پرش به محتوا

عبدالله بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۶۲: خط ۶۲:
==بیعت با یزید==
==بیعت با یزید==
پس از مرگ [[معاویه]]، [[ولید بن عتبه]] حاکم مدینه، از عبدالله خواست تا با یزید بیعت کند، عبدالله گفت خواهان اختلاف نیست؛ اما هرگاه همه مردم بیعت کردند، او هم بیعت می‌کند و چون احتمال شورش نداشت او را رها کردند.<ref>الطبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج ۵، ص ۳۴۲.</ref>
پس از مرگ [[معاویه]]، [[ولید بن عتبه]] حاکم مدینه، از عبدالله خواست تا با یزید بیعت کند، عبدالله گفت خواهان اختلاف نیست؛ اما هرگاه همه مردم بیعت کردند، او هم بیعت می‌کند و چون احتمال شورش نداشت او را رها کردند.<ref>الطبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج ۵، ص ۳۴۲.</ref>
واقدی می‌گوید «ولید بن عتبه نتوانست از [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]] و [[حسین(ع)|حسین]] بیعت بگیرد و آنها شبانه به [[مکه]] رفتند. در بین راه عبدالله بن عمر آنها را دید و سوال کرد از [[مدینه]] چه خبر؟ آنها گفتند مرگ معاویه و بیعت با یزید. ابن عمر به آنها گفت از خدا بترسید و جمع [[مسلمانان]] را پراکنده نکنید و مدتی در مدینه ماند و وقتی خبر بیعت مردم با یزید را از شهرهای مختلف شنید پیش ولید رفت و با او بیعت کرد.»<ref>الطبری، تاریخ،۱۳۸۷ق، ج ۵،ص ۳۴۳.</ref> و گفت: «اگر خیر است، راضی هستیم و اگر بلاست صبر می‌کنیم».<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۴، ص۱۶۴.</ref>  
واقدی می‌گوید:
::: «ولید بن عتبه نتوانست از [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]] و [[حسین(ع)|حسین]] بیعت بگیرد و آنها شبانه به [[مکه]] رفتند. در بین راه عبدالله بن عمر آنها را دید و سوال کرد از [[مدینه]] چه خبر؟ آنها گفتند مرگ معاویه و بیعت با یزید. ابن عمر به آنها گفت از خدا بترسید و جمع [[مسلمانان]] را پراکنده نکنید و مدتی در مدینه ماند و وقتی خبر بیعت مردم با یزید را از شهرهای مختلف شنید پیش ولید رفت و با او بیعت کرد.»<ref>الطبری، تاریخ،۱۳۸۷ق، ج ۵، ص ۳۴۳.</ref> و گفت: «اگر خیر است، راضی هستیم و اگر بلاست صبر می‌کنیم».<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۴، ص۱۶۴.</ref>  


بعد از مدتی که مردم بیعت با یزید را شکستند، عبدالله به پسران خود گفت بیعت ما با یزید، بیعت با خدا و رسول او بوده است و از پیامبر شنیدم کسی که بیعتش را با دیگری بشکند جایگاهش جهنم است. بنابراین هر کس بیعتش با یزید را بشکند بین من و او جدایی است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۴، ص۱۶۴.</ref>
بعد از مدتی که مردم بیعت با یزید را شکستند، عبدالله به پسران خود گفت بیعت ما با یزید، بیعت با خدا و رسول او بوده است و از پیامبر شنیدم کسی که بیعتش را با دیگری بشکند جایگاهش جهنم است. بنابراین هر کس بیعتش با یزید را بشکند بین من و او جدایی است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۴، ص۱۶۴.</ref>
کاربر ناشناس