کاربر ناشناس
یاسر بن عامر عنسی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani |
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''یاسر بن عامر عنسی''' پدر [[عمار]]، از نخستین گروندگان به [[اسلام]] و رنج کشیدگان در این راه و اولین [[شهید]] اسلام است. | '''یاسر بن عامر عنسی''' پدر [[عمار]]، از نخستین گروندگان به [[اسلام]] و رنج کشیدگان در این راه و اولین [[شهید]] اسلام است. | ||
[[پرونده:قبرستان ابوطالب محل دفن یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام.jpg|بندانگشتی|قبرستان ابوطالب محل دفن یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام]] | |||
==نسب و زندگی او پیش از اسلام== | ==نسب و زندگی او پیش از اسلام== | ||
یاسراز مردم [[یمن]] و از طائف «مذجح» از قبیله «عنس» بود. تراجمنگاران نسب او را تا حدود جد بیستم ذکر کردهاند.<ref>ابن سعد بصری زهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله؛ ج3، ص246.</ref> وی تا دوران جوانی در یمن زندگی میکرد. سه برادر داشت که یکی از آنها مفقود شد. او به همراه دو برادر دیگرش به نامهای "مالک" و "حارث" برای یافتن برادر گمشده خویش به [[مکه]] آمده و به جستجو پرداختند؛ ولی از یافتن او ناامید گشتند. مالک و حارث به یمن باز گشتند؛ اما یاسر در مکه ماند و تصمیم به سکونت در مکه گرفت.<ref>ابن سعد بصری زهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله، ج3، ص246.</ref> در آن زمان حکومت قبیلهای حکمفرما بود و افراد بیگانه و غریب در صورتی امنیت مالی و جانی داشتند که به یکی از قبائل میپیوستند و در سایه آن قبیله قادر به ادامه زندگی بودند.<ref>امین، سید محسن، ج8، ص272.</ref> | یاسراز مردم [[یمن]] و از طائف «مذجح» از قبیله «عنس» بود. تراجمنگاران نسب او را تا حدود جد بیستم ذکر کردهاند.<ref>ابن سعد بصری زهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله؛ ج3، ص246.</ref> وی تا دوران جوانی در یمن زندگی میکرد. سه برادر داشت که یکی از آنها مفقود شد. او به همراه دو برادر دیگرش به نامهای "مالک" و "حارث" برای یافتن برادر گمشده خویش به [[مکه]] آمده و به جستجو پرداختند؛ ولی از یافتن او ناامید گشتند. مالک و حارث به یمن باز گشتند؛ اما یاسر در مکه ماند و تصمیم به سکونت در مکه گرفت.<ref>ابن سعد بصری زهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله، ج3، ص246.</ref> در آن زمان حکومت قبیلهای حکمفرما بود و افراد بیگانه و غریب در صورتی امنیت مالی و جانی داشتند که به یکی از قبائل میپیوستند و در سایه آن قبیله قادر به ادامه زندگی بودند.<ref>امین، سید محسن، ج8، ص272.</ref> |