پرش به محتوا

اسرار الشهادة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:اکسیر-العبادات.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:اکسیر-العبادات.jpg|بندانگشتی]]
'''اكسیر العبادات فی اسرار الشهادات''' مشهور به اسرار الشهاده کتابی است در موضوع [[امام حسین (ع)]] و [[عاشورا]] که توسط [[فاضل دربندی|فاضل دربندی]] (م ۱۲۸۵ یا ۱۲۸۶ ق) نوشته شده است.
'''اكسیر العبادات فی اسرار الشهادات''' مشهور به '''اسرار الشهاده''' کتابی است در موضوع [[امام حسین (ع)]] و [[عاشورا]] که توسط [[فاضل دربندی|فاضل دربندی]] (م ۱۲۸۵ یا ۱۲۸۶ ق) نوشته شده است.


نویسنده در این اثر به تفصیل، [[واقعه عاشورا|حادثه عاشورا]] را شرح داده است. وی آفرینش جهان را برای عزای حسین (ع) دانسته است. بر اساس مبنای وی در زمینه سیره نگاری، می توان از کتاب‌هایی که مشتمل بر اخبار مظنون الکذب هستند نقل کرد. در این کتاب مدعی شده است آمار لشکر [[عمر سعد]] مبنی بر ۱۶۰۰۰۰۰ نفر، ساعات روز عاشورا ۷۲ ساعت، و گرمای هوای آن روز را ۷۰ درجه بالا‌تر از حالت طبیعی بوده است. وی را از موسسان [[قمه زنی]] در عزاداری عاشورا نامیده اند. این کتاب به زبان عربی نوشته شده، اما نویسنده قسمت‌های پایانی آن را در دوره ناصرالدین شاه به فارسی ترجمه کرده، که به آن «سعادات ناصری» گفته می‌‏شد. در سال های اخیر این کتاب از سوی انتشارات طوبای محبت به فارسی منتشر شده است. برخی از علما از جمله [[محدث نوری|محدث نوری]]، [[آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانی]]، [[محسن امین|سیدمحسن امین]] و [[مرتضی مطهری]] این کتاب را دارای ایرادات فراوان می دانند.<ref>محسن رنجبر، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۶.</ref>
نویسنده در این اثر به تفصیل، [[واقعه عاشورا|حادثه عاشورا]] را شرح داده است. وی آفرینش جهان را برای عزای حسین (ع) دانسته است. بر اساس مبنای وی در زمینه سیره نگاری، می‌توان از کتاب‌هایی که مشتمل بر اخبار مظنون الکذب هستند نقل کرد. در این کتاب مدعی شده است آمار لشکر [[عمر سعد]] مبنی بر ۱۶۰۰۰۰۰ نفر، ساعات روز عاشورا ۷۲ ساعت، و گرمای هوای آن روز را ۷۰ درجه بالا‌تر از حالت طبیعی بوده است. وی را از مؤسسان [[قمه زنی]] در [[عزاداری امام حسین|عزاداری عاشورا]] نامیده‌اند. این کتاب به زبان عربی نوشته شده، اما نویسنده قسمت‌های پایانی آن را در دوره [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] به فارسی ترجمه کرده، که به آن «سعادات ناصری» گفته می‌‏شد. در سال‌های اخیر این کتاب از سوی انتشارات طوبای محبت به فارسی منتشر شده است. برخی از علما از جمله [[محدث نوری|محدث نوری]]، [[آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانی]]، [[محسن امین|سیدمحسن امین]] و [[مرتضی مطهری]] این کتاب را دارای ایرادات فراوان می‌دانند.<ref>محسن رنجبر، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۶.</ref>


==نویسنده==
==نویسنده==
{{اصلی|آقا دربندی}}
{{اصلی|آقا دربندی}}
آخوند ملا آقا بن‎ عابد بن رمضان علی ‎بن زاهد شروانی، معروف به آقا دربندی و نیز فاضل دربندی حایری (متوفی۱۲۸۶ق) واعظ [[شیعی]] [[امامی]] است. وی در [[حوزه علمیه نجف]]، [[فقه]] را نزد شیخ‎ علی فرزند شیخ‎ [[جعفر کاشف ‎الغطاء]] و [[اصول فقه]] را در [[کربلا]] نزد [[شریف ‎العلمای مازندرانی]] خوانده سپس در [[تهران]] اقامت گزید. اسرارالشهادات یکی از آثار اوست. درباره او می گویند: در اخلاص و دوستی نسبت به [[اهل بیت(ع)]] و به ‎ویژه نسبت به [[امام‎ حسین(ع)]] شهرت بسیاری داشت، چنانکه در ایام عاشورای حسینی بر بالای [[منبر]]، [[عمامه]] بر زمین می ‎زد و گریبان می‎ درید و از شدت اندوه از هوش می‎رفت. او در روز دهم محرم، لباس خود را می‎کند و لُنگی بر خود می‎بست و خاک بر سر می‎ریخت و گِل بر بدن می‎مالید و بدین هیأت بر منبر می‎رفت. وی را از موسسین [[قمه زنی]] شمرده اند. مهدی بامداد در این باره نگاشته است: «او است كه [[تیغ زدن]] را بر سر جائز دانست و خود نیز عمل می ‏كرده است و از این تاریخ است كه برخی مردم به تبعیت وی در ایام [[عاشورا]] به این عمل دست زده‏ اند».<ref>محسن رنجبر، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۶.</ref>
آخوند ملا آقا بن‎ عابد بن رمضان علی ‎بن زاهد شروانی، معروف به آقا دربندی و نیز فاضل دربندی حایری (متوفی۱۲۸۶ق) واعظ [[شیعی]] [[امامی]] است. وی در [[حوزه علمیه نجف]]، [[فقه]] را نزد شیخ‎ علی فرزند شیخ‎ [[جعفر کاشف ‎الغطاء]] و [[اصول فقه]] را در [[کربلا]] نزد [[شریف ‎العلمای مازندرانی]] خوانده سپس در [[تهران]] اقامت گزید. اسرارالشهادات یکی از آثار اوست. درباره او می‌گویند: در اخلاص و دوستی نسبت به [[اهل بیت(ع)]] و به ‎ویژه نسبت به [[امام‎ حسین(ع)]] شهرت بسیاری داشت، چنانکه در ایام عاشورای حسینی بر بالای [[منبر]]، [[عمامه]] بر زمین می‌‎زد و گریبان می‎ درید و از شدت اندوه از هوش می‎رفت. او در روز دهم محرم، لباس خود را می‎کند و لُنگی بر خود می‎بست و خاک بر سر می‎ریخت و گِل بر بدن می‎مالید و بدین هیأت بر منبر می‎رفت. وی را از موسسین [[قمه زنی]] شمرده اند. مهدی بامداد در این باره نگاشته است: «او است كه [[تیغ زدن]] را بر سر جائز دانست و خود نیز عمل می‌‏كرده است و از این تاریخ است كه برخی مردم به تبعیت وی در ایام [[عاشورا]] به این عمل دست زده‏ اند».<ref>محسن رنجبر، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۶.</ref>


==مقدمه کتاب==
==مقدمه کتاب==
خط ۲۱: خط ۲۱:
نویسنده در این کتال به تفصیل، حادثه عاشورا را شرح داده است. او این اثر را در ۴۴ مجلس و دوازده مقدمه و یک خاتمه (که خاتمه نیز سه مجلس دارد) نگاشته است. مدت نگارش این اثر، هیجده ماه و تاریخ پایان نگارش آن، روز جمعه، پانزدهم ذی‏قعده سال ۱۲۷۲ق بوده است.<ref>محسن رنجبر، مجله تاریخ در آیینه پژوهش،سال چهارم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۶.</ref> وی با جمع اخبار قوی و ضعیف، قصد حل اختلاف و تحلیل آن‌ها را داشت. بر اساس مبنای وی از کتاب‌هایی که مشتمل بر اخبار مظنون الکذب بودند نیز می‌توان نقل کرد. مبنای او این بود که نشانه‌های کذب هر چند به درجه ظنّ برسد، مانع نقل نیست و نقل چنین اخباری در بیان سیره و تاریخ، بی‌اشکال است.<ref>محمّد محمّدی ری شهری، فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء (ع)، بنقل از [http://ketaab.iec-md.org/IMAM_HOSSEIN/farhangnaameh_marsieh_aza_reyshahri_04.html سایت مرکز تعلیمات واشنگتن].</ref>
نویسنده در این کتال به تفصیل، حادثه عاشورا را شرح داده است. او این اثر را در ۴۴ مجلس و دوازده مقدمه و یک خاتمه (که خاتمه نیز سه مجلس دارد) نگاشته است. مدت نگارش این اثر، هیجده ماه و تاریخ پایان نگارش آن، روز جمعه، پانزدهم ذی‏قعده سال ۱۲۷۲ق بوده است.<ref>محسن رنجبر، مجله تاریخ در آیینه پژوهش،سال چهارم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۶.</ref> وی با جمع اخبار قوی و ضعیف، قصد حل اختلاف و تحلیل آن‌ها را داشت. بر اساس مبنای وی از کتاب‌هایی که مشتمل بر اخبار مظنون الکذب بودند نیز می‌توان نقل کرد. مبنای او این بود که نشانه‌های کذب هر چند به درجه ظنّ برسد، مانع نقل نیست و نقل چنین اخباری در بیان سیره و تاریخ، بی‌اشکال است.<ref>محمّد محمّدی ری شهری، فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء (ع)، بنقل از [http://ketaab.iec-md.org/IMAM_HOSSEIN/farhangnaameh_marsieh_aza_reyshahri_04.html سایت مرکز تعلیمات واشنگتن].</ref>


===ویژگی ها===
===ویژگی‌ها===
*تحلیلی بودن: نویسنده تنها به تدوین اخبار و توصیف وقایع نپرداخته است، بلکه به سبب آشنایی وی با حکمت و معقولات و داشتن ذهنی خلاق و نقاد، به تحلیل گزارش‏‌ها و کیفیت جمع بین اخبار معارض، پرداخته است.
*تحلیلی بودن: نویسنده تنها به تدوین اخبار و توصیف وقایع نپرداخته است، بلکه به سبب آشنایی وی با حکمت و معقولات و داشتن ذهنی خلاق و نقاد، به تحلیل گزارش‏‌ها و کیفیت جمع بین اخبار معارض، پرداخته است.
*استدلال سازی برای وقایع: نویسنده در این اثر، برخی از مسائل اختلافی را آورده و برای صحت آن‌ها استدلال کرده است.
*استدلال سازی برای وقایع: نویسنده در این اثر، برخی از مسائل اختلافی را آورده و برای صحت آن‌ها استدلال کرده است.
خط ۲۸: خط ۲۸:
==برخی از ادعاها==
==برخی از ادعاها==
* کیفیت خروج [[امام حسین (ع)]] به همراه خاندانش از [[مدینه]] با چهل محمل حریر و دیباج، همانند حاکمان و پادشاهان.
* کیفیت خروج [[امام حسین (ع)]] به همراه خاندانش از [[مدینه]] با چهل محمل حریر و دیباج، همانند حاکمان و پادشاهان.
*گزارش آمار لشکر [[عمر سعد]] مبنی بر ۱۶۰۰۰۰۰ نفر و در جای دیگر، ۴۶۰ هزار نفر و کشته شدن ۳۳۰ هزار از آنان به دست امام ‏حسین (ع) و ۲۵هزار نفر به دست [[حضرت عباس]] (به جز مجروحان) و ۲۵ هزار نفر به دست دیگر [[بنی ‏هاشم]] و جان سالم بدر بردن تنها ۸۰ هزار نفر از آنان وی در جای دیگر، تعداد کشته‏ های دشمن را به دست امام حسین (ع)، به چهارصد هزار نفر و تعداد سپاه را به پانصد هزار نفر رسانده است.
*گزارش آمار لشکر [[عمر سعد]] مبنی بر ۱۶۰۰۰۰۰ نفر و در جای دیگر، ۴۶۰ هزار نفر و کشته شدن ۳۳۰ هزار از آنان به دست امام ‏حسین (ع) و ۲۵هزار نفر به دست [[حضرت عباس]] (به جز مجروحان) و ۲۵ هزار نفر به دست دیگر [[بنی ‏هاشم]] و جان سالم بدر بردن تنها ۸۰ هزار نفر از آنان وی در جای دیگر، تعداد کشته‏‌های دشمن را به دست امام حسین (ع)، به چهارصد هزار نفر و تعداد سپاه را به پانصد هزار نفر رسانده است.
*امتناع حضرت عباس از این‏که امام حسین (ّع) او را به خیمه ‏گاه ببرد، چرا که به [[سکینه]] دختر امام (ع)، وعده آوردن آب داده، اما نتوانسته است به آن عمل کند.
*امتناع حضرت عباس از این‏که امام حسین (ّع) او را به خیمه ‏گاه ببرد، چرا که به [[سکینه]] دختر امام (ع)، وعده آوردن آب داده، اما نتوانسته است به آن عمل کند.
*افسانه ساربان امام (ع).
*افسانه ساربان امام (ع).
خط ۴۰: خط ۴۰:
[[محدث نوری|محدث نوری]] (۱۲۵۴ـ۱۳۲۰ق) معاصر با نویسنده این کتاب بوده است، در این باره می‌گوید:
[[محدث نوری|محدث نوری]] (۱۲۵۴ـ۱۳۲۰ق) معاصر با نویسنده این کتاب بوده است، در این باره می‌گوید:


«به خاطر دارم در ایام مجاورت [[کربلای معلی|کربلای معلی]] و استفاده از علامه عصر خود [[عبدالحسین تهرانی|شیخ عبدالحسین تهرانی]] که در تبحر و فضل و اتقان، عدیل نداشت، سید عرب روضه خوانی از [[حله]] آمد ـ و پدرش از معاریف این طایفه بود ـ و اجزای کهنه ای از میراث پدر داشت، خدمت شیخ استاد آورد و غرضش استعلام اعتبار و عدم اعتبار آن بود. و آن اجزاء را اول و آخر نبود و در حاشیه آن نوشته بود که این از مؤلفات فلان است و یکی از علمای [[جبل عامل]] از تلامذه محقق [[صاحب معالم]] را اسم برده بود. چون در کتاب های تراجم حالش مذکور بود، مراجعه نمود اصلاً در مؤلفاتش اسمی از مقتل نبرده بودند. و چون در خود اجزاء، مطالعه کردند، معلوم شد که از کثرت اشتمال آن بر اکاذیب واضحه و اخبار واهیه، احتمال نمی رود که از مؤلفات عالمی باشد.»
«به خاطر دارم در ایام مجاورت [[کربلای معلی|کربلای معلی]] و استفاده از علامه عصر خود [[عبدالحسین تهرانی|شیخ عبدالحسین تهرانی]] که در تبحر و فضل و اتقان، عدیل نداشت، سید عرب روضه خوانی از [[حله]] آمد ـ و پدرش از معاریف این طایفه بود ـ و اجزای کهنه ای از میراث پدر داشت، خدمت شیخ استاد آورد و غرضش استعلام اعتبار و عدم اعتبار آن بود. و آن اجزاء را اول و آخر نبود و در حاشیه آن نوشته بود که این از مؤلفات فلان است و یکی از علمای [[جبل عامل]] از تلامذه محقق [[صاحب معالم]] را اسم برده بود. چون در کتاب‌های تراجم حالش مذکور بود، مراجعه نمود اصلاً در مؤلفاتش اسمی از مقتل نبرده بودند. و چون در خود اجزاء، مطالعه کردند، معلوم شد که از کثرت اشتمال آن بر اکاذیب واضحه و اخبار واهیه، احتمال نمی رود که از مؤلفات عالمی باشد.»


«پس آن سید را که آن اجزای کهنه را در دست داشت، از نشر آن و نقل از آن، نهی فرمود ولکن بعد از چند روزی به مناسبتی مرحوم فاضل دربندی آقاخوند ملاآقا مطلع شد و آن را از آن سید گرفت و چون مشغول تألیف کتاب (اسرارالشهاده) بود، روایات آن اجزا را به صورت پراکنده در جای جای کتابش درج کرد و بر عدد اخبار واهیه و مجعوله بی شمار آن افزود و برای مخالفین شیعه، ابواب طعن و سخریه و استهزا باز نمود، و همتش او را به آنجا کشانید که عدد لشکر کوفیان را به ششصد هزار سواره و دو کرور پیاده رسانید! و برای جماعت روضه خوانان می‌دانی وسیع مهیا نمود که هرچه کمیت نظر را در آن بتازند، به آخر نرسانند و در بالای منابر با ‌‌نهایت قوت قلب، مستند ذکر کنند که فاضل دربندی چنین فرموده». «این کتاب در نزد علمای فن و نقادان احادیث و اخبار مربوط به سیره امامان معصوم (ع) بی وقع و بی اعتبار است و اعتماد بر آن کاشف از خرابی کار ناقل و قلت بصیرت او در امور است».<ref>حاجی نوری، لولو و مرجان، لنقل از محمد آلاندوزلی، آیینه پژوهش، ۱۳۸۱ ،شماره ۷۷ و ۷۸.</ref>
«پس آن سید را که آن اجزای کهنه را در دست داشت، از نشر آن و نقل از آن، نهی فرمود ولکن بعد از چند روزی به مناسبتی مرحوم فاضل دربندی آقاخوند ملاآقا مطلع شد و آن را از آن سید گرفت و چون مشغول تألیف کتاب (اسرارالشهاده) بود، روایات آن اجزا را به صورت پراکنده در جای جای کتابش درج کرد و بر عدد اخبار واهیه و مجعوله بی شمار آن افزود و برای مخالفین شیعه، ابواب طعن و سخریه و استهزا باز نمود، و همتش او را به آنجا کشانید که عدد لشکر کوفیان را به ششصد هزار سواره و دو کرور پیاده رسانید! و برای جماعت روضه خوانان می‌دانی وسیع مهیا نمود که هرچه کمیت نظر را در آن بتازند، به آخر نرسانند و در بالای منابر با ‌‌نهایت قوت قلب، مستند ذکر کنند که فاضل دربندی چنین فرموده». «این کتاب در نزد علمای فن و نقادان احادیث و اخبار مربوط به سیره امامان معصوم (ع) بی وقع و بی اعتبار است و اعتماد بر آن کاشف از خرابی کار ناقل و قلت بصیرت او در امور است».<ref>حاجی نوری، لولو و مرجان، لنقل از محمد آلاندوزلی، آیینه پژوهش، ۱۳۸۱ ،شماره ۷۷ و ۷۸.</ref>


[[آقا بزرگ تهرانی]] در ذیل این کتاب می نویسد: «از شدت خلوص و صفای نفسی که داشت، در این کتاب اموری را نقل کرده که در کتاب های معتبر یافت نمی شود و او آن‌ها را فقط از مجموعه های مجهول گرفته است با اتکا به قاعده تسامح در ادله سنن این کار را کرده است، غافل از اینکه به مجرد یافتن در ورق پاره ای یا به خط مجهولی، رسیدن روایت صدق نمی کند».<ref>آقابزرگ تهرانی, الذریعه الی تصانیف الشیعه، بنقل از محمد آلاندوزلی، آیینه پژوهش، ۱۳۸۱ ،شماره ۷۷ و ۷۸.</ref>
[[آقا بزرگ تهرانی]] در ذیل این کتاب می‌نویسد: «از شدت خلوص و صفای نفسی که داشت، در این کتاب اموری را نقل کرده که در کتاب‌های معتبر یافت نمی شود و او آن‌ها را فقط از مجموعه‌های مجهول گرفته است با اتکا به قاعده تسامح در ادله سنن این کار را کرده است، غافل از اینکه به مجرد یافتن در ورق پاره ای یا به خط مجهولی، رسیدن روایت صدق نمی کند».<ref>آقابزرگ تهرانی, الذریعه الی تصانیف الشیعه، بنقل از محمد آلاندوزلی، آیینه پژوهش، ۱۳۸۱ ،شماره ۷۷ و ۷۸.</ref>


[[شهید]] [[مرتضی مطهری]] می‌گوید: «در شصت ـ هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقای دربندی پیدا شد. تمام حرف‌های روضه الشهدا را به اضافه چیزهای دیگری پیدا کرد و همه را یکجا جمع کرد و کتابی نوشت به نام اسرار الشهاده، واقعاً مطالب این کتاب انسان را وادار می‌‏‌کند که به اسلام بگرید.»<ref>مرتضی مطهری، حماسه حسینی، بنقل از محمد صحتی سرورودی، [http://www.iqna.ir/fa/News/1314029 خبرگزاری ایکنا].</ref>
[[شهید]] [[مرتضی مطهری]] می‌گوید: «در شصت ـ هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقای دربندی پیدا شد. تمام حرف‌های روضه الشهدا را به اضافه چیزهای دیگری پیدا کرد و همه را یکجا جمع کرد و کتابی نوشت به نام اسرار الشهاده، واقعاً مطالب این کتاب انسان را وادار می‌‏‌کند که به اسلام بگرید.»<ref>مرتضی مطهری، حماسه حسینی، بنقل از محمد صحتی سرورودی، [http://www.iqna.ir/fa/News/1314029 خبرگزاری ایکنا].</ref>
کاربر ناشناس