پرش به محتوا

قوم عاد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ مهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>M.bahrami
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''قوم عاد''' از نژاد عرب، در جنوب [[جزیره العرب]] زندگی می‌کردند. آنها از فرزندان عاد بن عوص بودند که نام جدشان را بر روی قبیله خود گذاشته بودند. افراد این قوم اندامی درشت داشتند و از نعمت‌های فراوان برخوردار بودند. خداوند [[حضرت هود(ع)]] را برای دعوت به [[توحید]] از میان آنها به [[رسالت]] برگزید. بیشتر افراد قوم دعوت هود(ع) را نپذیرفتند و به عذاب الهی دچار شدند.
'''قوم عاد''' از نژاد عرب، در جنوب [[جزیره العرب]] زندگی می‌کردند. آنها از فرزندان عاد بن عوص بودند که نام جدشان را بر روی قبیله خود گذاشته بودند. افراد این قوم اندامی درشت داشتند و از نعمت‌های فراوان برخوردار بودند. خداوند [[حضرت هود(ع)]] را برای دعوت به [[توحید]] از میان آن‌ها به [[رسالت]] برگزید. بیشتر افراد قوم دعوت هود(ع) را نپذیرفتند و به عذاب الهی دچار شدند.


==در قرآن==
==در قرآن==
خط ۵: خط ۵:


==نام و زمان==
==نام و زمان==
قوم عاد، قومی عرب<ref>البداية و النهاية، ۱۴۰۷ق، ج۲،‌ص۱۵۶.</ref> از فرزندان عاد بن عوص بن أرم بن [[سام]] بن [[نوح پیامبر|نوح]] که نام جدشان را بر روی قبیله خود گذاشته بودند.<ref>فخر رازی، مفاتيح الغيب، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۱۵۲.</ref>  
قوم عاد، قومی عرب<ref>البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲،‌ص۱۵۶.</ref> از فرزندان عاد بن عوص بن أرم بن [[سام]] بن [[نوح پیامبر|نوح]] که نام جدشان را بر روی قبیله خود گذاشته بودند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۱۵۲.</ref>  


[[قرآن|قرآن کریم]] قوم عاد را بعد از [[قوم نوح]] می‌داند<ref>سوره اعراف، آیه ۶۹ ؛ سوره ذاریات، آیه ۴۶.</ref> در قرآن تعبیر عاد أُولى‏ نیز وجود دارد: «وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُولى‏؛ و اوست كه قوم عاد نخستين را هلاک كرد»<ref>سوره نجم، آیه ۵۰.</ref> عاد اولی، همان قوم [[هود(پیامبر)|حضرت هود]] بوده‌اند<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۵۰.</ref> که پس از قوم [[حضرت نوح]] و قبل از [[قوم ثمود]] زندگی می‌کردند.<ref>میبدی، كشف الأسرار و عدة الأبرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۵۳۲.</ref> در نتیجه عاد دومی نیز وجود داشته و برخی مفسران عاد دوم را [[ثمود|قوم ثمود]] دانسته‌اند.<ref>میبدی، كشف الأسرار و عدة الأبرار، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۴۳۵.</ref>
[[قرآن|قرآن کریم]] قوم عاد را بعد از [[قوم نوح]] می‌داند<ref>سوره اعراف، آیه ۶۹ ؛ سوره ذاریات، آیه ۴۶.</ref> در قرآن تعبیر عاد أُولی نیز وجود دارد: «وَ أَنَّهُ أَهْلَک عاداً الْأُولی؛ و اوست که قوم عاد نخستین را هلاک کرد»<ref>سوره نجم، آیه ۵۰.</ref> عاد اولی، همان قوم [[هود(پیامبر)|حضرت هود]] بوده‌اند<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۵۰.</ref> که پس از قوم [[حضرت نوح]] و قبل از [[قوم ثمود]] زندگی می‌کردند.<ref>میبدی، کشف الأسرار و عدة الأبرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۵۳۲.</ref> در نتیجه عاد دومی نیز وجود داشته و برخی مفسران عاد دوم را [[ثمود|قوم ثمود]] دانسته‌اند.<ref>میبدی، کشف الأسرار، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۴۳۵.</ref>


==مکان زندگی==
==مکان زندگی==
[[قرآن]] مکان زندگی قوم عاد را با نام [[احقاف]] معرفی می‌کند: «وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقاف؛ برادر قوم عاد را ياد كن، هنگامى كه قومش را در سرزمين احقاف بيم داد».<ref>سوره احقاف، آیه۲۱.</ref> احقاف به معنای شن‌هاى روان است كه بر اثر وزش باد در بيابان‌ها به صورت كج و معوج روى هم انباشته مى‌‏شوند، و سرزمين قوم عاد را از اين جهت "احقاف" مى‌‏گفتند كه ريگستانى به اين صورت بود<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲۱، ص۲۹۲.</ref>. [[مفسران]]، احقاف را سرزمینی در جنوب جزيرة العرب دانسته‌اند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۵.</ref> البته در تعیین نقطه دقیق آن اختلاف‌هایی وجود دارد.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۱۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] و [[طبرسی]] معتقدند که سرزمین احقاف مکانی بین [[یمن]] و [[عمان]] است<ref>طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص ۴۵۶؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج ۱۸، ص۲۱۸.</ref> که در حال حاضر به صورت ریگزاری در آمده است.<ref>ندایی، تاریخ انبیاء، ۱۳۸۹، ص۵۵.</ref> در [[سوره احقاف]] که غرض از آن انذار بر [[عذاب الیم]] [[مشركين]] است<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۸، ص۲۸۳.</ref> گوشه‏‌اى از داستان قوم عاد به عنوان نمونه‌ای از مشرکان عذاب شده مطرح شده است و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه معتقد است که نام سوره احقاف نیز بر گرفته از داستان قوم عاد و محل زندگی آنهاست<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴، ج۲۱، ۲۹۵.</ref>.
[[قرآن]] مکان زندگی قوم عاد را با نام [[احقاف]] معرفی می‌کند: «وَ اذْکرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقاف؛ برادر قوم عاد را یاد کن، هنگامی که قومش را در سرزمین احقاف بیم داد».<ref>سوره احقاف، آیه۲۱.</ref> احقاف به معنای شن‌های روان است که بر اثر وزش باد در بیابان‌ها به صورت کج و معوج روی هم انباشته می‌شوند، و سرزمین قوم عاد را از این جهت "احقاف" می‌گفتند که ریگستانی به این صورت بود<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲۱، ص۲۹۲.</ref>. [[مفسران]]، احقاف را سرزمینی در جنوب جزیرة العرب دانسته‌اند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۵.</ref> البته در تعیین نقطه دقیق آن اختلاف‌هایی وجود دارد.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۱۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] و [[طبرسی]] معتقدند که سرزمین احقاف مکانی بین [[یمن]] و [[عمان]] است<ref>طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص۴۵۶؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج ۱۸، ص۲۱۸.</ref> که در حال حاضر به صورت ریگزاری در آمده است.<ref>ندایی، تاریخ انبیاء، ۱۳۸۹، ص۵۵.</ref> در [[سوره احقاف]] که غرض از آن انذار بر [[عذاب الیم]] [[مشرکان]] است<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۸، ص۲۸۳.</ref> گوشه‌ای از داستان قوم عاد به عنوان نمونه‌ای از مشرکان عذاب شده مطرح شده است و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه معتقد است که نام سوره احقاف نیز بر گرفته از داستان قوم عاد و محل زندگی آنهاست<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴، ج۲۱، ۲۹۵.</ref>.


==خصوصیات ظاهری==
==خصوصیات ظاهری==
قرآن کریم در توصیف ظاهری قوم عاد عنوان کرده است که آنها بلند قامت چون درخت خرما<ref>سوره قمر، آیه ۲۰؛ سوره الحاقه، آیه ۷.</ref> و بسیار فربه و درشت هیكل <ref>سوره اعراف، آیه ۶۹.</ref> بوده‌اند. [[امام باقر(ع)]] نیز در ذیل حدیثی قوم عاد را چنین توصیف می‌کند: «آنها به اندازه نخل‌هاى بلند بودند و كوه را ويران می‌كردند».<ref>شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، ج۴، ص۴۴۵.</ref> در روایتی از [[امام صادق (ع)]] نیز به بلندی قامت آنان اشاره شده و آنان را به بلندی درخت نخل دانسته است. در منابع دیگر نیز گفته شده است که مردمان عاد بسیار بلند قد بوده‌اند. [[شیخ طوسی]] در کتاب [[التبیان]]، برخی از این گفته‌ها را گزارش می‌دهد. در روایات نیز آمده است که بلندترین فرد آنها قامتش ۱۰۰ ذراع و كوتاهترین ۷۰ ذراع بود<ref>جزایری، النور المبين،۱۳۸۱ق، ص۱۳۵.</ref>. این مطالب نیز اختلاف‌های بسیاری با هم دارند مثلا در قولی دیگر آنان را 12 ذراع (حدود 6) متر دانسته است.
قرآن کریم در توصیف ظاهری قوم عاد عنوان کرده است که آن‌ها بلند قامت چون درخت خرما<ref>سوره قمر، آیه ۲۰؛ سوره الحاقه، آیه ۷.</ref> و بسیار فربه و درشت هیکل<ref>سوره اعراف، آیه ۶۹.</ref> بوده‌اند. [[امام باقر(ع)]] نیز در ذیل حدیثی قوم عاد را چنین توصیف می‌کند: «آنها به‌اندازه نخل‌های بلند بودند و کوه را ویران می‌کردند».<ref>شیخ طوسی، التبیان، ج۴، ص۴۴۵.</ref> در روایتی از [[امام صادق(ع)]] نیز به بلندی قامت آنان اشاره شده و آنان را به بلندی درخت نخل دانسته است. در منابع دیگر نیز گفته شده است که مردمان عاد بسیار بلند قد بوده‌اند. [[شیخ طوسی]] در کتاب [[التبیان]]، برخی از این گفته‌ها را گزارش می‌دهد. در روایات نیز آمده است که بلندترین فرد آنها قامتش ۱۰۰ ذراع و کوتاهترین ۷۰ ذراع بود<ref>جزایری، النور المبین،۱۳۸۱ق، ص۱۳۵.</ref>. این مطالب نیز اختلاف‌های بسیاری با هم دارند مثلا در قولی دیگر آنان را ۱۲ ذراع (حدود ۶) متر دانسته است.


==تمدن و زندگی==
==تمدن و زندگی==
برخی از [[مفسران]] معتقدند که از ظاهر آیات قرآن می‌توان نتیجه گرفت که تمدن قوم عاد تمدنی مترقی بوده است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref> آنها دارای شهرهایی آباد و سرزمینی حاصلخیز و پوشیده از باغ‌ها و نخلستان‌ها و زراعت‌ها بوده‌اند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref> در وصف شهر ارم یکی از شهرهای آنان در آیه ۸ سوره فجر آمده است:«الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ؛ (شهری) كه در هیچ سرزمینی مثل آن ساخته نشده بود.»<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref>  
برخی از [[مفسران]] معتقدند که از ظاهر آیات قرآن می‌توان نتیجه گرفت که تمدن قوم عاد تمدنی مترقی بوده است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref> آنها دارای شهرهایی آباد و سرزمینی حاصلخیز و پوشیده از باغ‌ها و نخلستان‌ها و زراعت‌ها بوده‌اند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref> در وصف شهر ارم یکی از شهرهای آنان در آیه ۸ سوره فجر آمده است:«الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ؛ (شهری) که در هیچ سرزمینی مثل آن ساخته نشده بود.»<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref>  


قوم عاد دارای کشاورزی و درختان نخل بسیار بودند و خانه‌های سنگی بزرگی برای خود ساختند.<ref>قمی، ۱۴۰۴ق، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۲۹.</ref>  
قوم عاد دارای کشاورزی و درختان نخل بسیار بودند و خانه‌های سنگی بزرگی برای خود ساختند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۲۹.</ref>  


==عقاید و عملکرد==
==عقاید و عملکرد==
قوم عاد خدایان متعدد را می‌پرستیدند،<ref>سوره هود، آیه ۵۳.</ref> آنها در هر مرحله‌ای برای خود بتی به عنوان سرگرمی می‌ساختند و در زیر زمین مخزن‌های آب درست می‌كردند به امید اینكه جاودانه خواهند بود.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۷؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۲۳، ص: ۱۵: مکارم، تفسیر نمونه، ج۶، ۲۲۶-۲۳۲.</ref> حضرت هود برای هدایت آنان مبعوث شد.<ref>سوره هود، آیه ۵۰.</ref> قرآن از هود(ع) تعبير به برادر قوم عاد می‌كند.<ref>سوره هود، آیه ۵۰.</ref> علت این تعبیر این است که حضرت هود از قوم عاد بود.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۲۹۸.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است که احتمال دارد كه قوم عاد غیر از هود (ع)، پیغمبران دیگری نیز داشته‌اند كه قبل از هود و بعد از جناب نوح (ع) در بین آنان مبعوث شده باشد ولی قرآن كریم نام آنان را نبرده باشد و لیكن سیاق آیات با این احتمال مساعد نیست.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳.</ref>  
قوم عاد خدایان متعدد را می‌پرستیدند،<ref>سوره هود، آیه ۵۳.</ref> آنها در هر مرحله‌ای برای خود بتی به عنوان سرگرمی می‌ساختند و در زیر زمین مخزن‌های آب درست می‌کردند به امید اینکه جاودانه خواهند بود.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۷؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۲۳، ص: ۱۵: مکارم، تفسیر نمونه، ج۶، ۲۲۶-۲۳۲.</ref> حضرت هود برای هدایت آنان مبعوث شد.<ref>سوره هود، آیه ۵۰.</ref> قرآن از هود(ع) تعبیر به برادر قوم عاد می‌کند.<ref>سوره هود، آیه ۵۰.</ref> علت این تعبیر این است که حضرت هود از قوم عاد بود.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۲۹۸.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است که احتمال دارد که قوم عاد غیر از هود(ع)، پیغمبران دیگری نیز داشته‌اند که قبل از هود و بعد از جناب نوح(ع) در بین آنان مبعوث شده باشد ولی قرآن کریم نام آنان را نبرده باشد و لیکن سیاق آیات با این احتمال مساعد نیست.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳.</ref>  


[[مفسران]] معتقدند بر اساس آیه «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ»<ref>سوره هود، آیه ۵۹. </ref> می‌توان نتیجه گرفت که قوم عاد گرفتار سه خصلتِ انكار آیات الهی، نافرمانی انبیاء و اطاعت كردن از جباران بودند. در واقع آنها از دستورات هر جبار و زورگوی عنیدی پیروی می‌كردند و همین گوش به فرمان جباران بودن، آنان را از پیروی [[هود(ع)]] و پذیرفتن دعوتش باز داشت. خداوند در ادامه توصیف قوم عاد در [[سوره احقاف]] عنوان کرده است «وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَةً وَ یوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی به خاطر آن سه خصلت نكوهیده، [[لعن|لعنت]] در همین دنیا و در قیامت دنبال‌شان كرد و از رحمت خدا دور شدند، مصداق این [[لعن]] همان، عذابی بود كه آن قدر تعقیب‌شان كرد تا به آنها رسید و نابودشان کرد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref>
[[مفسران]] معتقدند بر اساس آیه «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ»<ref>سوره هود، آیه ۵۹. </ref> می‌توان نتیجه گرفت که قوم عاد گرفتار سه خصلتِ انکار آیات الهی، نافرمانی انبیاء و اطاعت کردن از جباران بودند. در واقع آنها از دستورات هر جبار و زورگوی عنیدی پیروی می‌کردند و همین گوش به فرمان جباران بودن، آنان را از پیروی [[هود(ع)]] و پذیرفتن دعوتش باز داشت. خداوند در ادامه توصیف قوم عاد در [[سوره احقاف]] عنوان کرده است «وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَةً وَ یوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی به خاطر آن سه خصلت نکوهیده، [[لعن|لعنت]] در همین دنیا و در قیامت دنبال‌شان کرد و از رحمت خدا دور شدند، مصداق این [[لعن]] همان، عذابی بود که آن قدر تعقیب‌شان کرد تا به آنها رسید و نابودشان کرد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref>


==عذاب الهی==
==عذاب الهی==
قرآن در ذیل آیات متعددی گفتگوهای میان [[حضرت هود]] و قوم عاد را نقل می‌کند.<ref>سوره هود، آیات ۵۰- ۵۷.</ref> قوم عاد دچار خشکسالی گشته و برای مدت طولانی بر آن‌ها باران نبارید.<ref>قمی، تفسير القمي، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۲۹.</ref> حضرت هود، به آن‌ها وعده داد که اگر [[توبه]] کنند خشکسالی از بین خواهد رفت و حتی بر قدرت آن ها نیز افزوده خواهد شد.<ref>سوره هود،‌آیه ۵۲.</ref> با این حال، قوم عاد، دعوت هود را نپذیرفت.<ref>سوره هود، آیه ۵۳.</ref>
قرآن در ذیل آیات متعددی گفتگوهای میان [[حضرت هود]] و قوم عاد را نقل می‌کند.<ref>سوره هود، آیات ۵۰- ۵۷.</ref> قوم عاد دچار خشکسالی گشته و برای مدت طولانی بر آن‌ها باران نبارید.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۲۹.</ref> حضرت هود، به آن‌ها وعده داد که اگر [[توبه]] کنند خشکسالی از بین خواهد رفت و حتی بر قدرت آن‌ها نیز افزوده خواهد شد.<ref>سوره هود،‌ آیه ۵۲.</ref> با این حال، قوم عاد، دعوت هود را نپذیرفت.<ref>سوره هود، آیه ۵۳.</ref>


مردم عاد ابر بزرگی را از دور در آسمان دیدند و گمان کردند ابری باران‌زا است در حالی که ابر عذاب بود.<ref>سوره احقاف، سوره ۲۴.</ref> در نهایت هفت شب و هشت روز پی در پی بر قوم عاد عذاب نازل شد.<ref>سوره حاقه، آیه ۷.</ref>  
مردم عاد ابر بزرگی را از دور در آسمان دیدند و گمان کردند ابری باران‌زا است در حالی که ابر عذاب بود.<ref>سوره احقاف، سوره ۲۴.</ref> در نهایت هفت شب و هشت روز پی در پی بر قوم عاد عذاب نازل شد.<ref>سوره حاقه، آیه ۷.</ref>  


پس از نابودی قوم عاد، هود به همراه دیگر مومنان سرزمین خود را ترک کرده و به مکه رفتند.<ref> عوتبى صحارى‏، الأنساب، ۱۴۲۷، ج۱، ص۷۱.</ref>
پس از نابودی قوم عاد، هود به همراه دیگر مومنان سرزمین خود را ترک کرده و به مکه رفتند.<ref> عوتبی صحاری، الأنساب، ۱۴۲۷، ج۱، ص۷۱.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۶: خط ۳۶:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
* جزایری، نعمت‌الله بن عبدالله، النور المبين فی قصص الأنبياء و المرسلين (قصص قرآن)؛ به ضمیمه زندگانی چهارده معصوم (ع)، مصحح احمد سیاح، مترجم فاطمه مشایخ، تهران، فرحان، ١٣٨١ق.
* جزایری، نعمت‌الله بن عبدالله، النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین (قصص قرآن)؛ به ضمیمه زندگانی چهارده معصوم(ع)، مصحح احمد سیاح، مترجم فاطمه مشایخ، تهران، فرحان، ۱۳۸۱ق.
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، احمد قصیرعاملی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، احمد قصیرعاملی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.
* طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
* طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمد جواد بلاغی‏، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
* طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان‏، مترجم موسوى، محمد باقر، قم، دفتر نشر اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ق.
* طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم موسوی، محمد باقر، قم، دفتر نشر اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ترجمه حسین نوری و محمد مفتح، تهران، نشر فراهانی، ۱۳۵۲ش.
* طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ترجمه حسین نوری و محمد مفتح، تهران، نشر فراهانی، ۱۳۵۲ش.
* عوتبى صحارى‏، الأنساب‏، مصحح محمد احسان‏ نص، مسقط، بی نا، ۱۴۲۷ق.
* عوتبی صحاری، الأنساب، مصحح محمد احسان نص، مسقط، بی‌نا، ۱۴۲۷ق.
* فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
* قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران،‌دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح موسوی جزائری، قم،‌ دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
* میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق علی اصغرحکمت‏، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
* میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق علی اصغرحکمت، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
* ندایی، فرامرز، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، تهران، انتشارات اروند و سما، ۱۳۸۹ش.
* ندایی، فرامرز، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، تهران، انتشارات اروند و سما، ۱۳۸۹ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش