کاربر ناشناس
اسرار الشهادة (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Rezataran بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
«انّ الله عزوجل خلق هذه الخیمة المرتفعة والسقف المحفوظای السموات المرفوعة والارضین المدحوة دارالأحزان وبیت الأشجان لأجل [سید] شباب الجنان وبعبارة اخری دارالتعزیة الحسینیة قبل أن یولد وبعد أن یولد الی یوم القیامة ثم إن کلّ ما تری من خلق الرحمن فقد خلقه أهلاً وأسباباً وأموراً متعلقة باقامة العزاء فی هذه الدار الحسینیة المبنیة من خیمة محفوظة وبسیطة مبسوطة ولعمری ایها الموّالون انّ هذا المطلب الأنیق الدقیق کان من مرکوزات قلبی ولکن جرأتی وجسارتی کانت قاصرة فی اظهارها.» <ref>فاضل دربندی، اسرار الشهاده، ص ۵. بنقل از محمد صحتی سرورودی، [http://www.iqna.ir/fa/News/1314029 خبرگزاری ایکنا].</ref> | «انّ الله عزوجل خلق هذه الخیمة المرتفعة والسقف المحفوظای السموات المرفوعة والارضین المدحوة دارالأحزان وبیت الأشجان لأجل [سید] شباب الجنان وبعبارة اخری دارالتعزیة الحسینیة قبل أن یولد وبعد أن یولد الی یوم القیامة ثم إن کلّ ما تری من خلق الرحمن فقد خلقه أهلاً وأسباباً وأموراً متعلقة باقامة العزاء فی هذه الدار الحسینیة المبنیة من خیمة محفوظة وبسیطة مبسوطة ولعمری ایها الموّالون انّ هذا المطلب الأنیق الدقیق کان من مرکوزات قلبی ولکن جرأتی وجسارتی کانت قاصرة فی اظهارها.» <ref>فاضل دربندی، اسرار الشهاده، ص ۵. بنقل از محمد صحتی سرورودی، [http://www.iqna.ir/fa/News/1314029 خبرگزاری ایکنا].</ref> | ||
«خدای عزیز و جلیل این | «خدای عزیز و جلیل این خیمه بلند و سقف محفوظ، یعنی آسمانهای فراداشته شده و زمینهای گسترده را برای سرور جوانان جنّت، سرای اندوه و خانه غصّه، آفریده است به عبارت دیگر پیش از آنکه ایشان متولّد گردد و حتّی پس از تولّدش تا روز قیامت، این جهان را سرای عزاداری حسین قرار داده است. و از مخلوقات خدای مهربان هر چه را که ببینی همگی شایسته و اسباب و اموری هستند که متعلّق به برپا کردنِ عزاداری در این دنیای حسینی میباشند که در زمین و زمان برقرار و گسترده شدهاند. | ||
ای شیفتگان و دوستدارانِ امام حسین! به جانم سوگند این مطلب شایسته و دقیقی را که گفتم از عقایدی بود که در دلم جای گرفته بود، ولی جرأت و جسارتم از آشکار کردن آن و گفتنش ناتوان بود». | ای شیفتگان و دوستدارانِ امام حسین! به جانم سوگند این مطلب شایسته و دقیقی را که گفتم از عقایدی بود که در دلم جای گرفته بود، ولی جرأت و جسارتم از آشکار کردن آن و گفتنش ناتوان بود». | ||