|
|
خط ۹۵: |
خط ۹۵: |
|
| |
|
| ==ویژگیهای اخلاقی == | | ==ویژگیهای اخلاقی == |
| در اعیان الشیعه درباره خصوصیات اخلاقی وی اینگونه آمده است: | | در اعیان الشیعه درباره خصوصیات اخلاقی وی اینگونه آمده که بهجای گفتار با عمل خویش به مردم و شاگردانش درس [[اخلاق]] و [[تعبد]] را میداد و کسی از او [[گناه صغیره|گناه صغیرهای]] مشاهده نکرد. دوری از [[غیبت]]، سادهزیستی، [[تواضع]]، دوری از خودنمایی، [[زهد]] را از صفات او بیان شده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۰.</ref> |
| ::«آقا رضا به جای گفتار با عمل خویش به مردم و شاگردانش درس [[اخلاق]] و [[تعبد]] به دستورات دینی را میداد. در تمام زندگیاش کسی از او لغزش یا گناه صغیره ای را مشاهده نکرد و این تأثیر بسزایی در شاگردانش داشت.»
| |
| | |
| در هیچ مجلسی کسی از او غیبتی نمیشنید و اجازه نمیداد در مجلس او [[غیبت]] شود و با طرح مباحث علمی از غیبت دیگران جلوگیری میکرد. اگر طلاب از کسی حرفی میزدند تا او وارد میشد سکوت میکردند و ادامه نمیدادند.
| |
| | |
| سادهزیستی از خصوصیات او بود. قبل و پس از مرجعیت در روش زندگی، مسکن، خوراک و پوشاک او تغییری دیده نشد. احتیاجات و مواد مورد نیاز خانه را خودش خریداری میکرد. او در ابتدای زندگی در نجف در خانۀ کوچکی در فقر و سختی زندگی میکرد و حتی بعد از مرجعیت، وضع زندگیش تغییری نکرد.
| |
| | |
| اگر چه در آن زمان مرسوم بود که شبها در جلوی علما و بزرگان چراغی را به حرکت در میآوردند، امّا آقا رضا حاضر به این کار نبود و در شب و روز به تنهایی راه میرفت.
| |
| | |
| از خصوصیات دیگر او [[تواضع]] بود. با شاگردان و نزدیکانش طوری مینشست که گویا یکی از آنان است. از شهرت و [[خودنمایی]] دوری میکرد. در روزهای عید نمینشست تا به دیدار او بروند. | |
| | |
| خیلی [[زهد|زاهدانه]] لباس میپوشید به طوری که کسی تشخیص نمیداد او از مراجع است. هر کس بر او وارد میشد او میایستاد و حتی در بین تدریس اگر [[طلبه|طلبهای]] وارد میشد میایستاد در حالی که دیگران نشسته بودند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۰.</ref>
| |
|
| |
|
| [[سید محسن امین]] میگوید: ''یک بار که من قصد داشتم بدون وسیله و مرکب برای [[زیارت]] به [[کربلا]] حرکت کنم، آقا رضا همدانی به من گفت: من غبطه میخورم که شما پیاده برای زیارت میروید،ای کاش من هم قدرت داشتم و پیاده برای زیارت میآمدم''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۰.</ref> | | [[سید محسن امین]] میگوید: ''یک بار که من قصد داشتم بدون وسیله و مرکب برای [[زیارت]] به [[کربلا]] حرکت کنم، آقا رضا همدانی به من گفت: من غبطه میخورم که شما پیاده برای زیارت میروید،ای کاش من هم قدرت داشتم و پیاده برای زیارت میآمدم''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۰.</ref> |