پرش به محتوا

مغز متفکر جهان شیعه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Rezataran
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:مغز متفکر جهان شیعه.jpg|بندانگشتی]]
'''مغز متفکر جهان شیعه''' کتابی به قلم [[ذبیح الله منصوری]] نویسنده و مترجم ایرانی درباره امام صادق (ع). است این کتاب در دهه پنجاه در ایران منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفته و بارها تجدید چاپ شد. در این کتاب زوایایی از زندگی [[امام ششم]] شیعیان بررسی شده است آشتی دادن علم ودین از دغدغه های اصلی این کتاب است. مترجم مدعی است کتاب توسط جمعی از نویسندگان در مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ فرانسه نوشته شده است. این کتاب مورد انتقاد برخی از نویسندگان قرار گرفته است.
'''مغز متفکر جهان شیعه''' کتابی به قلم [[ذبیح الله منصوری]] نویسنده و مترجم ایرانی درباره امام صادق (ع). است این کتاب در دهه پنجاه در ایران منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفته و بارها تجدید چاپ شد. در این کتاب زوایایی از زندگی [[امام ششم]] شیعیان بررسی شده است آشتی دادن علم ودین از دغدغه های اصلی این کتاب است. مترجم مدعی است کتاب توسط جمعی از نویسندگان در مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ فرانسه نوشته شده است. این کتاب مورد انتقاد برخی از نویسندگان قرار گرفته است.



نسخهٔ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۲

مغز متفکر جهان شیعه کتابی به قلم ذبیح الله منصوری نویسنده و مترجم ایرانی درباره امام صادق (ع). است این کتاب در دهه پنجاه در ایران منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفته و بارها تجدید چاپ شد. در این کتاب زوایایی از زندگی امام ششم شیعیان بررسی شده است آشتی دادن علم ودین از دغدغه های اصلی این کتاب است. مترجم مدعی است کتاب توسط جمعی از نویسندگان در مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ فرانسه نوشته شده است. این کتاب مورد انتقاد برخی از نویسندگان قرار گرفته است.

نویسنده

ذبیح الله منصوری در سنندج بدنیا آمد(۱۲۷۶ - ۱۳۶۵ ه ش) در کودکی زبان فرانسه آموخت. با روزنامه ایران ما، روزنامه داد، مجله خواندنیها، روزنامه باختر، روزنامه اختر امروز، مجله ترقی، مجله تهران مصور، مجله روشنفکر، مجله سپید و سیاه، مجله امید ایران، روزنامه پست تهران و سرانجام مجله دانستنیها همکاری داشت عمده کارهای او ترجمه و تهیه مطلب علمی بود.گفته می‌شود حدود ۱۴۰۰ کتاب و نشریه منتشر کرده که از پرفروش ترین کتابها به زبان فارسی می‌باشند. بنابر شواهد و دلایل موجود بسیاری از کارهای ایشان که به نام ترجمه چاپ شده‌است توسط خود ایشان تالیف گشته اما بنا بر اقتضائات فرهنگی آن دوران ایران و تمایل ناشران برای چاپ آثار ترجمه از نویسندگان خارجی، ایشان کارهایشان را به ناچار به نام ترجمه چاپ می‌کردند.[۱]

منصوری آثار فراوانی از خود بجای گذاشته است: سینوهه پزشک مخصوص فرعون، خواجه تاجدار، خداوند الموت (حسن صباح)، ابن سینا نابغه‌ای از شرق، اسپارتاکوس، امام حسین و ایران، افکار مترلینگ، خداوند بزرگ و من، خداوند بزرگ و انسان، دنیای دیگر، راز بزرگ، افکار کوچک و دنیای بزرگ، زندگی مورچگان، زنبور عسل، موریانه، دروازه بزرگ، زندگی آل کاپون، دزد جوانمرد، اسرار هفتگانه، عشاق نامدار، رابین هود، سه تفنگدار، مونیکای دوپاری، کنت دو مونت کریستو، جراح دیوانه، ماژلان، یک سال در میان ایرانیان، شاه طهماسب و سلیمان خان قانونی، سقوط پاریس، منم تیمور جهانگشا، سقوط قسطنطنیه، نورنبرگ، تازه مسلمان، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت، عایشه، امام جعفر صادق مغز متفکر جهان شیعه یکی از آثار او است.[۲]

محتوا

هویت گرایی دینی

این کتاب آینه‌ای از ذهن ایرانی و وضعیت اندیشه‌ی دینی در دهه‌ی پنجاه شمسی است. کتاب در زمانه‌ای منتشر شده است که بازار هویت‌جویی و هویت‌خواهی در ایران گرم بود؛ و انتشار کتاب‌هایی که زمینه ساز آشتی دین و دنیای مدرن و بازسازی هویت دینی یا تحلیل علمی تاریخ اسلام باشند، با استقبال عامه‌ی مردم مواجه می‌شد. دفاع علمی از دین،‌ در واقع واکنشی به گفتمان نوسازی غربی و شرقی ماده‌گرا بود که با اعتقاد بر «آن‌چه خود داشت» و تکیه بر سنت دینی، در بازسازی گفتمان دینی به زبان روز اهتمام می‌ورزید. در دهه‌های بیست تا پنجاه شمسی روند رو به رشد ادبیات دینی علم‌زده را در میان دانشگاهیان دین‌مدار و روحانیان دانشگاه‌دیده و واعظان مشهور می‌توان جست‌وجو کرد و بازشناخت.[۳]

آشتی دادن علم و دین

در چنین فضایی از هویت‌یابی دینی و رواج علم غربی، «مغز متفکر جهان شیعه: امام جعفر صادق (ع)» به عنوان اقرار دانشمندان غربی به سرچشمه‌های دینی منتشر شده است تا ضمن تأیید گفتمان علمی، تبار دینی آن را برجسته کند؛ و نزاع دین و دنیا و نسبت دین و دانش را در جدال اسلام و غرب، با تکیه بر تبار مشترک دینی و برتری نسبی ما در دانش‌اندوزی (دست کم در فضیلت سبقت) فیصله دهد. به بیان دیگر، اقبال به این کتاب، سازوکار جبرانی عقده‌ی حقارت –یا دست‌کم احساس کمبود- در برابر غرب (و تمدن مادی به صورت عام) و بیان وارونه‌ی حس عقب‌ماندگی عمومی جامعه (نسبت به جوامع دیگر و از لحاظ دستیابی به دانش و فن) است که چاره‌ی آن را در بازگشت به سنت دینی و احیاء آن می‌بیند. واکنش دیرهنگام به این کتاب، خود نشان از قوت گفتمان علم‌زدگی نزد دینداران و نبود پاسخی بدیل و اصیل برای این پرسش هویتی است.[۴]

نکته هایی از کتاب

  • چشمان امام آبى بود دانشمندان آن را به خاطر وراثت از نسل ايرانى‌ها مى‌دانند.
  • او به فرضيه‌هاى نجوم آن زمان ایراد گرفته است. بعنوان مثال فرضيه گردش خورشيد به دور زمين از اين فرضيه‌ها بوده است.
  • در حالى كه اكثرا دانشمندان بحث مذهب و علم را جدا از هم مى‌دانند، امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) اين دو را در كنار هم تدريس مى‌كردند.
  • در اسلام ابراز نظريه‌هاى علمى كه ولو با مذهب تماس حاصل ميكرد، آزادتر از اروپا بوده و حتى در سخت‌ترين دوره‌هاى اسلامى از لحاظ ايده‌ئولوژى مثل دوره خلافت بعضى از عباسيان، يك دانشمند اسلامى آزادتر از يك دانشمند اروپائى براى ابراز نظريه علمى بوده است.
  • عقيده به عناصر چهارگانه آب، هوا، خاك و آتش جزو لاينفك علم فيزيك آن دوران بوده است. اما امام جعفر صادق (ع) اين نظريه را رد مى‌كند و به عناصر مختلف در خاك و هوا اشاره مى‌كند.
  • در درس امام جعفر صادق (ع) پيروان ديگر اديان مانند مسيحيان شرکت می کردند.
  • او با رهبانیت در دوره خود مبارزه کرد.
  • امام اولين كسى بوده است كه راجع به گردش زمين به دور خودش توضيح داده است.
  • يكى از قوانينى كه جعفر صادق در فيزيك ابراز كرد قانون مربوط بكدورت اجسام و شفاف بودن آنها مى‌باشد.
  • آنچه ابن راوندى در كتاب خود گفت اين بود كه نبايد بدستاويز دين از پيشرفت علم ممانعت كرد و اين موضوع نشان ميدهد كه آنمرد در مكتب فرهنگ مذهبى جعفر صادق (ع) پرورش يافته بود.
  • جعفر صادق در اسلام اولين كسى است كه روايات تاريخى را باديده انتقاد نگريست و نشان داد كه روايات تاريخى را نبايد بدون تعمق و نقد پذيرفت و هم او بود كه در نوشتن تاريخ استاد و مربى ابن‌جرير طبرى شد و سبب گرديد كه وقتى ابن‌جرير طبرى براى نوشتن تاريخ قلم بدست گرفت كه بايد چيزهائى را بنويسد كه عقل بپذيرد و از ذكر افسانه‌هائى كه شنيدن آن عوام را ميخواباند خودارى نمايد.
  • طول عمر انسان بدون ترديد وابسته بدو چيز است: يكى رعايت بهداشت و ديگرى خوددارى از پرخورى.
  • يكى از مظاهر نبوغ علمى جعفر صادق توصيه او بمادران بود تا اين كه كودكان شيرخوار را در طرف چپ خود بخوابانند.[۵]

واکنش ها

غلام‌حسین ابراهیمی دینانی[۶] ، صادق آئینه‌وند[۷] ، بهاء الدین خرمشاهی[۸]، کامران فانی[۹] و محمد علی مهدوی راد[۱۰] از کسانی هستند که در این باره اظهار نظر کرده اند:

  • عنوان کتاب، نادرست است. اطلاق عنوان «مغز متفکر جهان شیعه» به امام صادق (ع) بر اساس قیاس نادرستی با دانشمندان و فلاسفه استوار است که با مقام امامت همخوانی ندارد.
  • در نگارش کتاب، به مستنداتی از کتب روائی استناد شده است؛ با این وجود پاره‌ای از مباحث آن با یافته‌های علمی ناهمخوان اند.
  • مستندات کتاب واقعیت ندارد. مطالب آن اثبات نشده، غیرعلمی و عجیب‎اند.
  • کتاب ارزش تحقیقی ندارد؛ ارزش نقد هم ندارد؛‌ ولی اثر منفی دارد.
  • جمعی به نام مجمع مطالعات اسلامی استراسبورگ وجود نداشته است.
  • اسامی عالمان نام برده شده در کتاب حقیقی نیست.
  • نوشته‌ی منصوری ساخته و پرورده‌ی ذهن اوست.
  • نویسنده، ‌به جعل و تحریف در نگارش کتاب اعتراف کرده است.
  • محتوای کتاب جعل و انتساب قول ناروا به امام صادق (ع) است.
  • با توجه به استناد به این کتاب در برخی مباحث اعتقادی، مصداق کتب ضاله است.[۱۱]

نسخه اصلی کتاب

درباره نسخه اصلی این کتاب بحث هایی صورت گرفته است نویسنده در مقدمه کتاب می گوید خواندن این کتاب چشمان او را بینا کرده است و با این کتاب امام صادق (ع) را شناخته است[۱۲] پژوهش مفصلی که یکی از پژوهشگران بعدها انجام داد تایید می کند که این کتاب تالیف ذبیح الله منصوری بوده و نسخه اصلی در این زمینه یافت نشده است.[۱۳]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع