imported>M.bahrami |
imported>M.bahrami |
خط ۵: |
خط ۵: |
| ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۱۳؛ مقدسی، آفرینش و تاریخ، | | ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۱۳؛ مقدسی، آفرینش و تاریخ، |
| ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۴۲؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۸-۹؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، | | ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۴۲؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۸-۹؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، |
| ص ۱۹۱.</ref> البته در خصوص نام پسر چهارم اختلاف وجود دارد با وجود اینکه بسیاری نام او را کنعان عنوان کردهاند برخی نام او را «یام» دانستهاند.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۷۱ش، ص۲۶؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر،۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۲.</ref> داستان پسر نوح(ع) در قرآن کریم در راستای چارچوب اهداف [[قصههای قرآن|قصههای قرآنی]] بیان شده است لذا به جزئیات این داستان و ویژگیهای پسر نوح هیچ اشارهای نشده است.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹، ج۴، ص۷۰.</ref> | | ص ۱۹۱.</ref> داستان پسر نوح(ع) در قرآن کریم در راستای چارچوب اهداف [[قصههای قرآن|قصههای قرآنی]] بیان شده است لذا به جزئیات این داستان و ویژگیهای پسر نوح هیچ اشارهای نشده است.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹، ج۴، ص۷۰.</ref> |
| | |
| تنها تصویری که از پسر نوح در قرآن کریم وجود دارد لحظهای است که طوفان آغاز شده و پسر نوح خارج از [[کشتی نوح|کشتی]] است. بنا به روایت قرآن، این هنگام نوح(ع) پسر را میبیند و به او میگوید: «ای پسر با ما سوار شو و با کافران نباش». پسر نوح به پدر میگوید که به زودی به کوهی پناه میجویم تا از طوفان و آب در امان باشم، سپس حضرت نوح(ع) به او میگوید «امروز در برابر فرمان خدا هیچ نگاهدارندهای نیست، مگر کسی که [خدا بر او] رحم کند.» در این هنگام است که خداوند مکالمه پدر و پسر را با موجی قطع میکند و در نهایت پسر نوح را در طوفان خود غرق میکند.<ref>سوره هود، آیه ۴۲-۴۸.</ref>
| |
| | |
| در انتهای داستان پسر نوح آیاتی وجود دارد که مفسران در تفسیر آن آیات اختلاف دارند. خداوند از آیه ۴۵ تا ۴۸ [[سوره هود]] داستان پسر نوح و حضرت نوح(ع) را اینگونه به پایان میرساند «نوح به پروردگارش عرض کرد: «پروردگارا! پسرم از خاندان من است؛ و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است؛ و تو از همه حکمکنندگان برتری!» خداوند فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است [= فرد ناشایستهای است]! پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز میدهم تا از جاهلان نباشی!!» ».<ref>سوره هود، آیه ۴۵-۴۸.</ref>
| |
|
| |
|
| | تنها تصویری که از پسر نوح در قرآن کریم وجود دارد لحظهای است که طوفان آغاز شده و پسر نوح خارج از [[کشتی نوح|کشتی]] است. بنا به روایت قرآن، نوح پسرش را دعوت میکند تا سوار کشتی شود اما پسر قبول نمیکند و میگوید بالای کوهی میروم تا از طوفان در امان باشم. نوح بار دیگر از پسر دعوت به سوار شدن در کشتی میکند و میگوید این طوفان عذابی است که کسی نمیتواند از آن فرار کند مگر اینکه خداوند بخواهد. خداوند در این هنگام با موجی میان نوح و پسرش فاصله میاندازد و در نهایت پسر نوح در طوفان غرق میشود.<ref>سوره هود، آیه ۴۲-۴۸.</ref> |
| ==شبهه در فرزندی پسر نوح== | | ==شبهه در فرزندی پسر نوح== |
| آیه ۴۶ [[سوره هود]] «یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ منْ أَهلِکَ» باعث شده است که برخی در خصوص فرزندی کنعان شبهه ایجاد کنند. در تفسیر قرطبی آمده است که فرزند غرق شده نوح(ع)، فرزند نوح نبود؛ بلکه فرزند نامشروع همسر نوح بود چراکه خداوند در آیه ۴۶ [[سوره هود]] فرموده است«یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ منْ أَهلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صَالِحٍ» و همچنین در آیه ۱۰ [[سوره تحریم]] زن حضرت نوح به عنوان خیانت کار معرفی شده است«امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کانَتَا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَینِ فَخَانَتَاهُمَا».<ref>به نقل از: بیومی مهران، بررسی تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۹ش، ج ۴، ص۱۷.</ref> این در حالی است که بسیاری از مفسرین شیعه و سنی بر پایه روایات وارد شده در تفسیر آیه ۴۵ و ۴۶ سوره هود بر مجعول بودن این سخن تأکید کردهاند و معتقدند که کلمه «فخانتاهما» در قرآن کریم هرگز اشاره به زنا کار بودن زن نوح و فرزند نامشروع بودن «پسر نوح» ندارد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص: ۳۵۲؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۱۲، ص۶۹؛ بیومی مهران، بررسی تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۹ش، ج ۴، ص۱۷؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۱۷؛ طبری، تفسیر الطبری، ۱۴۱۲ق، ج ۱۲، ص۳۲؛ آلوسی،روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | | آیه ۴۶ [[سوره هود]] «یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ منْ أَهلِکَ» باعث شده است که برخی در خصوص فرزندی کنعان شبهه ایجاد کنند. برخی با استناد به این آیه و همچنین آیه ۱۰ [[سوره تحریم]] که در آن زن حضرت نوح به عنوان خیانت کار معرفی شده است عنوان کردهاند که آن فرزند غرق شده فرزند نوح نبود؛ بلکه فرزند نامشروع همسر نوح بودهاست.<ref>بیومی مهران، بررسی تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۹ش، ج ۴، ص۱۷.</ref> این در حالی است که بسیاری از مفسرین شیعه و سنی بر پایه روایات وارد شده در تفسیر آیه ۴۵ و ۴۶ سوره هود بر مجعول بودن این سخن تأکید کردهاند و معتقدند که کلمه «فخانتاهما» در قرآن کریم هرگز اشاره به زنا کار بودن زن نوح و فرزند نامشروع بودن «پسر نوح» ندارد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص: ۳۵۲؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۱۲، ص۶۹؛ بیومی مهران، بررسی تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۹ش، ج ۴، ص۱۷؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۱۷؛ طبری، تفسیر الطبری، ۱۴۱۲ق، ج ۱۲، ص۳۲؛ آلوسی،روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۶۶.</ref> |
| | |
| [[علامه طباطبایی]] معتقد است پسری که در طوفان غرق شد پسر واقعی و حقیقی [[نوح (پیامبر)|نوح(ع)]] بود. این را از نوع خطابی که در آیه ۴۲ وجود دارد میتواند استنباط کرد: «یا بُنَی ارْکب مَّعَنَا» چرا که این نوع خطاب بر شفقت و مهربانی گوینده دلالت میکند و اشعار به این دارد که به پسر بفهماند که پدرش او را دوست دارد و خیر او را میخواهد<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص: ۳۴۶.</ref>. بر این اساس به نظر او وقتی خداوند در مورد این پسر میفرماید«یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِک إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ» منظور این است که او از آن افرادی که خدا وعده نجاتشان را داده و فرموده بود:" اهل خودت را نیز سوار کشتی بکن" نیست زیرا منظور از اهلی که قرار است نجات یابند اهل صالح نوح(ع) بودند، بنابراین پسر نوح در عین اینکه پسر و اهلش بود چون صالح نبود جزء اهل حضرت نوح به حساب نیامد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص: ۳۵۱.</ref> در [[تفسیر نمونه]]،[[مجمع البیان فی تفسیر القرآن|مجمع البیان]]، [[تفسیر طبری]] نیز قول پسر واقعی بودن «پسر نوح» به عنوان درستترین قول دانسته شده است.<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش،ج۹، ص۱۱۷؛ ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۱۲، ص۶۸؛ طبری،تفسیر الطبری، ۱۴۱۲ق، ج ۱۲، ص۳۲؛آلوسی،روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۶، ۲۶۶.</ref>
| |
|
| |
|
| [[طبرسی]] نیز معتقد است منظور از اهل در این آیه دین و آیین است؛ یعنی اینکه پسر نوح چون به حضرت نوح ایمان نیاورد؛ پس اهلش و جزء مؤمنانش نبود و کفرش او را از اینکه مشمول احکام اهل شود خارج کرد.<ref>طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۱۲، ص۶۸.</ref> | | [[علامه طباطبایی]] معتقد است پسری که در طوفان غرق شد پسر واقعی و حقیقی [[نوح (پیامبر)|نوح(ع)]] بود. این را از نوع خطابی که در آیه ۴۲ وجود دارد میتواند استنباط کرد: «یا بُنَی ارْکب مَّعَنَا» چرا که این نوع خطاب بر شفقت و مهربانی گوینده دلالت میکند و اشعار به این دارد که به پسر بفهماند که پدرش او را دوست دارد و خیر او را میخواهد<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص: ۳۴۶.</ref>. در [[تفسیر نمونه]]، [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن|مجمع البیان]]، [[تفسیر طبری]] نیز قول پسر واقعی بودن «پسر نوح» به عنوان درستترین قول دانسته شده است.<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش،ج۹، ص۱۱۷؛ ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۱۲، ص۶۸؛ طبری،تفسیر الطبری، ۱۴۱۲ق، ج ۱۲، ص۳۲؛آلوسی،روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۶، ۲۶۶.</ref> |
|
| |
|
| ==بی اطلاعی نوح(ع) از کفر پسر== | | ==بی اطلاعی نوح(ع) از کفر پسر== |