شمر بن ذیالجوشن: تفاوت میان نسخهها
جز
←روز عاشورا
جز (←روز عاشورا) |
جز (←روز عاشورا) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
روز عاشورا هنگامی که امام یاوری برایش نمانده بود به تنهایی می جنگید و پیوسته جنگ کرد تا ۱۹۵۰ نفر از آنان را کشت ...[[عمرسعد]] به سپاهش گفت وای برشما آیا می دانید با که کارزار می کنید این پسر([[علی]]) کشنده عرب است از هرسو براو بتازید و۴۰۰۰ هزار کماندار بر او تیر باریدند و میان او و سراپرده اش حائل شدند، در این هنگام امام بانگ زد که وای بر شما ای پیروان آل ابی سفیان اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید پس در دنیا آزاده مرد باشید اگر از عرب هستید به گوهر خود باز گردید.شمر فریاد زد که ای پسر [[ حضرت فاطمه |فاطمه]] چه میگویی؟ امام گفت من و شما با هم کارزار میکنیم و زنان تقصیری ندارند تا من زندهام سرکشان سپاهت را از حرم من بازدارید. شمر گفت حق داری و درست گفتی و فریاد زد از حرم این مرد دور شوید و آهنگ خود او کنید که به جانم سوگند حریفی جوانمرد وبزرگوار است. {{یادداشت|فقال شمر: لك هذا. ثم صاح شمر: | روز عاشورا هنگامی که امام یاوری برایش نمانده بود به تنهایی می جنگید و پیوسته جنگ کرد تا ۱۹۵۰ نفر از آنان را کشت ...[[عمرسعد]] به سپاهش گفت وای برشما آیا می دانید با که کارزار می کنید این پسر([[علی]]) کشنده عرب است از هرسو براو بتازید و۴۰۰۰ هزار کماندار بر او تیر باریدند و میان او و سراپرده اش حائل شدند، در این هنگام امام بانگ زد که وای بر شما ای پیروان آل ابی سفیان اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید پس در دنیا آزاده مرد باشید اگر از عرب هستید به گوهر خود باز گردید.شمر فریاد زد که ای پسر [[ حضرت فاطمه |فاطمه]] چه میگویی؟ امام گفت من و شما با هم کارزار میکنیم و زنان تقصیری ندارند تا من زندهام سرکشان سپاهت را از حرم من بازدارید. شمر گفت حق داری و درست گفتی و فریاد زد از حرم این مرد دور شوید و آهنگ خود او کنید که به جانم سوگند حریفی جوانمرد وبزرگوار است. {{یادداشت|فقال شمر: لك هذا. ثم صاح شمر: | ||
إليكم عن حرم الرجل فاقصدوه في نفسه فلعمري هو كفو كريم. هر چند شمر در قساوت وبی رحمی وشقاوت در تاریخ کم نظیر بلکه بی نظیر است ولی کار خوب از هر کسی در هر شرایطی به عنوان حُسن فعلی(کار خوب) قابل تقدیر است هر چند حُسن فاعلی نباشد وکننده کار آدم خوبی نباشد. و اصولا در مکتب تربیتی اهبیت(ع) پایبندی به اصول اخلاقی مرز نمیشناسد از همین روست که امام سجاد(ع) در روایتی شیعیانش را دستور به اداء امانت داده وسوگند یاد کرده است که حتی اگر قاتل پدرش حسین همان شمشیری را که امام را با آن کشته امانت بسپارد او امانت را باز می گرداند. عليكم بأداء الامانة ، فوالذي بعث محمدا بالحق نبيا لو انّ قاتلَ أبي الحسين بن علي ائتمنني على السيف الذي قتله به لادّيته إليه .العلامة المجلسي، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵،ص۱۱۴. }}<ref>القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۲۳. | إليكم عن حرم الرجل فاقصدوه في نفسه فلعمري هو كفو كريم. هر چند شمر در قساوت وبی رحمی وشقاوت در تاریخ کم نظیر بلکه بی نظیر است ولی کار خوب از هر کسی در هر شرایطی به عنوان حُسن فعلی(کار خوب) قابل تقدیر است هر چند حُسن فاعلی نباشد وکننده کار آدم خوبی نباشد. و اصولا در مکتب تربیتی اهبیت(ع) پایبندی به اصول اخلاقی مرز نمیشناسد از همین روست که امام سجاد(ع) در روایتی شیعیانش را دستور به اداء امانت داده وسوگند یاد کرده است که حتی اگر قاتل پدرش حسین همان شمشیری را که امام را با آن کشته امانت بسپارد او امانت را باز می گرداند. عليكم بأداء الامانة ، فوالذي بعث محمدا بالحق نبيا لو انّ قاتلَ أبي الحسين بن علي ائتمنني على السيف الذي قتله به لادّيته إليه .العلامة المجلسي، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵،ص۱۱۴. }}<ref>القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۲۳. شعرانی، دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۱۹۰. | ||
</ref> | </ref> | ||
پس از شهادت بسیاری از [[اصحاب امام حسین]]، دشمنان به سوی خیمهها حمله بردند. شمر نیزه خود را در خیمه امام حسین(ع) فروبرد و فریاد زد که آتش بیاورید تا این خیمه را با اهلش بسوزانم. امام او را نفرین کرد و حتی دوستش، [[شبث بن ربعی|شَبَث بن رِبعی]]، نیز او را سرزنش نمود.<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۳۸.</ref> یک بار دیگر در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین(ع)، شمر قصد داشت به خیمه امام، که خاندانش نیز در آن بود، حمله کند و آن را به تاراج برد؛ اما امام او را از این کار برحذر داشت و شمر بازگشت.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۱۱۸.</ref> | پس از شهادت بسیاری از [[اصحاب امام حسین]]، دشمنان به سوی خیمهها حمله بردند. شمر نیزه خود را در خیمه امام حسین(ع) فروبرد و فریاد زد که آتش بیاورید تا این خیمه را با اهلش بسوزانم. امام او را نفرین کرد و حتی دوستش، [[شبث بن ربعی|شَبَث بن رِبعی]]، نیز او را سرزنش نمود.<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۳۸.</ref> یک بار دیگر در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین(ع)، شمر قصد داشت به خیمه امام، که خاندانش نیز در آن بود، حمله کند و آن را به تاراج برد؛ اما امام او را از این کار برحذر داشت و شمر بازگشت.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۱۱۸.</ref> |