کاربر ناشناس
شمر بن ذیالجوشن: تفاوت میان نسخهها
جز
حذف برخی کلمات اضافی
imported>Hasaninasab جز (حذف برخی کلمات اضافی) |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
===روز عاشورا=== | ===روز عاشورا=== | ||
صبح [[روز عاشورا]]، شمر فرماندهی پهلوی چپ سپاه ابن سعد را برعهده گرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷.</ref> و هنگامی که با خندق و هیزم مشتعل در اطراف خیمههای امام علیهالسلام و یارانش روبه رو شد، با امام گستاخانه سخن گفت<ref> وقعة الطف، ابومخنف، ص۲۰۵؛ انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶.</ref> پس از آنکه امام علیهالسلام برای تذکر به سپاه کوفه خطبهای در سابقۀ درخشان خاندانش و بیاناتی از [[رسول اکرم]] (ص) در مورد دوستی [[اهل بیت]] آغاز نمود، شمر کلام امام را قطع کرد اما [[حبیب بن مظاهر]] به او پاسخ | صبح [[روز عاشورا]]، شمر فرماندهی پهلوی چپ سپاه ابن سعد را برعهده گرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷.</ref> و هنگامی که با خندق و هیزم مشتعل در اطراف خیمههای امام علیهالسلام و یارانش روبه رو شد، با امام گستاخانه سخن گفت<ref> وقعة الطف، ابومخنف، ص۲۰۵؛ انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶.</ref> پس از آنکه امام علیهالسلام برای تذکر به سپاه کوفه خطبهای در سابقۀ درخشان خاندانش و بیاناتی از [[رسول اکرم]] (ص) در مورد دوستی [[اهل بیت]] آغاز نمود، شمر کلام امام را قطع کرد اما [[حبیب بن مظاهر]] به او پاسخ دندانشکنی داد.<ref>تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۵.</ref> | ||
یک بار دیگر زمانی که [[زهیر بن قین|زُهَیر بن قَین]]، از یاران امام، به پند و اندرز کوفیان پرداخت و آنان را به یاری امام حسین دعوت کرد، شمر به سوی او تیری پرتاب نمود و به او اهانت کرد.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۸ـ۴۸۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۶.</ref> | یک بار دیگر زمانی که [[زهیر بن قین|زُهَیر بن قَین]]، از یاران امام، به پند و اندرز کوفیان پرداخت و آنان را به یاری امام حسین دعوت کرد، شمر به سوی او تیری پرتاب نمود و به او اهانت کرد.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۸ـ۴۸۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۶.</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
وقتی [[عبدالله بن عمیر کلبی|عبداللّه بن عُمَیر کلبی]] به شهادت رسید، شمر به غلام خود (رستم) دستور داد تا با نیزهای همسر عبداللّه را که بر بالینش نشسته بود نیز به شهادت رساند.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳.</ref> شمر، [[نافع بن هلال|نافع بن هِلال جَمَلی]]، یار دلاور امام حسین، را پس از جنگی سخت، در حالی که دو بازوی نافع شکسته بود، اسیر کرد و به شهادت رساند.<ref> تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۴۱ـ۴۴۲.</ref> | وقتی [[عبدالله بن عمیر کلبی|عبداللّه بن عُمَیر کلبی]] به شهادت رسید، شمر به غلام خود (رستم) دستور داد تا با نیزهای همسر عبداللّه را که بر بالینش نشسته بود نیز به شهادت رساند.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳.</ref> شمر، [[نافع بن هلال|نافع بن هِلال جَمَلی]]، یار دلاور امام حسین، را پس از جنگی سخت، در حالی که دو بازوی نافع شکسته بود، اسیر کرد و به شهادت رساند.<ref> تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۴۱ـ۴۴۲.</ref> | ||
پس از شهادت بسیاری از اصحاب امام حسین، دشمنان به سوی خیمهها حمله بردند. شمر نیزه خود را در خیمه امام حسین فروبرد و فریاد زد که آتش بیاورید تا این خیمه را با اهلش بسوزانم. امام او را نفرین کرد و حتی دوستش، [[شبث بن ربعی|شَبَث بن رِبعی]]، نیز او را سرزنش نمود.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۳۸.</ref> یک بار دیگر در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین، شمر قصد داشت به خیمه | پس از شهادت بسیاری از اصحاب امام حسین، دشمنان به سوی خیمهها حمله بردند. شمر نیزه خود را در خیمه امام حسین فروبرد و فریاد زد که آتش بیاورید تا این خیمه را با اهلش بسوزانم. امام او را نفرین کرد و حتی دوستش، [[شبث بن ربعی|شَبَث بن رِبعی]]، نیز او را سرزنش نمود.<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۳۸.</ref> یک بار دیگر در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین، شمر قصد داشت به خیمه امام، که خاندانش نیز در آن بود، حمله کند و آن را به تاراج برد؛ اما امام او را از این کار برحذر داشت و شمر بازگشت.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۱۱۸.</ref> | ||
===به شهادت رساندن امام حسین=== | ===به شهادت رساندن امام حسین=== |