پرش به محتوا

عقود اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aliabadi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''عقود اسلامی''' در فقه به پیمان‎های دو طرفه مانند [[نکاح]]، [[بیع]]، [[مضاربه]]، [[مساقات]] و [[قرض الحسنه]] و... گفته شده است.این پیمان‎ها شامل روابط مالی و غیر مالی است.این قراردادها از جمله‌ی [[احکام امضایی]] به حساب می‏‎آیند.
'''عقود اسلامی''' در فقه به پیمان‎های دو طرفه مانند [[نکاح]]، [[بیع]]، [[مضاربه]]، [[مساقات]] و [[قرض الحسنه]] گفته می‌شود. این پیمان‎ها شامل روابط مالی و غیر مالی است و این قراردادها از جملۀ [[احکام امضایی]] به حساب می‎آید.
هر عقد معامله‌ای که در آن قواعد شرعی رعایت شود می‎تواند به عنوان عقد اسلامی قرار بگیرد. عقود به لحاظهای متعدد دارای تقسیمات مختلفی از جمله لازم و جایز، صحیح و فاسد و... است.  
هر عقدِ معامله‌ای که در آن قواعد شرعی رعایت شود، می‎تواند به عنوان عقد اسلامی قرار بگیرد. عقود به لحاظ متعدد دارای تقسیمات مختلفی از جمله لازم و جایز، صحیح، فاسد و... است.  


==مفهوم شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
عقود اسلامی یا عقود شرعی در فقه به قرارداد دوسویه گفته شده است.<ref>شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی،۱۳۸۷ش، ج۵، ص۴۲۱.</ref> [[محمدحسین غروی اصفهانی|آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی]] آن را پیمان‎های دو طرفه دانسته است.<ref>حائری، فقه العقود، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۸۴.</ref> آیت الله [[سید ابوالقاسم خوئی|خوئی]] نیز عقد را پیمانی بی قید و شرط و محکم تعریف کرده است.<ref>خوئی، مصباح الفقاهة، انصاریان، ج۳، ص۶۸.</ref> این پیمان‎ها شامل روابط مالی و غیر مالی می‎شود.<ref>سلار، المراسم، منشورات حرمین، ص‍‍۱۴۳؛ ن.ک:شهيد اول، القواعد والفوائد، مکتبه المفید، ج۱، ص۳۵؛ حائری، فقه العقود، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
عقود اسلامی یا عقود شرعی در فقه به قرارداد دوسویه گفته شده است.<ref>شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی،۱۳۸۷ش، ج۵، ص۴۲۱.</ref> [[محمدحسین غروی اصفهانی|آیت‌الله غروی اصفهانی]] آن را پیمان‎های دو طرفه دانسته است.<ref>حائری، فقه العقود، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۸۴.</ref> [[سید ابوالقاسم خوئی| آیت‌الله خوئی]] نیز عقد را پیمانی بی‌قید و شرط و محکم تعریف کرده است.<ref>خوئی، مصباح الفقاهة، انصاریان، ج۳، ص۶۸.</ref> این پیمان‎ها شامل روابط مالی و غیر مالی می‎شود.<ref>سلار، المراسم، منشورات حرمین، ص۱۴۳؛ ن.ک: شهید اول، القواعد والفوائد، مکتبه المفید، ج۱، ص۳۵؛ حائری، فقه العقود، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref>


عقود در فقه از جمله‎ی [[احکام امضایی]] به شمار می رود.<ref>خوئی، معتمد العروه، لطفی، ج۱، ص۱۴۷.</ref>
عقود در فقه از جمله‎ [[احکام امضایی]] به شمار می‌رود.<ref>خوئی، معتمد العروه، لطفی، ج۱، ص۱۴۷.</ref>
از نگاه برخی عقود جدید تنها در صورتی صحیح هستند که منطبق بر یکی از قراردادهای عصر معصومین باشد<ref>حلی، بحوث فقهیه، المنار، ص۳۸.</ref> اما برخی دیگر معتقدند عقود جدید در صورتی که در آن مراعات قواعد شرعی بشود مورد تایید [[شارع]] است.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام فی بیان حلال و الحرام، دارالتفسیر، ج۱۸، ص۲۲۱.</ref>
از نگاه برخی، عقود جدید تنها در صورتی صحیح هستند که منطبق بر یکی از قراردادهای عصر معصومین باشد<ref>حلی، بحوث فقهیه، المنار، ص۳۸.</ref> اما برخی دیگر معتقدند عقود جدید در صورتی که در آن مراعات قواعد شرعی بشود مورد تایید [[شارع]] است.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، دارالتفسیر، ج۱۸، ص۲۲۱.</ref>


==ارکان و شرایط==
==ارکان و شرایط==
عقود دارای سه رکن است. رکن اول آن دو طرفی است که قرارداد بین آنها بسته شده است، رکن دوم [[صیغه عقد]]ی است که شامل ایجاب و قبول است و رکن سوم آن چیزی است که عقد بر آن شکل می‎گیرد مانند جنسی که در یک معامله خرید و فروش می‎شود.<ref>شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵َ، ص۴۱۲.</ref>
عقود دارای سه رکن است. رکن اول آن دو طرفی است که قرارداد بین آنها بسته شده است، رکن دوم [[صیغه عقد]]ی است که شامل ایجاب و قبول است و رکن سوم آن چیزی است که عقد بر آن شکل می‎گیرد مانند جنسی که در یک معامله خرید و فروش می‎شود.<ref>شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵َ، ص۴۱۲.</ref>


هر یک از این ارکان دارای شرط‏های مختلف هستند. برخی از این شرط‌ها مربوط به اموری است که در واقعیت بیرونی اتفاق می‌افتد و برخی دیگر مربوط به موارد درونی عقد است.<ref>مدرسى، احكام معاملات، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۱.</ref>
هر یک از این ارکان، دارای شرط‌های مختلف هستند. برخی از این شروط مربوط به اموری است که در واقعیت بیرونی اتفاق می‌افتد و برخی دیگر مربوط به موارد درونی عقد است.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۱.</ref>


از جمله شرطهایی که درباره دوطرف عقد گفته شده است [[بلوغ]] و [[عقل]] و اختیار<ref>نجفی، جواهر الكلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۲۶۰ </ref> و قصد واقعی داشتن <ref>نجفی، جواهر الكلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۲۶۵.</ref> ذکر شده است. ملکیت و قدرت تصرف بر مال نیز از این موارد است.<ref>السبزواری، مهذب الاحکام فی بیان حلال و الحرام، دار التفسیر، ج۱۶، ص۲۹۶.</ref>
از جمله شروطی که درباره دوطرف عقد گفته شده، [[بلوغ]] و [[عقل]] و اختیار<ref>نجفی، جواهر الکلام،‌ دار إحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۲۶۰ </ref> و قصد واقعی داشتن<ref>نجفی، جواهر الکلام،‌دار إحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۲۶۵.</ref> ذکر شده است. ملکیت و قدرت تصرف بر مال نیز از این موارد است.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام،‌ دار التفسیر، ج۱۶، ص۲۹۶.</ref>


شرط‎هایی که مربوط به صیغه عقد است از جمله داشتن ایجاب و قبول مانند واژه خریدم و فروختم در عقد بیع<ref>مدرسى، احكام معاملات، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۱.</ref>. از نظر اکثر فقها نیازی نیست که ایجاب پیش از قبول باشد.<ref>الحسينی، العناوين الفقهية، جامعه مدرسین، ج۲، ص۱۶۸؛ حلی، تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية، مؤسسه آل البيت عليهم السلام‌، ج۱، ص۱۶۴.</ref> همچنین نباید بین ایجاب وقبول فاصله باشد.<ref>انصاری، كتاب المكاسب، تراث الشيخ الأعظم، ج۳، ص۱۵۷.</ref>گرچه برخی این شرط را قبول ندارند.<ref>خوئي، مصباح الفقاهة، انصاریان، ج۳، ص۵۸.</ref> تصریح کردن به الفاظ عقد مانند (خریدم یا فروختم) نیز از شرطهای صیغه عقد دانسته شده است.<ref>خوئی، مصباح الفقاهة، انصاریان، ج۳، ص۱۱؛انصاری، مكاسب، تراث الشيخ الأعظم، ج۳، ص۱۱۷ و ۱۱۹.</ref> عربی بودن صیغه عقد جز در مورد عقد نکاح ضروری نیست<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة،  مؤسسه نشر اسلامی، ج۲۳، ص۱۶۹.</ref> اما ماضی بودن از جمله این شروط دانسته شده است.<ref>انصاری، مكاسب، تراث الشيخ الأعظم، ج۳، ص۱۳۸و ۱۳۹</ref> تنجیز که به معنای وابسته نبودن عقد به شرط یا صفتی دیگر از جمله ی شرایط صیغه عقد دانسته شده است.<ref>انصاری، مكاسب، تراث الشيخ الأعظم، ج۳، ص۱۶۲</ref>
شرط‎هایی که مربوط به صیغه عقد است از جمله داشتن ایجاب و قبول مانند واژه خریدم و فروختم در عقد بیع<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۱.</ref>. از نظر اکثر فقها نیازی نیست که ایجاب پیش از قبول باشد.<ref>الحسینی، العناوین الفقهیة، جامعه مدرسین، ج۲، ص۱۶۸؛ حلی، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، مؤسسه آل البیت، ج۱، ص۱۶۴.</ref> همچنین نباید بین ایجاب وقبول فاصله باشد.<ref>انصاری، کتاب المکاسب، تراث الشیخ الأعظم، ج۳، ص۱۵۷.</ref>گرچه برخی این شرط را قبول ندارند.<ref>خوئی، مصباح الفقاهة، انصاریان، ج۳، ص۵۸.</ref> تصریح کردن به الفاظ عقد مانند (خریدم یا فروختم) نیز از شروط صیغه عقد دانسته شده است.<ref>خوئی، مصباح الفقاهة، انصاریان، ج۳، ص۱۱؛انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الأعظم، ج۳، ص۱۱۷ و ۱۱۹.</ref> عربی بودن صیغه عقد جز در مورد عقد نکاح ضروری نیست<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، مؤسسه نشر اسلامی، ج۲۳، ص۱۶۹.</ref> اما ماضی بودن از جمله این شروط دانسته شده است.<ref>انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الأعظم، ج۳، ص۱۳۸و ۱۳۹</ref> تنجیز که به معنای وابسته نبودن عقد به شرط یا صفتی دیگر از جملۀ شرایط صیغه عقد دانسته شده است.<ref>انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الأعظم، ج۳، ص۱۶۲</ref>


رکن سوم عقود که در واقع عقد به خاطر آن شکل گرفته است نیز شرط‎هایی دارد.<ref>الحسينی، العناوين الفقهية، جامعه مدرسین، ج۲، ص۲۰۹.</ref> برخی از این شرطها در همه ی عقود لحاظ می‎شود اما برخی دیگر وابسته به هر عقدی، شرط مختص به خود را دارد.<ref>الحسينی، العناوين الفقهية، جامعه مدرسین، ج۲، ص۲۰۹.</ref> از جمله این که مورد معامله ارزش مالی داشته باشد.<ref>الحسينی، العناوين الفقهية، جامعه مدرسین، ج۲، ص۲۰۹.</ref> در مواردی که عقد درباره کار خاصی مثل اجاره است باید دارای منفعت و سود باشد.<ref>الحسينی، العناوين الفقهية، جامعه مدرسین، ج۲، ص۲۱۰.</ref>
رکن سوم عقود که در واقع عقد به خاطر آن شکل گرفته، نیز شرط‎هایی دارد.<ref>حسینی، العناوین الفقهیة، جامعه مدرسین، ج۲، ص۲۰۹.</ref> برخی از این شروط در همۀ عقود لحاظ می‎شود اما برخی دیگر وابسته به هر عقدی، شرط مختص به خود را دارد.<ref>حسینی، العناوین الفقهیة، جامعه مدرسین، ج۲، ص۲۰۹.</ref> از جمله این که مورد معامله ارزش مالی داشته باشد.<ref>حسینی، العناوین الفقهیة، جامعه مدرسین، ج۲، ص۲۰۹.</ref> در مواردی که عقد درباره کار خاصی مثل اجاره است باید دارای منفعت و سود باشد.<ref>حسینی، العناوین الفقهیة، جامعه مدرسین، ج۲، ص۲۱۰.</ref>


==تقسیمات==
==تقسیمات==
عقود به لحاظ‎های متعدد دارای تقسیم‎های مختلفی است.
عقود به لحاظ‎های متعدد دارای تقسیم‎های مختلفی است.


۱. عقد صحیح و عقد فاسد: عقد صحیح عقدی است که تمامی شرایط عقد در آن مراعات شده باشد. در مقابل عقد فاسد عقدی است که شرایط عقد در آن رعایت نشده باشد.<ref>الحسينی، العناوين الفقهية، جامعه مدرسین، ج۲، ص۴۵۸.</ref>
۱. عقد صحیح و عقد فاسد: عقد صحیح عقدی است که تمامی شرایط عقد در آن مراعات شده باشد. در مقابل عقد فاسد عقدی است که شرایط عقد در آن رعایت نشده باشد.<ref>حسینی، العناوین الفقهیة، جامعه مدرسین، ج۲، ص۴۵۸.</ref>


۲. عقد جایز و عقد لازم: عقد جایز عقدی است که امکان فسخ در آن وجود دارد اما عقد لازم عقدی است امکان فسخ ندارد.<ref>الحسينی، العناوين الفقهية، جامعه مدرسین، ج۲، ص۴۱.</ref>
۲. عقد جایز و عقد لازم: عقد جایز عقدی است که امکان فسخ در آن وجود دارد اما عقد لازم عقدی است امکان فسخ ندارد.<ref>حسینی، العناوین الفقهیة، جامعه مدرسین، ج۲، ص۴۱.</ref>


۳. اذنی و عهدی: عقد اذنی عقدی است که باید بین دو طرف معامله الزام و التزام باشد اما عقد عهدی عقدی است که نیازی به الزام و التزام نیست.<ref>خوانساری، منية الطالب، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۹.</ref>
۳. اذنی و عهدی: عقد اذنی عقدی است که باید بین دو طرف معامله الزام و التزام باشد اما عقد عهدی عقدی است که نیازی به الزام و التزام نیست.<ref>خوانساری، منیة الطالب، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۹.</ref>


۴. مالی و غیر مالی: عقدی که موضوع آن مانند خرید و فروش کالا موارد مالی باشد عقود مالی و عقودی که موضوع آن منافع دیگری مثل ازدواج باشد عقد غیرمالی گفته می‎شود.<ref>آملی، كتاب المكاسب والبيع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>
۴. مالی و غیر مالی: عقدی که موضوع آن مانند خرید و فروش کالا موارد مالی باشد عقود مالی و عقودی که موضوع آن منافع دیگری مثل ازدواج باشد عقد غیرمالی گفته می‎شود.<ref>آملی، کتاب المکاسب والبیع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>


۵. تنجیزی و عقد تعلیقی: عقود به لحاظ وابستگی به چیزی مانند [[جعاله]] یا عدم وابستگی به چیزی صورت بگیرد.<ref>آملی، كتاب المكاسب والبيع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>
۵. تنجیزی و عقد تعلیقی: عقود به لحاظ وابستگی به چیزی مانند [[جعاله]] یا عدم وابستگی به چیزی صورت بگیرد.<ref>آملی، کتاب المکاسب والبیع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>


۶. معاوضی و غیرمعاوضی: عقودی که دارای تبادل عوض و معوض هستند و عقود که در آن این ویژگی وجود ندارد.<ref>آملی، كتاب المكاسب والبيع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>
۶. معاوضی و غیرمعاوضی: عقودی که دارای تبادل عوض و معوض هستند و عقود که در آن این ویژگی وجود ندارد.<ref>آملی، کتاب المکاسب والبیع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>


۷. تملیکی و غیر تملیکی: عقود به لحاظ آن که در آن ویژگی تملیک یا عدم تملیک وجود داشته باشد.<ref>آملی، كتاب المكاسب والبيع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>
۷. تملیکی و غیر تملیکی: عقود به لحاظ آن که در آن ویژگی تملیک یا عدم تملیک وجود داشته باشد.<ref>آملی، کتاب المکاسب والبیع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>
 
۸. قولی یا فعلی: به لحاظ اینکه عقود با صیغه و لفظ آن انجام شود یا اینکه فقط انجام معامله باشد مانند معامله معاطاتی.<ref>آملی، كتاب المكاسب والبيع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>


۸. قولی یا فعلی: به لحاظ اینکه عقود با صیغه و لفظ آن انجام شود یا اینکه فقط انجام معامله باشد مانند معامله معاطاتی.<ref>آملی، کتاب المکاسب والبیع، جامعه مدرسین، ج۱، ص۸۲.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس2}}
{{پانویس۲}}
 
==منابع==
==منابع==
* آملی، محمدتقی، كتاب المكاسب والبيع، قم، جامعه مدرسین، بی‎تا.
* آملی، محمدتقی، کتاب المکاسب والبیع، قم، جامعه مدرسین، بی‎تا.
* انصاری، مرتضی، مكاسب، قم، تراث الشيخ الأعظم، بی تا.
* انصاری، مرتضی، مکاسب، قم، تراث الشیخ الأعظم، بی‌تا.
* بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بی‎تا.
* بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بی‎تا.
* حسينی، سيد مير عبد الفتاح، العناوين الفقهية،قم، جامعه مدرسین، بی‎تا.
* حسینی، سید میر عبد الفتاح، العناوین الفقهیة،قم، جامعه مدرسین، بی‎تا.
* حائری، سیدکاظم، فقه العقود، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
* حائری، سیدکاظم، فقه العقود، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
* حلی، محمدحسین، بحوث فقهیه، نجف، المنار، بی‎تا.
* حلی، محمدحسین، بحوث فقهیه، نجف، المنار، بی‎تا.
* خوئی، سیدابوالقاسم، معتمد العروه، لطفی، بی‎تا.
* خوئی، سیدابوالقاسم، معتمد العروه، لطفی، بی‎تا.
* خوئی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهة، قم، انصاریان، بی تا.
* خوئی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهة، قم، انصاریان، بی‌تا.
* سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان حلال و الحرام، قم، دار التفسیر، بی تا.
* سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان حلال و الحرام، قم،‌ دار التفسیر، بی‌تا.
* سلار، حمزه بن عبدالعزیز، المراسم، قم، منشورات حرمین، بی‎تا.
* سلار، حمزه بن عبدالعزیز، المراسم، قم، منشورات حرمین، بی‎تا.
* شاهرودی، سیدمحمود، فرهنگ فقه فارسی، قم، موسسه دائره المعارف اسلامی، ۱۳۸۷ش.  
* شاهرودی، سیدمحمود، فرهنگ فقه فارسی، قم، موسسه دائره المعارف اسلامی، ۱۳۸۷ش.  
* شهيد اول، محمّد بن جمال الدّین مكّی، القواعد والفوائد، قم، مکتبه المفید، بی‎تا.
* شهید اول، محمّد بن جمال الدّین مکی، القواعد والفوائد، قم، مکتبه المفید، بی‎تا.
* نجفی، محمّد حسن، جواهر الكلام، دار إحیاء التراث العربی، بی‎تا.
* نجفی، محمّد حسن، جواهر الکلام،‌ دار إحیاء التراث العربی، بی‎تا.
* نجفی خوانساری، موسى بن محمد، منية الطالب، قم، جامعه مدرسین، بی‎تا.
* نجفی خوانساری، موسی بن محمد، منیة الطالب، قم، جامعه مدرسین، بی‎تا.
* مدرسى، سید محمد تقی، احكام معاملات، قم، محبان الحسین، ۱۳۹۰ش.
* مدرسی، سید محمد تقی، احکام معاملات، قم، محبان الحسین، ۱۳۹۰ش.
{{احکام اقتصادی}}
{{احکام اقتصادی}}


[[رده:احکام اقتصادی اسلام]]
[[رده:احکام اقتصادی اسلام]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۷۵۵

ویرایش