پرش به محتوا

سید عبدالحسین شرف‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح نشانی وب
imported>Shahabi
جز (←‏منابع: اصلاح ارقام)
(اصلاح نشانی وب)
خط ۳۲: خط ۳۲:


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
سید عبدالحسین شرف‌الدین سال ۱۲۹۰ق در [[کاظمین]] متولد شد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، نقباءالبشر، ج۳، ص۱۰۸۰.</ref> او فرزند سید یوسف شرف‌الدین ومادرش  زهرا صدر، دختر سیدهادی صدر و خواهر [[سید حسن صدر]]، عالم دینی معروف و صاحب کتاب [[تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام (کتاب)|تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام]] بود.<ref>امامی، رهبری امام علی در قرآن وسنت، ۱۳۸۶ش، ص۲۰.</ref> نسب وی به ابراهیم المرتضی، فرزند [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] می‌رسد.{{مدرک}}
سید عبدالحسین شرف‌الدین سال ۱۲۹۰ق در [[کاظمین]] متولد شد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، نقباءالبشر، ج۳، ص۱۰۸۰.</ref> او فرزند سید یوسف شرف‌الدین ومادرش  زهرا صدر، دختر سیدهادی صدر و خواهر [[سید حسن صدر]]، عالم دینی معروف و صاحب کتاب [[تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام (کتاب)|تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام]] بود.<ref>امامی، رهبری امام علی در قرآن وسنت، ۱۳۸۶ش، ص۲۰.</ref> نسب وی به ابراهیم المرتضی، فرزند [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] می‌رسد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/6604/77085/مصلح-بیدار%22%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D8%A8%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D مصلح بیدار(علامه سید عبد الحسین شرف الدین عاملی)]، وایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref>
===مهاجرت به نجف===
===مهاجرت به نجف===
پدرش هنگامی که شرف‌الدین یک ساله بود برای تحصیل از [[کاظمین]] به [[نجف]] مهاجرت کرد و در ۶ سالگی او را برای تعلیم به مکتب‌خانه فرستاد. سید عبدالحسین در ۸ سالگی به همراه خانواده به سرزمین پدران خود [[جبل‌عامل|جَبَل عامِل]] رفت و در ۱۷ سالگی با دختر عمویش ازدواج کرد.<ref>قبیسی، حیاة الإمام شرف‌الدین، ۱۴۰۰ق، ص۱۳۰.</ref> وی پس از فراگیری مقدمات علوم دینی نزد پدر، هنگامی که ۲۰ ساله بود برای ادامه تحصیل به نجف بازگشت و در ۳۲ سالگی [[اجازه اجتهاد]] گرفت.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، بی‌تا، ج۳، ص۱۹۴.</ref>
پدرش هنگامی که شرف‌الدین یک ساله بود برای تحصیل از [[کاظمین]] به [[نجف]] مهاجرت کرد و در ۶ سالگی او را برای تعلیم به مکتب‌خانه فرستاد. سید عبدالحسین در ۸ سالگی به همراه خانواده به سرزمین پدران خود [[جبل‌عامل|جَبَل عامِل]] رفت و در ۱۷ سالگی با دختر عمویش ازدواج کرد.<ref>قبیسی، حیاة الإمام شرف‌الدین، ۱۴۰۰ق، ص۱۳۰.</ref> وی پس از فراگیری مقدمات علوم دینی نزد پدر، هنگامی که ۲۰ ساله بود برای ادامه تحصیل به نجف بازگشت و در ۳۲ سالگی [[اجازه اجتهاد]] گرفت.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، بی‌تا، ج۳، ص۱۹۴.</ref>
خط ۶۳: خط ۶۳:


====مناظره با پادشاه وقت سعودی====
====مناظره با پادشاه وقت سعودی====
هنگامی که سید شرف الدین در ایام [[حج]] نزد عبدالعزیز حاکم وقت سعودی رفت یک [[قرآن]] که در جلدی پوستین قرار داده شده بود به او هدیه داد. «عبدالعزیز» هدیه را گرفت و بوسید. شرف الدین گفت چگونه این جلد را می‌بوسی و تعظیم می‌کنی در حالی که چیزی جز پوست یک بز نیست!{{مدرک}}
هنگامی که سید شرف الدین در ایام [[حج]] نزد عبدالعزیز حاکم وقت سعودی رفت یک [[قرآن]] که در جلدی پوستین قرار داده شده بود به او هدیه داد. «عبدالعزیز» هدیه را گرفت و بوسید. شرف الدین گفت چگونه این جلد را می‌بوسی و تعظیم می‌کنی در حالی که چیزی جز پوست یک بز نیست!<ref>[https://hawzah.net/fa/goharenab/View/54478/دفاع-از-حریم-تشیع دفاع از حریم تشیع]، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref>


عبدالعزیز پاسخ داد: غرض من احترام به قرآنی است که در داخل این جلد است، نه خود این جلد. شرف الدین گفت: احسنت! ماهم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر اکرم(ص) [و یا ضریح ائمه(ع)] را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن و چوب هیچ کاری نمی‌تواند بکنند، بلکه غرض ما آن کسی است که ماورای این چوب‌ها و آهن‌ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا(ص) را تعظیم کنیم و احترام نمائیم.{{مدرک}}
عبدالعزیز پاسخ داد: غرض من احترام به قرآنی است که در داخل این جلد است، نه خود این جلد. شرف الدین گفت: احسنت! ماهم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر اکرم(ص) [و یا ضریح ائمه(ع)] را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن و چوب هیچ کاری نمی‌تواند بکنند، بلکه غرض ما آن کسی است که ماورای این چوب‌ها و آهن‌ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا(ص) را تعظیم کنیم و احترام نمائیم.<ref>[https://hawzah.net/fa/goharenab/View/54478/دفاع-از-حریم-تشیع دفاع از حریم تشیع]، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref>


حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق کردند. آنجا بود که «عبدالعزیز» ناچار شد اجازه دهد حجاج، به آثار رسول خدا(ص) [[تبرک]] جویند، ولی حاکمِ پس از او مجدداً دستور منع صادر کرد.<ref>مناظرات فی العقائد و الاحکام ج ۲ ص۱۶۰؛ ثم اهتدیت ص۶۸ – حکایات و مناظرات ص۳۷۵.</ref>
حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق کردند. آنجا بود که «عبدالعزیز» ناچار شد اجازه دهد حجاج، به آثار رسول خدا(ص) [[تبرک]] جویند، ولی حاکمِ پس از او مجدداً دستور منع صادر کرد.<ref>مناظرات فی العقائد و الاحکام ج ۲ ص۱۶۰؛ ثم اهتدیت ص۶۸ – حکایات و مناظرات ص۳۷۵.</ref>
خط ۷۱: خط ۷۱:


===درگذشت===
===درگذشت===
شرف‌الدین در [[۸ جمادی‌الثانی]] سال ۱۳۷۷ق<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۸.</ref> (دی ماه ۱۳۳۶ش) در ۸۷ سالگی، در [[لبنان]] از دنیا رفت. پیکر او به [[نجف]] منتقل و در [[مسجد عمران بن شاهین (نجف)|مسجد عمران بن شاهین]] در [[حرم امام علی(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>[http://hadith.net/post/54037/%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%89-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D8%B5-%D9%84-%D8%AD%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%AC%D9%81/ مزار شماری از علما و صُلَحا در نجف]، پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه.</ref>
شرف‌الدین در [[۸ جمادی‌الثانی]] سال ۱۳۷۷ق<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۸.</ref> (دی ماه ۱۳۳۶ش) در ۸۷ سالگی، در [[لبنان]] از دنیا رفت. پیکر او به [[نجف]] منتقل و در [[مسجد عمران بن شاهین (نجف)|مسجد عمران بن شاهین]] در [[حرم امام علی(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>[http://hadith.net/post/54037/مزار-شمارى-از-علما-و-ص-ل-حا-در-نجف/ مزار شماری از علما و صُلَحا در نجف]، پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه.</ref>


==اساتید==
==اساتید==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۲۴۳

ویرایش