کاربر ناشناس
ملاصدرا: تفاوت میان نسخهها
جز
←اتحاد عقل و عاقل و معقول
imported>Jalalyaghmoori جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Fouladi |
||
خط ۳۱۸: | خط ۳۱۸: | ||
این قاعده پیش از صدرا در اثولوجیا مطرح شده بود. اما صدرا آن را مبرهن ساخت و تبیین کرد و جایگاه روشنی به این قاعده در نظام فلسفی خود داد. | این قاعده پیش از صدرا در اثولوجیا مطرح شده بود. اما صدرا آن را مبرهن ساخت و تبیین کرد و جایگاه روشنی به این قاعده در نظام فلسفی خود داد. | ||
===اتحاد | ===اتحاد عاقل و معقول=== | ||
{{اصلی|اتحاد عاقل و معقول}} | |||
اصل این نظریه به شکلی کلّی و غیرمبرهن به فیلسوفی به نام فرفوریوس نسبت داده شده و ابن سینا او را به خاطر همین نظریه و کتابی که در مورد آن نوشته است, مورد سرزنش قرار داد. | اصل این نظریه به شکلی کلّی و غیرمبرهن به فیلسوفی به نام فرفوریوس نسبت داده شده و ابن سینا او را به خاطر همین نظریه و کتابی که در مورد آن نوشته است, مورد سرزنش قرار داد. | ||
اتّحاد به این معناست که این سه مفهوم در خارج یک مصداق داشته باشند که همان مصداق هم عاقل است و هم معقول و هم تعقّل و اختلاف بین اینها صرفاً اعتباری است. این مطلب در مورد علم نفس به خود, پیش از صدرالمتألّهین مطرح بوده و ابن سینا که اتّحاد عاقل و معقول را امری نامعقول میداند, در مورد علم نفس به خود, آن را پذیرفته است. آنچه موردبحث است, اتّحاد عاقل و معقول در علم نفس به غیرذات است. | اتّحاد به این معناست که این سه مفهوم در خارج یک مصداق داشته باشند که همان مصداق هم عاقل است و هم معقول و هم تعقّل و اختلاف بین اینها صرفاً اعتباری است. این مطلب در مورد علم نفس به خود, پیش از صدرالمتألّهین مطرح بوده و ابن سینا که اتّحاد عاقل و معقول را امری نامعقول میداند, در مورد علم نفس به خود, آن را پذیرفته است. آنچه موردبحث است, اتّحاد عاقل و معقول در علم نفس به غیرذات است. | ||
ملاصدرا از این قاعده در اثبات اتحاد نفس با عقل فعال و بساطت عقل و حشر نفوس کامله استفاده میکند. | ملاصدرا از این قاعده در اثبات اتحاد نفس با عقل فعال و بساطت عقل و حشر نفوس کامله استفاده میکند. | ||
===حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس=== | ===حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس=== | ||
در مورد حدوث و قدم نفس, آرای گوناگونی وجود دارد. بعضی به حدوث و بعضی به قدم نفس باور دارند. مدافعان نظریّه حدوث در چگونگی آن اختلاف دارند. سه دیدگاه مهم در این مورد عبارتاند از: حدوث نفس با حدوث بدن, حدوث نفس به حدوث بدن و حدوث نفس قبل از بدن. نظریه قدیم بودن نفس نیز از این جهت که قِدَم در سلسله عرضی است یا در سلسله طولی و نیز از این جهت که قدم ذاتی است یا زمانی, به دیدگاههای مختلفی میانجامد. صدرالمتألّهین نه تنها نفس را حادث به حدوث بدن, بلکه عین حدوث بدن میداند. | در مورد حدوث و قدم نفس, آرای گوناگونی وجود دارد. بعضی به حدوث و بعضی به قدم نفس باور دارند. مدافعان نظریّه حدوث در چگونگی آن اختلاف دارند. سه دیدگاه مهم در این مورد عبارتاند از: حدوث نفس با حدوث بدن, حدوث نفس به حدوث بدن و حدوث نفس قبل از بدن. نظریه قدیم بودن نفس نیز از این جهت که قِدَم در سلسله عرضی است یا در سلسله طولی و نیز از این جهت که قدم ذاتی است یا زمانی, به دیدگاههای مختلفی میانجامد. صدرالمتألّهین نه تنها نفس را حادث به حدوث بدن, بلکه عین حدوث بدن میداند. |