بیتالمقدس: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (Hasanejraei صفحهٔ بیت المقدس را به بیتالمقدس که تغییرمسیر بود منتقل کرد: جدانویسی بیتالمقدس دلیلی ندارد و دو بخش باید به هم چسبانده شود.) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{گسترش}} | {{گسترش}} | ||
{{ویکیسازی}} | {{ویکیسازی}} | ||
''' | '''بیتالمُقَدَّس''' (به عربی بَیت المَقْدِس یا البیت المُقَدَّس) یا '''اورشلیم''' یا '''قُدس'''، شهری در [[فلسطین]] اشغالی که نخستین [[قبله]] و سومین شهر مقدس [[مسلمانان]] (پس از [[مکه]] و [[مدینه]]) و مقدسترین شهر جهان نزد [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] است. این شهر، از مراکز زیارتی [[ادیان ابراهیمی]] است و هر یک از این ادیان، آثار و ساختمانهایی در آن دارند. بیتالمقدس هم اکنون در اشغال کامل اسرائیل است و این شهر را پایتخت ابدی خود میخواند؛ اما سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان، این ادعا را به رسمیت نمیشناسند.<ref>حمیدی، ص۲۷۶.</ref><br /> | ||
بیتالمقدس و برخی اماکن موجود در آن بنابر روایات [[شیعه]]، فضیلت بسیاری دارند چنان که در روایتی از [[امام حسن عسکری(ع)]]، [[نماز|نماز گزاردن]] در [[مسجدالاقصی]] در ردیف نماز گزاردن در [[مسجدالحرام]] دانسته شده و یک نماز در آن برابر با هزار نماز در دیگر مساجد است.<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۵۰۴؛ تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، ص ۶۶۱.</ref>برخی شیعیان ایرانی در قدیم به ویژه در دوره قاجار و پهلوی، زیارت اماکن مذهبی این شهر را با سفر [[حج]] همراه میکردهاند.<ref>برای نمونه نک: جعفریان، ص۲۳۰.</ref> | |||
== دلیل نامگذاری == | == دلیل نامگذاری == | ||
قدیمیترین نامی که بر این شهر اطلاق شده، «أوروشالم»، نزد کنعانیها به معنای خدای آرامش و صلح، بوده است. در کتیبههای مصری تل العمارنه (کنار نهر نیل در شمال شهر اسیوط)متعلق به قرن نوزدهم و هجدهم پیش از میلاد، از این شهر به نام «روشالیموم» یاد شده است. در تورات واژه اورشلیم که به عبری «یروشالایم» تلفظ میشود، بارها آمده است و از حیث ریشه شناسی، گفتهاند که به طور مستقیم از نام کنعانی آن یعنی «اوروشالم» گرفته شده است. در تورات با نامها و مضامین زیر از این شهر یاد شده است: سالیم<ref>سفر پیدایش، باب ۱۴:۱۸.</ref>، شالیم (کتاب مزامیر، مزمور ۷۶:۲)، یبوسی<ref>صحیفة یوشع، باب ۱۸:۲۸.</ref>، یبُوس<ref>سفرداوران، باب ۱۹:۱۰-۱۱</ref>، شهر یهودا<ref>کتاب دوم تواریخ ایام، باب ۲۸:۲۵.</ref>، شهر خدا،<ref>کتاب مزامیر، مزمور ۴۶:۴.</ref> قریة پادشاه عظیم<ref>کتاب مزامیر، مزمور ۴۸:۲.</ref> و شهر مقدس.<ref>کتاب نَحَیما، باب ۱۱:۱۹.</ref> | قدیمیترین نامی که بر این شهر اطلاق شده، «أوروشالم»، نزد کنعانیها به معنای خدای آرامش و صلح، بوده است. در کتیبههای مصری تل العمارنه (کنار نهر نیل در شمال شهر اسیوط)متعلق به قرن نوزدهم و هجدهم پیش از میلاد، از این شهر به نام «روشالیموم» یاد شده است. در تورات واژه اورشلیم که به عبری «یروشالایم» تلفظ میشود، بارها آمده است و از حیث ریشه شناسی، گفتهاند که به طور مستقیم از نام کنعانی آن یعنی «اوروشالم» گرفته شده است. در تورات با نامها و مضامین زیر از این شهر یاد شده است: سالیم<ref>سفر پیدایش، باب ۱۴:۱۸.</ref>، شالیم (کتاب مزامیر، مزمور ۷۶:۲)، یبوسی<ref>صحیفة یوشع، باب ۱۸:۲۸.</ref>، یبُوس<ref>سفرداوران، باب ۱۹:۱۰-۱۱.</ref>، شهر یهودا<ref>کتاب دوم تواریخ ایام، باب ۲۸:۲۵.</ref>، شهر خدا،<ref>کتاب مزامیر، مزمور ۴۶:۴.</ref> قریة پادشاه عظیم<ref>کتاب مزامیر، مزمور ۴۸:۲.</ref> و شهر مقدس.<ref>کتاب نَحَیما، باب ۱۱:۱۹.</ref> | ||
در آثار راجع به تاریخ نخستین سدههای اسلامی، نام این شهر به صورت «ایلیاء مدینة بیت المقدس» آمده است. ایلیاء، اشاره به نام هادریانوس اول، امپراتور روم، است که بر شهر ویران شده اورشلیم، شهری رومی بنا کرد و نام آیلیا کاپیتولینا را بر آن نهاد<ref> الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۱؛ طیباوی، ص۸-؛ د. اسلام، چاپ دوم، ج ۵، ذیل «قدس”، ص۳۲۲-۳۲۳. </ref> القدس همان کلمه آرامی قدشه است که در اصطلاح قرته د قدشه<ref>مثلاً اشعیای نبی، ۴۸:۲</ref>، معنای «شهر قدس”، و نه «شهر مقدس”، از آن مستفاد میشده است.<ref> د. اسلام، چاپ دوم، ج ۵، ذیل «قدس”، ص۳۲۳.</ref> | در آثار راجع به تاریخ نخستین سدههای اسلامی، نام این شهر به صورت «ایلیاء مدینة بیت المقدس» آمده است. ایلیاء، اشاره به نام هادریانوس اول، امپراتور روم، است که بر شهر ویران شده اورشلیم، شهری رومی بنا کرد و نام آیلیا کاپیتولینا را بر آن نهاد<ref>الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۱؛ طیباوی، ص۸-؛ د. اسلام، چاپ دوم، ج ۵، ذیل «قدس”، ص۳۲۲-۳۲۳. .</ref> القدس همان کلمه آرامی قدشه است که در اصطلاح قرته د قدشه<ref>مثلاً اشعیای نبی، ۴۸:۲.</ref>، معنای «شهر قدس”، و نه «شهر مقدس”، از آن مستفاد میشده است.<ref>د. اسلام، چاپ دوم، ج ۵، ذیل «قدس”، ص۳۲۳.</ref> | ||
استفاده از کلمه بیتالمقدس برای این شهر، در زبان فارسی دری، از قدیم رایج بوده و در بسیاری از متون کهن نظم و نثر فارسی به کار رفته است. برای نمونه: | استفاده از کلمه بیتالمقدس برای این شهر، در زبان فارسی دری، از قدیم رایج بوده و در بسیاری از متون کهن نظم و نثر فارسی به کار رفته است. برای نمونه: | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
#تاریخ بلعمی (از کهنترین متون فارسی موجود، متعلق به سال ۳۵۲ق): «... از آنجا که ابراهیم بود از زمین فلسطین تا به مکه پنجروزه بودهاست، خدای تعالی [[براق]]ی بفرستاد از آسمان -چنانکه شب معراج سوی پیغامبر ما فرستاد و او را شبی به بیتالمقدس برد- همان [[براق]] سوی ابراهیم فرستاد...» | #تاریخ بلعمی (از کهنترین متون فارسی موجود، متعلق به سال ۳۵۲ق): «... از آنجا که ابراهیم بود از زمین فلسطین تا به مکه پنجروزه بودهاست، خدای تعالی [[براق]]ی بفرستاد از آسمان -چنانکه شب معراج سوی پیغامبر ما فرستاد و او را شبی به بیتالمقدس برد- همان [[براق]] سوی ابراهیم فرستاد...» | ||
#زینالاخبار (تألیف به سال ۴۴۰ق): «و چون یکچندی برآمد، بختالنصر را به بیتالمقدس فرستاد تا آن ولایت بگرفت و جهودان را قهر کرد و بسیاری از ایشان را بکشت.» | #زینالاخبار (تألیف به سال ۴۴۰ق): «و چون یکچندی برآمد، بختالنصر را به بیتالمقدس فرستاد تا آن ولایت بگرفت و جهودان را قهر کرد و بسیاری از ایشان را بکشت.» | ||
#سفرنامه ناصرخسرو (سدهٔ پنجم): «پنجم رمضان سنه ثمان و ثلاثین و اربعمائه [۴۳۸ قمری] در بیتالمقدس شدیم. یک سال شمسی بود که از خانه بیرون آمده بودم و مدام در سفر بوده، که به هیچجا مقامی و آسایشی تمام نیافته بودم. بیتالمقدس را اهل شام و آن طرف «قُدس» گویند...»<ref>http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C</ref> | #سفرنامه ناصرخسرو (سدهٔ پنجم): «پنجم رمضان سنه ثمان و ثلاثین و اربعمائه [۴۳۸ قمری] در بیتالمقدس شدیم. یک سال شمسی بود که از خانه بیرون آمده بودم و مدام در سفر بوده، که به هیچجا مقامی و آسایشی تمام نیافته بودم. بیتالمقدس را اهل شام و آن طرف «قُدس» گویند...»<ref>http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C.</ref> | ||
==ویژگیهای جغرافیایی و جمعیت شناختی== | ==ویژگیهای جغرافیایی و جمعیت شناختی== | ||
بیتالمقدس در نزدیکی مرکز [[فلسطین]] در حدود ۲۴ کیلومتری غرب بحرالمیت و ۵۶ کیلومتری شرق دریای مدیترانه، در آب پخشان بین جلگه مدیترانه و دره رود اردن قرار دارد و شهری کوهستانی است که ۲۵۰۰ پا از دریای مدیترانه و ۳۸۰۰ پا از بحرالمیت بالاتر است. آب و هوای شهر، گرمسیری، نیمه خشک، همراه با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و بارانی است<ref>بریتانیکا، ذیل "Jerusalem" ؛ فاروق محمد عزالدین، ص ۴۲-۴۳، ۵۱-۵۳.</ref>. | |||
بنابر آمار سال ۲۰۰۹، جمعیت | بنابر آمار سال ۲۰۰۹، جمعیت بیتالمقدس ۷۸۰,۲۰۰ تن است که ۳۹ درصد آن، عرب و بقیه مهاجران یهودی با ملیتهای مختلف و نیز اقلیتی مسیحی هستند. زبان غالب مردم، عربی و عبری است. اکثریت مسلمانان بیتالمقدس، [[اهلسنت]] و غالبا یهودیان ساکن این شهر، ارتدوکس و در اجرای شریعت تورات مشهور به بنیادگرایی و تندروی هستند. گزارشهایی از نارضایتی دیگر یهودیان از فشارهای این گروه در دست است.<ref>برای نمونه نک: http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4129945,00.html.</ref> | ||
== اهمیت == | == اهمیت == | ||
===موقعیت ژئوپلتیک=== | ===موقعیت ژئوپلتیک=== | ||
شهر | شهر بیتالمقدس به لحاظ موقعیت ژئوپلتیک همواره برای مردم و حکومتهای منطقه اهمیت بسیاری داشت و این شهر در دورههای قدیم گذرگاه ارتباطی میان آفریقا، اروپا و آسیا بوده است.<ref>Rogerson, J. & Ph.Davies, The Old Testament World, Cambridge, 1989, PP.20-21.</ref> وجود اماکن مذهبی سه دین ابراهیمی اسلام، یهودی و مسیحی مانند قبة الصخره، مسجد الاقصی و اماکن مقدس دیگر و خاستگاه دین یهودی و مسیحی، اهمیت مذهبی شایان توجهی نیز بدان بخشیده است. جایگاه مذهبی این شهر باعث شده است تا حکومت بر آن، به لحاظ سیاسی نیز اهمیت بیشتری یابد. بدین رو، دستیابی به حاکمیت بر آن در طول تاریخ، همواره محل منازعه و عاملی تنشزا در منطقه بوده و جنگهای بسیاری بر سر آن روی داده است. اشغال فلسطین و بیتالمقدس در قرن بیستم توسط غرب و بیرون رفتنش از حاکمیت مسلمانان، افزون بر مشکلات سیاسی و ژئوپلتیک، ضربه حیثیتی سنگینی نیز به مسلمانان وارده کرد. بنابر تاریخ مکتوب، این منطقه در دورههای اخیر و در بیشترین دوره زمانی، تحت حاکمیت مسلمانان بوده است و اکثریت ساکنان آن، عرب و مسلمان بودهاند. | ||
در دوران معاصر ماجرای اشغال فلسطین و آواره شدن مردم این سرزمین و اصرار رژیم اسرائیل برای یهودیسازی مناطق مختلف فلسطین از جمله | در دوران معاصر ماجرای اشغال فلسطین و آواره شدن مردم این سرزمین و اصرار رژیم اسرائیل برای یهودیسازی مناطق مختلف فلسطین از جمله بیتالمقدس علی رغم اعتراض بسیاری از کشورهای جهان و نیز سازمان ملل، باعث شده است تا مردم جهان نسبت به وقایع فلسطین و بیتالمقدس بسیار حساس شوند. | ||
===یهودیت=== | ===یهودیت=== | ||
بیتالمقدس یا اورشلیم هم خود برای یهودیان قداست دارد و هم برخی اماکن موجود در آن. این اماکن و بناها با صرف نظر از این که در این شهر قرار دارند، محل توجه پیروان دین یهودند. وجود این اماکن در اورشلیم بر قداست آن نزد یهودیان افزوده است. جنگهایی که بر سر تصرف اورشلیم درگرفته، از موضوعات پربسامد تورات است.<ref>برای نمونه: دوم سموئیل باب پنج آیه شش.</ref>در تورات، صدها بار از اورشلیم یاد شده و نام این شهر به صراحت برده شده است.<ref>http://www.razgah.com/words.engil.</ref>در برخی فقرات، تصریح شده که خانه خدا در این شهر قرار دارد<ref>عزرا باب پنج آیه شانزده.</ref> و در دهها آیه دیگر از عبارت «خانه خدا» برای مکانی در این شهر، استفاده شده است.<ref>http://www.razgah.com/words.engil.</ref> به نقل تورات، داود نبی طرح ساختن خانه خدا در اورشلیم را ریخت؛ اما کار ساختن خانه خدا را فرزندش، سلیمان نبی آغاز کرد. به تصریح تورات، داود سی و سه سال بر اورشلیم حکومت کرده است.<ref>اول، پادشاهان، باب دو، آیه یازده.</ref> پس از داود، فرزندش سلیمان در اورشلیم و همانجا که داود تعیین کرده بود، خانه را ساخت: «سلیمان کار ساختن خانه خدا را شروع کرد یعنی همان زمین خرمنکوبی ارونۀ یبوسی که در آن خداوند به داود پادشاه ظاهر شد و داود آنجا را برای خانه خدا در نظر گرفت.»<ref>اول پادشاهان، ۱۶: ۳۸.</ref>اورشلیم بنابر تورات، شهر برگزیده یهوه(خدا)است<ref>اول پادشاهان باب یازده آیه سیزده؛ اول پادشاهان باب یازده آیه سی و دو.</ref> | |||
در نظرگاه یهودیان معبد | در نظرگاه یهودیان معبد بیتالمقدس، که در عبری «بِت همیقداش» نام دارد، به عنوان خانه خدا توسط حضرت سلیمان بنا شده است. این معبد قرنها است که مرکزی است برای انجام مراسم عبادی یهودیان. معبد در تاریخ سرزمین مقدس، بارها مورد حمله واقع شده و گاه اقوام مشرک، بتهای خود را نیز در داخل آن قرار دادهاند. بِت همیقداش دو بار به طور کامل ویران گشت که آخرین آن حدود سال ۷۰ میلادی بود و علیرغم این موضوع، این مکان مقدس تا به امروز قبله گاه یهودیان جهان و مهمترین زیارتگاه آنان به شمار میرود.<ref>http://www.7dorim.com/cultures/BeitHamighdash.asp.</ref>توان گفت که بنابر تورات، یهوه در قبال پیروی [[بنی اسرائیل]] از او، به آنان وعده داده است در سرزمین مقدس سکنا و آرامش یابند و مرکز این سرزمین مقدس، اورشلیم یا بیت المقدس است که بنابر تورات، از دیرباز پایتخت پادشاهان و پیامبران بنی اسرائیل بوده است. | ||
===مسیحیت=== | ===مسیحیت=== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
بنابر نظر برخی مفسران، مراد قرآن کریم از «الارض المقدسة»(سرزمین پاک)در آیه «و إذ قال موسی لقومه یا قوم ادخلوا الأرض المقدّسة... ؛هنگامی که موسی به قوم خویش گفت: ای قوم من! به سرزمین پاک داخل شوید....» شهر بیت المقدس است<ref>نک: ابن جوزی، ص ۶۸.</ref>و وجه تسمیه این شهر به بیت المقدس این است که از آلودگی گناه یا شرک پاکیزه است و یا این که پیامبران و مومنان در آن سکنی گزیدهاند.<ref>ابن جوزی، ص ۶۸.</ref> | بنابر نظر برخی مفسران، مراد قرآن کریم از «الارض المقدسة»(سرزمین پاک)در آیه «و إذ قال موسی لقومه یا قوم ادخلوا الأرض المقدّسة... ؛هنگامی که موسی به قوم خویش گفت: ای قوم من! به سرزمین پاک داخل شوید....» شهر بیت المقدس است<ref>نک: ابن جوزی، ص ۶۸.</ref>و وجه تسمیه این شهر به بیت المقدس این است که از آلودگی گناه یا شرک پاکیزه است و یا این که پیامبران و مومنان در آن سکنی گزیدهاند.<ref>ابن جوزی، ص ۶۸.</ref> | ||
پیامبر اسلام نیز همواره از این شهر با احترام یاد کرده و بنابر روایات، آن حضرت پیش از رفتن به [[معراج]]، نخست به این شهر سیر کرده و از آنجا به آسمان عروج کرده است. در [[حدیث شد الرحال]] از پیامبر اکرم(ص)نقل شده است: «لا تشدّ الرحال الا الی ثلاثة مساجد المسجد الحرام و مسجدی هذا و المسجد الاقصی؛ خود را برای هیج سفری آماده مكن مگر به قصد سه مسجد: [[مسجد الحرام]]، این مسجد ([[مسجد النبی]]) و [[مسجد الاقصی]].»<ref>المعجم المفهرس لالفاظ حدیث النبوی(لیدن، مطبعه بریل ۱۹۵۵) ص ۷۵</ref> | پیامبر اسلام نیز همواره از این شهر با احترام یاد کرده و بنابر روایات، آن حضرت پیش از رفتن به [[معراج]]، نخست به این شهر سیر کرده و از آنجا به آسمان عروج کرده است. در [[حدیث شد الرحال]] از پیامبر اکرم(ص)نقل شده است: «لا تشدّ الرحال الا الی ثلاثة مساجد المسجد الحرام و مسجدی هذا و المسجد الاقصی؛ خود را برای هیج سفری آماده مكن مگر به قصد سه مسجد: [[مسجد الحرام]]، این مسجد ([[مسجد النبی]]) و [[مسجد الاقصی]].»<ref>المعجم المفهرس لالفاظ حدیث النبوی(لیدن، مطبعه بریل ۱۹۵۵) ص ۷۵.</ref> | ||
منطقه شامات از دوره [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم|دوم]] به تدریج به دست مسلمانان افتاد. بسیاری از مسلمانان عرب به شهرهای مختلف شامات از جمله بیت المقدس هجرت کردند. مسلمانان از آن به بعد در طول قرنها نقش مهمی در آبادانی بیت المقدس ایفا کردند. در دورههای مختلف، بناها و مساجد بسیاری به دست مسلمانان در این شهر ساخته شد و شهر به تدریج هویتی اسلامی ـ عربی به خود گرفت. این همه، باعث گشت تا تعلق خاطر مسلمانان بدین شهر افزون گردد. | منطقه شامات از دوره [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم|دوم]] به تدریج به دست مسلمانان افتاد. بسیاری از مسلمانان عرب به شهرهای مختلف شامات از جمله بیت المقدس هجرت کردند. مسلمانان از آن به بعد در طول قرنها نقش مهمی در آبادانی بیت المقدس ایفا کردند. در دورههای مختلف، بناها و مساجد بسیاری به دست مسلمانان در این شهر ساخته شد و شهر به تدریج هویتی اسلامی ـ عربی به خود گرفت. این همه، باعث گشت تا تعلق خاطر مسلمانان بدین شهر افزون گردد. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در بیت المقدس مکانها و بناهای متعدد هست که برای معتقدان به ادیان محترم و مقدس است: | در بیت المقدس مکانها و بناهای متعدد هست که برای معتقدان به ادیان محترم و مقدس است: | ||
*تپه موریا:یکی از چند کوه یا تپه شهر بیت المقدس است و بنابر روایات یهود، با ظهور داود بالای این تپه به معبد تبدیل شد و صخره مقدس از آن موقع به بعد ارج یافت و سلیمان نبی به تكمیل بنای آن پرداخت.<ref>حمیدی، ص۱۹۳.</ref> | *تپه موریا:یکی از چند کوه یا تپه شهر بیت المقدس است و بنابر روایات یهود، با ظهور داود بالای این تپه به معبد تبدیل شد و صخره مقدس از آن موقع به بعد ارج یافت و سلیمان نبی به تكمیل بنای آن پرداخت.<ref>حمیدی، ص۱۹۳.</ref> | ||
*هیکل سلیمان:بنابر باورهای یهودیان، نخستین معبد یا پرستشگاه قوم یهوه بوده که بر تپه موریا و صخره مقدس قرار دارد.<ref>http://www.jewishencyclopedia.com/articles/14310-temple-of-solomon</ref> بنابر تورات، سازنده آن سلیمان نبی(ع)است<ref> اول پادشاهان، ۱۶: ۳۸.</ref> و تابوت عهد و ده فرمان در نگهداری میشده است. وجود چنین معبدی تنها در روایات مذهبی یهود قابل ردیابی است. همچنین بر باور یهودیان دیوار ندبه، از بقایای هیکل سلیمان است و بقایای هیکل سلیمان در زیر مسجدالاقصی قرار دارد. | *هیکل سلیمان:بنابر باورهای یهودیان، نخستین معبد یا پرستشگاه قوم یهوه بوده که بر تپه موریا و صخره مقدس قرار دارد.<ref>http://www.jewishencyclopedia.com/articles/14310-temple-of-solomon.</ref> بنابر تورات، سازنده آن سلیمان نبی(ع)است<ref>اول پادشاهان، ۱۶: ۳۸.</ref> و تابوت عهد و ده فرمان در نگهداری میشده است. وجود چنین معبدی تنها در روایات مذهبی یهود قابل ردیابی است. همچنین بر باور یهودیان دیوار ندبه، از بقایای هیکل سلیمان است و بقایای هیکل سلیمان در زیر مسجدالاقصی قرار دارد. | ||
*کلیسای مقبره مقدس: مشهور به «کلیسای رستاخیز» از مقدسترین اماکن مذهبی مسیحیان است که در بخش باستانی بیت المقدس و بر فراز دره جلجتا قرار دارد. در باور مسیحیان، حضرت عیسی در جایی که اکنون کلیسا بر آن قرار گرفته، مصلوب شده و از آنجا به آسمان عروج کرده است. قدمت بنای فعلی را دست کم تا سال ۱۸۶۰م. تخمین زدهاند.<ref>http://www.bibleplaces.com/holysepulcher.htm</ref> | *کلیسای مقبره مقدس: مشهور به «کلیسای رستاخیز» از مقدسترین اماکن مذهبی مسیحیان است که در بخش باستانی بیت المقدس و بر فراز دره جلجتا قرار دارد. در باور مسیحیان، حضرت عیسی در جایی که اکنون کلیسا بر آن قرار گرفته، مصلوب شده و از آنجا به آسمان عروج کرده است. قدمت بنای فعلی را دست کم تا سال ۱۸۶۰م. تخمین زدهاند.<ref>http://www.bibleplaces.com/holysepulcher.htm.</ref> | ||
*دیوار ندبه: یا دیوار براق(حائط المبكی)به عربی، و به عبری: هَکوتِل همعراوی(הכותל המערבי به معنای دیوار غربی) مقدسترین مکان مذهبی یهودیان بر تپه موریا است. دیوار ندبه، قبله یهودیان جهان برای نماز است.<ref>http://www.bibleplaces.com/westernwall.htm</ref> آنان دیوار ندبه را از بقایای هیکل سلیمان و دومین پرستشگاه اورشلیم و محل اجابت دعا و منبع الهام میشمارند.<ref>http://www.lifeintheholyland.com/wailing_wall_1800s.htm</ref> این دیوار بخشی از دیوار غربی مسجدالاقصی است. گویند دیوار از بقایای دیوار ساخته شده به دست هیرود والی اورشلیم از سوی امپراتوری روم(متوفای سال ۴ پیش از میلاد)است.<ref>http://www.bibleplaces.com/westernwall.htm</ref> از آن زمان تاكنون، یهودیان هر روزه به خصوص روزهای جمعه در كنار دیوار گرد میآیند و بر ویرانی بیت المقدس میگریند و بدین رو، دیوار را، دیوار ندبه میگویند.<ref>حمیدی، ص۳۸.</ref> | *دیوار ندبه: یا دیوار براق(حائط المبكی)به عربی، و به عبری: هَکوتِل همعراوی(הכותל המערבי به معنای دیوار غربی) مقدسترین مکان مذهبی یهودیان بر تپه موریا است. دیوار ندبه، قبله یهودیان جهان برای نماز است.<ref>http://www.bibleplaces.com/westernwall.htm.</ref> آنان دیوار ندبه را از بقایای هیکل سلیمان و دومین پرستشگاه اورشلیم و محل اجابت دعا و منبع الهام میشمارند.<ref>http://www.lifeintheholyland.com/wailing_wall_1800s.htm.</ref> این دیوار بخشی از دیوار غربی مسجدالاقصی است. گویند دیوار از بقایای دیوار ساخته شده به دست هیرود والی اورشلیم از سوی امپراتوری روم(متوفای سال ۴ پیش از میلاد)است.<ref>http://www.bibleplaces.com/westernwall.htm.</ref> از آن زمان تاكنون، یهودیان هر روزه به خصوص روزهای جمعه در كنار دیوار گرد میآیند و بر ویرانی بیت المقدس میگریند و بدین رو، دیوار را، دیوار ندبه میگویند.<ref>حمیدی، ص۳۸.</ref> | ||
===حرم بیت المقدس=== | ===حرم بیت المقدس=== | ||
*بر فراز تپه موریای شهر بیت المقدس محوطهای وسیع وجود دارد که حاوی مجموعهای از معابد و مساجد و اماکن مقدس یهودی، مسیحی و اسلامی است. هیکل سلیمان، [[مسجد الاقصی]]، [[قبة الصخره]] و جز آن در این حرم قرار دارند. این حرم ویرانیهای بسیاری به خود دیده و در طول تاریخ به تناوب تحت اشغال رومیان، یونانیان، ایرانیان و قبل از آنها نیز آشوریان، كلدانیان، مصریان، بابلیان و اقوام دیگر درآمده است.<ref>حمیدی، ص۱۸۲.</ref> | *بر فراز تپه موریای شهر بیت المقدس محوطهای وسیع وجود دارد که حاوی مجموعهای از معابد و مساجد و اماکن مقدس یهودی، مسیحی و اسلامی است. هیکل سلیمان، [[مسجد الاقصی]]، [[قبة الصخره]] و جز آن در این حرم قرار دارند. این حرم ویرانیهای بسیاری به خود دیده و در طول تاریخ به تناوب تحت اشغال رومیان، یونانیان، ایرانیان و قبل از آنها نیز آشوریان، كلدانیان، مصریان، بابلیان و اقوام دیگر درآمده است.<ref>حمیدی، ص۱۸۲.</ref> | ||
*حرم شریف دارای ده درب باز و چهار درب بسته است و در آن تعدادی راهرو وجود دارد كه پادشاهان و والیان مختلف آنها را به مرور زمان ساختهاند. در صحن صخره، هشت چاه و در حیاط [[مسجد اقصی]] تعداد هفده چاه وجود دارد.<ref>حمیدی، ص۱۸۲.</ref> | *حرم شریف دارای ده درب باز و چهار درب بسته است و در آن تعدادی راهرو وجود دارد كه پادشاهان و والیان مختلف آنها را به مرور زمان ساختهاند. در صحن صخره، هشت چاه و در حیاط [[مسجد اقصی]] تعداد هفده چاه وجود دارد.<ref>حمیدی، ص۱۸۲.</ref> | ||
*یهودیان برای حرم بیت المقدس، طبق اشارات تورات موجود و دیگر منابع متکوب یهودی، تاریخچهای بازنوشتهاند.<ref>http://www.jewishencyclopedia.com/articles/14310-temple-of-solomon</ref> | *یهودیان برای حرم بیت المقدس، طبق اشارات تورات موجود و دیگر منابع متکوب یهودی، تاریخچهای بازنوشتهاند.<ref>http://www.jewishencyclopedia.com/articles/14310-temple-of-solomon.</ref> | ||
===مسجد الاقصی=== | ===مسجد الاقصی=== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==تاریخچه بیت المقدس== | ==تاریخچه بیت المقدس== | ||
===دورۀ پیش از اسلامی=== | ===دورۀ پیش از اسلامی=== | ||
*تاریخ بیت المقدس به بیش از چهار هزار سال قبل باز میگردد. ساکنان اصلی این شهر از نخستین قبایل عرب شبه جزیره عربستان بودند که بعدها به کنعانیان شهرت یافتند. بیت المقدس در حدود هزار پیش از میلاد مرکز حکومت بنی اسرائیل شد.<ref>(الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۰ -۵۱۱</ref> | *تاریخ بیت المقدس به بیش از چهار هزار سال قبل باز میگردد. ساکنان اصلی این شهر از نخستین قبایل عرب شبه جزیره عربستان بودند که بعدها به کنعانیان شهرت یافتند. بیت المقدس در حدود هزار پیش از میلاد مرکز حکومت بنی اسرائیل شد.<ref>(الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۰ -۵۱۱.</ref> | ||
*پس از غلبه کوروش بر بابلیان در ۵۳۸ پیش از میلاد، بیت المقدس تا ۳۳۲ پیش از میلادزیر سیطره امپراتوری ایران درآمد. در این سال اسکندر مقدونی این شهر را فتح کرد. پس از اسکندر، بیت المقدس متناوباً زیر سیطره بطالسۀ مصر و پادشاهان سلوکی قرار داشت.<ref>الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۱؛ بروک، ص۱۳؛ معین احمدمحمود، ص۴۴.</ref> | *پس از غلبه کوروش بر بابلیان در ۵۳۸ پیش از میلاد، بیت المقدس تا ۳۳۲ پیش از میلادزیر سیطره امپراتوری ایران درآمد. در این سال اسکندر مقدونی این شهر را فتح کرد. پس از اسکندر، بیت المقدس متناوباً زیر سیطره بطالسۀ مصر و پادشاهان سلوکی قرار داشت.<ref>الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۱؛ بروک، ص۱۳؛ معین احمدمحمود، ص۴۴.</ref> | ||
*بیت المقدس در ۱۳۵ پیش از میلاد به استقلال دست یافت و تا ۷۶ پیش از میلاد مستقل ماند.<ref>زعیتر، ص۶۵-۶۶؛ معین احمدمحمود، ص۴۵-۴۶</ref> | *بیت المقدس در ۱۳۵ پیش از میلاد به استقلال دست یافت و تا ۷۶ پیش از میلاد مستقل ماند.<ref>زعیتر، ص۶۵-۶۶؛ معین احمدمحمود، ص۴۵-۴۶.</ref> | ||
*نخستین دوره استیلای رومیان با هجوم پومپیوس، سردار رومی، در ۶۳ پیش از میلاد آغاز شد و تا ۳۷ پیش از میلاد که مصادف با پادشاهی هرود (هرودس / هیردوس) بود، ادامه یافت. در این دوره بیت المقدس، گرفتار جنگ و ویرانی شد، اما با روی کارآمدن هرود شکوه و آبادانی از دست رفته خود را بازیافت.<ref>حمیدی، ص۱۴۲، ۱۴۵-۱۴۶؛ بروک، ص۱۴؛ معین احمدمحمود، ص۴۷، ۱۴۸</ref>. | *نخستین دوره استیلای رومیان با هجوم پومپیوس، سردار رومی، در ۶۳ پیش از میلاد آغاز شد و تا ۳۷ پیش از میلاد که مصادف با پادشاهی هرود (هرودس / هیردوس) بود، ادامه یافت. در این دوره بیت المقدس، گرفتار جنگ و ویرانی شد، اما با روی کارآمدن هرود شکوه و آبادانی از دست رفته خود را بازیافت.<ref>حمیدی، ص۱۴۲، ۱۴۵-۱۴۶؛ بروک، ص۱۴؛ معین احمدمحمود، ص۴۷، ۱۴۸.</ref>. | ||
*پس از مرگ هرود، بیت المقدس معرکه جنگهای گسترده شد. در ۶۶ میلادی، ظلم کارگزاران رومی، آتش جنگهای تمام عیار را در این شهر برانگیخت. در حدود ۷۰ میلادی، تیتوس، پسر امپراتور وِسپاسیانوس، شهر را به محاصره درآورد و سرانجام در هجومی سخت، شهر و معبد را بکلی ویران کرد<ref>بروک، ص۱۴- ۱۵</ref>. | *پس از مرگ هرود، بیت المقدس معرکه جنگهای گسترده شد. در ۶۶ میلادی، ظلم کارگزاران رومی، آتش جنگهای تمام عیار را در این شهر برانگیخت. در حدود ۷۰ میلادی، تیتوس، پسر امپراتور وِسپاسیانوس، شهر را به محاصره درآورد و سرانجام در هجومی سخت، شهر و معبد را بکلی ویران کرد<ref>بروک، ص۱۴- ۱۵.</ref>. | ||
*در ۱۳۰ میلادی هادریانوس، امپراتور روم، پس از بازسازی اورشلیم آن را مستعمره روم ساخت و به احترام خاندان هادریانوس و خدایان کاپیتولین، آیلیا کاپیتولینا نامید. پس از سرکوب شورش برکوخبا که از ۱۳۲ تا ۱۳۵ میلادی اورشلیم را در دست داشت، هادریانوس، یهودیان را به اجبار از اورشلیم به نواحی شمالی، چون جولان و الجلیل، گسیل داشت.<ref>معین احمدمحمود، ص۵۰ -۵۱؛ بروک، ص۱۵</ref>. | *در ۱۳۰ میلادی هادریانوس، امپراتور روم، پس از بازسازی اورشلیم آن را مستعمره روم ساخت و به احترام خاندان هادریانوس و خدایان کاپیتولین، آیلیا کاپیتولینا نامید. پس از سرکوب شورش برکوخبا که از ۱۳۲ تا ۱۳۵ میلادی اورشلیم را در دست داشت، هادریانوس، یهودیان را به اجبار از اورشلیم به نواحی شمالی، چون جولان و الجلیل، گسیل داشت.<ref>معین احمدمحمود، ص۵۰ -۵۱؛ بروک، ص۱۵.</ref>. | ||
*در ۳۱۲ میلادی با گرایش امپراتور قسطنطین (حک: ۳۰۶-۳۳۷ میلادی) به دین مسیح، کلیساهای متعددی در بیت المقدس بنا شد و یهودیان از آنجا پراکنده شدند<ref>معین احمدمحمود، ص۵۲- ۵۴؛ حمیدی، ص۱۶۷ -۱۶۸</ref>. | *در ۳۱۲ میلادی با گرایش امپراتور قسطنطین (حک: ۳۰۶-۳۳۷ میلادی) به دین مسیح، کلیساهای متعددی در بیت المقدس بنا شد و یهودیان از آنجا پراکنده شدند<ref>معین احمدمحمود، ص۵۲- ۵۴؛ حمیدی، ص۱۶۷ -۱۶۸.</ref>. | ||
*در ۶۱۴ میلادی سپاهیان ایران، به فرمان خسرو دوم (حک: ۵۹۰ -۶۲۸ میلادی)شهر را تصرف کردند. یهودیان که سپاه ایران را در فتح اورشلیم یاری داده بودند، دوباره در شهر اسکان یافتند. در ۶۲۹ میلادی، امپراتور هرقل (هراکلیوس) شهر را مجدداً به تصرف درآورد<ref>بروک، ص۱۶؛ معین احمدمحمود، ص۵۴ -۵۵؛ حمیدی، ص۱۷۳</ref>. | *در ۶۱۴ میلادی سپاهیان ایران، به فرمان خسرو دوم (حک: ۵۹۰ -۶۲۸ میلادی)شهر را تصرف کردند. یهودیان که سپاه ایران را در فتح اورشلیم یاری داده بودند، دوباره در شهر اسکان یافتند. در ۶۲۹ میلادی، امپراتور هرقل (هراکلیوس) شهر را مجدداً به تصرف درآورد<ref>بروک، ص۱۶؛ معین احمدمحمود، ص۵۴ -۵۵؛ حمیدی، ص۱۷۳.</ref>. | ||
===دوره اسلامی تا پایان دوره عثمانی=== | ===دوره اسلامی تا پایان دوره عثمانی=== | ||
====فتح بیت المقدس ==== | ====فتح بیت المقدس ==== | ||
*پس از نبرد یرموک ([[۱۵ رجب]] / اوت ۶۳۶)، مسلمانان بیت المقدس را در ۱۶۱۷/ ۶۳۸ فتح کردند.<ref>بلاذری، ص۱۳۹.</ref> | *پس از نبرد یرموک ([[۱۵ رجب]] / اوت ۶۳۶)، مسلمانان بیت المقدس را در ۱۶۱۷/ ۶۳۸ فتح کردند.<ref>بلاذری، ص۱۳۹.</ref> | ||
*نخستین مسلمانانی که در بیت المقدس اسکان یافتند، کسانی از مردم [[مدینه]] همچون اوس، برادرزاده حَسّان بن ثابت، شاعر خاص پیامبراکرم، بودند<ref>ابن سعد، ج ۷، قسم ۲، ص۱۲۴</ref>. | *نخستین مسلمانانی که در بیت المقدس اسکان یافتند، کسانی از مردم [[مدینه]] همچون اوس، برادرزاده حَسّان بن ثابت، شاعر خاص پیامبراکرم، بودند<ref>ابن سعد، ج ۷، قسم ۲، ص۱۲۴.</ref>. | ||
* مقدسی (ص ۱۷۱، س ۱۲) و دیگران گفتهاند که خلیفه [[عثمان]]، عواید باغهای سلوام (شیلوه) را به فقرای شهر اختصاص داد. باوجود اینکه نظم جامعه مسیحیان این شهر با فتح بیت المقدس به دست مسلمانان دستخوش دگرگونی شد، بیت المقدس هویت مسیحی خود را تا حدودی حفظ کرد. | * مقدسی (ص ۱۷۱، س ۱۲) و دیگران گفتهاند که خلیفه [[عثمان]]، عواید باغهای سلوام (شیلوه) را به فقرای شهر اختصاص داد. باوجود اینکه نظم جامعه مسیحیان این شهر با فتح بیت المقدس به دست مسلمانان دستخوش دگرگونی شد، بیت المقدس هویت مسیحی خود را تا حدودی حفظ کرد. | ||
==== دوره امویان (۱۹-۱۳۲)==== | ==== دوره امویان (۱۹-۱۳۲)==== | ||
در حدود [[سال ۱۹ هجری قمری]] [[معاویة بن ابی سفیان]] به فرماندهی سپاه اسلام در [[فلسطین]] و [[شام]] منصوب شد. او مدت چهل سال، نخست به عنوان والی، سپس به عنوان خلیفه، بر این سرزمین حکم راند.<ref>نولدکه، ص۹۵</ref>. | در حدود [[سال ۱۹ هجری قمری]] [[معاویة بن ابی سفیان]] به فرماندهی سپاه اسلام در [[فلسطین]] و [[شام]] منصوب شد. او مدت چهل سال، نخست به عنوان والی، سپس به عنوان خلیفه، بر این سرزمین حکم راند.<ref>نولدکه، ص۹۵.</ref>. | ||
==== دوره عباسیان (۱۳۲ -۳۵۸)==== | ==== دوره عباسیان (۱۳۲ -۳۵۸)==== | ||
در عهد مأمون (۱۹۸ -۲۱۸) بیت المقدس دچار قحطی شد و مسلمانان از آن کوچیدند. شورش عظیم «فلاحین» در اواخر حکومت معتصم (۲۱۸ -۲۲۷) به رهبری ابوحرب المُبَرْقَع، در سراسر شام گسترش یافت. هنگامی که او وارد بیت المقدس شد، مردم شهر از مسلمان و مسیحی و یهودی از شهر گریختند و تمام عبادتگاهها غارت شد. سرانجام، المبرقع در مقابل سپاه معتصم شکست خورد.<ref>ابن اثیر، ج ۶، ص۳۷۱-۳۷۲؛ سایروس، ج ۲، ص۵۴۱</ref>. | در عهد مأمون (۱۹۸ -۲۱۸) بیت المقدس دچار قحطی شد و مسلمانان از آن کوچیدند. شورش عظیم «فلاحین» در اواخر حکومت معتصم (۲۱۸ -۲۲۷) به رهبری ابوحرب المُبَرْقَع، در سراسر شام گسترش یافت. هنگامی که او وارد بیت المقدس شد، مردم شهر از مسلمان و مسیحی و یهودی از شهر گریختند و تمام عبادتگاهها غارت شد. سرانجام، المبرقع در مقابل سپاه معتصم شکست خورد.<ref>ابن اثیر، ج ۶، ص۳۷۱-۳۷۲؛ سایروس، ج ۲، ص۵۴۱.</ref>. | ||
====دوره فاطمیان، ترکمانان و سلجوقیان (۳۵۸-۴۹۲)==== | ====دوره فاطمیان، ترکمانان و سلجوقیان (۳۵۸-۴۹۲)==== | ||
*اندکی پس از فتح [[مصر]] به دست [[فاطمیان]]، [[فلسطین]] و بیت المقدس نیز تحت سلطه آنها درآمد. فلسطین پیوسته مورد هجوم قرمطیان و صحرانشینان بود.<ref>ابن اثیر، ج ۱۰، ص۳۰۸، س ۱۷؛مان، ج ۲، ص۱۸۱، س ۲۲</ref>. | *اندکی پس از فتح [[مصر]] به دست [[فاطمیان]]، [[فلسطین]] و بیت المقدس نیز تحت سلطه آنها درآمد. فلسطین پیوسته مورد هجوم قرمطیان و صحرانشینان بود.<ref>ابن اثیر، ج ۱۰، ص۳۰۸، س ۱۷؛مان، ج ۲، ص۱۸۱، س ۲۲.</ref>. | ||
*از حدود اواسط قرن پنجم، بیت المقدس بتدریج به عنوان شهر اصلی جانشین رمله شد<ref>رجوع کنید به انطاکی،ج ۲، ص۲۰۱</ref>. | *از حدود اواسط قرن پنجم، بیت المقدس بتدریج به عنوان شهر اصلی جانشین رمله شد<ref>رجوع کنید به انطاکی،ج ۲، ص۲۰۱.</ref>. | ||
*در ثلث پایانی قرن پنجم، به جای رمله، بیت المقدس کانون رویدادهای نظامی بود. فاطمیان که از قحطی و طاعون و هرج و مرج در مصر به تنگ آمده بودند برای سرکوب صحرانشینان یاغی و متمرد و دست اندازیهای سلاجقه در فلسطین، از اَتسِزبن اُوَق، فرمانده ترکمن، استمداد جستند؛ اما اتسز خود به دشمنی با فاطمیان برخاست و در۴۶۳ بیت المقدس را پس از محاصرهای طولانی به تصرف درآورد و به مصر نیز حمله برد. سرانجام در ۴۷۰ به دست تُتُش، برادر ملکشاه سلجوقی، مغلوب شد و بیت المقدس به قلمرو سلاجقه منضم گردید.<ref>یافعی، ج ۳، ص۱۳۹</ref>. | *در ثلث پایانی قرن پنجم، به جای رمله، بیت المقدس کانون رویدادهای نظامی بود. فاطمیان که از قحطی و طاعون و هرج و مرج در مصر به تنگ آمده بودند برای سرکوب صحرانشینان یاغی و متمرد و دست اندازیهای سلاجقه در فلسطین، از اَتسِزبن اُوَق، فرمانده ترکمن، استمداد جستند؛ اما اتسز خود به دشمنی با فاطمیان برخاست و در۴۶۳ بیت المقدس را پس از محاصرهای طولانی به تصرف درآورد و به مصر نیز حمله برد. سرانجام در ۴۷۰ به دست تُتُش، برادر ملکشاه سلجوقی، مغلوب شد و بیت المقدس به قلمرو سلاجقه منضم گردید.<ref>یافعی، ج ۳، ص۱۳۹.</ref>. | ||
*در شعبان ۴۹۱، هنگامی که صلیبیان در راه بیت المقدس بودند، الافضل، نایب الحکومه فاطمی مصر، شهر را محاصره و تصرف کرد.<ref>ابن میسر، ص۳۸؛ابن خلدون، ج ۵، ص۱۸۴</ref>. | *در شعبان ۴۹۱، هنگامی که صلیبیان در راه بیت المقدس بودند، الافضل، نایب الحکومه فاطمی مصر، شهر را محاصره و تصرف کرد.<ref>ابن میسر، ص۳۸؛ابن خلدون، ج ۵، ص۱۸۴.</ref>. | ||
*مذهب غالب مردم شهر در قرن چهارم پنجم حتی قبل از هجوم صلیبیان، شافعی با رشحاتی از مذهب حنبلی بود که ابوالفرج شیرازی بدان سامان برده بود.<ref>حنبلی، ص۲۶۳- ۲۶۵</ref> | *مذهب غالب مردم شهر در قرن چهارم پنجم حتی قبل از هجوم صلیبیان، شافعی با رشحاتی از مذهب حنبلی بود که ابوالفرج شیرازی بدان سامان برده بود.<ref>حنبلی، ص۲۶۳- ۲۶۵.</ref> | ||
==== دوره صلیبیان و ایوبیان ==== | ==== دوره صلیبیان و ایوبیان ==== | ||
*صلیبیان در [[۲۳ رمضان]] ۴۹۱، بیت المقدس را تصرف کردند. قتل عام مسلمانان و یهودیان ناشی از ملاحظات دینی و نظامی بود. بیت المقدس به صورت شهری مسیحی درآمد و غیرمسیحیان حق اقامت در آن داشتند. مساجد به کلیسا تبدیل شد، یا به عنوان اماکن غیردینی مورد استفاده قرار گرفت.<ref>ابن منقذ، ص۱۳۴ -۱۳۵</ref> | *صلیبیان در [[۲۳ رمضان]] ۴۹۱، بیت المقدس را تصرف کردند. قتل عام مسلمانان و یهودیان ناشی از ملاحظات دینی و نظامی بود. بیت المقدس به صورت شهری مسیحی درآمد و غیرمسیحیان حق اقامت در آن داشتند. مساجد به کلیسا تبدیل شد، یا به عنوان اماکن غیردینی مورد استفاده قرار گرفت.<ref>ابن منقذ، ص۱۳۴ -۱۳۵.</ref> | ||
*مملکت نوپای مسیحی، مملکت اورشلیم یا «رگنوم هیروسالم» نامیده شد و بیت المقدس (اورشلیم) به عنوان مرکز این مملکت، و در مقام یک مکان مقدس مسیحی، رو به رونق نهاد. در کمتر از یک دهه پس از آنکه صلیبیان این شهر را تسخیر کردند، زندگی برای سکنه غیرمسیحی به حالت عادی درآمد. ورود به این شهرهمچنان برای مسلمانان و یهودیان ممنوع بود، اما آنان بمرور اجازه یافتند که برای تجارت و زیارت وارد شهر شوند.<ref>ابن منقذ، ص۱۳۴ -۱۳۵</ref> | *مملکت نوپای مسیحی، مملکت اورشلیم یا «رگنوم هیروسالم» نامیده شد و بیت المقدس (اورشلیم) به عنوان مرکز این مملکت، و در مقام یک مکان مقدس مسیحی، رو به رونق نهاد. در کمتر از یک دهه پس از آنکه صلیبیان این شهر را تسخیر کردند، زندگی برای سکنه غیرمسیحی به حالت عادی درآمد. ورود به این شهرهمچنان برای مسلمانان و یهودیان ممنوع بود، اما آنان بمرور اجازه یافتند که برای تجارت و زیارت وارد شهر شوند.<ref>ابن منقذ، ص۱۳۴ -۱۳۵.</ref> | ||
*صلاح الدین ایوبی پس از پیروزی قاطع بر صلیبیان در حِطّین (ربیع الثانی ۵۸۳/ ژوئیة ۱۱۸۷) به طرف بیت المقدس پیش رفت و این شهر را به محاصره خود درآورد. پس از مذاکرات فراوان، در رمضان ۵۸۳/ نوامبر ۱۱۸۷، پیمانی میان او و صلیبیان منعقد شد. براساس آن، سکنه شهر اجازه یافتند که پس از پرداخت فدیه خود را آزاد سازند. تنها مسیحیان شرقی در بیت المقدس ماندند و شهر در اندک زمانی چهره کاملاً اسلامی به خود گرفت. اماکن مقدس مسلمانان حیثیت پیشین خود را بازیافت.<ref>کدر، ج ۴۱، ص۸۸.</ref> | *صلاح الدین ایوبی پس از پیروزی قاطع بر صلیبیان در حِطّین (ربیع الثانی ۵۸۳/ ژوئیة ۱۱۸۷) به طرف بیت المقدس پیش رفت و این شهر را به محاصره خود درآورد. پس از مذاکرات فراوان، در رمضان ۵۸۳/ نوامبر ۱۱۸۷، پیمانی میان او و صلیبیان منعقد شد. براساس آن، سکنه شهر اجازه یافتند که پس از پرداخت فدیه خود را آزاد سازند. تنها مسیحیان شرقی در بیت المقدس ماندند و شهر در اندک زمانی چهره کاملاً اسلامی به خود گرفت. اماکن مقدس مسلمانان حیثیت پیشین خود را بازیافت.<ref>کدر، ج ۴۱، ص۸۸.</ref> | ||
*المعظم، برادرزاده صلاح الدین ایوبی، سلطان دمشق، باوجود تلاش فراوان برای تزیین حرم و تأسیس مدرسه علوم دینی حنفی به نام «المعظمیه»، به سبب ترس از تجاوزات دوباره مسیحیان، در ۶۱۶/۱۲۱۹ دستور داد تا تمامی شهر را به جز حریم معبد، کلیسای قیامت و قلعه نظامی، منهدم کنند.<ref>کدر، ج ۴۱، ص۸۸.</ref> | *المعظم، برادرزاده صلاح الدین ایوبی، سلطان دمشق، باوجود تلاش فراوان برای تزیین حرم و تأسیس مدرسه علوم دینی حنفی به نام «المعظمیه»، به سبب ترس از تجاوزات دوباره مسیحیان، در ۶۱۶/۱۲۱۹ دستور داد تا تمامی شهر را به جز حریم معبد، کلیسای قیامت و قلعه نظامی، منهدم کنند.<ref>کدر، ج ۴۱، ص۸۸.</ref> | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
در ۱۲۸۵/۱۸۶۸ نخستین جاده شوسه بین بیت المقدس و یافا تکمیل گردید و راه آهن آن در ۱۳۱۰/۱۸۹۲ احداث شد. در این دوره، شکل ظاهری ناحیة بیت المقدس، ابعاد و وسعت آن، ترکیب جمعیت و سکنه آن تماماً دگرگون شد. | در ۱۲۸۵/۱۸۶۸ نخستین جاده شوسه بین بیت المقدس و یافا تکمیل گردید و راه آهن آن در ۱۳۱۰/۱۸۹۲ احداث شد. در این دوره، شکل ظاهری ناحیة بیت المقدس، ابعاد و وسعت آن، ترکیب جمعیت و سکنه آن تماماً دگرگون شد. | ||
با ورود عثمانی به جنگ جهانی اول، تلاشهای بریتانیا برای تجزیه عثمانی شروع شد. بریتانیا نخست به وسیله نمایندگان خود با شریف حسین، حاکم مکه از سوی عثمانی، و پسران او مذاکره کرد و به آنان وعده داد که از ایجاد حکومت واحد عربی در تمام سرزمینهای عرب حمایت خواهد کرد (۱۳۳۳/۱۹۱۵). در ۱۳۳۴/۱۹۱۶ قرارداد سایکس پیکو میان فرانسه و بریتانیا به امضا رسید. این قرارداد با وعدههای بریتانیا به شریف حسین در تضاد بود، زیرا براساس آن فلسطین به صورت بین المللی اداره میشد. سپس انگلستان برای کسب حمایت مالی و سیاسی یهودیان با [[صهیونیست|صهیونیستها]] وارد مذاکره شد و در [[۱۶ محرم]] ۱۳۳۶/ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ با صدور اعلامیه بالفور ایجاد «وطن ملی یهود» را تعهد کرد. این اعلامیه در اصل، نامه بالفور، وزیر خارجه وقت انگلیس، به لرد رتشیلد (روچیلد)، از رهبران صهیونیسم، بود. اعلامیة بالفور محصول گرایش متقابل امپریالیسم و صهیونیسم بریتانیا به یکدیگر بود و با وعدههای سابق انگلستان در موافقتنامه سایکس پیکو * تضادی آشکار داشت<ref> بیت المقدس، ص۸۴- ۸۵؛ احمدی، ص۱۳۵، ۱۴۹- ۱۵۳</ref>. در واقع دولت انگلیس به این وسیله توانست بحران مسیحیت یهود را به جهان اسلام منتقل سازد<ref>ولایتی، ص۴</ref>. | با ورود عثمانی به جنگ جهانی اول، تلاشهای بریتانیا برای تجزیه عثمانی شروع شد. بریتانیا نخست به وسیله نمایندگان خود با شریف حسین، حاکم مکه از سوی عثمانی، و پسران او مذاکره کرد و به آنان وعده داد که از ایجاد حکومت واحد عربی در تمام سرزمینهای عرب حمایت خواهد کرد (۱۳۳۳/۱۹۱۵). در ۱۳۳۴/۱۹۱۶ قرارداد سایکس پیکو میان فرانسه و بریتانیا به امضا رسید. این قرارداد با وعدههای بریتانیا به شریف حسین در تضاد بود، زیرا براساس آن فلسطین به صورت بین المللی اداره میشد. سپس انگلستان برای کسب حمایت مالی و سیاسی یهودیان با [[صهیونیست|صهیونیستها]] وارد مذاکره شد و در [[۱۶ محرم]] ۱۳۳۶/ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ با صدور اعلامیه بالفور ایجاد «وطن ملی یهود» را تعهد کرد. این اعلامیه در اصل، نامه بالفور، وزیر خارجه وقت انگلیس، به لرد رتشیلد (روچیلد)، از رهبران صهیونیسم، بود. اعلامیة بالفور محصول گرایش متقابل امپریالیسم و صهیونیسم بریتانیا به یکدیگر بود و با وعدههای سابق انگلستان در موافقتنامه سایکس پیکو * تضادی آشکار داشت<ref>بیت المقدس، ص۸۴- ۸۵؛ احمدی، ص۱۳۵، ۱۴۹- ۱۵۳.</ref>. در واقع دولت انگلیس به این وسیله توانست بحران مسیحیت یهود را به جهان اسلام منتقل سازد<ref>ولایتی، ص۴.</ref>. | ||
====اشغال توسط نیروهای انگلیسی ==== | ====اشغال توسط نیروهای انگلیسی ==== | ||
در [[۲۳ صفر]] ۱۳۳۶/ ۹ دسامبر ۱۹۱۷، بیت المقدس به اشغال نیروهای انگلیس تحت فرمان ژنرال النبی درآمد<ref>ولایتی، ص۴</ref> | در [[۲۳ صفر]] ۱۳۳۶/ ۹ دسامبر ۱۹۱۷، بیت المقدس به اشغال نیروهای انگلیس تحت فرمان ژنرال النبی درآمد.<ref>ولایتی، ص۴.</ref> | ||
بیت المقدس که همواره مرکز فلسطین به حساب میآمد، به کانون حرکتهای ضد استعماری و ضد صهیونیستی مسلمانان فلسطین بدل شد. با تشکیل «جمعیت اسلامی مسیحی» بیت المقدس به ریاست موسی کاظم پاشا الحسینی، در اوایل ۱۳۳۷/ ۱۹۱۹، مقاومت مسلمانان و سایر عربهای فلسطین در بیت المقدس سازماندهی شد. در [[شعبان]] ۱۳۳۸/ آوریل ۱۹۲۰، نخستین قیام جدی مسلمانان بیت المقدس در مبارزه با سلطه مشترک انگلیسیها و [[صهیونیست|صهیونیستها]] بر فلسطین و بر شهر قدس شکل گرفت که از سوی سربازان انگلیسی سرکوب شد.<ref> بیت المقدس، ص۸۵- ۸۸.</ref>. | بیت المقدس که همواره مرکز فلسطین به حساب میآمد، به کانون حرکتهای ضد استعماری و ضد صهیونیستی مسلمانان فلسطین بدل شد. با تشکیل «جمعیت اسلامی مسیحی» بیت المقدس به ریاست موسی کاظم پاشا الحسینی، در اوایل ۱۳۳۷/ ۱۹۱۹، مقاومت مسلمانان و سایر عربهای فلسطین در بیت المقدس سازماندهی شد. در [[شعبان]] ۱۳۳۸/ آوریل ۱۹۲۰، نخستین قیام جدی مسلمانان بیت المقدس در مبارزه با سلطه مشترک انگلیسیها و [[صهیونیست|صهیونیستها]] بر فلسطین و بر شهر قدس شکل گرفت که از سوی سربازان انگلیسی سرکوب شد.<ref>بیت المقدس، ص۸۵- ۸۸.</ref>. | ||
====قیمومیت انگلستان و انقلاب براق ==== | ====قیمومیت انگلستان و انقلاب براق ==== | ||
در [[۳۱ تیر]] ۱۳۰۱/۲۲ ژوئیة ۱۹۲۲ شورای جامعه ملل، قیمومت فلسطین را رسماً به دولت انگلیس واگذاشت و بیت المقدس به عنوان مرکز قیمومت بریتانیا بر فلسطین (۱۳۰۱-۱۳۲۷ش /۱۹۲۲ -۱۹۴۸) برگزیده شد<ref> دایرة المعارف خاورمیانة معاصر، ذیل "Jerusalem" ؛ احمدی، ص۴۱۵؛ ولایتی، ص۷۳-۹۲.</ref>. کوششهای شخصیتهای اسلامی برجستهای چون حاج امین الحسینی، عبدالقادر الحسینی، موسی کاظم پاشاالحسینی، برای حل مسالمت آمیز مسئله بیت المقدس و فلسطین، بینتیجه ماند. محور تلاش آنان جلب توجه مسلمانان سراسر جهان به اهمیت مسئله قدس و تعلق آن به همه مسلمانان بود، اما این تلاشها ثمری نداشت. در ۱۳۰۸ش /۱۹۲۹، به دنبال تصرف دیوار بُراق (دیوار ندبه) و مسجد جامع از سوی صهیونیستها، درگیریهای دامنه داری میان مسلمانان و یهودیان روی داد که سراسر فلسطین را دربرگرفت. این مقاومت مردم مسلمان فلسطین به انقلاب براق معروف شد<ref> بیت المقدس، ص۹۱ -۹۵؛ خسروشاهی، ص۵۱-۵۶؛نیز رجوع کنید به ص۶۹-۷۱.</ref>. بروز جنگ جهانی دوم، بحرانهای موجود در بیت المقدس را که ناشی از استعمار بریتانیا و اقدامات پنهانی صهیونیستها بود، گسترش داد<ref> بیت القدس، ص۱۰۸.</ref>. | در [[۳۱ تیر]] ۱۳۰۱/۲۲ ژوئیة ۱۹۲۲ شورای جامعه ملل، قیمومت فلسطین را رسماً به دولت انگلیس واگذاشت و بیت المقدس به عنوان مرکز قیمومت بریتانیا بر فلسطین (۱۳۰۱-۱۳۲۷ش /۱۹۲۲ -۱۹۴۸) برگزیده شد<ref>دایرة المعارف خاورمیانة معاصر، ذیل "Jerusalem" ؛ احمدی، ص۴۱۵؛ ولایتی، ص۷۳-۹۲.</ref>. کوششهای شخصیتهای اسلامی برجستهای چون حاج امین الحسینی، عبدالقادر الحسینی، موسی کاظم پاشاالحسینی، برای حل مسالمت آمیز مسئله بیت المقدس و فلسطین، بینتیجه ماند. محور تلاش آنان جلب توجه مسلمانان سراسر جهان به اهمیت مسئله قدس و تعلق آن به همه مسلمانان بود، اما این تلاشها ثمری نداشت. در ۱۳۰۸ش /۱۹۲۹، به دنبال تصرف دیوار بُراق (دیوار ندبه) و مسجد جامع از سوی صهیونیستها، درگیریهای دامنه داری میان مسلمانان و یهودیان روی داد که سراسر فلسطین را دربرگرفت. این مقاومت مردم مسلمان فلسطین به انقلاب براق معروف شد<ref>بیت المقدس، ص۹۱ -۹۵؛ خسروشاهی، ص۵۱-۵۶؛نیز رجوع کنید به ص۶۹-۷۱.</ref>. بروز جنگ جهانی دوم، بحرانهای موجود در بیت المقدس را که ناشی از استعمار بریتانیا و اقدامات پنهانی صهیونیستها بود، گسترش داد<ref>بیت القدس، ص۱۰۸.</ref>. | ||
==== تقسیم فلسطین به دو کشور==== | ==== تقسیم فلسطین به دو کشور==== | ||
در [[۷ آذر]] ۱۳۲۶/۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامهای دایر بر تقسیم فلسطین به دو کشور عربی و یهودی که از طریق اتحادیهای اقتصادی وحدت یافته باشند، تصویب کرد. در این قطعنامه بیت المقدس به صورت مرکزی بین المللی و غیرنظامی در نظر گرفته شد که از سوی کارگزاری شورای قیمومت سازمان ملل متحد اداره میشود<ref>همان، ص۱۰۸ -۱۰۹؛ سازمان ملل متحد، ص۵، ۳۲.</ref>. این در حالی بود که فعالیتهای تروریستی گروههای صهیونیست شدت یافته بود. از جمله در [[فروردین]] ۱۳۲۷/ آوریل ۱۹۴۸ سازمان تروریستی «ایرگون» در روستای دیریاسین، در نزدیکی بیت المقدس، کودکان و زنان را قتل عام کرد. در [[۲۴ اردیبهشت]] ۱۳۲۷/۱۴ مه ۱۹۴۸، بن گوریون * به عنوان نخست وزیر، تشکیل رژیم صهیونیستی اسرائیل را اعلام کرد<ref>احمدی، ص۲۴۳.</ref>. | در [[۷ آذر]] ۱۳۲۶/۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامهای دایر بر تقسیم فلسطین به دو کشور عربی و یهودی که از طریق اتحادیهای اقتصادی وحدت یافته باشند، تصویب کرد. در این قطعنامه بیت المقدس به صورت مرکزی بین المللی و غیرنظامی در نظر گرفته شد که از سوی کارگزاری شورای قیمومت سازمان ملل متحد اداره میشود<ref>همان، ص۱۰۸ -۱۰۹؛ سازمان ملل متحد، ص۵، ۳۲.</ref>. این در حالی بود که فعالیتهای تروریستی گروههای صهیونیست شدت یافته بود. از جمله در [[فروردین]] ۱۳۲۷/ آوریل ۱۹۴۸ سازمان تروریستی «ایرگون» در روستای دیریاسین، در نزدیکی بیت المقدس، کودکان و زنان را قتل عام کرد. در [[۲۴ اردیبهشت]] ۱۳۲۷/۱۴ مه ۱۹۴۸، بن گوریون * به عنوان نخست وزیر، تشکیل رژیم صهیونیستی اسرائیل را اعلام کرد<ref>احمدی، ص۲۴۳.</ref>. | ||
====اشغال توسط اسرائیلیها==== | ====اشغال توسط اسرائیلیها==== | ||
با پایان یافتن نظام قیمومت ([[۲۵ اردیبهشت]] ۱۳۲۷/ ۱۵ مه ۱۹۴۸) جنگ فلسطین را دربرگرفت و اسرائیل بخش غربی شهر بیت المقدس را به اشغال خود درآورد؛ در حالی که اردن بخش شرقی شهر، شامل شهر محصور قدیمی، را در تصرف داشت<ref>سازمان ملل متحد، ص۳۲؛ بیت المقدس، ص۱۱۰.</ref>. در [[بهمن]] ۱۳۲۸/ ژانویة ۱۹۵۰، رژیم صهیونیستی پایتخت خود را به بیت المقدس غربی انتقال داد و در بخش غربی آن کارگزاریهای حکومتی تأسیس کرد.<ref>سازمان ملل متحد، ص۳۲؛ </ref> تا ۱۳۴۶ش /۱۹۶۷ بیت المقدس عملاً وضعی نامتعادل داشت، لیکن به جهت حاکمیت سیاسی، تابعی از دولت اردن به شمار میآمد<ref>حمیدی، ص۲۶۸</ref>. | با پایان یافتن نظام قیمومت ([[۲۵ اردیبهشت]] ۱۳۲۷/ ۱۵ مه ۱۹۴۸) جنگ فلسطین را دربرگرفت و اسرائیل بخش غربی شهر بیت المقدس را به اشغال خود درآورد؛ در حالی که اردن بخش شرقی شهر، شامل شهر محصور قدیمی، را در تصرف داشت<ref>سازمان ملل متحد، ص۳۲؛ بیت المقدس، ص۱۱۰.</ref>. در [[بهمن]] ۱۳۲۸/ ژانویة ۱۹۵۰، رژیم صهیونیستی پایتخت خود را به بیت المقدس غربی انتقال داد و در بخش غربی آن کارگزاریهای حکومتی تأسیس کرد.<ref>سازمان ملل متحد، ص۳۲؛ .</ref> تا ۱۳۴۶ش /۱۹۶۷ بیت المقدس عملاً وضعی نامتعادل داشت، لیکن به جهت حاکمیت سیاسی، تابعی از دولت اردن به شمار میآمد<ref>حمیدی، ص۲۶۸.</ref>. | ||
به دنبال جنگ شش روزه در خرداد ۱۳۴۶/ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل بخش شرقی شهر را نیز در [[۱۵ خرداد]]/ ۵ ژوئن به اشغال خود درآورد. با اشغال کامل این شهر، فصل جدیدی در تاریخ آن گشوده شد؛ در [[۶ مرداد]]/ ۲۸ ژوئیه همان سال رژیم صهیونیستی به رهبری معراخ، نخستین گام سلطه بر این شهر را برداشت و با صدور اعلامیهای در همان سال، که به «قانون قضا» مشهور شد، حدود هفتادهزار هکتار از اراضی اطراف قدس را تصاحب کرد و در [[۲۷ مرداد]]/ ۱۸ اوت عملیات تسریع اسکان و خانه سازی به شهرداری قدس تفویض شد. نخستین طرح شهرک سازی قدس یک سال پس از اشغال آن ارائه شد. در این طرح، سیاست پیوند دادن میان نقاط مسکونی یهودی و جداسازی واحدهای مسکونی اعراب و ایجاد حصار در اطراف شهر از طریق شهرک سازی، درنظر گرفته شده بود. طرحهای بعدی نیز بر افزایش یهودیان در قدس شرقی متمرکز بود<ref> سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، ص۲۹۲-۲۹۳؛ رجوع کنید به معروف، ص۷۹ -۹۲.</ref>. در حالی که هنگام خروج دولت عثمانی از بیت المقدس تنها ۴۷ محلة یهودی نشین با حدود دوازده هزار تن ساکن وجود داشت، در ۱۳۴۳ش /۱۹۶۴ شمار محلههای یهودی نشین به ۷۲۴ رسید<ref>دباغ، ج ۴، ص۱۶۰-۱۶۷.</ref>. | به دنبال جنگ شش روزه در خرداد ۱۳۴۶/ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل بخش شرقی شهر را نیز در [[۱۵ خرداد]]/ ۵ ژوئن به اشغال خود درآورد. با اشغال کامل این شهر، فصل جدیدی در تاریخ آن گشوده شد؛ در [[۶ مرداد]]/ ۲۸ ژوئیه همان سال رژیم صهیونیستی به رهبری معراخ، نخستین گام سلطه بر این شهر را برداشت و با صدور اعلامیهای در همان سال، که به «قانون قضا» مشهور شد، حدود هفتادهزار هکتار از اراضی اطراف قدس را تصاحب کرد و در [[۲۷ مرداد]]/ ۱۸ اوت عملیات تسریع اسکان و خانه سازی به شهرداری قدس تفویض شد. نخستین طرح شهرک سازی قدس یک سال پس از اشغال آن ارائه شد. در این طرح، سیاست پیوند دادن میان نقاط مسکونی یهودی و جداسازی واحدهای مسکونی اعراب و ایجاد حصار در اطراف شهر از طریق شهرک سازی، درنظر گرفته شده بود. طرحهای بعدی نیز بر افزایش یهودیان در قدس شرقی متمرکز بود<ref>سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، ص۲۹۲-۲۹۳؛ رجوع کنید به معروف، ص۷۹ -۹۲.</ref>. در حالی که هنگام خروج دولت عثمانی از بیت المقدس تنها ۴۷ محلة یهودی نشین با حدود دوازده هزار تن ساکن وجود داشت، در ۱۳۴۳ش /۱۹۶۴ شمار محلههای یهودی نشین به ۷۲۴ رسید<ref>دباغ، ج ۴، ص۱۶۰-۱۶۷.</ref>. | ||
====شهرکسازی یهودیان ==== | ====شهرکسازی یهودیان ==== | ||
در ۱۳۷۰ش /۱۹۹۱، با پیشنهاد دو شرکت اسرائیلی به وزیر مالیه رژیم صهیونیستی، سیاست مصادره اراضی برای یهودی کردن بیت المقدس آغاز شد<ref>«شهرک سازی در بیت المقدس...»، ص۱۲</ref>. شهرک سازی و اسکان یهودیان در بیت المقدس طی مذاکرات صلح نیز ادامه یافت. در تیر ۱۳۷۱/ ژوئیة ۱۹۹۳ تعداد ساکنان شهرکهای یهودی در قدس شرقی به ۱۶۰ هزار تن افزایش یافت که در هشت منطقه زندگی میکردند. در همین حال تعداد فلسطینیان ۱۵۵ هزار تن بود؛ به عبارت دیگر برای نخستین بار یهودیان در این شهر اکثریت یافتند<ref> سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، ص۲۹۴-۲۹۵</ref>. | در ۱۳۷۰ش /۱۹۹۱، با پیشنهاد دو شرکت اسرائیلی به وزیر مالیه رژیم صهیونیستی، سیاست مصادره اراضی برای یهودی کردن بیت المقدس آغاز شد<ref>«شهرک سازی در بیت المقدس...»، ص۱۲.</ref>. شهرک سازی و اسکان یهودیان در بیت المقدس طی مذاکرات صلح نیز ادامه یافت. در تیر ۱۳۷۱/ ژوئیة ۱۹۹۳ تعداد ساکنان شهرکهای یهودی در قدس شرقی به ۱۶۰ هزار تن افزایش یافت که در هشت منطقه زندگی میکردند. در همین حال تعداد فلسطینیان ۱۵۵ هزار تن بود؛ به عبارت دیگر برای نخستین بار یهودیان در این شهر اکثریت یافتند<ref>سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref>. | ||
اجرای سیاست شهرک سازی در جبل ابوغنیم نیز، که از اهمیت راهبردی ارتباطی بین بخش شرقی و سایر نواحی مسلمان نشین برخوردار است، با هدف قطع ارتباط این شهر با مناطق الخلیل و بیت لحم صورت میگیرد تا زمینه انزوای بیشتر فلسطینیان ساکن شهر را فراهم سازد<ref>صبری، ص۱۲</ref>. براساس یک برآورد آماری، همه ساله در برابر اجازه احداث ۲۱۷۰ بنای مسکونی به یهودیان مهاجر، تنها اجازه ساخت ۲۳۰ بنا به فلسطینیهای بیت المقدس داده میشود<ref>«قدس: کلید گفتگوهای صلح»، ص۱۶</ref>. | اجرای سیاست شهرک سازی در جبل ابوغنیم نیز، که از اهمیت راهبردی ارتباطی بین بخش شرقی و سایر نواحی مسلمان نشین برخوردار است، با هدف قطع ارتباط این شهر با مناطق الخلیل و بیت لحم صورت میگیرد تا زمینه انزوای بیشتر فلسطینیان ساکن شهر را فراهم سازد<ref>صبری، ص۱۲.</ref>. براساس یک برآورد آماری، همه ساله در برابر اجازه احداث ۲۱۷۰ بنای مسکونی به یهودیان مهاجر، تنها اجازه ساخت ۲۳۰ بنا به فلسطینیهای بیت المقدس داده میشود<ref>«قدس: کلید گفتگوهای صلح»، ص۱۶.</ref>. | ||
مجموعه این سیاستها، بافت جمعیتی شهر را دچار تغییر و دگرگونی کرده و زمینه پاکسازی تدریجی قومی را در بیت المقدس فراهم آورده است. مقامات اسرائیلی صرفنظر از مصادره اراضی، ایجاد شهرکها و اقدامات تشویقی برای مهاجرت یهودیان مانند برقراری معافیت مالیاتی و عوارض شهری، اقدامات دیگری چون ممانعت از ترمیم و مرمت ابنیه و منازل مسلمانان، تحمیل مالیاتهای سنگین و اخذ اوراق هویت را نیز درپیش گرفتهاند<ref>«اوضاع اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی فلسطینیان...»، ص۲۲-۲۴؛ ملکی، ص۱۹</ref>. پس از آنکه مجلس اسرائیل رسماً بیت المقدس را پایتخت اعلام کرد، شورای امنیت سازمان ملل در ۱۳۵۹ش /۱۹۸۰ این اقدام اسرائیل را محکوم کرد و از دولتهایی که دفاتر نمایندگی سیاسی خود را به بیت المقدس منتقل کرده بودند خواست تا آنها را به تل آویو بازگردانند. در این میان برخی دولتها از جمله امریکا با این درخواست مخالفت کردند. در سالهای اخیر، برخی کشورهای مسلمان، برای بازپس گیری بیت المقدس، کوششهایی کردهاند<ref> بیت المقدس، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>. | مجموعه این سیاستها، بافت جمعیتی شهر را دچار تغییر و دگرگونی کرده و زمینه پاکسازی تدریجی قومی را در بیت المقدس فراهم آورده است. مقامات اسرائیلی صرفنظر از مصادره اراضی، ایجاد شهرکها و اقدامات تشویقی برای مهاجرت یهودیان مانند برقراری معافیت مالیاتی و عوارض شهری، اقدامات دیگری چون ممانعت از ترمیم و مرمت ابنیه و منازل مسلمانان، تحمیل مالیاتهای سنگین و اخذ اوراق هویت را نیز درپیش گرفتهاند<ref>«اوضاع اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی فلسطینیان...»، ص۲۲-۲۴؛ ملکی، ص۱۹.</ref>. پس از آنکه مجلس اسرائیل رسماً بیت المقدس را پایتخت اعلام کرد، شورای امنیت سازمان ملل در ۱۳۵۹ش /۱۹۸۰ این اقدام اسرائیل را محکوم کرد و از دولتهایی که دفاتر نمایندگی سیاسی خود را به بیت المقدس منتقل کرده بودند خواست تا آنها را به تل آویو بازگردانند. در این میان برخی دولتها از جمله امریکا با این درخواست مخالفت کردند. در سالهای اخیر، برخی کشورهای مسلمان، برای بازپس گیری بیت المقدس، کوششهایی کردهاند<ref>بیت المقدس، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* | *ابنجوزی، عبد الرحمن بن علی، فضائل القدس، دار الافاق الجدیدة - بیروت، چاپ: اول، ۱۹۷۹م. | ||
*جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، نشر علم، تهران، ۱۳۸۹ش. | *جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، نشر علم، تهران، ۱۳۸۹ش. | ||
*حمیدی، جعفر، تاریخ اورشلیم، امیركبیر، تهران، دوم، ۱۳۸۱ش. | *حمیدی، جعفر، تاریخ اورشلیم، امیركبیر، تهران، دوم، ۱۳۸۱ش. |