کاربر ناشناس
ملاصدرا: تفاوت میان نسخهها
جز
←حرکت جوهری
imported>Fouladi جز (←اصالت وجود) |
imported>Fouladi جز (←حرکت جوهری) |
||
خط ۳۰۹: | خط ۳۰۹: | ||
وجوب، امکان و امتناع که به مواد ثلاث شهره دارند، پیش از صدرا وصف ماهیت بودند. امکان در ماهیت به معنای مقتضی بودن نسبت به وجود و عدم است. این معنا نمیتواند در وجود راه یابد؛ زیرا هر وجودی ضرورت دارد.امکان در مورد وجود به معنای فقر و حاجت و وابستگی ذاتی است،وجودات امکانی به تمام هویّتشان مرتبط به غیر و متعلّق به غیر هستند، درحالی که ماهیات چنین نیستند؛ زیرا هرچند برای ماهیات خارج از ظرف وجود ثبوتی نیست، امّا عقل میتواند آنها را به طور مستقل از غیر تصوّر کند.<ref>اسفار، ج ۱، ص ۸۷، ۴۱۲</ref> | وجوب، امکان و امتناع که به مواد ثلاث شهره دارند، پیش از صدرا وصف ماهیت بودند. امکان در ماهیت به معنای مقتضی بودن نسبت به وجود و عدم است. این معنا نمیتواند در وجود راه یابد؛ زیرا هر وجودی ضرورت دارد.امکان در مورد وجود به معنای فقر و حاجت و وابستگی ذاتی است،وجودات امکانی به تمام هویّتشان مرتبط به غیر و متعلّق به غیر هستند، درحالی که ماهیات چنین نیستند؛ زیرا هرچند برای ماهیات خارج از ظرف وجود ثبوتی نیست، امّا عقل میتواند آنها را به طور مستقل از غیر تصوّر کند.<ref>اسفار، ج ۱، ص ۸۷، ۴۱۲</ref> | ||
===حرکت جوهری=== | === حرکت جوهری === | ||
{{اصلی|حرکت جوهری}} | |||
پیش از صدرالمتألّهین حرکت را منحصر در چهار مقوله: «کَمّ» و «کیف» و «أین» و «وَضع» میدانستند. حکیمان پیش از صدرالمتألّهین به حرکت در جوهر توجّه داشتهاند، لکن آن را ممتنع میدانستند. صدرالمتألّهین حرکت در جوهر را نیز اثبات کرد و درواقع ثابت کرد که جهان مادی، جهانی است سیّال و گذرا که لحظه ای قرار و آرام ندارد و تا استعدادهای وجودی آن به فعلیّت نیانجامد، از حرکت بازنمی ایستد. او وجود را به ثابت و سیّال تقسیم و حرکت را از احکام تقسیمی وجود دانست و بحث از آن را یکی از مباحث مهمّ امور عامّه در فلسفه معرّفی کرد. | پیش از صدرالمتألّهین حرکت را منحصر در چهار مقوله: «کَمّ» و «کیف» و «أین» و «وَضع» میدانستند. حکیمان پیش از صدرالمتألّهین به حرکت در جوهر توجّه داشتهاند، لکن آن را ممتنع میدانستند. صدرالمتألّهین حرکت در جوهر را نیز اثبات کرد و درواقع ثابت کرد که جهان مادی، جهانی است سیّال و گذرا که لحظه ای قرار و آرام ندارد و تا استعدادهای وجودی آن به فعلیّت نیانجامد، از حرکت بازنمی ایستد. او وجود را به ثابت و سیّال تقسیم و حرکت را از احکام تقسیمی وجود دانست و بحث از آن را یکی از مباحث مهمّ امور عامّه در فلسفه معرّفی کرد. | ||