پرش به محتوا

خالد بن ولید: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ ژوئن ۲۰۱۹
منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.r.seifi
(منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع)
imported>M.r.seifi
(منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۳۲: خط ۳۲:


==ولادت و نسب==
==ولادت و نسب==
هرچند مورخان تاریخ تولد خالد را ذکر نکرده‌اند، اما باتوجه به تاریخ وفات و سن وی در هنگام مرگ می‌توان حدس زد که او در حدود ۲۶ سال پیش از [[بعثت|مبعث]] [[محمد(ص)|پیامبر اسلام]] (۵۸۴م)، در [[مکه]] متولد شده است. پدرش، ولیدبن مغیره، از اشراف و بزرگان قریش محسوب می‌شد<ref>ابوالفرج اصفهانی، كتاب‌الاغانى، قاهره، ج ۱۶، ص۱۹۴.</ref> و مادرش، عَصْماء (لُبابه صغرا یا کبرا)، دختر حارث بن حَرْب (یا حَزْن/ حَزْم) است که نسبش به قبیله قَیس عیلان بن مُضَر می‌رسد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۴؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج۱۶، ص۲۲۰.</ref>
هرچند مورخان تاریخ تولد خالد را ذکر نکرده‌اند، اما باتوجه به تاریخ وفات و سن وی در هنگام مرگ می‌توان حدس زد که او در حدود ۲۶ سال پیش از [[بعثت|مبعث]] [[محمد(ص)|پیامبر اسلام]] (۵۸۴م)، در [[مکه]] متولد شده است. پدرش، ولیدبن مغیره، از اشراف و بزرگان قریش محسوب می‌شد<ref>ابوالفرج اصفهانی، كتاب‌الاغانى، قاهره، ج۱۶، ص۱۹۴.</ref> و مادرش، عَصْماء (لُبابه صغرا یا کبرا)، دختر حارث بن حَرْب (یا حَزْن/ حَزْم) است که نسبش به قبیله قَیس عیلان بن مُضَر می‌رسد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۴؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج۱۶، ص۲۲۰.</ref>


از مشهور‌ترین عموهای ولید یکی ابواُمَیة بن مغیره بود که گفته شده است اختلاف قبایل قریش را درباره چگونگی گذاشتن [[حجرالاسود]] به هنگام بازسازی [[کعبه]]، با پیشنهاد تعیین داور حل کرد و گفت قریش نخستین کسی را که از در مسجد وارد شود، حَکَم قرار دهند<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۱، ص۲۰۹.</ref> و دیگری، هشام بن مُغیره که از اشراف قریش و فرمانده بنی مخزوم در جنگ فِجار بود. با مرگ وی، قریشیان سه سال بازار برپا نکردند و مرگ وی را مبدأ تاریخ خود قرار دادند.<ref>ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۵۵؛ شلبی، تاریخ سیف اللّه خالدبن الولید، ۱۹۳۳م، ص۲۶.</ref> [[میمونه  دختر حارث]] (همسر پیامبر) و لُبابه امّ الفضل (همسر [[عباس بن عبدالمطلب]] و مادربزرگ خلفای عباسی)، خاله‌های خالد بودند.{{مدرک}}
از مشهور‌ترین عموهای ولید یکی ابواُمَیة بن مغیره بود که گفته شده است اختلاف قبایل قریش را درباره چگونگی گذاشتن [[حجرالاسود]] به هنگام بازسازی [[کعبه]]، با پیشنهاد تعیین داور حل کرد و گفت قریش نخستین کسی را که از در مسجد وارد شود، حَکَم قرار دهند<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۱، ص۲۰۹.</ref> و دیگری، هشام بن مُغیره که از اشراف قریش و فرمانده بنی مخزوم در جنگ فِجار بود. با مرگ وی، قریشیان سه سال بازار برپا نکردند و مرگ وی را مبدأ تاریخ خود قرار دادند.<ref>ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۵۵؛ شلبی، تاریخ سیف اللّه خالدبن الولید، ۱۹۳۳م، ص۲۶.</ref> [[میمونه  دختر حارث]] (همسر پیامبر) و لُبابه امّ الفضل (همسر [[عباس بن عبدالمطلب]] و مادربزرگ خلفای عباسی)، خاله‌های خالد بودند.{{مدرک}}
خط ۴۳: خط ۴۳:
در [[سال سوم هجری]] در [[جنگ احد|جنگ اُحُد]]، سرکرده سواران جناح راست قریش بود و براثر خطایی که چند تن از افراد سپاه [[اسلام]] در مراقبت از راه ورود دشمن مرتکب شدند، وی توانست مسلمانان را شکست دهد.<ref> رجوع کنید به ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۴۰۱ق، ص۳۰۵؛ واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۱، ص۲۲۰، ۲۲۹، ۲۳۲، ۲۷۵، ۲۸۳؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۳، ص۷۰، ۹۱.</ref>
در [[سال سوم هجری]] در [[جنگ احد|جنگ اُحُد]]، سرکرده سواران جناح راست قریش بود و براثر خطایی که چند تن از افراد سپاه [[اسلام]] در مراقبت از راه ورود دشمن مرتکب شدند، وی توانست مسلمانان را شکست دهد.<ref> رجوع کنید به ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۴۰۱ق، ص۳۰۵؛ واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۱، ص۲۲۰، ۲۲۹، ۲۳۲، ۲۷۵، ۲۸۳؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۳، ص۷۰، ۹۱.</ref>


او در [[سال پنجم قمری]]، در [[غزوه خندق|نبرد خندق]] یا احزاب نیز شرکت کرد و جزو کسانی بود که قصد داشت از خندق عبور کند ولی موفق نشد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۲، ص۴۶۵ـ۴۶۶، ۴۷۰، ۴۷۲ـ۴۷۳، ۴۹۰.</ref>
او در [[سال پنجم قمری]]، در [[غزوه خندق|نبرد خندق]] یا احزاب نیز شرکت کرد و جزو کسانی بود که قصد داشت از خندق عبور کند ولی موفق نشد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۴۶۵ـ۴۶۶، ۴۷۰، ۴۷۲ـ۴۷۳، ۴۹۰.</ref>


در [[شوال]] [[سال ششم هجری]]، به قولی خالد در رأس دویست سوار از مشرکان قریش، برای جلوگیری از حرکت پیامبر(ص) برای ادای [[مناسک حج]]، از [[مکه]] به محل کُراع الغَمیم رفت.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۲، ص۵۷۹ـ۵۸۲؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۳، ص۳۲۲ـ۳۲۳.</ref>
در [[شوال]] [[سال ششم هجری]]، به قولی خالد در رأس دویست سوار از مشرکان قریش، برای جلوگیری از حرکت پیامبر(ص) برای ادای [[مناسک حج]]، از [[مکه]] به محل کُراع الغَمیم رفت.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۲، ص۵۷۹ـ۵۸۲؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۳، ص۳۲۲ـ۳۲۳.</ref>
خط ۵۰: خط ۵۰:


==بعد از مسلمان شدن==
==بعد از مسلمان شدن==
مورخان درباره تاریخ [[اسلام]] آوردن خالد آرای متفاوتی داشته‌اند، به نحوی که برخی اسلام آوردنش را در سال پنجم، پس از [[غزوه بنی قریظه|غزوه بنی قُرَیظه]]، یا در فاصله زمانی میان [[صلح حدیبیه]] ([[ذی القعدة الحرام|ذیقعده]] سال ششم) و فتح خیبر (محرّم سال هفتم)<ref> رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۴۰؛ ابن عبدالبرّ، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۲۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰.</ref> یا در سال هفتم بعد از [[غزوه خیبر|فتح خیبر]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۵۱.</ref> دانسته‌اند، اما بنابر مشهور، او در اول [[صفر]] سال هشتم، پیش از [[فتح مکه]]، اسلام آورد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۲، ص۶۶۱؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۳، ص۲۹۰ـ۲۹۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۴، ص۲۵۲.</ref>
مورخان درباره تاریخ [[اسلام]] آوردن خالد آرای متفاوتی داشته‌اند، به نحوی که برخی اسلام آوردنش را در سال پنجم، پس از [[غزوه بنی قریظه|غزوه بنی قُرَیظه]]، یا در فاصله زمانی میان [[صلح حدیبیه]] ([[ذی القعدة الحرام|ذیقعده]] سال ششم) و فتح خیبر (محرّم سال هفتم)<ref> رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۴۰؛ ابن عبدالبرّ، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۲۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰.</ref> یا در سال هفتم بعد از [[غزوه خیبر|فتح خیبر]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۵۱.</ref> دانسته‌اند، اما بنابر مشهور، او در اول [[صفر]] سال هشتم، پیش از [[فتح مکه]]، اسلام آورد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۲، ص۶۶۱؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۳، ص۲۹۰ـ۲۹۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۴، ص۲۵۲.</ref>
 
===جنگ موته===
===جنگ موته===
خالد پس از چند ماه از اسلام آوردنش، در [[جنگ موته|جنگ مؤته]] در [[جمادی الاولی]] سال هشتم شرکت کرد که پس از [[شهید]] شدن سران سپاه اسلام، او فرماندهی را برعهده گرفت و باقیمانده سپاه را به [[مدینه]] بازگرداند.<ref> رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۷۶۱ـ۷۶۵؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۱۹ـ۲۲، ۲۵.</ref> او بعد‌ها می‌گفت در این نبرد نُه شمشیر در دستش شکسته بود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۴، ص۲۵۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰.</ref> گفته شده است که پس از نبرد مؤته، خالد به سیف اللّه ملقب شد و در برخی روایات نقل شده است که این لقب را پیامبر(ص) به وی اعطا کرد.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۷، ص۳۹۵؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰؛ بخاری، التاریخ الکبیر، دائرة المعارف العثمانية، ج۳، ص۱۳۶.</ref>
خالد پس از چند ماه از اسلام آوردنش، در [[جنگ موته|جنگ مؤته]] در [[جمادی الاولی]] سال هشتم شرکت کرد که پس از [[شهید]] شدن سران سپاه اسلام، او فرماندهی را برعهده گرفت و باقیمانده سپاه را به [[مدینه]] بازگرداند.<ref> رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۷۶۱ـ۷۶۵؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۱۹ـ۲۲، ۲۵.</ref> او بعد‌ها می‌گفت در این نبرد نُه شمشیر در دستش شکسته بود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۴، ص۲۵۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰.</ref> گفته شده است که پس از نبرد مؤته، خالد به سیف اللّه ملقب شد و در برخی روایات نقل شده است که این لقب را پیامبر(ص) به وی اعطا کرد.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۵؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰؛ بخاری، التاریخ الکبیر، دائرة المعارف العثمانية، ج۳، ص۱۳۶.</ref>
===فتح مکه===
===فتح مکه===
در [[۲۰ رمضان]] [[سال هشتم قمری]] و به هنگام فتح مکه، خالد به فرمان پیامبر(ص) در رأس گروهی از سواران، از ناحیه لیط در جنوب [[مکه]] به سوی این شهر حرکت کرد، اما با برخی از [[شرک|مشرکان]] قریش در خَنْدَمه درگیر شد و عده‌ای از آنان را کشت و وقتی وارد مکه شد، نزد پیامبر(ص) رفت و اقدام خود را توجیه کرد<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۲، ص۸۱۹، ۸۲۵ ـ۸۲۶، ۸۳۸ ـ ۸۳۹؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۴۹ـ ۵۰.</ref> و آنگاه که پیامبر(ص) وارد [[کعبه]] شد، او کنار درِ کعبه ایستاد و اجازه نداد کسی وارد آن شود.<ref>أزرقی، أخبار مکة، دار الأندلس للنشر، ج ۱، ص۲۶۷.</ref> پس از فتح مکه، خالدبن ولید در رأس گروهی سوار، به فرمان پیامبر اکرم(ص)، به بَطن نخله رفت و بت معروف [[بت عزی|العُزَّی]]، بزرگ‌ترین بت [[قریش]]، را از بین برد.<ref>ابن کلبی، کتاب الاصنام، ۱۹۱۴م، ص۲۴ـ۲۷؛ واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۱، ص۶؛ ج۳، ص۸۷۳ ـ ۸۷۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۷۹.</ref>
در [[۲۰ رمضان]] [[سال هشتم قمری]] و به هنگام فتح مکه، خالد به فرمان پیامبر(ص) در رأس گروهی از سواران، از ناحیه لیط در جنوب [[مکه]] به سوی این شهر حرکت کرد، اما با برخی از [[شرک|مشرکان]] قریش در خَنْدَمه درگیر شد و عده‌ای از آنان را کشت و وقتی وارد مکه شد، نزد پیامبر(ص) رفت و اقدام خود را توجیه کرد<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۲، ص۸۱۹، ۸۲۵ ـ۸۲۶، ۸۳۸ ـ ۸۳۹؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۴۹ـ۵۰.</ref> و آنگاه که پیامبر(ص) وارد [[کعبه]] شد، او کنار درِ کعبه ایستاد و اجازه نداد کسی وارد آن شود.<ref>أزرقی، أخبار مکة، دار الأندلس للنشر، ج۱، ص۲۶۷.</ref> پس از فتح مکه، خالدبن ولید در رأس گروهی سوار، به فرمان پیامبر اکرم(ص)، به بَطن نخله رفت و بت معروف [[بت عزی|العُزَّی]]، بزرگ‌ترین بت [[قریش]]، را از بین برد.<ref>ابن کلبی، کتاب الاصنام، ۱۹۱۴م، ص۲۴ـ۲۷؛ واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۱، ص۶؛ ج۳، ص۸۷۳ ـ ۸۷۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۷۹.</ref>


===سال هشتم هجری===
===سال هشتم هجری===
خط ۷۰: خط ۷۱:
در [[جنگ‌های رده|جنگ‌های ردّه]]، ابوبکر به خالد دستور داد نخست به سوی [[قبیله طی|قبیله طَی]] / طییء در اکناف، سپس به سوی طُلَیحةبن خُوَیلِد اسدی در بُزاخه و بعد به سوی [[مالک بن نویره|مالک بن نُوَیره]] در بُطاح برود و چنانچه آنان به اسلام بازنگشتند، با آنان بجنگد.<ref> واقدی، ۱۹۹۰، ص۶۹ـ۷۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۲۴۹، ۲۵۳ـ۲۵۵.</ref> بعداً ابوبکر از فرستادن خالد به بُزاخه ابراز تأسف کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۷.</ref> خالد در نبرد سختی طلیحه را که مدعی [[نبوت]] بود، شکست داد و یارانش را به شدت سرکوب کرد.<ref> رجوع کنید به واقدی، ۱۹۹۰، ص۸۱ ـ۹۴ </ref> سپس، با آنکه مالک بن نویره، قبیله او و [[قبیله بنی تمیم|بنی تمیم]] مسلمان بودند، خالد آنان را اسیر کرد و بعد دستور داد مالک بن نویره و افراد قبیله‌اش را کشتند و با همسرش همبستر شد.<ref> واقدی، ۱۹۹۰، ص۱۰۳ـ۱۰۷؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۵۳؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۲۷۶ـ۲۷۸.</ref>
در [[جنگ‌های رده|جنگ‌های ردّه]]، ابوبکر به خالد دستور داد نخست به سوی [[قبیله طی|قبیله طَی]] / طییء در اکناف، سپس به سوی طُلَیحةبن خُوَیلِد اسدی در بُزاخه و بعد به سوی [[مالک بن نویره|مالک بن نُوَیره]] در بُطاح برود و چنانچه آنان به اسلام بازنگشتند، با آنان بجنگد.<ref> واقدی، ۱۹۹۰، ص۶۹ـ۷۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۲۴۹، ۲۵۳ـ۲۵۵.</ref> بعداً ابوبکر از فرستادن خالد به بُزاخه ابراز تأسف کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۷.</ref> خالد در نبرد سختی طلیحه را که مدعی [[نبوت]] بود، شکست داد و یارانش را به شدت سرکوب کرد.<ref> رجوع کنید به واقدی، ۱۹۹۰، ص۸۱ ـ۹۴ </ref> سپس، با آنکه مالک بن نویره، قبیله او و [[قبیله بنی تمیم|بنی تمیم]] مسلمان بودند، خالد آنان را اسیر کرد و بعد دستور داد مالک بن نویره و افراد قبیله‌اش را کشتند و با همسرش همبستر شد.<ref> واقدی، ۱۹۹۰، ص۱۰۳ـ۱۰۷؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۵۳؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۲۷۶ـ۲۷۸.</ref>


این کار زشت خالد که برخی از مورخان سعی کرده‌اند آن را نادیده بگیرند و یا دست‌کم توجیه کنند ،<ref> برای نمونه رجوع کنید به هیکل، ص۱۵۳ـ۱۶۳؛ عقاد، ص۷۸ـ۸۰ </ref> باعث خشم عده‌ای از مسلمانان از جمله پسردایی‌اش، [[عمر بن خطاب|عمر]]، شد و از ابوبکر خواستند وی را مجازات کند؛ اما خلیفه نپذیرفت و اعلام کرد که خالد خطا کرده است. ازاین رو وقتی خالد به [[مدینه]] رفت، عذرش را پذیرفت.<ref>ابن سلام جمحی، طبقات فحول الشعراء، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۰۴، ۲۰۸؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۵۳ـ۵۴؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۹؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۲۷۸ـ۲۸۰؛ برای نقد این رفتار خالد و نقد دفاع خلیفه از او رجوع کنید به شرف الدین، موسوعة الامام السید عبدالحسین شرف الدین، ۱۴۲۷ق، ج ۲، ص۹۹ـ۱۱۹.</ref>
این کار زشت خالد که برخی از مورخان سعی کرده‌اند آن را نادیده بگیرند و یا دست‌کم توجیه کنند،<ref> برای نمونه رجوع کنید به هیکل، الصدیق ابوبکر، ۱۳۶۲ق، ص۱۵۳ـ۱۶۳؛ عقاد، عبقریة خالد، ۲۰۰۵م، ص۷۸ـ۸۰.</ref> باعث خشم عده‌ای از مسلمانان از جمله پسردایی‌اش، [[عمر بن خطاب|عمر]]، شد و از ابوبکر خواستند وی را مجازات کند؛ اما خلیفه نپذیرفت و اعلام کرد که خالد خطا کرده است. ازاین رو وقتی خالد به [[مدینه]] رفت، عذرش را پذیرفت.<ref>ابن سلام جمحی، طبقات فحول الشعراء، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۰۴، ۲۰۸؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۵۳ـ۵۴؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۳۹؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۲۷۸ـ۲۸۰{{یادداشت|برای نقد این رفتار خالد و نقد دفاع خلیفه از او رجوع کنید به (شرف الدین، موسوعة الامام السید عبدالحسین شرف الدین، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۹۹ـ۱۱۹).}}


===جنگ با مسیلمه کذاب===
===جنگ با مسیلمه کذاب===
در اواخر [[سال ۱۱ هجری]]، خالد راهی یمامه شد و در جایی به نام عقرباء، با [[مسیلمه کذاب]] ، که مدعی نبوت بود و یارانش که از [[قبیله بنی حنیفه]] بودند، جنگید. مسیلمه کشته و فتنه او سرکوب شد.<ref> رجوع کنید به واقدی، ۱۹۹۰، ص۱۱۲ـ۱۴۶ </ref> پس از آن، خالدبن ولید فریب مُجَّاعَةبن مُرارَه حنفی را خورد و با او صلح کرد.<ref> بلاذری، ۱۴۱۳، ص۹۰ </ref> سپس، با دختر وی ازدواج کرد که ابوبکر از این بابت او را سرزنش و توبیخ کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۱؛ ابن اعثم کوفی، ج ۱، ص۳۶ـ۳۷ </ref>
در اواخر [[سال ۱۱ هجری]]، خالد راهی یمامه شد و در جایی به نام عقرباء، با [[مسیلمه کذاب]] ، که مدعی نبوت بود و یارانش که از [[قبیله بنی حنیفه]] بودند، جنگید. مسیلمه کشته و فتنه او سرکوب شد.<ref> رجوع کنید به واقدی، ۱۹۹۰، ص۱۱۲ـ۱۴۶ </ref> پس از آن، خالدبن ولید فریب مُجَّاعَةبن مُرارَه حنفی را خورد و با او صلح کرد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۹۰.</ref> سپس، با دختر وی ازدواج کرد که ابوبکر از این بابت او را سرزنش و توبیخ کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۱؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج ۱، ص۳۶ـ۳۷.</ref>


===جنگ با ایران===
===جنگ با ایران===
در اواخر [[سال ۱۱ هجری|سال ۱۱]] یا در [[محرّم]] [[سال ۱۲ هجری|۱۲]]، خالد به فرمان ابوبکر برای فتح برخی مناطق زیر نفوذ ایران از [[یمامه]] راهی [[عراق]] شد.<ref> واقدی، ۱۹۹۰، ص۲۱۸ـ۲۲۱ </ref> مورخان درباره تاریخ و چگونگی حرکت و مسیر خالد و تعداد و ترتیب جنگ‌های وی در عراق اختلاف نظر دارند.<ref> برای اطلاع کامل از این اختلاف نظر‌ها و روایت‌های مختلف رجوع کنید به هاشمی، ۱۳۷۳، ص۵۷ ـ۹۰؛ همو، ۱۳۷۴، ص۲۳۱ـ ۲۶۹؛ همو، ۱۳۷۵، ص۴۶ـ۸۳ </ref>
در اواخر [[سال ۱۱ هجری|سال ۱۱]] یا در [[محرّم]] [[سال ۱۲ هجری|۱۲]]، خالد به فرمان ابوبکر برای فتح برخی مناطق زیر نفوذ ایران از [[یمامه]] راهی [[عراق]] شد.<ref> واقدی، ۱۹۹۰، ص۲۱۸ـ۲۲۱ </ref> مورخان درباره تاریخ و چگونگی حرکت و مسیر خالد و تعداد و ترتیب جنگ‌های وی در عراق اختلاف نظر دارند.<ref> برای اطلاع کامل از این اختلاف نظر‌ها و روایت‌های مختلف رجوع کنید به هاشمی، «خالدبن الولید فی العراق»، ۱۳۷۳ق، ص۵۷ ـ۹۰؛ ۱۳۷۴ق، ص۲۳۱ـ ۲۶۹؛ ۱۳۷۵ق، ص۴۶ـ۸۳.</ref>


خالد طبق دستور ابوبکر از أبُلَّه (در مشرق [[بصره]]، کنار [[دجله]]) شروع کرد و با سپاه خود در جاهایی از عراق، از جمله مَذار، وَلَجه، اُلّیس (نَهر الدَم) و أَمْغیشیا فتوحاتی کرد.<ref> رجوع کنید به طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۳۵۱ـ۳۵۸؛ برای روایات دیگر درباره فتوح خالد رجوع کنید به ابویوسف، ص۲۸، ۱۴۲؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۱ـ۶۲، ۶۹؛ بلاذری، ۱۴۱۳، ص۲۴۱ـ۲۴۲، ۳۴۰ </ref> او در سال ۱۲ پس از فتح حیره، پایتخت ملوک لَخمی، شهرهای مهم دیگری از سواد عراق را به جنگ یا صلح گشود.<ref> رجوع کنید به ابویوسف، ص۲۸، ۱۴۲ـ۱۴۷؛ ابن آدم، ص۵۲؛ بلاذری، ۱۴۱۳، ص۲۴۳ـ ۲۴۸؛ دینوری، ص۱۱۱ـ۱۱۲؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۳۴۳ـ ۳۴۶، ۳۷۶ـ۳۸۴.</ref>
خالد طبق دستور ابوبکر از أبُلَّه (در مشرق [[بصره]]، کنار [[دجله]]) شروع کرد و با سپاه خود در جاهایی از عراق، از جمله مَذار، وَلَجه، اُلّیس (نَهر الدَم) و أَمْغیشیا فتوحاتی کرد.<ref> رجوع کنید به طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۳۵۱ـ۳۵۸؛ برای روایات دیگر درباره فتوح خالد رجوع کنید به ابویوسف، کتاب الخراج، ۱۹۷۹م، ص۲۸، ۱۴۲؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۱ـ۶۲، ۶۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۱ـ۲۴۲، ۳۴۰.</ref> او در سال ۱۲ پس از فتح حیره، پایتخت ملوک لَخمی، شهرهای مهم دیگری از سواد عراق را به جنگ یا صلح گشود.<ref> رجوع کنید به ابویوسف، کتاب الخراج، ۱۹۷۹م، ص۲۸، ۱۴۲ـ۱۴۷؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۳ـ ۲۴۸؛ دینوری، ص۱۱۱ـ۱۱۲؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۳۴۳ـ ۳۴۶، ۳۷۶ـ۳۸۴.</ref>


خالد در [[۲۵ ذی‌القعده]] [[سال ۱۲ هجری|سال ۱۲]]، هنگام بازگشت به حیره، پنهانی از سپاهش جدا و راهی [[مکه]] شد و [[مناسک حج]] را به جا آورد و با شتاب به نزد سپاهیانش در حیره بازگشت. ابوبکر او را به سبب این کار سرزنش کرد.<ref> طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۳۸۴.</ref>
خالد در [[۲۵ ذی‌القعده]] [[سال ۱۲ هجری|سال ۱۲]]، هنگام بازگشت به حیره، پنهانی از سپاهش جدا و راهی [[مکه]] شد و [[مناسک حج]] را به جا آورد و با شتاب به نزد سپاهیانش در حیره بازگشت. ابوبکر او را به سبب این کار سرزنش کرد.<ref> طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۳۸۴.</ref>


===فتح شام===
===فتح شام===
پس از آن، خالد به دستور ابوبکر فرماندهی سپاه اسلام در عراق را به مُثَنّی بن حارثه سپرد و خود سریعآ با بخشی از سپاه برای کمک به سپاهیان مسلمان در شام راهی آن ناحیه شد و فرماندهی تمام سپاه در شام را به عهده گرفت.<ref> ازدی، ص۶۸ـ۶۹؛ بسوی، ج ۳، ص۲۹۱ـ۲۹۲؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۳۸۴، ۳۹۳، ۴۱۵؛ قس ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳ </ref> مورخان شمار سپاهیان خالد را به اختلاف نوشته‌اند<ref> رجوع کنید به بلاذری، ۱۴۱۳، ص: ۱۱۰ هشتصد، ششصد یا پانصد تن؛ ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص: ۱۷۲ سه هزار تن؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۴۰۸ با نیمی از سپاهیانش.</ref> و در این مورد نیز درباره تاریخ و مسیر حرکت او اختلاف نظر است.<ref> رجوع کنید به هاشمی، شوال ۱۳۷۱، ص۳۹۴ـ۴۰۷؛ همو، محرّم ۱۳۷۲، ص۵۴۲ـ۵۵۸؛ همو، ربیع الآخر ۱۳۷۲، ص۴۵ـ۶۰؛ همو، رجب ۱۳۷۲، ص۲۲۸ـ۲۴۱ </ref>
پس از آن، خالد به دستور ابوبکر فرماندهی سپاه اسلام در عراق را به مُثَنّی بن حارثه سپرد و خود سریعآ با بخشی از سپاه برای کمک به سپاهیان مسلمان در شام راهی آن ناحیه شد و فرماندهی تمام سپاه در شام را به عهده گرفت.<ref> ازدی، ص۶۸ـ۶۹؛ بسوی، ج ۳، ص۲۹۱ـ۲۹۲؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۳۸۴، ۳۹۳، ۴۱۵؛ قس ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳ </ref> مورخان شمار سپاهیان خالد را به اختلاف نوشته‌اند<ref>رجوع کنید به بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰ هشتصد، ششصد یا پانصد تن؛ ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص: ۱۷۲ سه هزار تن؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۴۰۸ با نیمی از سپاهیانش.</ref> و در این مورد نیز درباره تاریخ و مسیر حرکت او اختلاف نظر است.<ref> رجوع کنید به هاشمی، «خالدبن الولید فی العراق»، ۱۳۷۱ق، ص۳۹۴ـ۴۰۷؛ ۱۳۷۲ق، ص۵۴۲ـ۵۵۸؛ ۱۳۷۲ق، ص۴۵ـ۶۰.</ref>


به نظر بسیاری از مورخان، خالد و افرادش در ربیع الآخر یا [[ربیع الاول]] سال ۱۳ از حیره و به قولی از عین التّمر حرکت کردند و با به کارگیری شیوه خاصی برای تأمین آب آشامیدنی مورد نیاز سپاهیان و به راهنمایی رافع بن عُمَیره طایی، راه طاقت فرسای بادیةالشام را از ناحیه قَراقِر در مشرق تا ناحیه سُوی در مغرب در مدت پنج یا هشت روز طی کردند و خود را به اطراف شام رساندند.<ref> ابن حبیب، ۱۳۶۱، ص۱۹۰؛ بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۱۰، ۲۵۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۳ـ۱۳۴؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۰۶ـ ۴۰۹، ۴۱۵ـ۴۱۷.</ref>
به نظر بسیاری از مورخان، خالد و افرادش در ربیع الآخر یا [[ربیع الاول]] سال ۱۳ از حیره و به قولی از عین التّمر حرکت کردند و با به کارگیری شیوه خاصی برای تأمین آب آشامیدنی مورد نیاز سپاهیان و به راهنمایی رافع بن عُمَیره طایی، راه طاقت فرسای بادیةالشام را از ناحیه قَراقِر در مشرق تا ناحیه سُوی در مغرب در مدت پنج یا هشت روز طی کردند و خود را به اطراف شام رساندند.<ref> ابن حبیب، ۱۳۶۱، ص۱۹۰؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰، ۲۵۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۳ـ۱۳۴؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۰۶ـ ۴۰۹، ۴۱۵ـ۴۱۷.</ref>


خالد پس از فتح شهرهایی همچون دَوْمَةالجَنْدَل، تَدمُر، و مَرج راهط، در بُصری به سپاهیان اسلام پیوست. سپس شهر بُصری را محاصره کرد تا اینکه مردمانش تن به صلح دادند.<ref> ازدی، ص۸۱ـ۸۲؛ بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۱۱ـ۱۱۳؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۰۷، ۴۱۷؛ ابناعثم کوفی، ج ۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳ </ref>
خالد پس از فتح شهرهایی همچون دَوْمَةالجَنْدَل، تَدمُر، و مَرج راهط، در بُصری به سپاهیان اسلام پیوست. سپس شهر بُصری را محاصره کرد تا اینکه مردمانش تن به صلح دادند.<ref> ازدی، ص۸۱ـ۸۲؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۱ـ۱۱۳؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۰۷، ۴۱۷؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج ۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳.</ref>


===جنگ‌های اجنادین و یرموک===
===جنگ‌های اجنادین و یرموک===
هرچند مورخان درباره تاریخ دو جنگ سرنوشت ساز [[جنگ اجنادین|أَجنادِین]] و [[جنگ یرموک|یرموک]] اختلاف نظر دارند<ref> رجوع کنید به باشمیل، ص۱۳۲ـ۱۴۶ </ref> بنا به دلایل و قراین مختلف، خالد به همراه سایر لشکرهای مسلمانان در اطراف [[دمشق]]، برای کمک به لشکر [[عمرو بن عاص]] در [[فلسطین]] و سرکوبی رومیان که در اجنادین (از شهرهای فلسطین) تجمع کرده بودند، روانه جنوب شد و در ۱۸ یا ۲۸ [[جمادی الاولی]] (و به قولی در [[۲ جمادی‌الثانی|۲]] یا [[۲۸ جمادی‌الثانی]]) سال ۱۳ به مصاف رومیان رفت و آن‌ها را به شدت شکست داد.<ref> رجوع کنید به ازدی، ص۸۴ـ۹۳؛ بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۱۳ـ ۱۱۴؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۱۷ـ۴۱۹؛ هاشمی، ۱۳۷۱، ص۶۹ـ ۱۰۲ </ref> پس از این نبرد، خالد با سپاهیانش راهی شمال [[شام]] شد و در [[رجب]] سال ۱۳ (یا ۱۵ یا ۱۶) رومیان را در نبرد یرموک (در کنار رود یرموک) شکست داد.<ref> بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۳۵ـ ۱۳۷؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۴۱؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۴۱؛ ابناعثم کوفی، ج ۱، ص۲۰۷ </ref>
هرچند مورخان درباره تاریخ دو جنگ سرنوشت ساز [[جنگ اجنادین|أَجنادِین]] و [[جنگ یرموک|یرموک]] اختلاف نظر دارند<ref> رجوع کنید به باشمیل، ص۱۳۲ـ۱۴۶ </ref> بنا به دلایل و قراین مختلف، خالد به همراه سایر لشکرهای مسلمانان در اطراف [[دمشق]]، برای کمک به لشکر [[عمرو بن عاص]] در [[فلسطین]] و سرکوبی رومیان که در اجنادین (از شهرهای فلسطین) تجمع کرده بودند، روانه جنوب شد و در ۱۸ یا ۲۸ [[جمادی الاولی]] (و به قولی در [[۲ جمادی‌الثانی|۲]] یا [[۲۸ جمادی‌الثانی]]) سال ۱۳ به مصاف رومیان رفت و آن‌ها را به شدت شکست داد.<ref> رجوع کنید به ازدی، ص۸۴ـ۹۳؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۳ـ۱۱۴؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۱۷ـ۴۱۹؛ هاشمی، «خالدبن الولید فی العراق»، ۱۳۷۱ق، ص۶۹ـ ۱۰۲.</ref> پس از این نبرد، خالد با سپاهیانش راهی شمال [[شام]] شد و در [[رجب]] سال ۱۳ (یا ۱۵ یا ۱۶) رومیان را در نبرد یرموک (در کنار رود یرموک) شکست داد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵ـ ۱۳۷؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۴۱؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۴۱؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج ۱، ص۲۰۷.</ref>


==دوران خلیفه دوم==
==دوران خلیفه دوم==
در آغاز خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] (اواسط [[جمادی الآخر|جمادی الآخره]] سال ۱۳)، خالدبن ولید به دستور وی از فرماندهی کل سپاه شام عزل گردید و فرماندهی به [[ابوعبیده جراح]] سپرده شد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۹ـ۱۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۵ـ۴۳۶، ۴۴۱.</ref>
در آغاز خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] (اواسط [[جمادی الآخر|جمادی الآخره]] سال ۱۳)، خالدبن ولید به دستور وی از فرماندهی کل سپاه شام عزل گردید و فرماندهی به [[ابوعبیده جراح]] سپرده شد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۹ـ۱۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۵ـ۴۳۶، ۴۴۱.</ref>


در اول [[محرّم]] سال ۱۴ در نبرد مَرج الصُّفَّر، خالد مشاور و همراه ابوعبیده بود، در ۱۶ محرّم در ناحیه شرقی دمشق اردو زد<ref> بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۱۸ـ۱۲۱؛ ابن اعثم کوفی، ج ۱، ص۱۱۸ـ۱۱۹؛ قدامةبن جعفر، ص۲۹۱ـ۲۹۳ </ref> و در ماه رجب پس از مدتی محاصره شهر، از دروازه شرقی به جنگ و به روایتی با صلح وارد دمشق شد.<ref> ازدی، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۷ـ۶۸؛ بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۲۰ـ۱۲۴ </ref>
در اول [[محرّم]] سال ۱۴ در نبرد مَرج الصُّفَّر، خالد مشاور و همراه ابوعبیده بود، در ۱۶ محرّم در ناحیه شرقی دمشق اردو زد<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۸ـ۱۲۱؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۱۹؛ قدامةبن جعفر، ص۲۹۱ـ۲۹۳ </ref> و در ماه رجب پس از مدتی محاصره شهر، از دروازه شرقی به جنگ و به روایتی با صلح وارد دمشق شد.<ref> ازدی، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۷ـ۶۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۰ـ۱۲۴.</ref>


خالد در نبرد فَحْل (در [[اردن]]) که در [[ذیحجه]] سال ۱۴ یا رجب یا [[ذیقعده]] سال ۱۳ روی داد، سپاه رومیان را شکست داد.<ref>خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۷ـ۶۸؛ بسوی، ج ۳، ص۲۹۶؛ ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص۱۷۱؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۴ـ۴۳۵، ۴۴۱ـ۴۴۳.</ref> او بعدآ (در سال ۱۴ یا ۱۵) به فرمان ابوعبیده، منطقه [[بعلبک]] و [[بقاع]] را فتح کرد و سپس همراه ابوعبیده شهر حِمص را محاصره نمود تا اینکه مردمانش خواهان صلح شدند.<ref> ازدی، ص۱۴۴ـ۱۴۵؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۸، ۷۰؛ قس بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۲۹ـ۱۳۱.</ref>
خالد در نبرد فَحْل (در [[اردن]]) که در [[ذیحجه]] سال ۱۴ یا رجب یا [[ذیقعده]] سال ۱۳ روی داد، سپاه رومیان را شکست داد.<ref>خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۷ـ۶۸؛ بسوی، ج ۳، ص۲۹۶؛ ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص۱۷۱؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۴ـ۴۳۵، ۴۴۱ـ۴۴۳.</ref> او بعدآ (در سال ۱۴ یا ۱۵) به فرمان ابوعبیده، منطقه [[بعلبک]] و [[بقاع]] را فتح کرد و سپس همراه ابوعبیده شهر حِمص را محاصره نمود تا اینکه مردمانش خواهان صلح شدند.<ref> ازدی، ص۱۴۴ـ۱۴۵؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۸، ۷۰؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۹ـ۱۳۱.</ref>


ابوعبیده خالد را از حمص به قِنَّسرین فرستاد و او سپاه رومیان را شکست داد و قنّسرین را محاصره و فتح و دژهای شهر را ویران کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۶۰۱.</ref> براساس برخی روایات، خالد در فتح شهرهای جزیره همچون نصیبین و آمِد شرکت داشت.<ref> رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۷۷؛ همو، ۱۴۱۴، ص۵۸۳ </ref>
ابوعبیده خالد را از حمص به قِنَّسرین فرستاد و او سپاه رومیان را شکست داد و قنّسرین را محاصره و فتح و دژهای شهر را ویران کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۶۰۱.</ref> براساس برخی روایات، خالد در فتح شهرهای جزیره همچون نصیبین و آمِد شرکت داشت.<ref> رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۷۷؛ همو، ۱۴۱۴، ص۵۸۳ </ref>
خط ۱۰۹: خط ۱۱۰:
[[پرونده:مسجد خالد بن ولید.jpg|بندانگشتی|220px|مقبرهٔ خالد در مسجد خالد بن ولید در شهر [[حمص]] [[سوریه]]]]
[[پرونده:مسجد خالد بن ولید.jpg|بندانگشتی|220px|مقبرهٔ خالد در مسجد خالد بن ولید در شهر [[حمص]] [[سوریه]]]]


روایاتی حاکی از آن است که خالد پس از استعفا یا برکناری، به مدینه رفت، پس از مدتی بیمار و در همانجا درگذشت و [[عمر]] در [[تشییع]]‌ جنازه‌اش شرکت کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۷۰؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۸۱ </ref> بنابر روایت دیگری که مشهور‌تر است، خالد پس از معزول شدن، [[عمره]] به جا آورد. سپس در حِمْص در انزوا زیست. وی عمر را وصی خود قرار داد و سرانجام بنابه قول مشهور‌تر در سال ۲۱ و به قولی ۲۲ در آنجا درگذشت.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۷۲ـ۱۷۳؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۴، ص۱۴۴، ۱۶۰؛ ابن کثیر، ج ۴، جزء۷، ص۱۲۰ </ref> و در حومه شهر [[حمص|حِمْص]] به خاک سپرده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۸، ص۳۲۰؛ هروی، ص۸ـ۹؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۶۷ </ref> خالد هنگام مرگ شصت ساله بود.<ref> ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، همانجا؛ همو، ۱۴۱۷، حوادث ۱۱ـ۴۰ه.، ص۲۳۲ </ref>
روایاتی حاکی از آن است که خالد پس از استعفا یا برکناری، به مدینه رفت، پس از مدتی بیمار و در همانجا درگذشت و [[عمر]] در [[تشییع]]‌ جنازه‌اش شرکت کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۷۰؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۸۱.</ref> بنابر روایت دیگری که مشهور‌تر است، خالد پس از معزول شدن، [[عمره]] به جا آورد. سپس در حِمْص در انزوا زیست. وی عمر را وصی خود قرار داد و سرانجام بنابه قول مشهور‌تر در سال ۲۱ و به قولی ۲۲ در آنجا درگذشت.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۲ـ۱۷۳؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۴، ص۱۴۴، ۱۶۰؛ ابن کثیر، ج ۴، جزء۷، ص۱۲۰ </ref> و در حومه شهر [[حمص|حِمْص]] به خاک سپرده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، أنساب الاشراف، دمشق، ج۸، ص۳۲۰؛ هروی، ص۸ـ۹؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۶۷ </ref> خالد هنگام مرگ شصت ساله بود.<ref> ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، همانجا؛ همو، ۱۴۱۷، حوادث ۱۱ـ۴۰ه.، ص۲۳۲ </ref>


گفته شده است از وی فقط اسب و سلاح و غلامی باقی ماند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۷، ص۳۹۷ـ۳۹۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۷۶ـ ۲۷۷.</ref> گفته شده که او هنگام مرگ می‌گفت در صد نبرد شرکت کرده است و جایی از بدنش نبود بر آن اثر زخم نباشد.<ref> واقدی، ۱۹۶۶، ج ۳، ص۸۸۴؛ ابن قتیبه دینوری، عیون الأخبار، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۲۵۷؛ ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۶.</ref> پس از مرگ خالد، زنان [[قبیله بنی مخزوم|بنی مخزوم]] برایش گریستند و برای سوگواری گیسوان خود را بریدند و روی قبرش گذاشتند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، كتاب‌الاغانى، قاهره، ج ۱۶، ص۱۹۶.</ref>
گفته شده است از وی فقط اسب و سلاح و غلامی باقی ماند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۷، ص۳۹۷ـ۳۹۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۷۶ـ ۲۷۷.</ref> گفته شده که او هنگام مرگ می‌گفت در صد نبرد شرکت کرده است و جایی از بدنش نبود بر آن اثر زخم نباشد.<ref> واقدی، ۱۹۶۶، ج ۳، ص۸۸۴؛ ابن قتیبه دینوری، عیون الأخبار، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۲۵۷؛ ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۶.</ref> پس از مرگ خالد، زنان [[قبیله بنی مخزوم|بنی مخزوم]] برایش گریستند و برای سوگواری گیسوان خود را بریدند و روی قبرش گذاشتند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، كتاب‌الاغانى، قاهره، ج ۱۶، ص۱۹۶.</ref>
خط ۱۲۸: خط ۱۲۹:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن آدم، کتاب الخراج، چاپ احمد محمدشاکر، بیروت؟ (۱۳۴۷)، در موسوعةالخراج، بیروت: دارالمعرفة، ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
* ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
* ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
* ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
* ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
* ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، تحقیق علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، تحقیق علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، تحقیق محمد حمیداللّه، قونیه، بی‌نا، ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
* ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، تحقیق محمد حمیداللّه، قونیه، بی‌نا، ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
* ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱۴/۱۹۹۱.
* ابن اعثم کوفی، محمد بن علی، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
* ابن بابویه، علل الشرایع، چاپ افست قم، بی‌تا.
* ابن بابویه، علل الشرایع، چاپ افست قم، بی‌تا.
* ابن حبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشت‌تر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
* ابن حبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشت‌تر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، كتاب‌الاغانى، قاهره، بی‌نا، ۱۳۸۳ق، چاپ افست بيروت [بى‌تا].
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، كتاب‌الاغانى، قاهره، بی‌نا، ۱۳۸۳ق، چاپ افست بيروت [بى‌تا].
* ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابی زرعة الدمشقی، چاپ شکراللّه قوجانی، دمشق، بی‌تا.
* ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابی زرعة الدمشقی، چاپ شکراللّه قوجانی، دمشق، بی‌تا.
* ابویوسف، کتاب الخراج، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
* ابویوسف، کتاب الخراج، بیروت، بی‌نا، ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
* محمدبن عبدالله ازدی، تاریخ فتوح الشام، چاپ عبدالمنعم عبدالله عامر، قاهره ۱۹۷۰.
* محمدبن عبدالله ازدی، تاریخ فتوح الشام، چاپ عبدالمنعم عبدالله عامر، قاهره ۱۹۷۰.
* ازرقی، محمدبن عبدالله، أخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت، دار الأندلس للنشر، بی‌تا.
* ازرقی، محمدبن عبدالله، أخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت، دار الأندلس للنشر، بی‌تا.
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
* بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ الکبیر، تحقیق شیخ محمود محمد خلیل، حیدرآباد-دکن، دائرة المعارف العثمانية، بی‌تا.
* بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ الکبیر، تحقیق شیخ محمود محمد خلیل، حیدرآباد-دکن، دائرة المعارف العثمانية، بی‌تا.
* یعقوب بن سفیان بسوی، کتاب المعرفة والتاریخ، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد ۱۳۹۴ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶.
* یعقوب بن سفیان بسوی، کتاب المعرفة والتاریخ، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد ۱۳۹۴ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶.
* احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰؛
* بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الاشراف، تحقیق محمود فردوسعظم، دمشق، بی‌نا، ۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰.
* همو، کتاب فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
* بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت، ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
* زهیر صادق رضا خالدی، بنوخالد فی العراق و الوطن العربی، بغداد ۱۹۸۸.
* زهیر صادق رضا خالدی، بنوخالد فی العراق و الوطن العربی، بغداد ۱۹۸۸.
* خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
* خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:
* صفدی، خليل‌بن ايبك، كتاب‌الوافى بالوفيات، ويسبادن ۱۹۶۲ـ۲۰۰۹.
* صفدی، خليل‌بن ايبك، كتاب‌الوافى بالوفيات، ويسبادن ۱۹۶۲ـ۲۰۰۹.
* طبری، محمدبن جرير، تاريخ‌الطبرى: تاريخ‌الامم والملوك، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار التراث، ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷.
* طبری، محمدبن جرير، تاريخ‌الطبرى: تاريخ‌الامم والملوك، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار التراث، ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷.
* عباس محمود عقاد، عبقریة خالد، قاهره ۲۰۰۵.
* عقاد، عباس محمود، عبقریة خالد، قاهره، بی‌نا، ۲۰۰۵م.
* قدامةبن جعفر، الخراج و صناعةالکتابة، چاپ محمدحسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱.
* قدامةبن جعفر، الخراج و صناعةالکتابة، چاپ محمدحسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱.
* محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشی، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقربن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.
* محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشی، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقربن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
* محمدبن عمر واقدی، کتاب الردة، روایة احمدبن محمدبن اعثم کوفی، چاپ یحیی جبوری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
* محمدبن عمر واقدی، کتاب الردة، روایة احمدبن محمدبن اعثم کوفی، چاپ یحیی جبوری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
* همو، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
* همو، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
* طه هاشمی، «خالدبن الولید فی العراق»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۳،ش ۱ (۱۳۷۳)،ش ۲ (۱۳۷۴)، ج ۴،ش ۱ (۱۳۷۵).
* هاشمی، طه، «خالدبن الولید فی العراق»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۳، شماره ۱ (۱۳۷۳)، شماره ۲ (۱۳۷۴)، ج ۴، شماره ۱ (۱۳۷۵).
* همو، «سفر خالدبن الولید من العراق الی الشام»، مجلةالمجمع العلمی العربی، ج ۲۷،ش ۳ (شوال ۱۳۷۱)،ش ۴ (محرّم ۱۳۷۲)، ج ۲۸،ش ۱ (ربیع الآخر ۱۳۷۲)،ش ۲ (رجب ۱۳۷۲).
* همو، «سفر خالدبن الولید من العراق الی الشام»، مجلةالمجمع العلمی العربی، ج ۲۷،ش ۳ (شوال ۱۳۷۱)،ش ۴ (محرّم ۱۳۷۲)، ج ۲۸،ش ۱ (ربیع الآخر ۱۳۷۲)،ش ۲ (رجب ۱۳۷۲).
* همو، «معرکة اجنادین»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۲،ش ۲ (۱۳۷۱).
* همو، «معرکة اجنادین»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۲،ش ۲ (۱۳۷۱).
* علی بن ابی بکر هروی، کتاب الاشارات الی معرفة الزیارات، چاپ ژانین سوردل ـ تومین، دمشق ۱۹۵۳.
* علی بن ابی بکر هروی، کتاب الاشارات الی معرفة الزیارات، چاپ ژانین سوردل ـ تومین، دمشق ۱۹۵۳.
* محمدحسین هیکل، الصدیق ابوبکر، (قاهره) ۱۳۶۲.
* هیکل، محمدحسین، الصدیق ابوبکر، قاهره، بی‌نا، ۱۳۶۲ق.
* یعقوبی، احمدبن‌اسحاق، تاريخ اليعقوبى، بيروت، دارصادر، [بى‌تا.]، چاپ افست قم [بى‌تا.].
* یعقوبی، احمدبن‌اسحاق، تاريخ اليعقوبى، بيروت، دارصادر، [بى‌تا.]، چاپ افست قم [بى‌تا.].
{{پایان}}
{{پایان}}
کاربر ناشناس