پرش به محتوا

صفویان: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۰
جز
imported>Fayaz
جز (اصلاح برخی اطلاعات در جدول اطلاعات)
imported>Fayaz
خط ۶۵: خط ۶۵:


===دوران انحطاط و سقوط صفویه===
===دوران انحطاط و سقوط صفویه===
با مرگ [[شاه عباس اول]] دوران انحطاط دولت صفویه آغاز شد. دوره چهارده ساله سلطنت [[شاه صفی صفوی|شاه صفی]] یکی از دوره‌های سیاه سلطنت صفویان و آغاز فرایند انحطاط بود. با مرگ شاه صفی، [[شاه عباس دوم صفوی|عباس دوم]] در ده سالگی به تخت نشست و از این رو در نخستین سال‌های سلطنت زیر نفوذ حرمسرا و خواجگان و زنان بود؛ اما به تدریج شخصیت مستقل و قدرتمند خود را بروز داد و توانست در طول بیست و پنج سال سلطنت خود، خاطره زمان عباس اول را تجدید کند و ثبات، تمرکز دولت و قدرت مطلقه شاه را در عرصه حکومت و کشورداری به نمایش گذارد. وی [[قندهار]] را از [[تیموریان]] پس گرفت.{{مدرک}}
با مرگ [[شاه عباس اول]] و شروع دوره ۱۴ ساله [[شاه صفی صفوی|شاه صفی]] آغاز انحطاط بود. با مرگ شاه صفی، [[شاه عباس دوم صفوی|عباس دوم]] در ده سالگی به تخت نشست و از این رو در نخستین سال‌های سلطنت زیر نفوذ حرمسرا و خواجگان و زنان بود؛ اما به تدریج شخصیت مستقل و قدرتمند خود را بروز داد و توانست در طول ۲۵ سال سلطنت، ثبات، تمرکز دولت و قدرت مطلقه شاه را در عرصه حکومت و کشورداری به نمایش گذارد. وی [[قندهار]] را از [[تیموریان]] پس گرفت.{{مدرک}}


به سلطنت رسیدن [[شاه سلیمان صفوی|شاه سلیمان]] آغاز انحطاط سلطنت صفویان بود. او که همه کاستی‌های شاهان پیشین را به ارث برده بود، از صفات و جنبه‌های مثبت آنان در امر کشورداری و استقرار نظم و قدرت متمرکز و درایت و کاردانی نیز بی‌بهره بود. شاه سلیمان پس از هیجده سال زندگی در حرمسرا و تحت تربیت خواجگان، به ناگاه با کاردانی و نفوذ آغا مبارک رئیس خواجگان حرم به سلطنت برداشته شد. عشق به شراب، طلا و زن با بی‌تدبیری، قساوت، حرص، خشم و شهوت یکجا در خود جمع داشت. او در سال اول سلطنت به بیماری سختی مبتلا گشت و هم‌زمان جامعه با قحطی شدید و طاعون مواجه بودند.<ref>مزاوی،۱۳۶۳:ص۱۱۸</ref>
به سلطنت رسیدن [[شاه سلیمان صفوی|شاه سلیمان]] ادامه دوباره انحطاط صفویان بود. او از صفات و جنبه‌های مثبت شاهان قبلی در کشورداری و استقرار نظم و قدرت متمرکز و درایت و کاردانی نیز بی‌بهره بود. شاه سلیمان پس از هیجده سال زندگی در حرمسرا و تحت تربیت خواجگان، به ناگاه با کاردانی و نفوذ آغا مبارک رئیس خواجگان حرم به سلطنت برداشته شد. عشق به شراب، طلا و زن با بی‌تدبیری، قساوت، حرص، خشم و شهوت یکجا در خود جمع داشت. او در سال اول سلطنت به بیماری سختی مبتلا گشت و هم‌زمان جامعه با قحطی شدید و طاعون مواجه بودند.<ref>مزاوی،۱۳۶۳:ص۱۱۸</ref>


دوره [[شاه سلطان حسین صفوی|شاه سلطان حسین]] در واقع ناقوس مرگ حکومت دویست و سی ساله صفویان بود که با حمله نه چندان سنگین شورشیان افغان سقوط کرد. هرچند که همه بار گناه این سقوط را به عهده سلطان حسین انداختن، واقع بینانه و منصفانه نیست و او از پاره‌ای ویژگی‌های مثبت نیز برخوردار بوده است؛ اما سلطنتی فردی با ماهیت استبدادی، ویژگی‌ها و لوازم خاصی را می‌طلبد که آخرین شاه صفوی فاقد آن بود.{{مدرک}}
دوره [[شاه سلطان حسین صفوی|شاه سلطان حسین]] در واقع ناقوس مرگ حکومت دویست و سی ساله صفویان بود که با حمله نه چندان سنگین قبایل افغان سقوط کرد. هرچند که همه بار گناه این سقوط را به عهده سلطان حسین انداختن، واقع بینانه و منصفانه نیست و او از پاره‌ای ویژگی‌های مثبت نیز برخوردار بوده است؛ اما سلطنتی فردی با ماهیت استبدادی، ویژگی‌ها و لوازم خاصی را می‌طلبد که آخرین شاه صفوی فاقد آن بود.{{مدرک}}


در دوران پایانی صفویه، تدوین راهنما و دستور‌العمل عام برای همه دستگاه‌های دولتی در دستور کار قرار گرفت و این به خاطر این بود که شاهان اواخر صفوی کفایت اداره امور را نداشتند، تصور می‌کردند که با پیروی از شیوه‌های رسمی و دیوانی دوره‌های عظمت گذشته، بشود سر و سامانی به حکومت آورد. مثلا شاه سلطان حسین دستور نوشتن رساله‌ای در باب قواعد وضوابط مربوط نوشته شود.<ref>القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، تصحیح یوسف رحیملو، ص۱۵</ref>
در دوران پایانی صفویه، تدوین راهنما و دستور‌العمل عام برای همه دستگاه‌های دولتی در دستور کار قرار گرفت و این به خاطر این بود که شاهان اواخر صفوی کفایت اداره امور را نداشتند، تصور می‌کردند که با پیروی از شیوه‌های رسمی و دیوانی دوره‌های عظمت گذشته، بشود سر و سامانی به حکومت آورد. مثلا شاه سلطان حسین دستور نوشتن رساله‌ای در باب قواعد وضوابط مربوط داد.<ref>القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، تصحیح یوسف رحیملو، ص۱۵</ref>


ضعف نفس شاه، [[شرابخواری]] و شهوت رانی و عدم کنترل او بر امراء و عمال رقابت و دو دستگی درباریان و امراء و تضاد و فساد میان آنان و سپاهی رزم ندیده در صلح صد ساله اوضاع را چنان آشفته کرده بود که فرمانده سپاهیان ایران، فتحعلی خان ترکمان، خود [[حرم امام رضا(ع)]] در [[مشهد]] را مورد دستبرد قرار می‌داد.<ref>باستانی پاریزی،۱۳۴۸:ص۲۰۱</ref> در حالی که [[محمود افغان]] رئیس قبیله غلجایی [[قندهار]]، جانشین پدرش میرویس در سال ۱۱۳۴ قمری آماده حرکت به سوی [[اصفهان]] بود، در پایتخت [[حکیم‌باشی]] و [[ملاباشی]] سرگرم منازعه و جدال با فتعلی خان اعتماد الدوله بودند و هنگامی که محمود، اصفهان را در محاصره گرفت، هیچ امیدی به نجات تاج و تخت شاه نماند و سرانجام عمر سلطنت صفویان در سال ۱۱۳۵ قمری به سر رسید.{{مدرک}}
ضعف نفس شاه، [[شرابخواری]] و شهوت رانی و عدم کنترل او بر امراء و عمال رقابت و دو دستگی درباریان و امراء و تضاد و فساد میان آنان و سپاهی رزم ندیده در صلح صد ساله اوضاع را چنان آشفته کرده بود که فرمانده سپاهیان ایران، فتحعلی خان ترکمن، خود [[حرم امام رضا(ع)]] در [[مشهد]] را مورد دستبرد قرار می‌داد.<ref>باستانی پاریزی،۱۳۴۸:ص۲۰۱</ref> در حالی که [[محمود افغان]] رئیس قبیله غلجایی [[قندهار]]، جانشین پدرش میرویس در سال ۱۱۳۴ قمری آماده حرکت به سوی [[اصفهان]] بود، در پایتخت [[حکیم‌باشی]] و [[ملاباشی]] سرگرم منازعه و جدال با فتعلی خان اعتماد الدوله بودند و هنگامی که محمود، اصفهان را در محاصره گرفت، هیچ امیدی به نجات تاج و تخت شاه نماند و سرانجام عمر سلطنت صفویان در سال ۱۱۳۵ قمری به سر رسید.{{مدرک}}


== صفویه و تشیع ==
== صفویه و تشیع ==
کاربر ناشناس