پرش به محتوا

تفسیر موضوعی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
{{جمع شدن}}
{{جمع شدن}}
با این حال ممکن است ابعادی از این پیش فرض‌ها و مبانی فقط در تفسیر موضوعی مورد توجه بوده یا آن که در تفسیر موضوعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشند. برای مثال ذووجوه بودن آیات قرآن در تفسیر موضوعی از این جهت قابل توجه است که ممکن است آیه‌ای از قرآن در تفسیر ترتیبی و در سیاق آیات یک سوره حامل پیامی باشد؛ اما همین آیه با خارج شدن از سیاق و انضمام آن به آیه‌ای دیگر حامل معنایی دیگر گردد. افزون بر مبانی ناظر به اصل تفسیر موضوعی بعضی از موضوعات از قبیل موضوعات ناظر به احکام تشریعی قرآن نیز ممکن است نیازمند مبانی خاصی باشند.<ref>برای نمونه نک: قرآن ومشکلات حیاتنا المعاصر، ص۱۸ - ۳۸</ref> اما باید توجه داشت که لازم نیست این مبانی نیز مختص به تفسیر موضوعی باشند، بلکه با وجود اشتراک این مبانی میان تفسیر موضوعی و ترتیبی و ناظر بودن آن‌ها به استنباط احکام شرعی از قرآن، در تفسیر موضوعی به طور ویژه باید بر این مبانی تأکید شود. خلف الله در مقدمه ''القرآن و مشکلات حیاتنا المعاصر'' به این مبانی اشاره کرده است: اصل در اشیا اباحه است و تحریم تنها از طریق نص ثابت می‌شود، [[حلال]] و [[حرام]] گرداندن افعال و اعمال آدمی دو حق از حقوق الهی‌اند، احکام اجتهادی که نص صریحی درباره آن‌ها وارد نشده با تغییر زمان و مکان تغییر می‌کنند، مصالح عمومی در صورت تضاد و تعارض با نص، بر نص مقدم‌اند و قضایایی از این قبیل که اصل این مبانی یا حدود آن می‌توانند قابل گفت و گو باشند.<ref>همان، ص۱۸ - ۳۶</ref> برای مثال قضیه اخیر که مصالح عمومی را مقدم بر نص معرفی می‌کند پذیرفته نیست، زیرا اگر حکیمانه بودن نص پذیرفته شود در این صورت یا هرگز مصالح عمومی با نص تعارض پیدا نمی‌کنند یا اگر تعارضی پیدا شود باید در تشخیص مصالح عمومی تجدید نظر شود.
با این حال ممکن است ابعادی از این پیش فرض‌ها و مبانی فقط در تفسیر موضوعی مورد توجه بوده یا آن که در تفسیر موضوعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشند. برای مثال ذووجوه بودن آیات قرآن در تفسیر موضوعی از این جهت قابل توجه است که ممکن است آیه‌ای از قرآن در تفسیر ترتیبی و در سیاق آیات یک سوره حامل پیامی باشد؛ اما همین آیه با خارج شدن از سیاق و انضمام آن به آیه‌ای دیگر حامل معنایی دیگر گردد. افزون بر مبانی ناظر به اصل تفسیر موضوعی بعضی از موضوعات از قبیل موضوعات ناظر به احکام تشریعی قرآن نیز ممکن است نیازمند مبانی خاصی باشند.<ref>برای نمونه نک: قرآن ومشکلات حیاتنا المعاصر، ص۱۸ - ۳۸</ref> اما باید توجه داشت که لازم نیست این مبانی نیز مختص به تفسیر موضوعی باشند، بلکه با وجود اشتراک این مبانی میان تفسیر موضوعی و ترتیبی و ناظر بودن آن‌ها به استنباط احکام شرعی از قرآن، در تفسیر موضوعی به طور ویژه باید بر این مبانی تأکید شود. خلف الله در مقدمه ''القرآن و مشکلات حیاتنا المعاصر'' به این مبانی اشاره کرده است: اصل در اشیا اباحه است و تحریم تنها از طریق نص ثابت می‌شود، [[حلال]] و [[حرام]] گرداندن افعال و اعمال آدمی دو حق از حقوق الهی‌اند، احکام اجتهادی که نص صریحی درباره آن‌ها وارد نشده با تغییر زمان و مکان تغییر می‌کنند، مصالح عمومی در صورت تضاد و تعارض با نص، بر نص مقدم‌اند و قضایایی از این قبیل که اصل این مبانی یا حدود آن می‌توانند قابل گفت و گو باشند.<ref>همان، ص۱۸ - ۳۶</ref> برای مثال قضیه اخیر که مصالح عمومی را مقدم بر نص معرفی می‌کند پذیرفته نیست، زیرا اگر حکیمانه بودن نص پذیرفته شود در این صورت یا هرگز مصالح عمومی با نص تعارض پیدا نمی‌کنند یا اگر تعارضی پیدا شود باید در تشخیص مصالح عمومی تجدید نظر شود.
{{پایان جمع شدن}}


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس