امام محمد باقر علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
! همسر !! نسب !! فرزندان | ! همسر !! نسب !! فرزندان | ||
|- | |- | ||
|[[ | |[[ام فَرْوة مادر امام صادق (ع)|ام فروه]]|| دختر [[قاسم بن محمد بن ابیبکر]] ||[[امام صادق(ع)]] و [[عبدالله بن محمد بن علی|عبدالله]] | ||
ام | |||
|-style=background-color:#F6F8DC | |-style=background-color:#F6F8DC | ||
| [[ام حکیم دختر اسید ثقفی|ام حکیم]] || دختر اسید ثقفی ||[[ابراهیم بن محمد بن علی|ابراهیم]] و [[عبیدالله بن محمد بن علی|عبیدالله]] | | [[ام حکیم دختر اسید ثقفی|ام حکیم]] || دختر اسید ثقفی ||[[ابراهیم بن محمد بن علی|ابراهیم]] و [[عبیدالله بن محمد بن علی|عبیدالله]] | ||
|- | |- | ||
| | | ام ولد|| [[کنیز]] || [[علی بن محمد باقر (ع)|علی]]، زینب | ||
|- | |- | ||
| ام ولد|| [[کنیز]] || ام سلمه | | ام ولد|| [[کنیز]] || ام سلمه | ||
خط ۹۴: | خط ۸۲: | ||
امام باقر(ع) جنبش علمی به وجود آورد که در دوره [[امامت]] فرزندش [[امام صادق(ع)]] به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد [[بنی هاشم]] بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و [[سنت|سنت نبوی]]، علوم قرآن، سیره و فنون [[اخلاق]] و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] به جا نمانده بود.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۷.</ref> در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و [[تفسیر]] و [[اخلاق]]- را آغاز کرد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۲۹۳.</ref> پیش از امام باقر(ع)، نظرات فقهی شیعه، محدود بود. <ref>https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/413016</ref> سستی پایههای حکومت امویان، برای امام باقر(ع) و نیز [[امام صادق(ع)]] زمینهای را فراهم آورد که برای سایر ائمه(ع) فراهم نشد. این زمینه،و نیز درایت و برنامه ریزی و ذکاوت آنان سبب شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشترین آرای فقهی، تفسیری و [[اخلاق|اخلاقی]] را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند. از این رو راویانی چون [[محمد بن مسلم]] ۳۰ هزار حدیث<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۳ </ref> و [[جابر بن یزید جعفی|جابر جعفی]] ۷۰ هزار حدیث از امام باقر نقل کردهاند.<ref> دخیل، ائمتنا، ج۱، ص۳۴۷. </ref> شهرت علمی امام باقر نه تنها در [[حجاز]]، بلکه در [[عراق]] و [[خراسان]] نیز فراگیر شده بود، چنانکه راوی میگوید: مردمی از خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او میپرسند.<ref> کلینی، الکافی، ج۶، ص۲۶۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۵۷.</ref> | امام باقر(ع) جنبش علمی به وجود آورد که در دوره [[امامت]] فرزندش [[امام صادق(ع)]] به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد [[بنی هاشم]] بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و [[سنت|سنت نبوی]]، علوم قرآن، سیره و فنون [[اخلاق]] و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] به جا نمانده بود.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۷.</ref> در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و [[تفسیر]] و [[اخلاق]]- را آغاز کرد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۲۹۳.</ref> پیش از امام باقر(ع)، نظرات فقهی شیعه، محدود بود. <ref>https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/413016</ref> سستی پایههای حکومت امویان، برای امام باقر(ع) و نیز [[امام صادق(ع)]] زمینهای را فراهم آورد که برای سایر ائمه(ع) فراهم نشد. این زمینه،و نیز درایت و برنامه ریزی و ذکاوت آنان سبب شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشترین آرای فقهی، تفسیری و [[اخلاق|اخلاقی]] را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند. از این رو راویانی چون [[محمد بن مسلم]] ۳۰ هزار حدیث<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۳ </ref> و [[جابر بن یزید جعفی|جابر جعفی]] ۷۰ هزار حدیث از امام باقر نقل کردهاند.<ref> دخیل، ائمتنا، ج۱، ص۳۴۷. </ref> شهرت علمی امام باقر نه تنها در [[حجاز]]، بلکه در [[عراق]] و [[خراسان]] نیز فراگیر شده بود، چنانکه راوی میگوید: مردمی از خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او میپرسند.<ref> کلینی، الکافی، ج۶، ص۲۶۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۵۷.</ref> | ||
سالهای ۹۴ تا ۱۱۴ق زمان پیدایش مسلکهای فقهی و اوجگیری نقل [[حدیث]] درباره [[تفسیر]] بود.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۲.</ref> در این دوران گروههایی مانند [[خوارج]]، [[مرجئه]]، [[کیسانیه]] و [[غالیان]] در ترویج عقاید خود تلاش میکردند. <ref>https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/413016/</ref> امام باقر(ع) استدلالهای [[اصحاب قیاس]] را رد میکرد<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۳۹.</ref> و میان عقاید اهل بیت با سایر فرق اسلامی مرزبندی کرد. او درباره [[خوارج]] فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفتهاند، دین ملایمتر و قابل انعطافتر از آن است که آنان میشناسند.<ref> | سالهای ۹۴ تا ۱۱۴ق زمان پیدایش مسلکهای فقهی و اوجگیری نقل [[حدیث]] درباره [[تفسیر]] بود.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۲.</ref> در این دوران گروههایی مانند [[خوارج]]، [[مرجئه]]، [[کیسانیه]] و [[غالیان]] در ترویج عقاید خود تلاش میکردند. <ref>https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/413016/</ref> امام باقر(ع) استدلالهای [[اصحاب قیاس]] را رد میکرد<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۳۹.</ref> و میان عقاید اهل بیت با سایر فرق اسلامی مرزبندی کرد. او درباره [[خوارج]] فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفتهاند، دین ملایمتر و قابل انعطافتر از آن است که آنان میشناسند.<ref> جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۲۹۹.</ref> | ||
=== تفسیر === | === تفسیر === | ||
امام باقر بخشی از وقت خود را به بیان مباحث تفسیری اختصاص داده بود که برگزاری جلسات [[تفسیر]] و پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و مردم از جمله آنهاست. گفته شده امام باقر کتابی در تفسیر [[قرآن]] نوشته است که [[ابن ندیم|محمد بن اسحاق ندیم]] در کتاب [[الفهرست (ابن ندیم)|الفهرست]]، از آن نام برده است.<ref> ابن ندیم، الفهرست، ص۵۹ ؛ شریف القرشی، حیاة الامام المحمد الباقر، ج۱، ص۱۷۴.</ref> | امام باقر بخشی از وقت خود را به بیان مباحث تفسیری اختصاص داده بود که برگزاری جلسات [[تفسیر]] و پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و مردم از جمله آنهاست. گفته شده امام باقر کتابی در تفسیر [[قرآن]] نوشته است که [[ابن ندیم|محمد بن اسحاق ندیم]] در کتاب [[الفهرست (ابن ندیم)|الفهرست]]، از آن نام برده است.<ref> ابن ندیم، الفهرست، ص۵۹ ؛ شریف القرشی، حیاة الامام المحمد الباقر، ج۱، ص۱۷۴.</ref> | ||
امام باقر، شناخت قرآن را منحصر در [[اهل بیت]] میدانست. چرا که آناناند که میتوانند [[محکمات]] قرآن را از [[متشابهات]] و [[ناسخ و منسوخ]] را تشخیص دهند و چنین علمی در نزد هیچ کس غیر از اهل بیت وجود ندارد.<ref>گروه مولفان، پیشوایان هدایت، ص۳۲۰.</ref> | امام باقر، شناخت قرآن را منحصر در [[اهل بیت]] میدانست. چرا که آناناند که میتوانند [[محکمات]] قرآن را از [[متشابهات]] و [[ناسخ و منسوخ]] را تشخیص دهند و چنین علمی در نزد هیچ کس غیر از اهل بیت وجود ندارد.<ref>گروه مولفان، پیشوایان هدایت، ص۳۲۰.</ref> | ||
=== حدیث === | === حدیث === | ||
امام باقر(ع) به [[احادیث]] [[رسول اکرم(ص)]] اهمیت میداد، تا جایی که [[جابر بن یزید جعفی]] از شاگردان امام باقر، ۷۰ هزار حدیث از پیغمبر اکرم نقل کرده است. حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا میخواند. ایشان فرمود: | امام باقر(ع) به [[احادیث]] [[رسول اکرم(ص)]] اهمیت میداد، تا جایی که [[جابر بن یزید جعفی]] از شاگردان امام باقر، ۷۰ هزار حدیث از پیغمبر اکرم نقل کرده است. حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا میخواند. ایشان فرمود: | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۳۴: | ||
شمس الدین ذهبی، [[محدث]] و مورخ اهل سنت در قرن هفتم و هشتم قمری، امام باقر(ع) را ستوده و او را از کسانی دانسته که بین علم و عمل، سیادت و شرافت، وثاقت و متانت جمع کرده بود.<ref>ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> وی، امام باقر را امام و فقیه و شایسته [[خلافت]] میدانست.<ref>ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۱۲۰.</ref> | شمس الدین ذهبی، [[محدث]] و مورخ اهل سنت در قرن هفتم و هشتم قمری، امام باقر(ع) را ستوده و او را از کسانی دانسته که بین علم و عمل، سیادت و شرافت، وثاقت و متانت جمع کرده بود.<ref>ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> وی، امام باقر را امام و فقیه و شایسته [[خلافت]] میدانست.<ref>ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۱۲۰.</ref> | ||
[[ابن حجر هیتمی]]، از فقهای [[مذهب شافعی|شافعی مذهب]] قرن دهم قمری، نیز مینویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازهای گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بیبصیرت یا | [[ابن حجر هیتمی]]، از فقهای [[مذهب شافعی|شافعی مذهب]] قرن دهم قمری، نیز مینویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازهای گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بیبصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» [شکافنده علم] و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خواندهاند. او عمرش را در طاعت [[خدا]] گذراند و در مقامات عارفین بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.<ref>ابن حجر، الصواعق المحرقه، مکتبة القاهره، ص۲۰۱.</ref> | ||
==آثار هنری== | ==آثار هنری== |