پرش به محتوا

عبدالحسین تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
==علت شهرت به شیخ العراقین==
==علت شهرت به شیخ العراقین==


نفوذ کلمه و جایگاه والای علمی  و شهرت به خدمات متنوع اجتماعی و دینی و ارتباط نزدیک با حاکمان معاصر خویش در دوکشور ایران و عراق؛ وی را مشهور به شیخ العراقین کرده بود، زیرا در قدیم ایران را به عنوان عراق عجم و عراق را نیز عراق عرب می دانستند و البته در تعیین دقیق محدوده این دو عراق گزارش ها متفاوت است.<ref>[http://ayatollah-tehrani.rozblog.com/post/28 «علت شهرت شیخ عبدالحسین تهرانی به شیخ العراقین»]، پایگاه معرفی شیخ عبدالحسین تهرانی؛ [https://jelveyeloqman.blog.ir/1396/12/08 «سیری درزنگینامه عالم واقف شیخ عبدالحسین تهرانی»]، وبلاگ جلوه ولایت.</ref>
نفوذ کلمه و جایگاه والای علمی  و شهرت به خدمات متنوع اجتماعی و دینی و ارتباط نزدیک با حاکمان معاصر خویش در دوکشور ایران و عراق؛ وی را مشهور به شیخ العراقین کرده بود، زیرا در قدیم ایران را به عنوان عراق عجم و عراق را نیز عراق عرب می دانستند و البته در تعیین دقیق محدوده این دو عراق گزارش ها متفاوت است.<ref>[http://ayatollah-tehrani.rozblog.com/post/28 «علت شهرت شیخ عبدالحسین تهرانی به شیخ العراقین»]، پایگاه معرفی شیخ عبدالحسین تهرانی؛ [https://jelveyeloqman.blog.ir/1396/12/08 «سیری در زندگینامه عالم واقف شیخ عبدالحسین تهرانی»]، وبلاگ جلوه ولایت.</ref>


==موقعیت علمی و تألیفات==
==موقعیت علمی و تألیفات==
شیخ العراقین پس از عزیمت به [[عراق]] تحصیلات حوزوی خود را در [[نجف]] سپری کرد. او در دروس اساتیدی چون حسن کاشف الغطاء ( فرزند [[جعفر کاشف الغطاء]])، مشکور بن محمد بن صقر حولاوی (درگذشت [[سال ۱۲۷۳ هجری قمری|۱۲۷۳ق]])، عیسی بن حسین، (معروف به زاهد)، و [[محمدحسن نجفی]] حاضر شد. وی یکی از چهار شاگرد [[صاحب جواهر]] است که خود بر [[اجتهاد]] آنان تصریح کرده است. شیخ العراقین پس از کسب [[اجتهاد]] به [[تهران]] بازگشت.<ref> جعفر سبحانی، موسوعة الرجالية، ج ۱۳، ص ۳۲۶ و ۳۲۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/71735/7/438 سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص ۴۳۸ و ۴۳۹.]</ref> برخی از نویسندگان کتب تراجم او را مرجع دینی تهران در دوره [[ناصرالدین شاه قاجار]] معرفی کرده ‎اند.<ref>محمدحسین حسینی‌ جلالی، فهرس الترات، ج۲، ص ۱۶۷. </ref> در کربلا حوزه درس داشته و [[محمدهادی تهرانی]]  نیز از شاگردانش بوده است.{{مدرک}}
شیخ العراقین پس از عزیمت به [[عراق]] تحصیلات حوزوی خود را در [[نجف]] سپری کرد. او در دروس اساتیدی چون حسن کاشف الغطاء ( فرزند [[جعفر کاشف الغطاء]])، مشکور بن محمد بن صقر حولاوی (درگذشت [[سال ۱۲۷۳ هجری قمری|۱۲۷۳ق]])، عیسی بن حسین، (معروف به زاهد)، و [[محمدحسن نجفی]] حاضر شد. وی یکی از چهار شاگرد [[صاحب جواهر]] است که خود بر [[اجتهاد]] آنان تصریح کرده است. شیخ العراقین پس از کسب [[اجتهاد]] به [[تهران]] بازگشت.<ref>سبحانی، موسوعة الرجالية، ج ۱۳، ص ۳۲۶ و ۳۲۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/71735/7/438 امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص ۴۳۸ و ۴۳۹.]</ref> برخی از نویسندگان کتب تراجم او را مرجع دینی تهران در دوره [[ناصرالدین شاه قاجار]] معرفی کرده ‎اند.<ref>حسینی‌ جلالی، فهرس الترات، ج۲، ص ۱۶۷. </ref> در کربلا حوزه درس داشته و [[محمدهادی تهرانی]]  نیز از شاگردانش بوده است.{{مدرک}}


==فعالیت‎‌های اجتماعی و فرهنگی==
==فعالیت‎‌های اجتماعی و فرهنگی==
شیخ العراقین پس از بازگشت به [[ایران]] علاوه بر زعامت دینی، در عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز حاضر شد. وی تعاملاتی با [[امیرکبیر]] و دولت وقت [[ناصرالدین شاه]] داشت و با اعتقاد به اینکه «هرگاه مدار دولت و مملکت‌داری از روی شریعت مطهره باشد... هیچ فتنه و فساد بر نیاید» برای اجرای صحیح احکام و قوانین اسلامی تلاش نمود.<ref>عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیر کبیر، ص ۳۷۴-۳۷۳.</ref>
شیخ العراقین پس از بازگشت به [[ایران]] علاوه بر زعامت دینی، در عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز حاضر شد. وی تعاملاتی با [[امیرکبیر]] و دولت وقت [[ناصرالدین شاه]] داشت و با اعتقاد به اینکه «هرگاه مدار دولت و مملکت‌داری از روی شریعت مطهره باشد... هیچ فتنه و فساد بر نیاید» برای اجرای صحیح احکام و قوانین اسلامی تلاش نمود.<ref>اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیر کبیر، ص ۳۷۴-۳۷۳.</ref>


===قضاوت===
===قضاوت===
طبق برخی گزارش‌ها [[امیرکبیر]] برخی دعاوی و امور قضایی را که جنبه شرعی داشت را برای داوری به عبدالحسین تهرانی محول می‎کرد. مناسبات میان امیرکبیر و شیخ عبدالحسین تا حدی است که امیرکبیر در برخی از موضوعات دشوار و معضلات پیش آمده با او مشورت می‎کرد.<ref>سید علی آل‌ داود، نامه‌های امیر کبیر به انضمام رساله‌ نوادر الامیر، ص ۳۱۶.</ref><ref>آدمیت، امیرکبیر و ایران، ص ۳۰۸ و ۳۴۳.</ref><ref>سید علی آل داوود، اسناد و نامه‌های امیرکبیر، ص ۸۲.</ref><ref>عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیرکبیر، ص۱۶۸.</ref> برخی از گزارش‌‎ها ضمن اشاره به علاقه شدید و ارادت امیرکبیر به شیخ العراقین مدعی‌‎اند امیرکبیر شیخ العراقین را به عنوان وصی خود قرار داده است.<ref>مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۲، ص۲۴۳ و ۲۴۴؛ همان، ج۶، ص ۹۴.</ref>
طبق برخی گزارش‌ها [[امیرکبیر]] برخی دعاوی و امور قضایی را که جنبه شرعی داشت را برای داوری به عبدالحسین تهرانی محول می‎کرد. مناسبات میان امیرکبیر و شیخ عبدالحسین تا حدی است که امیرکبیر در برخی از موضوعات دشوار و معضلات پیش آمده با او مشورت می‎کرد.<ref>آل‌ داود، نامه‌های امیر کبیر به انضمام رساله‌ نوادر الامیر، ص ۳۱۶.</ref><ref>آدمیت، امیرکبیر و ایران، ص ۳۰۸ و ۳۴۳.</ref><ref>سید علی آل داوود، اسناد و نامه‌های امیرکبیر، ص ۸۲.</ref><ref>اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیرکبیر، ص۱۶۸.</ref> برخی از گزارش‌‎ها ضمن اشاره به علاقه شدید و ارادت امیرکبیر به شیخ العراقین مدعی‌‎اند امیرکبیر شیخ العراقین را به عنوان وصی خود قرار داده است.<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۲، ص۲۴۳ و ۲۴۴؛ همان، ج۶، ص ۹۴.</ref>


===ساختن مدرسه علمیه و مسجد در تهران===
===ساختن مدرسه علمیه و مسجد در تهران===
یکی از اقدامات فرهنگی شیخ عبدالحسین تهرانی ساختن [[مدرسه علمیه]] و [[مسجد]] بر اساس وصیت [[امیرکبیر]] از ثلث میراث وی بود که امروزه در [[تهران]] به مدرسه و مسجد شیخ عبدالحسین یا [[مسجد آذربایجانی‌‎ها]] معروف است.<ref>فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، ص۳۰۸.</ref><ref>عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیرکبیر، ص۱۶۸ و ۳۶۸.</ref> بر اساس برخی گزارش‌ها، محل کنونی مدرسه، زمانی محل ساخت مشروبات الکلی بود تا اینکه با وصیت امیرکبیر، چنین مرکز تبدیل به محل فراگیری علوم اسلامی شد.<ref>[http://www.khabaronline.ir/detail/350887/culture/religion خبرآنلاین، مشروب سازی که با وصیت امیرکبیر مدرسه علمیه شد.]</ref>
یکی از اقدامات فرهنگی شیخ عبدالحسین تهرانی ساختن [[مدرسه علمیه]] و [[مسجد]] بر اساس وصیت [[امیرکبیر]] از ثلث میراث وی بود که امروزه در [[تهران]] به [[مدرسه و مسجد شیخ عبدالحسین]] یا [[مسجد آذربایجانی‌‎ها]] معروف است.<ref>فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، ص۳۰۸.</ref><ref>عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیرکبیر، ص۱۶۸ و ۳۶۸.</ref> بر اساس برخی گزارش‌ها، محل کنونی مدرسه، زمانی محل ساخت مشروبات الکلی بود تا اینکه با وصیت امیرکبیر، چنین مرکز تبدیل به محل فراگیری علوم اسلامی شد.<ref>[http://www.khabaronline.ir/detail/350887/culture/religion خبرآنلاین، مشروب‌سازی که با وصیت امیرکبیر مدرسه علمیه شد.]</ref>


مدرسه و مسجد شیخ عبدالحسین در دهه ۵۰ تا ۶۰ شمسی توسط سید هادی خسروشاهی (درگذشته اواخر دهه ۶۰ شمسی) اداره می‎‌شد. به سبب روحیه مبارزاتی وی این  مدرسه و مسجد کانون انقلابیون به شمار می‎رفت.<ref>[http://revolution.pchi.ir/show.php?page=contents&id=13790 پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران و مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.]</ref>در آن دوره [[امام خمینی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] در این مسجد سخنرانی کرده‌‎اند.<ref>[http://www.khabaronline.ir/detail/350887/culture/religion خبرآنلاین، مشروب سازی که با وصیت امیرکبیر مدرسه علمیه شد.]</ref> هم اکنون متولی مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین، سید باقر خسروشاهی، فرزند سید هادی خسروشاهی، است.<ref>[http://sheikhabdolhossein.ir/index.php پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین تهرانی.]</ref><ref>[http://www.hozehtehran.com/Files/madares.php?idVeiw=308&level=4&subid=308 پایگاه مدیریت حوزه علمیه استان تهران.]</ref>
مدرسه و مسجد شیخ عبدالحسین در دهه ۵۰ تا ۶۰ شمسی توسط سید هادی خسروشاهی (درگذشته اواخر دهه ۶۰ شمسی) اداره می‎‌شد. به سبب روحیه مبارزاتی وی این  مدرسه و مسجد کانون انقلابیون به شمار می‎رفت.<ref>[http://revolution.pchi.ir/show.php?page=contents&id=13790 پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران و مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.]</ref>در آن دوره [[امام خمینی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] در این مسجد سخنرانی کرده‌‎اند.<ref>[http://www.khabaronline.ir/detail/350887/culture/religion خبرآنلاین، مشروب سازی که با وصیت امیرکبیر مدرسه علمیه شد.]</ref> هم اکنون متولی مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین، سید باقر خسروشاهی، فرزند سید هادی خسروشاهی، است.<ref>[http://sheikhabdolhossein.ir/index.php پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین تهرانی.]</ref><ref>[http://www.hozehtehran.com/Files/madares.php?idVeiw=308&level=4&subid=308 پایگاه مدیریت حوزه علمیه استان تهران.]</ref>


===بازسازی و مرمت عتبات عالیات در عراق===
===بازسازی و مرمت عتبات عالیات در عراق===
عبدالحسین تهرانی در سال [[سال ۱۲۷۴ هجری قمری|۱۲۷۴ق]] از سوی [[ناصرالدین شاه قاجار]]، نظارت بر کار بازسازی و مرمت [[عتبات عالیات|عتبات مقدسه عراق]] را برعهده گرفت. از این رو توسعه صحن‌ و تذهیب جدید گنبد [[حرم امام حسین(ع)]] و [[حرم عسکریین(ع)]] و مرمت [[حرم کاظمین]] تحت اشراف وی انجام شده است.<ref> محمد علی مدرس خیابانی تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۳۲۹.</ref><ref>ایرج افشار، چهل سال تاریخ ایران در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، ج۱، ص ۱۸۹.</ref>
عبدالحسین تهرانی در سال [[سال ۱۲۷۴ هجری قمری|۱۲۷۴ق]] از سوی [[ناصرالدین شاه قاجار]]، نظارت بر کار بازسازی و مرمت [[عتبات عالیات|عتبات مقدسه عراق]] را برعهده گرفت. از این رو توسعه صحن‌ و تذهیب جدید گنبد [[حرم امام حسین(ع)]] و [[حرم عسکریین(ع)]] و مرمت [[حرم کاظمین]] تحت اشراف وی انجام شده است.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۳۲۹.</ref><ref>افشار، چهل سال تاریخ ایران در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، ج۱، ص ۱۸۹.</ref>


===یافتن قبر مختار و ساختن مرقد وی===
===یافتن قبر مختار و ساختن مرقد وی===
{{اصلی| مختار بن ابی عبید ثقفی}}
{{اصلی| مختار بن ابی عبید ثقفی}}
[[پرونده:نقشه مقام های مسجد کوفه.jpg|450px|بندانگشتی|مرقد [[مختار]] بیرون [[مسجد کوفه]] و  نزدیک مرقد [[مسلم بن عقیل]]]]
[[پرونده:نقشه مقام های مسجد کوفه.jpg|450px|بندانگشتی|مرقد [[مختار]] بیرون [[مسجد کوفه]] و  نزدیک مرقد [[مسلم بن عقیل]]]]
در دوره‌‎ای که شیخ‎ العراقین می‌‎زیست قبر [[مختار]] مشخص نبود. وی در دوره‌‎ای که کار نظارت بر بازسازی [[عتبات عالیات]] را بر عهده داشت در اطراف [[مسجد کوفه]] به جستجوی قبر مختار پرداخت. در برخی از  گزارش‌‎ها آمده است: سیّد شریف رضا، فرزند سید بحرالعلوم به شیخ العراقین گفت: «زمانی که پدرم از کنار زاویه‌‎ی شرقی مسجد کوفه عبور می‌‎کرد، همراهان خود را به خواندن [[سوره فاتحه|سوره‎‌ی فاتحه]] برای روح مختار امر می‎‌کرد و معتقد بود همین جا (محلی که فاتحه می‎‌خواندند) محل قبر مختاراست». زمانی که شیخ العراقین این مطلب را شنید، دستور داد آن محل را حفر نمودند که به دنبال آن سنگی پیدا شد که روی آن نوشته بود: هذا قبر المختار بن عبید الثقفی».<ref>سید نعمت الله حسینی، سید الشهدا علیه السلام و یاران و خاندان وفادار او، ج۳، ص۴۳۷.</ref><ref>عباس حسینی کاشانی، سیمای کوفه از نظر مذهبی، ص۲۵۶.</ref> در دوران حاضر بنای قبر مختار در خارج محوطه‎‌ی مسجد کوفه، کنار دیوار قبله قرار گرفته است.<ref>[http://www.masjed-alkufa.net/fa/4.htm پایگاه رسمی مسجد کوفه ومزارهای وابسته به آن.]</ref>
در دوره‌‎ای که شیخ‎ العراقین می‌‎زیست قبر [[مختار]] مشخص نبود. وی در دوره‌‎ای که کار نظارت بر بازسازی [[عتبات عالیات]] را بر عهده داشت در اطراف [[مسجد کوفه]] به جستجوی قبر مختار پرداخت. در برخی از  گزارش‌‎ها آمده است: سیّد شریف رضا، فرزند سید بحرالعلوم به شیخ العراقین گفت: «زمانی که پدرم از کنار زاویه‌‎ی شرقی مسجد کوفه عبور می‌‎کرد، همراهان خود را به خواندن [[سوره فاتحه|سوره‎‌ی فاتحه]] برای روح مختار امر می‎‌کرد و معتقد بود همین جا (محلی که فاتحه می‎‌خواندند) محل قبر مختاراست». زمانی که شیخ العراقین این مطلب را شنید، دستور داد آن محل را حفر نمودند که به دنبال آن سنگی پیدا شد که روی آن نوشته بود: هذا قبر المختار بن عبید الثقفی».<ref>حسینی، سید الشهدا علیه السلام و یاران و خاندان وفادار او، ج۳، ص۴۳۷.</ref><ref>حسینی کاشانی، سیمای کوفه از نظر مذهبی، ص۲۵۶.</ref> در دوران حاضر بنای قبر مختار در خارج محوطه‎‌ی مسجد کوفه، کنار دیوار قبله قرار گرفته است.<ref>[http://www.masjed-alkufa.net/fa/4.htm پایگاه رسمی مسجد کوفه ومزارهای وابسته به آن.]</ref>


==مقابله با بابیت و بهاییت==
==مقابله با بابیت و بهاییت==
برخی گزارش‌‎های تاریخی که به فرقه [[بابیت]] و [[بهاییت]] و تحولات آن دو پرداخته نام شیخ‌العراقین به چشم می‎خورد. یکی از اقدامات او در این  زمینه ممانعت از ملاقات [[سید علی‌محمد شیرازی]]، مؤسس فرقه [[بابیه]]، و مریدانش با محمدشاه قاجار، پدر [[ناصرالدین شاه قاجار]]، بود. بر اساس برخی منابع این دیدار می‌‎توانست، فرصت مناسبی برای تقویت جایگاه باب و تبلیغ مسلک خود در [[ایران]] باشد. کنت دوگوبینو، وزیر مختار [[فرانسه]]، ضمن اشاره به این اقدام شیخ، گفته است: «حاجی شیخ عبدالحسین در دیدار با شاه، وزیر و بزرگان مملکت گفته بود: آیا در نظر دارید که به جای مذهب کنونی، مذهب جدیدی که هنوز نمی‌‎شناسید برقرار نمایید؟...».<ref>فریدون آدمیت، اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، ص۱۰۳.</ref>
برخی گزارش‌‎های تاریخی که به فرقه [[بابیت]] و [[بهاییت]] و تحولات آن دو پرداخته نام شیخ‌العراقین به چشم می‎خورد. یکی از اقدامات او در این  زمینه ممانعت از ملاقات [[سید علی‌محمد شیرازی]]، مؤسس فرقه [[بابیه]]، و مریدانش با محمدشاه قاجار، پدر [[ناصرالدین شاه قاجار]]، بود. بر اساس برخی منابع این دیدار می‌‎توانست، فرصت مناسبی برای تقویت جایگاه باب و تبلیغ مسلک خود در [[ایران]] باشد. کنت دوگوبینو، وزیر مختار [[فرانسه]]، ضمن اشاره به این اقدام شیخ، گفته است: «حاجی شیخ عبدالحسین در دیدار با شاه، وزیر و بزرگان مملکت گفته بود: آیا در نظر دارید که به جای مذهب کنونی، مذهب جدیدی که هنوز نمی‌‎شناسید برقرار نمایید؟...».<ref>آدمیت، اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، ص۱۰۳.</ref>


عبدالحسین تهرانی که در دوره تبعید [[میرزا حسینعلی نوری]]، بنیانگذار [[بهائیت]] و معروف به بهاءاللّه، در [[عراق]] در آن سامان سکونت داشت با اقدامات پیروان او نظیر سرقت اموال زائران، آشوب، قتل و غیره که غالباً با دستور بهاء صورت می‎‌گرفت،<ref>شوقی افندی، قرن بدیع، ج۲، ص۱۰۶ و ۱۰۷؛ اشراق خاوری، مائده‌ آسمانی، ج ۷، ص ۱۳۰.</ref> برخورد می‌‎کرد.<ref>خان ملک ساسانی، سیاستگران دوره‌ قاجار، ص ۳۴۴- ۳۴۵.</ref>
عبدالحسین تهرانی که در دوره تبعید [[میرزا حسینعلی نوری]]، بنیانگذار [[بهائیت]] و معروف به بهاءاللّه، در [[عراق]] در آن سامان سکونت داشت با اقدامات پیروان او نظیر سرقت اموال زائران، آشوب، قتل و غیره که غالباً با دستور بهاء صورت می‎‌گرفت،<ref>شوقی افندی، قرن بدیع، ج۲، ص۱۰۶ و ۱۰۷؛ خاوری، مائده‌ آسمانی، ج ۷، ص ۱۳۰.</ref> برخورد می‌‎کرد.<ref>خان ملک ساسانی، سیاستگران دوره‌ قاجار، ص ۳۴۴- ۳۴۵.</ref>


نام وی در منابع بهاییان به صورت متعدد آمده است. حسینعلی بهاء در لوحی که به نام شیخ عبدالحسین صادر کرده سخت به او تاخته و او را «غافل مرتاب» و عنصری «مکار» ‌خوانده است.<ref>علی اکبر فروتن، داستان‌هایی از حیات عنصری جمال اقدس الهی، ص ۱۳؛ حسینعلی نوری، کتاب بدیع، ص۱۷؛ ابوالقاسم افنان، عهد اعلی، ۵۱۴.</ref> شوقی افندی، نتیجه‌ دختری بهاء و جانشین عباس افندی، نیز در کتاب خود با عنوان لوح قرن از شیخ عبدالحسین تهرانی با عباراتی نظیر «شیخ خبیث»  و «مردود دارَین و مبغوض ثقلین» یاد کرده که حکایت از دشمنی عمیق آنان با وی بوده است.<ref>شوقی افندی، لوح قرن، ص۱۲۳. </ref>
نام وی در منابع بهاییان به صورت متعدد آمده است. حسینعلی بهاء در لوحی که به نام شیخ عبدالحسین صادر کرده سخت به او تاخته و او را «غافل مرتاب» و عنصری «مکار» ‌خوانده است.<ref>فروتن، داستان‌هایی از حیات عنصری جمال اقدس الهی، ص ۱۳؛ نوری، کتاب بدیع، ص۱۷؛ ابوالقاسم افنان، عهد اعلی، ۵۱۴.</ref> شوقی افندی، نتیجه‌ دختری بهاء و جانشین عباس افندی، نیز در کتاب خود با عنوان لوح قرن از شیخ عبدالحسین تهرانی با عباراتی نظیر «شیخ خبیث»  و «مردود دارَین و مبغوض ثقلین» یاد کرده که حکایت از دشمنی عمیق آنان با وی بوده است.<ref>شوقی افندی، لوح قرن، ص۱۲۳. </ref>


==تألیفات==
==تألیفات==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش