیل پیامبر(ص) طبق آیه فقط دست و پای آنها را قطع کرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۲۶.</ref> داستان عرینیان در کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] نیز به نقل از [[امام صادق(ع)]] آمده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۴۵.</ref>  


برای آیه محاربه، شأن نزول‌های دیگری نیز بیان شده است؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref> به‌گفته [[فخر رازی|فخر رازی]]، این آیه درباره [[قوم بنی‌اسرائیل]] نازل شد، زیرا در کشتن مفسدان زیاده‌روی کردند.<ref>فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref> مفسران دیگری نیز شأن نزول‌های دیگری را احتمال داده‌اند: راهزنان، دزدان کاروان [[حج]] و [[زیارات]]، مشرکان و پیمان‌شکنان.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref> بنابر نقل علامه طباطبایی، روایات [[شأن نزول]] این آیه در [[صحاح سته|شش کتاب معتبر]] اهل‌سنت نیز با کمی تفاوت آمده است.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۳۳.</ref>


برای آیه محاربه شأن نزول‌های دیگری نیز بیان شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref> به گفته [[فخر رازی|فخر رازی]] این آیه درباره  [[قوم بنی اسرائیل]] نازل شد؛ زیرا در کشتن مفسدان زیاده‌روی کردند.<ref>فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref> همچنین راهزنان، دزدان کاروان [[حج]] و [[زیارات]]، مشرکان و پیمان‌شکنان از دیگر کسانی بودند که به عقیده برخی آیه محاربه درباره آنها نازل شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref> بنا بر نقل علامه طباطبایی روایات [[شأن نزول]] این آیه در [[صحاح سته|شش کتاب معتبر]] اهل سنت نیز با کمی تغییرات آمده است.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۳۳.</ref>
== تفسیر ==
سی‌وسومین آیه [[سوره مائده]] به آیه محاربه شهرت یافته<ref>صالحی نجف‌آبادی، «تفسیر آیه محاربه و احکام فقهی آن»، ص۶۵.</ref> و به‌باور مفسران، کسی که در [[جامعه اسلامی]] ایجاد ناامنی و غارت‌گری کند، محارب محسوب می‌شود؛<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۲۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> چرا که محارب در واقع به خدا و [[رسول خدا]] اعلام جنگ کرده است.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۲۶.</ref> محارب به یکی از چهار صورتی که در آیه بیان شده مجازات می‌شود:<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref>  


== تفسیر ==
'''کشته شدن،''' جزای محاربی است که انسانی را هم کشته باشد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref> [[فاضل مقداد]]، فقیه و مفسر شیعه در قرن نهم هجری، معتقد است با بخشش صاحبان خون مقتول، حکم منتفی نمی‌شود و کسی که محارب است حتماً کشته می‌شود.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲.</ref>  
سی و سومین آیه [[سوره مائده]] به آیه محاربه شهرت یافته است.<ref>صالحی نجف آبادی، «تفسیر آیه محاربه و احکام فقهی آن»، ص۶۵.</ref> بنا بر این آیه، کسی که در [[جامعه اسلامی]] ایجاد ناامنی و غارت‌گری کند، محارب محسوب می‌شود.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۲۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> به عقیده مفسران محارب در واقع به خدا و [[رسول خدا]] اعلام جنگ کرده است.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۲۶.</ref> محارب به یکی از چهار صورتی که در آیه بیان شده مجازات می‌شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref>  


'''کشته شدن:''' اگر شخص مُحارب، انسانی را کشته باشد جزای او کشته شدن است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref> [[فاضل مقداد]]، فقیه و مفسر شیعه، معتقد است با بخشش صاحبان خون مقتول، حکم منتفی نمی‌شود و کسی که محارب است حتما کشته می‌شود.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲.</ref>  
'''به دار آویختن،''' (بستن دست و پای مجرم به چیزی شبیه صلیب) حکم کسی است که علاوه بر کشتن انسان، دزدی نیز کرده باشد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی]]، فقیه و مفسر شیعه قرن ششم هجری، معتقد است محارب را پس از کشتن سه بار به دار می‌آویزند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> بنابر گزارش کتاب [[کشف الاسرار و عدة الابرار (کتاب)|کشف الاسرار]]، محارب را سه روز قبل از کشتن یا بعد از کشتن دار می‌زنند و تشخیص آن به عهده امام است.<ref>خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۲.</ref>


'''به‌دار آویختن:'''(بستن دست و پای مجرم چیزی شبیه صلیب) حکم کسی است که علاوه بر کشتن انسان، دزدی نیز کرده باشد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> [[طبرسی]] معتقد است، محارب را پس از کشتن سه بار به‌دار می‌آویزند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> بنا بر گزارش کتاب [[کشف الاسرار و عدة الابرار (کتاب)|کشف الاسرار]] محارب را سه روز قبل از کشتن یا بعد از کشتن‌دار می‌زنند و تشخیص آن به عهده امام است.<ref>خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۲.</ref>
'''قطع دست و پا،''' جزای محاربی است که علاوه بر محاربه، فقط دزدی کرده باشد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> امام صادق(ع) منظور از آن را دست راست و پای چپ بیان کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> افزون بر آن، گروهی منظور از قطع دست و پا را همان بریدن چهار انگشت از دست یا پا دانسته‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۶۰.</ref> قطع انگشت دست و پا در صورتی است که مالِ دزدیده شده به‌اندازه [[حد نصاب سرقت]] باشد.<ref>شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۲۵۶.</ref>  


'''قطع دست و پا:''' جزای محاربی است که فقط دزدی کرده باشد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> امام صادق(ع) منظور از آن را دست راست و پای چپ بیان کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> افزون بر آن، گروهی منظور از قطع دست و پا را همان بریدن چهار انگشت از دست یا پا دانسته‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۶۰.</ref> قطع انگشت دست و پا در صورتی است که مالِ دزدیده شده به‌اندازه [[حد نصاب سرقت]] باشد.<ref>شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۲۵۶.</ref> [[شهید ثانی]] حد نصاب سرقت را یک چهارم دینار دانسته است.<ref>.شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۲۵۶.</ref>
'''تبعید یا زندان،''' برای کسی است که میان مردم ایجاد ترس و ناامنی می‌کند.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۳۵۷.</ref> گروهی از مفسران منظور از «أَو ینفَوا مِنَ الأَرضِ» (به‌فارسی: یا از سرزمین خود تبعید شوند) را تبعید کردن محارب به شهر دیگر و عده‌ای آن را زندانی کردن او دانسته‌اند.<ref>سید قطب، فی ضلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۸۸۰.</ref> همچنین گفته شده است که باید مانع رفتن محارب به شهرهایی شد که مشرکان در آنجا زندگی می‌کنند.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۳۵۷؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۷.</ref> در کتاب [[کنز العرفان فی فقه القرآن (کتاب)|کنز العرفان]]، نوشته فاضل مقداد، به‌نقل از [[شافعی]]، پایه‌گذار یکی از مذاهب چهارگانه اهل‌سنت، آمده است: با محاربی که تبعید شده نباید هیچ‌گونه ارتباطی از جمله خرید و فروش، کمک کردن و معاشرت داشت.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲.</ref>


'''تبعید یا زندان:''' برای کسی است که میان مردم ایجاد ترس و ناامنی می‌کند.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۳۵۷.</ref> گروهی از مفسران منظور از «أَوْ ینفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ: یا از سرزمین خود تبعید شوند» را تبعید کردن محارب به شهر دیگر و عده‌ای آن را زندانی کردن او دانسته‌اند.<ref>سید قطب، فی ضلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۸۸۰.</ref> همچنین باید مانع رفتن محارب به شهرهایی شد که مشرکان در آنجا زندگی می‌کنند.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۳۵۷؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۷.</ref> در کتاب [[کنز العرفان فی فقه القرآن (کتاب)|کنز العرفان]] به نقل از [[شافعی]] آمده است: با محاربی که تبعید شده نباید هیچ‌گونه ارتباطی از جمله خرید و فروش، کمک کردن و معاشرت داشت.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲.</ref>
به‌عقیده مفسران مسلمان، مجازات‌های مذکور به‌تناسب شدت جرم محارب تعیین شده است؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref> چنانکه از [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] نیز چنین روایت شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> برخی نیز چگونگی مجازات محارب را به تشخیص [[حاکم شرع|حاکم]]<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۶.</ref> یا [[امامان شیعه(ع)|امام]]<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۳۱.</ref> دانسته‌اند. طبق آیه محاربه، این مجازات‌ها مربوط به دنیا بوده و مانع از عذاب محارب در [[آخرت]] نمی‌شود.<ref>سوره بقره، آیه ۳۳.</ref>


به عقیده مفسران این مجازات‌ها با توجه به جرم محارب تعیین شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref> چنانچه از [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] روایت شده: «جزای محارب به‌اندازه استحقاق او است.»<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲.</ref> برخی نیز چگونگی مجازات محارب را به تشخیص [[حاکم شرع|حاکم]]<ref>فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۶.</ref> یا [[امامان شیعه(ع)|امام]]<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۳۱.</ref> دانسته‌اند. طبق آیه محاربه این مجازات‌ها مربوط به دنیا بوده و مانع از عذاب محارب در [[آخرت]] نمی‌شود.<ref>سوره بقره: آیه ۳۳.</ref>
=== توبه ===
=== توبه ===
مفسران معتقدند، اگر محارب قبل از دستگیری [[توبه]] کند، توبه‌اش پذیرفته شده و مجازات نمی‌شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۲۸.</ref> بنا بر گزارش سیوطی، حارث بن بدر در [[مصر]]، بر روی مردم شمشیر کشیده بود؛ اما توبه کرد و عده‌ای از مسلمانان او را نزد امام علی(ع) بردند. [[امام علی(ع)]] پس از اطمینان از پشیمانی او، توبه‌اش را پذیرفته و به او امان‌نامه دادند.<ref>سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۷۹.</ref> البته در صورت توبه محارب، فقط جرمِ اخلال در امنیت عمومی او نادیده گرفته می‌شود؛ ولی اگر دزدی یا قتل انجام داده باشد، باید متناسب با آن مجازات شود.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۸؛ صالحی نجف آبادی، «تفسیر آیه محاربه و احکام فقهی آن»، ص۷۹.</ref>
به‌باور مفسران، اگر محارب قبل از دستگیری [[توبه]] کند، توبه‌اش پذیرفته شده و مجازات نمی‌شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۲؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۳۲۸.</ref> بنابر گزارش سیوطی، محدث قرن دهم هجری، حارث بن بدر در [[مصر]] بر روی مردم شمشیر کشیده بود، اما توبه کرد و عده‌ای از مسلمانان او را نزد امام علی(ع) بردند و [[امام علی(ع)]] پس از اطمینان از پشیمانی او، توبه‌اش را پذیرفته و به او امان‌نامه دادند.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۷۹.</ref> البته در صورت توبه محارب، فقط جرمِ اخلال در امنیت عمومی او نادیده گرفته می‌شود، ولی اگر دزدی یا قتل انجام داده باشد، باید متناسب با آن مجازات شود.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۸؛ صالحی نجف‌آبادی، «تفسیر آیه محاربه و احکام فقهی آن»، ص۷۹.</ref>


== کاربرد فقهی ==
== کاربرد فقهی ==
{{اصلی|محاربه}}
{{اصلی|محاربه}}
در کتاب‌های فقهی با توجه به آیه محاربه، [[حکم شرعی]] محارب را بیان کرده‌اند. به عقیده فقها ایجاد ناامنی در جامعه ممکن است با سلاح‌های مختلف از جمله شمشیر، کمان و سلاح‌های امروزی صورت گیرد.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵.</ref> برای تحقق محاربه شروط مختلفی از جمله کشیدن سلاح، ایجاد ترس در مردم و فاسد بودن شخص محارب بیان شده است.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۱تا۵۲۴.</ref>
در کتاب‌های فقهی، [[حکم شرعی]] محارب با توجه به آیه محاربه بیان شده است. به‌عقیده فقها، ایجاد ناامنی در جامعه ممکن است با سلاح‌های مختلف از جمله شمشیر، کمان و سلاح‌های امروزی صورت گیرد.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵.</ref> برای تحقق محاربه شروط مختلفی از جمله کشیدن سلاح، ایجاد ترس در مردم و فاسد بودن شخص محارب بیان شده است.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۱-۵۲۴.</ref>


گروهی از فقها برای محارب مصداق‌هایی از جمله [[اهل ذمه]]، [[مرتد]]، راهزنان و هر کسی که مسلمانان را بترساند، بیان کرده‌اند.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> همچنین برخی فقها منظور از محاربه را جنگ با مسلمانان دانسته‌اند.<ref>صالحی نجف‌آبادی، «تفسیر آیه محاربه و احکام فقهی آن»، ص۶۱.</ref>
گروهی از فقها برای محارب مصداق‌هایی از جمله [[اهل ذمه]]، [[مرتد|مرتدان]]، راهزنان و هر کسی که مسلمانان را بترساند، بیان کرده‌اند.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> همچنین برخی فقها منظور از محاربه را جنگ با مسلمانان دانسته‌اند.<ref>صالحی نجف‌آبادی، «تفسیر آیه محاربه و احکام فقهی آن»، ص۶۱.</ref>


=== تخییر یا ترتیب ===
=== تخییر یا ترتیب ===
بنا بر آیه محاربه برای محارب چهار مجازات در نظر گرفته شده؛<ref>سوره مائده: آیه۳۳.</ref> اما [[فقیهان]] در چگونگی مجازات محارب اختلاف کرده‌اند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۵۸.</ref> به اعتقاد گروهی از جمله [[شیخ صدوق]]،<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۵۰.</ref> [[شیخ مفید]]،<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۸۰۴.</ref> [[علامه حلی]]،<ref>علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۲۵۸.</ref> و [[سید روح الله موسوی خمیني|امام خمینی]]<ref>خمینی، تحریرالوسیله، مطبوعات دارالعلم، ج۲، ص۴۹۳.</ref> اجرای مجازات به صورت تخییری بوده و می‌توان یکی از چهار مجازات را انتخاب کرد.  
بنابر آیه محاربه، برای محارب چهار مجازات در نظر گرفته شده؛<ref>سوره مائده، آیه۳۳.</ref> اما [[فقیهان]] در چگونگی مجازات محارب اختلاف کرده‌اند؛<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۵۸.</ref> [[شیخ صدوق]]،<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۵۰.</ref> [[شیخ مفید]]،<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۸۰۴.</ref> [[علامه حلی]]،<ref>علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۲۵۸.</ref> و [[سید روح الله موسوی خمیني|امام خمینی]]<ref>خمینی، تحریرالوسیله، مطبوعات دارالعلم، ج۲، ص۴۹۳.</ref> اجرای مجازات را تخییری می‌دانند و معتقدند قاضی می‌تواند یکی از چهار مجازات را انتخاب کند.  


در مقابل بعضی معتقدند، مجازات محارب ترتیبی و با توجه به جرمی است که انجام داده است.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]]، [[محمدحسن نجفی|محمد‌حسن نجفی]]، [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] را از طرفداران این نظریه دانسته‌اند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۶۲.</ref>
در مقابل، [[شیخ طوسی]]، [[محمدحسن نجفی|محمد‌حسن نجفی]]، [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]] و [[سید ابوالقاسم خویی]]، معتقدند که مجازات محارب به‌شیوهٔ ترتیبی و به‌تناسب جرمی است که انجام داده است.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۶۲.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۷: خط ۶۷:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد،آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
* ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
* خواجه عبدالله انصاری، عبدالله بن محمد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
* خواجه عبدالله انصاری، عبدالله بن محمد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
* خمینی، روح الله، تحریرالوسیلة، قم، موسسه مطبوعات دارلعلم، چاپ اول، بی‌تا.
* خمینی، روح‌الله، تحریرالوسیلة، قم، موسسه مطبوعات دارلعلم، چاپ اول، بی‌تا.
* سیوطی، الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
* سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
* شهید ثانی، زین الدین بن نور الدین علی، شرح لمعه، الروضة البهیة فی شرح المعة الدمشقیة، تحقیق کلانتر، قم، داوری، ۱۴۱۰ق.
* شهید ثانی، زین‌الدین بن نورالدین علی، شرح لمعه، الروضة البهیة فی شرح المعة الدمشقیة، تحقیق کلانتر، قم، داوری، ۱۴۱۰ق.
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی الفقه الإمامیه، تصحیح و تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، قم، المکتبة الرضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی الفقه الإمامیه، تصحیح و تحقیق سید محمدتقی کشفی، قم، المکتبة الرضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
* شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، موسسه امام هادی(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، موسسه امام هادی(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* صالحی نجف آبادی، نعمت الله، «تفسیر آیه محاربه و احکام فقهی آن»، در مجله نامه مفید، شماره ۹، ۱۳۷۶ش.
* صالحی نجف‌آبادی، نعمت‌الله، «تفسیر آیه محاربه و احکام فقهی آن»، در مجله نامه مفید، شماره ۹، ۱۳۷۶ش.
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
* طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
* طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی أحکام الشریعه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی أحکام الشریعه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* فخررازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر(مفاتیح الغیب)، بیروت، دارالاحیاءالتراث العربی،‌ ۱۴۲۰ق.
* فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی،‌ ۱۴۲۰ق.
* فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۳ش.
* فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۳ش.
* کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تصحیح غفاری و آخوندی، تهران، مکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح غفاری و آخوندی، تهران، مکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
* مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، بیروت منشورات الرضا، چاپ اول، ۱۴۳۱ق.
* مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، بیروت منشورات الرضا، چاپ اول، ۱۴۳۱ق.
* محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق و تصحیح عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق و تصحیح عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
* موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، فقه الحدود و التعزیرات‌، قم، مؤسسة النشر لجامعة المفید رحمه الله‌، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
* موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم، فقه الحدود و التعزیرات‌، قم، مؤسسة النشر لجامعة المفید رحمه الله‌، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۹۴: خط ۹۴:
{{آیات مشهور قرآن}}
{{آیات مشهور قرآن}}


[[رده:آیات مشهور سوره مائده]]
[[رده:آیات فقهی قرآن]]
[[رده:آیات دارای شأن نزول]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]


<onlyinclude>{{درجه‌بندی
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
خط ۱۱۳: خط ۱۱۷:
  | توضیحات =  
  | توضیحات =  
}}</onlyinclude>
}}</onlyinclude>
[[رده:آیات مشهور سوره مائده]]
[[رده:آیات فقهی قرآن]]
[[رده:آیات دارای شأن نزول]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
۲۵۶

ویرایش