کاربر ناشناس
ناقه صالح: تفاوت میان نسخهها
جز
←خلقت
imported>S.j.mousavi جز (درج لینک زبانها) |
imported>Alipour جز (←خلقت) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==خلقت== | ==خلقت== | ||
قرآن از طریقه بهوجود آمدن این ناقه، صحبتی به میان نیاورده و تنها به نشانه بودن آن اشاره میکند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> با این حال، روایات اسلامی جزئیات بیشتری از این معجزه ذکر کردهاند. | قرآن از طریقه بهوجود آمدن این ناقه، صحبتی به میان نیاورده و تنها به نشانه بودن آن اشاره میکند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> با این حال، روایات اسلامی جزئیات بیشتری از این معجزه ذکر کردهاند. [[صالح]] پس از دهها سال تبلیغ خداپرستی در میان قوم خود و ایمان نیاوردن عموم مردم، به آنان چنین پیشنهاد میدهد: «اگر مایلید، درخواستی از من کنید تا از خدای خود بخواهم و او نیز اجابت کند و یا اگر مایلید، من از خدایان شما چیزی بخواهم، پس اگر خدایان شما خواسته مرا پاسخ دادند، من از میان شما میروم. زیرا هم من شما را خسته کردم و هم شما مرا خسته کردید».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.</ref> | ||
بر اساس این روایات، قوم ثمود پیشنهاد صالح را پذیرفتند و پس از آماده کردن مقدمات، صالح از تک تک بتها خواهان جواب شد، اما پاسخی نشنید. نوبت به درخواست از خدای صالح رسید. هفتاد نفر از بزرگان قوم به همراه صالح نزد کوهی رفتند. سپس از صالح چنین خواستند: «در همین ساعت یک شتر ماده، سرخمو، پرموی که ده ماهه باردار باشد و... از دل کوه بیرون بیاور.» صالح گفت: «آنچه خواستید با اینکه بر من سخت است ولی بر پروردگارم آسان خواهد بود.» سپس صالح این خواسته را از خداوند درخواست کرد. کوه با صدای بلندی شکافته شد. سپس شتری با همان مشخصات از دل کوه بیرون آمد. در عین حال قوم دوباره درخواست کرد که شتر، بچه خود را به دنیا بیاورد. شتر بچه خود را به دنیا آورد. در نهایت، تعداد اندکی از این هفتاد نفر ایمان آوردند و حقیقت امر را به مردم گفتند.<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.</ref> | بر اساس این روایات، [[قوم ثمود]] پیشنهاد صالح را پذیرفتند و پس از آماده کردن مقدمات، صالح از تک تک بتها خواهان جواب شد، اما پاسخی نشنید. نوبت به درخواست از خدای صالح رسید. هفتاد نفر از بزرگان قوم به همراه صالح نزد کوهی رفتند. سپس از صالح چنین خواستند: «در همین ساعت یک شتر ماده، سرخمو، پرموی که ده ماهه باردار باشد و... از دل کوه بیرون بیاور.» صالح گفت: «آنچه خواستید با اینکه بر من سخت است ولی بر پروردگارم آسان خواهد بود.» سپس صالح این خواسته را از خداوند درخواست کرد. کوه با صدای بلندی شکافته شد. سپس شتری با همان مشخصات از دل کوه بیرون آمد. در عین حال قوم دوباره درخواست کرد که شتر، بچه خود را به دنیا بیاورد. شتر بچه خود را به دنیا آورد. در نهایت، تعداد اندکی از این هفتاد نفر ایمان آوردند و حقیقت امر را به مردم گفتند.<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.</ref> | ||
== آزمایش قوم ثمود== | == آزمایش قوم ثمود== |