پرش به محتوا

فاطمه فاطمه است (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Kheradmand
(←‏لید: ویرایش جزئی)
imported>Shadpoor
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
مقالات بسیاری با نگاه جامعه‌شناختی و [[اسلام|اسلامی]] و [[شیعه|شیعی]] درباره کتاب نوشته شده و حتی برخی کتاب‌ها و مقالات، با الهام از متن یا عنوان این کتاب، چاپ و منتشر شده است.
مقالات بسیاری با نگاه جامعه‌شناختی و [[اسلام|اسلامی]] و [[شیعه|شیعی]] درباره کتاب نوشته شده و حتی برخی کتاب‌ها و مقالات، با الهام از متن یا عنوان این کتاب، چاپ و منتشر شده است.


شریعتی در این کتاب، مخاطب خود را زنانی می‌داند که به دنبال الگوگیری از شخصیت [[حضرت زهرا (س)]] هستند. او توجه بیش از اندازه به نقل کرامات و بی‌توجهی به درس‌آموزی از فاطمه(ع) را مورد انتقاد قرار داده است.
شریعتی در این کتاب، مخاطب خود را زنانی می‌داند که به دنبال الگوگیری از شخصیت [[حضرت زهرا (س)]] هستند. او توجه بیش از اندازه به بیان کرامات و بی‌توجهی به درس‌آموزی از فاطمه(ع) را مورد انتقاد قرار داده است.


کتاب فاطمه فاطمه است، اولین بار در سال ۱۳۵۰ش منتشر شد.
کتاب فاطمه فاطمه است، اولین بار در سال ۱۳۵۰ش منتشر شد.
خط ۴۵: خط ۴۵:
شریعتی در مقدمه «فاطمه فاطمه است»، مخاطب خود را زنانی دانسته که نه در قالب‌های سنتی قدیم مانده‌اند و نه قالب‌های وارداتی جدید را پذیرفته‌اند و می‌خواهند خود را بسازند و نیازمند الگو هستند. به گفته شریعتی، شخصیت [[حضرت فاطمه (س)]]، پاسخی به پرسش‌های این دسته از زنان است.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱.</ref>
شریعتی در مقدمه «فاطمه فاطمه است»، مخاطب خود را زنانی دانسته که نه در قالب‌های سنتی قدیم مانده‌اند و نه قالب‌های وارداتی جدید را پذیرفته‌اند و می‌خواهند خود را بسازند و نیازمند الگو هستند. به گفته شریعتی، شخصیت [[حضرت فاطمه (س)]]، پاسخی به پرسش‌های این دسته از زنان است.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱.</ref>


او در ابتدا، ناشناخته ماندن چهره واقعی [[حضرت فاطمه (س)]]، و توجه بیش از اندازه به تعظیم و تجلیل و نقل کرامات را مورد انتقاد قرار داده و تاکید می‌کند که درباره آنچه باید از فاطمه آموخت، هیچ سخنی گفته نشده است.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۷.</ref> شریعتی در ادامه کتاب، با بیان نکاتی درباره دینداری عوام، دین سطحی و دین ناشی از احساسات، مسئولیت عالمان در معرفی صحیح دین را مورد تاکید قرار می‌دهد.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۴۰-۴۳.</ref>
او در ابتدا، ناشناخته ماندن چهره واقعی [[حضرت فاطمه (س)]]، و توجه بیش از اندازه به تعظیم و تجلیل و بیان کرامات را مورد انتقاد قرار داده و تاکید می‌کند که درباره آنچه باید از فاطمه آموخت، هیچ سخنی گفته نشده است.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۷.</ref> شریعتی در ادامه کتاب، با بیان نکاتی درباره دینداری عوام، دین سطحی و دین ناشی از احساسات، مسئولیت عالمان در معرفی صحیح دین را مورد تاکید قرار می‌دهد.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۴۰-۴۳.</ref>


شریعتی از اواسط کتاب، نکاتی درباره نظام قبیله‌ای عربی و نقش زن در آن بیان می‌کند<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۱۲-۱۱۹.</ref> که در آن وجدان جامعه قبایلی عرب، همه ارزش‌های انسانی را مختص پسر می‌داند و دختر را فاقد هر گونه فضیلت و اصالت بشری می‌شمرد.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۰.</ref> سپس به جایگاه [[حضرت زهرا (س)]] می‌پردازد که در چنین جامعه‌ای که ننگ دختر بودن را تنها زنده به گور کردنش پاک می‌کرد،<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۴.</ref> وارث همه مفاخر خاندانش می‌شود.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۶.</ref> شریعتی سپس درباره رابطه ویژه [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]] با دخترش، و جایگاه حساس و خطیر او پس از درگذشت پیامبر سخن می‌گوید.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۶-۱۲۷.</ref>
شریعتی از اواسط کتاب، نکاتی درباره نظام قبیله‌ای عربی و نقش زن در آن بیان می‌کند<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۱۲-۱۱۹.</ref> که در آن وجدان جامعه قبایلی عرب، همه ارزش‌های انسانی را مختص پسر می‌داند و دختر را فاقد هر گونه فضیلت و اصالت بشری می‌شمرد.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۰.</ref> سپس به جایگاه [[حضرت زهرا (س)]] می‌پردازد که در چنین جامعه‌ای که ننگ دختر بودن را تنها زنده به گور کردنش پاک می‌کرد،<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۴.</ref> وارث همه مفاخر خاندانش می‌شود.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۶.</ref> شریعتی سپس درباره رابطه ویژه [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]] با دخترش، و جایگاه حساس و خطیر او پس از درگذشت پیامبر سخن می‌گوید.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۶-۱۲۷.</ref>
کاربر ناشناس