پرش به محتوا

ناقه صالح: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>S.j.mousavi
جز (درج لینک زبان‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


== نشانه الهی==
== نشانه الهی==
ناقه صالح، شتر ماده‌ای بود که با معجزه الهی و در تایید [[حضرت صالح]] خلق شد. [[قرآن]] در چند آیه از ناقه صالح یاد کرده و در عموم موارد از آن به «ِناقَةُ اللَّه» تعبیر می‌کند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳؛ سوره هود، آیه ۶۴.</ref> اضافه ناقه به الله، [[اضافه تشریفیه]]<ref group="یادداشت">اضافه‌ای است که مضاف از مضاف‌الیه کسب شرافت و فضیلت می‌کند.</ref> دانسته شده که نشانه اهمیت این ناقه است.<ref>حسینی شیرازی، تقريب القرآن إلى الأذهان، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۲۰۰.</ref> اهمیت این ناقه به دلیل نحوه خاص خلق آن بوده که با معجزه خاص الهی خلق شده و وسیله امتحان قوم ثمود گردیده است.{{مدرک}}
ناقه صالح، شتر ماده‌ای بود که با معجزه الهی و در تایید [[حضرت صالح]] خلق شد. [[قرآن]] در چند آیه از ناقه صالح یاد کرده و در عموم موارد از آن به «ِناقَةُ اللَّه» تعبیر می‌کند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳؛ سوره هود، آیه ۶۴.</ref> اضافه ناقه به الله، [[اضافه تشریفیه]]<ref group="یادداشت">اضافه‌ای است که مضاف از مضاف‌الیه کسب شرافت و فضیلت می‌کند.</ref> دانسته شده که نشانه اهمیت این ناقه است.<ref>حسینی شیرازی، تقریب القرآن إلی الأذهان، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۲۰۰.</ref> اهمیت این ناقه به دلیل نحوه خاص خلق آن بوده که با معجزه خاص الهی خلق شده و وسیله امتحان قوم ثمود گردیده است.{{مدرک}}


قرآن این ناقه را نشانه و دلیلی از طرف پروردگار معرفی می‌کند: «قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً؛ دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده. اين ناقه الهى براى شما معجزه‌اى است».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>
قرآن این ناقه را نشانه و دلیلی از طرف پروردگار معرفی می‌کند: «قَدْ جاءَتْکمْ بَینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَکمْ آیةً؛ دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده. این ناقه الهی برای شما معجزه‌ای است».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>


==خلقت==
==خلقت==
قرآن از طریقه به‌وجود آمدن این ناقه، صحبتی به میان نیاورده و تنها به نشانه بودن آن اشاره می‌کند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> با این حال، روایات اسلامی جزئیات بیشتری از این معجزه ذکر کرده‌اند. حضرت صالح پس از ده‌ها سال تبلیغ خداپرستی در میان قوم خود و ایمان نیاوردن عموم مردم، به آنان چنین پیشنهاد می‌دهد: «اگر مايليد، درخواستی از من کنید تا از خداى خود بخواهم و او نیز اجابت کند و يا اگر مايليد، من از خدايان شما چيزى بخواهم، پس اگر خدايان شما خواسته مرا پاسخ دادند، من از ميان شما می‌روم. زيرا هم من شما را خسته كردم و هم شما مرا خسته كرديد».<ref>کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.</ref>
قرآن از طریقه به‌وجود آمدن این ناقه، صحبتی به میان نیاورده و تنها به نشانه بودن آن اشاره می‌کند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> با این حال، روایات اسلامی جزئیات بیشتری از این معجزه ذکر کرده‌اند. حضرت صالح پس از ده‌ها سال تبلیغ خداپرستی در میان قوم خود و ایمان نیاوردن عموم مردم، به آنان چنین پیشنهاد می‌دهد: «اگر مایلید، درخواستی از من کنید تا از خدای خود بخواهم و او نیز اجابت کند و یا اگر مایلید، من از خدایان شما چیزی بخواهم، پس اگر خدایان شما خواسته مرا پاسخ دادند، من از میان شما می‌روم. زیرا هم من شما را خسته کردم و هم شما مرا خسته کردید».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.</ref>


بر اساس این روایات، قوم ثمود پیشنهاد صالح را پذیرفتند و پس از آماده کردن مقدمات، صالح از تک تک بت‌ها خواهان جواب شد، اما پاسخی نشنید. نوبت به درخواست از خدای صالح رسید. هفتاد نفر از بزرگان قوم به همراه صالح نزد کوهی رفتند. سپس از صالح چنین خواستند: «در همين ساعت يک شتر ماده، سرخ‌مو، پرموی که ده ماهه باردار باشد و... از دل کوه بیرون بیاور.» صالح گفت: «آنچه خواستید با اینکه بر من سخت است ولی بر پروردگارم آسان خواهد بود.» سپس صالح این خواسته را از خداوند درخواست کرد. کوه با صدای بلندی شکافته شد. سپس شتری با همان مشخصات از دل کوه بیرون آمد. در عین حال قوم دوباره درخواست کرد که شتر، بچه خود را به دنیا بیاورد. شتر بچه خود را به دنیا آورد. در نهایت، تعداد اندکی از این هفتاد نفر ایمان آوردند و حقیقت امر را به مردم گفتند.<ref> کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص ۱۸۵.</ref>
بر اساس این روایات، قوم ثمود پیشنهاد صالح را پذیرفتند و پس از آماده کردن مقدمات، صالح از تک تک بت‌ها خواهان جواب شد، اما پاسخی نشنید. نوبت به درخواست از خدای صالح رسید. هفتاد نفر از بزرگان قوم به همراه صالح نزد کوهی رفتند. سپس از صالح چنین خواستند: «در همین ساعت یک شتر ماده، سرخ‌مو، پرموی که ده ماهه باردار باشد و... از دل کوه بیرون بیاور.» صالح گفت: «آنچه خواستید با اینکه بر من سخت است ولی بر پروردگارم آسان خواهد بود.» سپس صالح این خواسته را از خداوند درخواست کرد. کوه با صدای بلندی شکافته شد. سپس شتری با همان مشخصات از دل کوه بیرون آمد. در عین حال قوم دوباره درخواست کرد که شتر، بچه خود را به دنیا بیاورد. شتر بچه خود را به دنیا آورد. در نهایت، تعداد اندکی از این هفتاد نفر ایمان آوردند و حقیقت امر را به مردم گفتند.<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.</ref>  


== آزمایش قوم ثمود==
== آزمایش قوم ثمود==
ناقه صالح با معجزه الهی به وجود آمد. وجود و حیات این معجزه الهی،‌ دلیل محکمی برای مومنان بود. حضرت صالح و مومنان از شیر آن نیز استفاده می‌کردند.<ref>ابن عساکر، تاريخ مدينة دمشق، ۱۴۱۵ق،‌ج ۱۰، ص ۴۵۸.</ref> خداوند خواهان نگهداری و حفظ این ناقه بوده و تصریح می‌کند که این ناقه، برای امتحان و آزمایش است: «ما ناقه را براى آزمايش آنها فرستادیم»<ref>سوره قمر،‌ آیه ۲۷.</ref>
ناقه صالح با معجزه الهی به وجود آمد. وجود و حیات این معجزه الهی،‌ دلیل محکمی برای مومنان بود. حضرت صالح و مومنان از شیر آن نیز استفاده می‌کردند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق،‌ج ۱۰، ص۴۵۸.</ref> خداوند خواهان نگهداری و حفظ این ناقه بوده و تصریح می‌کند که این ناقه، برای امتحان و آزمایش است: «ما ناقه را برای آزمایش آنها فرستادیم»<ref>سوره قمر،‌ آیه ۲۷.</ref>


بر اساس آیات قرآن، قوم ثمود در برابر ناقه، دو مسئولیت داشتند:
بر اساس آیات قرآن، قوم ثمود در برابر ناقه، دو مسئولیت داشتند:
* «صالح گفت: اين ناقه (معجزه من) است، آب نهر را روزى ناقه بنوشد و روزى شما بنوشيد، كمترين آزارى به آن نرسانيد كه عذاب، در روزى بزرگْ شما را فرا خواهد گرفت».<ref>سوره شعراء، آیه ۱۵۵.</ref>
* «صالح گفت: این ناقه (معجزه من) است، آب نهر را روزی ناقه بنوشد و روزی شما بنوشید، کمترین آزاری به آن نرسانید که عذاب، در روزی بزرگْ شما را فرا خواهد گرفت».<ref>سوره شعراء، آیه ۱۵۵.</ref>
* «اين ماده شتر خدا، برايتان نشانه‏‌اى است. رهايش كنيد تا در زمين خدا بچرد و هيچ آسيبى به او نرسانيد كه عذابى دردآور شما را فرا خواهد گرفت».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>
* «این ماده شتر خدا، برایتان نشانهای است. رهایش کنید تا در زمین خدا بچرد و هیچ آسیبی به او نرسانید که عذابی دردآور شما را فرا خواهد گرفت».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>


==کشتن ناقه و عذاب الهی==
==کشتن ناقه و عذاب الهی==
ناقه صالح با اینکه معجزه‌ای بزرگ بود، اما قوم ثمود به دستورات خداوند درباره او پایبند نماندند و او را کشته، و به صالح چنین گفتند: «اى صالح، اگر پيامبر هستى آنچه را به ما وعده می‌دهى بياور».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۷.</ref> در نهایت عذاب الهی شامل آنان شد. بر اساس آیات قرآن، آنها با پی بردن به قطعیت عذاب، پشیمان شدند<ref>سوره شعراء، آیه ۱۵۷.</ref> اما سودی برایشان نداشت و جز مومنان، همه هلاک شدند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۸.</ref>
ناقه صالح با اینکه معجزه‌ای بزرگ بود، اما قوم ثمود به دستورات خداوند درباره او پایبند نماندند و او را کشته، و به صالح چنین گفتند: «ای صالح، اگر پیامبر هستی آنچه را به ما وعده می‌دهی بیاور».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۷.</ref> در نهایت عذاب الهی شامل آنان شد. بر اساس آیات قرآن، آنها با پی بردن به قطعیت عذاب، پشیمان شدند<ref>سوره شعراء، آیه ۱۵۷.</ref> اما سودی برایشان نداشت و جز مومنان، همه هلاک شدند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۸.</ref>


'''خطای یک فرد و عذاب قوم'''{{سخ}}
'''خطای یک فرد و عذاب قوم'''{{سخ}}
یکی از آیات قرآن کشتن ناقه را به یک فرد استناد می‌دهد: «يارشان را ندا دادند و او شمشير برگرفت و آن (شتر) را پى كرد».<ref>سوره قمر،‌آیه ۲۹.</ref> از برخی روایات نیز همین مطلب به دست می‌آید.<ref>حسکانی، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص ۴۳۵.</ref> اما آیات دیگر، کشتن ناقه را به همگان استناد داده و به تبع آن عذاب الهی نیز شامل همه آنها شد: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَ عَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ؛ پس آن‌ها،‌ ماده شتر را پى كردند و از فرمان پروردگارشان سرباز زدند».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۷.</ref>
یکی از آیات قرآن کشتن ناقه را به یک فرد استناد می‌دهد: «یارشان را ندا دادند و او شمشیر برگرفت و آن (شتر) را پی کرد».<ref>سوره قمر،‌آیه ۲۹.</ref> از برخی روایات نیز همین مطلب به دست می‌آید.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۵.</ref> اما آیات دیگر، کشتن ناقه را به همگان استناد داده و به تبع آن عذاب الهی نیز شامل همه آنها شد: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَ عَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ؛ پس آن‌ها،‌ ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرباز زدند».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۷.</ref>


این تعبیر متفاوت، برای تذکر به این نکته دانسته شده است که اگرچه برخی افراد این قتل را انجام دادند، ولی دیگران نیز بدان راضی بوده و آن را تایید کردند.<ref>فضل الله، تفسير من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۴، ص۲۸۷.</ref> بر اساس حدیث نقل شده از [[امام علی(ع)]]، «شتر ماده ثمود را يک نفر دست و پا بريد، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زيرا همگى آن را پسنديدند».<ref>سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص ۳۱۹.</ref>
این تعبیر متفاوت، برای تذکر به این نکته دانسته شده است که اگرچه برخی افراد این قتل را انجام دادند، ولی دیگران نیز بدان راضی بوده و آن را تایید کردند.<ref>فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۴، ص۲۸۷.</ref> بر اساس حدیث نقل شده از [[امام علی(ع)]]، «شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند».<ref>سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص۳۱۹.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۲: خط ۳۲:


==منابع==
==منابع==
* ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
* ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
* حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق: محمودی‏، محمد باقر، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق: محمودی، محمد باقر، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن إلی الأذهان، بیروت، دار العلوم، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
* حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن إلی الأذهان، بیروت،‌دار العلوم، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
* سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
*‌ فضل الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
*‌ فضل الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت،‌دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران،‌دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
 
{{پیامبران در قرآن}}
{{پیامبران در قرآن}}


Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش