Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۱۲
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←یکسانسازی مصحفها) |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
====یکسانسازی مصحفها==== | ====یکسانسازی مصحفها==== | ||
{{اصلی| | {{اصلی|مصحف عثمانی}} | ||
در زمان خلافت عثمان، با وجود [[مصحف|مصحفهای]] [[صحابه]] که در بعض موارد با یکدیگر اختلاف داشته و با فتوحات اسلامی و رفتن [[قرآن]] به سرزمینهای تازه گشوده، اختلافات و مشکلات بسیاری در قرائت کلمات قرآن پیش آمد. با دستور عثمان بر مبنای صحیفههای بازمانده از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و نسخههای اختصاصی از جمله نسخه [[حفصه دختر عمر بن خطاب|حفصه]] و نسخه [[زید بن ثابت]] و با تکیه بر حفظ حافظان و شهادت شاهدان، در فاصله چهار پنج سال از ۲۴ق تا قبل از ۳۰ق، سرانجام یافت و از روی آن ۵ یا ۶ نسخه عیناً استنساخ شد. دو نسخه در [[مکه]] و [[مدینه]] نگه داشته شد و ۳ یا ۴ نسخه دیگر همراه با یک حافظ قرآن که نقش معلم و راهنمای درستخوانی را داشت، به مراکز مهم جهان اسلام یعنی [[بصره]]، [[کوفه]]، [[شام]] و [[بحرین]] ارسال شد. سپس عثمان دستور داد تمام نوشتهها و نسخههای پیشین را از میان ببرند تا ریشه نزاع و اختلاف بهکلی از میان برود.<ref>رامیار، تاریخ قرآن، ص۴۰۷-۴۳۱؛ خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۶۳۵</ref> | در زمان خلافت عثمان، با وجود [[مصحف|مصحفهای]] [[صحابه]] که در بعض موارد با یکدیگر اختلاف داشته و با فتوحات اسلامی و رفتن [[قرآن]] به سرزمینهای تازه گشوده، اختلافات و مشکلات بسیاری در قرائت کلمات قرآن پیش آمد. با دستور عثمان بر مبنای صحیفههای بازمانده از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و نسخههای اختصاصی از جمله نسخه [[حفصه دختر عمر بن خطاب|حفصه]] و نسخه [[زید بن ثابت]] و با تکیه بر حفظ حافظان و شهادت شاهدان، در فاصله چهار پنج سال از ۲۴ق تا قبل از ۳۰ق، سرانجام یافت و از روی آن ۵ یا ۶ نسخه عیناً استنساخ شد. دو نسخه در [[مکه]] و [[مدینه]] نگه داشته شد و ۳ یا ۴ نسخه دیگر همراه با یک حافظ قرآن که نقش معلم و راهنمای درستخوانی را داشت، به مراکز مهم جهان اسلام یعنی [[بصره]]، [[کوفه]]، [[شام]] و [[بحرین]] ارسال شد. سپس عثمان دستور داد تمام نوشتهها و نسخههای پیشین را از میان ببرند تا ریشه نزاع و اختلاف بهکلی از میان برود.<ref>رامیار، تاریخ قرآن، ص۴۰۷-۴۳۱؛ خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۶۳۵</ref> | ||
===تغییر در احکام=== | ===تغییر در احکام=== | ||
عثمان در برخی موارد احکام اسلام را تغییر داد. او در [[منا]] نماز را بر خلاف سنت رسول خدا(ص) تمام خواند و وقتی با اعتراض [[صحابه]] از جمله [[عبدالرحمان بن عوف]] روبهرو شد و نتوانست به آنان جوابی بدهد، گفت: «هذا رَأی رَأَیتُهُ.» | عثمان در برخی موارد احکام اسلام را تغییر داد. او در [[منا]] نماز را بر خلاف سنت رسول خدا(ص) تمام خواند و وقتی با اعتراض [[صحابه]] از جمله [[عبدالرحمان بن عوف]] روبهرو شد و نتوانست به آنان جوابی بدهد، گفت: «هذا رَأی رَأَیتُهُ.» «این رأیی است که خود بر آن شدم!»<ref>تاریخ اسلام، ج۴ ص۲۶۸</ref> به گفته [[متقی هندی]] تغییر در [[وضو]] و اختلاف در [[وضو|وضوی شیعه]] و [[اهل سنت]] نیز از زمان [[خلافت]] او آغاز شد.<ref>متقی هندی، کنزالعمال ج۹، ص۴۴۳، ح ۲۶۸۹۰</ref> او با آنکه خود در جایی میگوید [[پیامبر(ص)]] پس از شستن صورت و دستها و [[مسح]] سر، پاها را نیز مسح کرد؛<ref>ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۱۶ </ref> اما در جای دیگر وضوی پیامبر (ع) را با شستن پاها میداند.<ref> دارمی، مسند الدارمی، ج۱، ص۵۴۴ </ref> | ||
[[حضرت علی(ع)]] در این باره میفرماید | [[حضرت علی(ع)]] در این باره میفرماید:«اگر دین تابع نظر افراد بود، هرآینه کف پاها به مسح کردن سزاوارتر از روی پاها بود؛ ولی من دیدم که رسول خدا (ص) روی پاها را مسح میفرمود.»<ref>ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۲۵؛ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۹، ص۶۰۶ </ref> بر اساس روایاتی از [[اهل سنت]]، [[جبرئیل]] نیز مسح پاها را به پیامبر(ص) تعلیم داد.<ref>صنعانی، المصنف، ج۱، ص۱۹؛ ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۲۶ </ref> | ||
بر اساس روایاتی از [[اهل سنت]]، [[جبرئیل]] نیز مسح پاها را به پیامبر (ص) تعلیم داد.<ref>صنعانی، المصنف، ج۱، ص۱۹؛ ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۲۶ </ref> | |||
عایشه يكى از پيراهنهاى رسول خدا را بر دست میگرفت و سوار بر قاطری به هر که میرسید مىگفت: اين پيراهن رسول خداست؛ هنوز نپوسيده است كه عثمان سنتش را پوسانيد و به دور انداخت.<ref>مسكويه الرازى، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش٬ ج۱، ص۴۶۹.</ref> | عایشه يكى از پيراهنهاى رسول خدا را بر دست میگرفت و سوار بر قاطری به هر که میرسید مىگفت: اين پيراهن رسول خداست؛ هنوز نپوسيده است كه عثمان سنتش را پوسانيد و به دور انداخت.<ref>مسكويه الرازى، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش٬ ج۱، ص۴۶۹.</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۷۹: | ||
گفته شده است چون عثمان بر [[عمار یاسر]] خشم گرفت، عایشه مو و کفش پیامبر را برداشت و گفت: چه زود [[سنت]] پیامبرتان را ترک کردید در حالی که هنوز کفش و موی او مندرس نشده است.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۳۸.</ref> | گفته شده است چون عثمان بر [[عمار یاسر]] خشم گرفت، عایشه مو و کفش پیامبر را برداشت و گفت: چه زود [[سنت]] پیامبرتان را ترک کردید در حالی که هنوز کفش و موی او مندرس نشده است.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۳۸.</ref> | ||
در زمانی که شورشیان در مدینه بودند [[مروان بن حکم]] به نزد [[عایشه]] رفت و از او خواست تا میان خلیفه و شورشیان وساطت کند. عایشه [[حج|سفر حج]] را بهانه آورد. در نهایت عایشه نظر خود را در مورد عثمان گفت که دوست داشت او را در حالی که تکه تکه در جوال قرار داده، حمل کرده و به دریا بیندازد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۵.</ref> | در زمانی که شورشیان در مدینه بودند [[مروان بن حکم]] به نزد [[عایشه]] رفت و از او خواست تا میان خلیفه و شورشیان وساطت کند. عایشه [[حج|سفر حج]] را بهانه آورد. در نهایت عایشه نظر خود را در مورد عثمان گفت که دوست داشت او را در حالی که تکه تکه در جوال قرار داده، حمل کرده و به دریا بیندازد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۵.</ref> سعد ابىوقاص در نامهاى به ابن العاص نوشت عثمان با شمشيرى كشته شد كه عايشه آن را كشيد و طلحه آن را صيقل داد.<ref> عبدالمقصود، الامام علی بن ابیطالب، مکتبة العرفان٬ ج۲، ص۲۳۶.</ref> | ||
سعد ابىوقاص در نامهاى به ابن العاص نوشت عثمان با شمشيرى كشته شد كه عايشه آن را كشيد و طلحه آن را صيقل داد.<ref> عبدالمقصود، الامام علی بن ابیطالب، مکتبة العرفان٬ ج۲، ص۲۳۶.</ref> | |||
==شورش علیه عثمان و قتل او== | ==شورش علیه عثمان و قتل او== |