پرش به محتوا

شعب ابی‌طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ اوت ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>S.j.mousavi
جز (درج لینک زبان‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:شعب ابی طالب.jpg|بندانگشتی|وضعیت کنونی شعب ابی‌طالب]]
[[پرونده:شعب ابی طالب.jpg|بندانگشتی|وضعیت کنونی شعب ابی‌طالب]]
'''شِعب ابی‌طالب'''، درّه‌ای میان دو [[کوه ابوقبیس]] و [[کوه خندمه|خندمه]] در [[مکه]] است.  
'''شِعْب ابی‌طالب'''، درّه‌ای میان دو [[کوه ابوقبیس]] و [[کوه خندمه|خندمه]] در [[مکه]] است.  
در سال هفتم [[بعثت]]، [[رسول خدا(ص)]]، [[بنی‌هاشم]] و مسلمانان به سبب آزارهای مشرکان مکه به شعب پناه جستند و سه سال در محاصره اقتصادی و اجتماعی در این مکان به سر بردند. [[امام علی(ع)]] در نامه‌ای به [[معاویه]] به دشمنی [[قریش]] و محاصرۀ ۳ ساله شعب ابی‌طالب اشاره کرده است.
در سال هفتم [[بعثت]]، [[رسول خدا(ص)]]، [[بنی‌هاشم]] و مسلمانان به سبب آزارهای مشرکان مکه به شعب پناه جستند و سه سال در محاصره اقتصادی و اجتماعی در این مکان به سر بردند. [[امام علی(ع)]] در نامه‌ای به [[معاویه]] به دشمنی [[قریش]] و محاصرۀ ۳ ساله شعب ابی‌طالب اشاره کرده است.


این منطقه ملک [[عبدالمطلب]] بوده است. خانه متعلق به [[خدیجه]] که [[پیامبر اکرم(ص)]] با او در آن زندگی می کرده و همه فرزندانشان در آنجا به دنیا آمد، در این محله واقع بوده است.
این منطقه ملک [[عبدالمطلب]] بوده است. خانه متعلق به [[خدیجه]] که [[پیامبر اکرم(ص)]] با او در آن زندگی می‌کرده و همه فرزندانشان در آنجا به دنیا آمد، در این محله واقع بوده است.
این شعب که در قسمت شرق [[کعبه]]، و پس از [[مسعی|مَسعیٰ]] قرار گرفته، به دلیل نزدیکی به [[کعبه]] بهترین نقطه مکه بوده است. به علت تولد پیامبر(ص) در این منطقه آن را "شعب مولد" نیز نامیده‌اند. [[فاطمه زهرا]](س) نیز در این شعب به دنیا آمده‌ است. امروزه تنها بخشی از محلۀ شعب ابی‌طالب به نام [[سوق اللیل]] باقی مانده و سایر قسمت‌های آن در توسعه‌های مختلف در داخل [[مسجد الحرام]] قرار گرفته است.
این شعب که در قسمت شرق [[کعبه]]، و پس از [[مسعی|مَسعیٰ]] قرار گرفته، به دلیل نزدیکی به [[کعبه]] بهترین نقطه مکه بوده است. به علت تولد پیامبر(ص) در این منطقه آن را "شعب مولد" نیز نامیده‌اند. [[فاطمه زهرا]](س) نیز در این شعب به دنیا آمده‌ است. امروزه تنها بخشی از محلۀ شعب ابی‌طالب به نام [[سوق اللیل]] باقی مانده و سایر قسمت‌های آن در توسعه‌های مختلف در داخل [[مسجد الحرام]] قرار گرفته است.


==مفهوم و نام‌ها ==
==مفهوم و نام‌ها ==
به شکاف در میان کوه<ref>لسان العرب، ج۱، ص۴۴۹</ref>، دره، راهی در کوه<ref>طریحی مجمع البحرین، ج۲، ص۹۰</ref>و به محدودۀ قرار گرفته میان دو کوه نزدیک به هم شِعْب گویند.<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۱۴۹</ref>
به شکاف در میان کوه<ref>لسان العرب، ج۱، ص۴۴۹</ref>، دره، راهی در کوه<ref>طریحی مجمع البحرین، ج۲، ص۹۰</ref>و به محدودۀ قرار گرفته میان دو کوه نزدیک به هم شِعْب گویند.<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۴۹</ref>


این شعب در اختیار خاندان [[بنی هاشم]] بوده و در دوره‌های مختلف به نام‌های متفاوتی چون شعب بنی هاشم، شعب ابی طالب، شعب علی بن ابی طالب و شعب ابی یوسف<ref>معجم البلدان،ج۳، ص۳۴۷</ref> نامیده می‌شده است.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۱۱۴؛ رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۱۴۹</ref>
این شعب در اختیار خاندان [[بنی هاشم]] بوده و در دوره‌های مختلف به نام‌های متفاوتی چون شعب بنی هاشم، شعب ابی طالب، شعب علی بن ابی طالب و شعب ابی یوسف<ref>معجم البلدان،ج۳، ص۳۴۷</ref> نامیده می‌شده است.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۱۱۴؛ رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۴۹</ref>


==موقعیت جغرافیایی==
==موقعیت جغرافیایی==
خط ۱۸: خط ۱۸:
== محل زندگی بنی هاشم ==
== محل زندگی بنی هاشم ==
وقتی [[قصی بن کلاب|قُصَی بن کِلاب]] بر [[مکه]] حاکم شد، هر خاندانی از [[قریش]] را در جایی از مکه سکونت داد. او وَجه [[کعبه]] (قسمت روبه‌روی درب کعبه) را که دربردارندۀ شعب ابی طالب و به سمت [[معلاة]] مکه بود، برای خاندان خود و فرزندانش [[عبد مناف]] و [[عبدالدار]] برگزید. این شِعب به لحاظ نزدیکی به کعبه، بهترین نقطۀ مکه بود.
وقتی [[قصی بن کلاب|قُصَی بن کِلاب]] بر [[مکه]] حاکم شد، هر خاندانی از [[قریش]] را در جایی از مکه سکونت داد. او وَجه [[کعبه]] (قسمت روبه‌روی درب کعبه) را که دربردارندۀ شعب ابی طالب و به سمت [[معلاة]] مکه بود، برای خاندان خود و فرزندانش [[عبد مناف]] و [[عبدالدار]] برگزید. این شِعب به لحاظ نزدیکی به کعبه، بهترین نقطۀ مکه بود.
زمین شعب متعلق به [[عبدالمطلب]] بود و او نیز در اواخر عمر، آن را میان فرزندان قسمت کرد و [[پیامبر(ص)]] سهم پدرش [[عبدالله بن عبدالمطلب |عبدالله]] را سهیم گشت.<ref>معجم البلدان، ج۳، ص۳۴۷</ref>
زمین شعب متعلق به [[عبدالمطلب]] بود و او نیز در اواخر عمر، آن را میان فرزندان قسمت کرد و [[پیامبر(ص)]] سهم پدرش [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] را سهیم گشت.<ref>معجم البلدان، ج۳، ص۳۴۷</ref>


شِعب همچنین محل تولد [[رسول خدا(ص)]] بوده<ref>بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۵۱، ۲۵۲، ۲۷۶؛ کلینی، كـافی، ج ۱، ص ۴۳۹</ref> و به همین جهت به "شعب مولد" نیز معروف است.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۱۱۴</ref> خانۀ [[خدیجه]] و محل زندگی وی با پیامبر (ص) نیز در این منطقه بوده و [[فاطمه زهرا|فاطمه زهرا (س)]] در آنجا زاده شده است.<ref>أخبار مكة و ما جاء فيها من الآثار، أزرقى، ج‏2، ص: 199؛ الزهور المقتطفة من تاريخ مكة المشرفة، ص: 99؛ تاریخ و آثار اسلامی، ص۱۱۴</ref> همچنین [[عبدالله بن عباس]] نیز در این شعب متولد شد <ref>نک: اخبار الدولة العباسیة، ص۲۵</ref>و زندگی کرد.
شِعب همچنین محل تولد [[رسول خدا(ص)]] بوده<ref>بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۵۱، ۲۵۲، ۲۷۶؛ کلینی، کافی، ج ۱، ص۴۳۹</ref> و به همین جهت به "شعب مولد" نیز معروف است.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۱۱۴</ref> خانۀ [[خدیجه]] و محل زندگی وی با پیامبر(ص) نیز در این منطقه بوده و [[فاطمه زهرا|فاطمه زهرا(س)]] در آنجا زاده شده است.<ref>أخبار مکة و ما جاء فیها من الآثار، أزرقی، ج۲، ص: ۱۹۹؛ الزهور المقتطفة من تاریخ مکة المشرفة، ص: ۹۹؛ تاریخ و آثار اسلامی، ص۱۱۴</ref> همچنین [[عبدالله بن عباس]] نیز در این شعب متولد شد<ref>نک: اخبار الدولة العباسیة، ص۲۵</ref>و زندگی کرد.


==محاصره بنی هاشم==
==محاصره بنی هاشم==
مهم‌ترین حادثه‌ای که موجب شهرت شعب ابی‌طالب شده است، ماجرای محاصره بنی‌هاشم در این منطقه است. در شب اول [[محرم]] [[سال هفتم بعثت]] <ref>إمتاع‏الأسماع،ج‏1،ص:44</ref>در این شعب [[رسول خدا (ص)]] به همراه [[بنی‌هاشم]] و [[بنی عبدالمطلب]] به جز[[ابولهب]] و فرزندانش <ref> إمتاع‏الأسماع،ج‏1،ص:44</ref>در محاصره اقتصادیِ سایر خاندان‌های [[قریش|قُرَیش]] قرار گرفتند و آن دوران را با مشقت و رنج فراوان سپری کردند.<ref> ابن سعد، ج۱،ص۱۶۳</ref> این محاصره سه سال طول کشید.<ref> ابن سعد، ج۱،ص۱۶۳</ref>
مهم‌ترین حادثه‌ای که موجب شهرت شعب ابی‌طالب شده است، ماجرای محاصره بنی‌هاشم در این منطقه است. در شب اول [[محرم]] [[سال هفتم بعثت]]<ref>إمتاعالأسماع،ج۱،ص:۴۴</ref>در این شعب [[رسول خدا(ص)]] به همراه [[بنی‌هاشم]] و [[بنی عبدالمطلب]] به جز[[ابولهب]] و فرزندانش<ref> إمتاعالأسماع،ج۱،ص:۴۴</ref>در محاصره اقتصادی سایر خاندان‌های [[قریش|قُرَیش]] قرار گرفتند و آن دوران را با مشقت و رنج فراوان سپری کردند.<ref> ابن سعد، ج۱،ص۱۶۳</ref> این محاصره سه سال طول کشید.<ref> ابن سعد، ج۱،ص۱۶۳</ref>


در اواخر سال ششم سران قریش از نفوذ و پیشرفت حیرت‌انگیز آیین [[توحید|یکتاپرستانه]] [[اسلام]] سخت ناراحت بودند و در فکر چاره و راه‌حلی بودند.
در اواخر سال ششم سران قریش از نفوذ و پیشرفت حیرت‌انگیز آیین [[توحید|یکتاپرستانه]] [[اسلام]] سخت ناراحت بودند و در فکر چاره و راه‌حلی بودند.


[[اسلام]]‌آوردنِ افرادی مانند [[حمزه]] و تمایل جوانان قریش و آزادی عملی که در کشور [[هجرت به حبشه|حبشه]] نصیب [[مسلمانان]] شده بود، بر حیرت و سرگردانی سران قریش افزوده بود و از اینکه از نقشه‌های خود بهره‌ای نمی‌بردند، سخت متأثر بودند؛ از این رو به فکر نقشۀ دیگری افتادند و خواستند با محاصرۀ اقتصادی از نفوذ و گسترش اسلام بکاهند و پایه‌گذار و هواداران آن را در میان این حصار خفه سازند.<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳.</ref><ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۵۳.</ref>
[[اسلام]]‌آوردنِ افرادی مانند [[حمزه]] و تمایل جوانان قریش و آزادی عملی که در کشور [[هجرت به حبشه|حبشه]] نصیب [[مسلمانان]] شده بود، بر حیرت و سرگردانی سران قریش افزوده بود و از اینکه از نقشه‌های خود بهره‌ای نمی‌بردند، سخت متأثر بودند؛ از این رو به فکر نقشۀ دیگری افتادند و خواستند با محاصرۀ اقتصادی از نفوذ و گسترش اسلام بکاهند و پایه‌گذار و هواداران آن را در میان این حصار خفه سازند.<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳.</ref><ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۵۳.</ref>


===پیمان مشرکان===
===پیمان مشرکان===
خط ۳۳: خط ۳۳:


'''مواد پیمان نامه'''
'''مواد پیمان نامه'''
* هرگونه خرید و فروش با هواداران [[محمد (ص)]] تحریم می‌شود.
* هرگونه خرید و فروش با هواداران [[محمد(ص)]] تحریم می‌شود.
* ارتباط و معاشرت با آنان ممنوع می‌گردد.
* ارتباط و معاشرت با آنان ممنوع می‌گردد.
* زن دادن به مسلمانان یا زن گرفتن از آنان ممنوع است.
* زن دادن به مسلمانان یا زن گرفتن از آنان ممنوع است.
* پیمان‌نامه فقط در صورتی ملغی خواهد شد که محمد(ص) را برای کشتن به آنان تسلیم کنند.
* پیمان‌نامه فقط در صورتی ملغی خواهد شد که محمد(ص) را برای کشتن به آنان تسلیم کنند.
متن پیمان با مواد یادشده به امضای تمامی بانفوذان قریش جز [[مطعم بن عدی]]<ref>اعلام الوری، ص۷۲ </ref> رسید و با شدت هر چه تمام‌تر به اجرا گذاشته شد.<ref>البدایه و النهایه، ج۳، ص۸۴-۸۶.</ref> <ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳</ref><ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۵۳</ref><ref>ذهبی، تاريخ الإسلام، ج۲، ص۷۱۰</ref>
متن پیمان با مواد یادشده به امضای تمامی بانفوذان قریش جز [[مطعم بن عدی]]<ref>اعلام الوری، ص۷۲ </ref> رسید و با شدت هر چه تمام‌تر به اجرا گذاشته شد.<ref>البدایه و النهایه، ج۳، ص۸۴-۸۶.</ref><ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۳</ref><ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۵۳</ref><ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۲، ص۷۱۰</ref>
[[ابو طالب]] از [[بنی هاشم]] دعوتی کرد و یاری پیامبر را بر دوش آنان گذاشت و دستور داد عموم فامیل از محیط [[مکه]] به دره‌ای که در میان کوه‌های مکه قرار داشت و به شعب ابی طالب معروف بود ـ که دارای خانه‌های کوچک و سایبان‌های مختصری بود ـ منتقل شوند و در آنجا سکنا گزینند. او اطراف آن را افرادی گماشت تا از شعب حراست کنند.
[[ابو طالب]] از [[بنی هاشم]] دعوتی کرد و یاری پیامبر را بر دوش آنان گذاشت و دستور داد عموم فامیل از محیط [[مکه]] به دره‌ای که در میان کوه‌های مکه قرار داشت و به شعب ابی طالب معروف بود که دارای خانه‌های کوچک و سایبان‌های مختصری بود منتقل شوند و در آنجا سکنا گزینند. او اطراف آن را افرادی گماشت تا از شعب حراست کنند.


برای اجتماع همه بنی هاشم در شعب ابی طالب، نتایجی ذکر کرده‌اند از جمله:
برای اجتماع همه بنی هاشم در شعب ابی طالب، نتایجی ذکر کرده‌اند از جمله:
خط ۴۴: خط ۴۴:
# از فشار روانی قریش بر روی مشرکان بنی هاشم جلوگیری می‌کرد.<ref>زرگری نژاد، تاریخ صدر اسلام، ص۲۸۱</ref>
# از فشار روانی قریش بر روی مشرکان بنی هاشم جلوگیری می‌کرد.<ref>زرگری نژاد، تاریخ صدر اسلام، ص۲۸۱</ref>


هر کس به شهر مکه وارد می شد، حق نداشت با بنی هاشم معامله کند و اگر کسی چنین کاری انجام می‌داد اموالش را مصادره می‌کردند.<ref>اعلام الوری، ص۷۱-۷۲</ref>
هر کس به شهر مکه وارد می‌شد، حق نداشت با بنی هاشم معامله کند و اگر کسی چنین کاری انجام می‌داد اموالش را مصادره می‌کردند.<ref>اعلام الوری، ص۷۱-۷۲</ref>


مسلمانان در مواقعی که مراسمی رسمی وجود داشت می‌توانستند برای خرید یا دعوت و تبلیغ از شعب خارج شوند.<ref>اعلام الوری، ص۷۲</ref> [[رسول خدا (ص)]] سال نخست هنگام موسم [[حج]] هر که را دید به [[اسلام]] دعوت کرد و همین امر باعث کینۀ [[شرک|مشرکان]] شد و به ابوطالب گفتند که برادرزاده‌ات را به ما تحویل بده که قصد قتل او را داریم. ابوطالب پاسخ محکمی به آنان داد و آنان را ناامید کرد.<ref>اعلام الوری، ص ۷۲-۷۳</ref>
مسلمانان در مواقعی که مراسمی رسمی وجود داشت می‌توانستند برای خرید یا دعوت و تبلیغ از شعب خارج شوند.<ref>اعلام الوری، ص۷۲</ref> [[رسول خدا(ص)]] سال نخست هنگام موسم [[حج]] هر که را دید به [[اسلام]] دعوت کرد و همین امر باعث کینۀ [[شرک|مشرکان]] شد و به ابوطالب گفتند که برادرزاده‌ات را به ما تحویل بده که قصد قتل او را داریم. ابوطالب پاسخ محکمی به آنان داد و آنان را ناامید کرد.<ref>اعلام الوری، ص۷۲-۷۳</ref>


ابوطالب از ترس اینکه مبادا نیمه شب پیامبر (ص) را بکشند، هرگاه پیامبر به خواب می رفت رختخواب خود را در یک طرف او می‌انداخت و محل خواب یکی از فرزندانش را در طرف دیگر قرار می‌داد و پیامبر را در وسط قرار می‌داد.
ابوطالب از ترس اینکه مبادا نیمه شب پیامبر(ص) را بکشند، هرگاه پیامبر به خواب می‌رفت رختخواب خود را در یک طرف او می‌انداخت و محل خواب یکی از فرزندانش را در طرف دیگر قرار می‌داد و پیامبر را در وسط قرار می‌داد.


===وضع حزن‌انگیز بنی هاشم===
===وضع حزن‌انگیز بنی هاشم===
محاصره شعب سه سال طول کشید فشار و سختگیری‌ها به حدی رسید که نالۀ فرزندان بنی‌هاشم به گوش مشرکان مکه می‌رسید<ref>قائدان، تاریخ و آثار اسلامی در مکه و مدینه، ص۱۱۴</ref> ولی در دل آنها تأثیر چندانی نمی‌کرد.
محاصره شعب سه سال طول کشید فشار و سختگیری‌ها به حدی رسید که نالۀ فرزندان بنی‌هاشم به گوش مشرکان مکه می‌رسید<ref>قائدان، تاریخ و آثار اسلامی در مکه و مدینه، ص۱۱۴</ref> ولی در دل آنها تأثیر چندانی نمی‌کرد.


جاسوسان قریش در تمام راه مراقب بودند مبادا کسی خواروباری به شعب ابی طالب ببرد. ولی علی‌رغم این کنترل گاه و بیگاه [[حکیم بن حزام]]<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۵۴ </ref> برادرزادۀ [[خدیجه]] و [[ابوالعاص بن ربیع]]<ref>اعلام الوری، ص۷۳</ref> و [[هشام بن عمر]] نیمه شب ها مقداری گندم و خرما بر شتری حمل کرده تا نزدیکی شعب می‌آوردند سپس افسار آن را دور گردنش می‌پیچیدند و رها می‌کردند و گاهی همین مساعدت موجب گرفتاری آنان می‎گردید.<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۵۴ </ref>
جاسوسان قریش در تمام راه مراقب بودند مبادا کسی خواروباری به شعب ابی طالب ببرد. ولی علی‌رغم این کنترل گاه و بیگاه [[حکیم بن حزام]]<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۵۴ </ref> برادرزادۀ [[خدیجه]] و [[ابوالعاص بن ربیع]]<ref>اعلام الوری، ص۷۳</ref> و [[هشام بن عمر]] نیمه شب‌ها مقداری گندم و خرما بر شتری حمل کرده تا نزدیکی شعب می‌آوردند سپس افسار آن را دور گردنش می‌پیچیدند و رها می‌کردند و گاهی همین مساعدت موجب گرفتاری آنان می‎گردید.<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۵۴ </ref>


پیامبر و یاران و عمویش ابوطالب و همسرش خدیجه 3 سال در سخت‌ترین شرایط به سر بردند؛ آنان در این مدت از محل دارایی‌های خدیجه گذران کردند. گاهی نیز اقوام نزدیکشان، به رغم پیمان‌نامه و از سرِ کششِ خون و خانواده پنهانی آذوقه به آنجا می‌فرستادند. مقاومت پیامبر و یاران او در آن مدت، عرصه را بر قریش تنگ کرد. بیشتر آنان که دختر، پسر، نواده‌ یا اقوامی نزدیک در شعب داشت، در پی بهانه بودند تا آنان را از شعب خارج کنند.
پیامبر و یاران و عمویش ابوطالب و همسرش خدیجه ۳ سال در سخت‌ترین شرایط به سر بردند؛ آنان در این مدت از محل دارایی‌های خدیجه گذران کردند. گاهی نیز اقوام نزدیکشان، به رغم پیمان‌نامه و از سرِ کششِ خون و خانواده پنهانی آذوقه به آنجا می‌فرستادند. مقاومت پیامبر و یاران او در آن مدت، عرصه را بر قریش تنگ کرد. بیشتر آنان که دختر، پسر، نواده‌ یا اقوامی نزدیک در شعب داشت، در پی بهانه بودند تا آنان را از شعب خارج کنند.


===پایان محاصره===
===پایان محاصره===
در سال دهم [[بعثت]] شبی [[ابوجهل]]، [[حکیم بن حزام]] را که برای [[خدیجه]] بار گندم می برد مانع شد. دیگران مداخله کردند و به سرزنش ابوجهل برخاستند. اندک‌اندک گروهی از کرده خود پشیمان گشتند و به طرفداری از بنی هاشم برخاستند که چرا [[بنی مخزوم]] در نعمت به سر ببرند و پسران هاشم و عبدالمطلب در سختی بمانند. و سرانجام گفتند این عهدنامه باید باطل شود. جمعی از شرکت کنندگان در پیمان، تصمیم گرفتند آن را پاره کنند. به روایت [[ابن هشام]] از [[ابن اسحاق]] چون به سروقت پیمان نامه رفتند دیدند موریانه آن را خورده و تنها جمله «باسمک اللهم» از آن باقی مانده است.<ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۵۳</ref>
در سال دهم [[بعثت]] شبی [[ابوجهل]]، [[حکیم بن حزام]] را که برای [[خدیجه]] بار گندم می‌برد مانع شد. دیگران مداخله کردند و به سرزنش ابوجهل برخاستند. اندک‌اندک گروهی از کرده خود پشیمان گشتند و به طرفداری از بنی هاشم برخاستند که چرا [[بنی مخزوم]] در نعمت به سر ببرند و پسران هاشم و عبدالمطلب در سختی بمانند. و سرانجام گفتند این عهدنامه باید باطل شود. جمعی از شرکت کنندگان در پیمان، تصمیم گرفتند آن را پاره کنند. به روایت [[ابن هشام]] از [[ابن اسحاق]] چون به سروقت پیمان نامه رفتند دیدند موریانه آن را خورده و تنها جمله «باسمک اللهم» از آن باقی مانده است.<ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۵۳</ref>


در نقل دیگری آمده است خداوند به پیامبرش خبر داد که موریانه، پیمان نامه را خورده و تنها جمله «باسمک اللهم» از آن باقی مانده است. پیامبر نیز ابوطالب را از آن باخبر ساخت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷م، ج۱، ص۲۳۴</ref> [[ابن هشام]] می نویسد گروهی از اهل علم گفته‌اند:
در نقل دیگری آمده است خداوند به پیامبرش خبر داد که موریانه، پیمان نامه را خورده و تنها جمله «باسمک اللهم» از آن باقی مانده است. پیامبر نیز ابوطالب را از آن باخبر ساخت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷م، ج۱، ص۲۳۴</ref> [[ابن هشام]] می‌نویسد گروهی از اهل علم گفته‌اند:
::ابوطالب به انجمن قریش رفت و گفت: برادرزاده ام می گوید موریانه پیمان نامه ای را که نوشته اید خورده و تنها نام خدا را باقی گذاشته؛ ببینید اگر سخن او راست است محاصره ما را بشکنید و اگر دروغ می گوید او را به شما خواهم سپرد. چون به سروقت نامه رفتند دیدند موریانه همه آن را جز نام خدا خورده است. بدین ترتیب پیمان محاصره بنی هاشم شکسته شد و آنان از شعب (دره) ابوطالب بیرون آمدند.<ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۵۳ </ref><ref>اعلام الورای، ص۷۳-۷۴</ref>
::ابوطالب به انجمن قریش رفت و گفت: برادرزاده‌ام می‌گوید موریانه پیمان نامه‌ای را که نوشته اید خورده و تنها نام خدا را باقی گذاشته؛ ببینید اگر سخن او راست است محاصره ما را بشکنید و اگر دروغ می‌گوید او را به شما خواهم سپرد. چون به سروقت نامه رفتند دیدند موریانه همه آن را جز نام خدا خورده است. بدین ترتیب پیمان محاصره بنی هاشم شکسته شد و آنان از شعب (دره) ابوطالب بیرون آمدند.<ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۵۳ </ref><ref>اعلام الورای، ص۷۳-۷۴</ref>


===زمان===
===زمان===
خط ۶۷: خط ۶۷:


===اشاره امام علی به ماجرای شعب در نامه به معاویه===
===اشاره امام علی به ماجرای شعب در نامه به معاویه===
به روایت [[نصر بن مزاحم]]، [[حضرت علی|حضرت علی (ع)]] در مورد ظلم و ستم [[قریش]] در شعب ابی طالب به [[پیامبر اكرم‌ (ص) |پبامبر اکرم (ص)]] و [[اسلام|مسلمانان]]، چنین به [[معاویه]] نوشت:
به روایت [[نصر بن مزاحم]]، [[حضرت علی|حضرت علی(ع)]] در مورد ظلم و ستم [[قریش]] در شعب ابی طالب به [[پیامبر اکرم‌(ص)|پبامبر اکرم(ص)]] و [[اسلام|مسلمانان]]، چنین به [[معاویه]] نوشت:
::«خویشان ما (قبیلۀ قریش) بر این شدند که پیامبر ما را بکشند و نسل ما را براندازند. دربارۀ ما تصمیم گرفتند و ستم‌ها رواداشتند. خواروبار از ما قطع کردند و آب گوارا از ما بازگرفتند و ما را در جایگاه بیم و هراس نشاندند و جاسوس‌ها بر ما گماشتند و ما را ناچار ساختند تا در میان کوهی ناهموار پناه جوییم و بدین اکتفا نکرده جنگ علیه ما افروختند و پیمان‌نامه در میان خود علیه ما نوشتند بدین مضمون که با ما هم خوراک نشوند و با ما آب ننوشند و با ما وصلت و ازدواج نکنند و خرید و فروش ننمایند و از آنان در امان نباشیم تا اینکه [[محمد (ص)]] را در اختیار آنان نهیم تا اینکه وی را بکشند و جسدش را مثله[=قطعه قطعه] کنند. جز در موسم [[حج]] و [[عمره]] ما [[بنی هاشم]] از امنیت برخوردار نبودیم. اما مشیت [[خداوند]] دربارۀ ما چنین قرار گرفت که ما با تمام وجود از آن حضرت دفاع کنیم. و پروانه وار شمع وجودش را طواف نماییم و با شمشیرهای خود شب و روز از او حمایت کنیم. مومنانمان به انگیزۀ نیل به پاداش پروردگار و کافرانمان به منظور دفاع از از حریم قوم و تبار از وجود مقدس وی حمایت می کردند.»<ref>شوشتری، بهج الصباغه، ج۲، ص۳۵۵.</ref>
::«خویشان ما (قبیلۀ قریش) بر این شدند که پیامبر ما را بکشند و نسل ما را براندازند. دربارۀ ما تصمیم گرفتند و ستم‌ها رواداشتند. خواروبار از ما قطع کردند و آب گوارا از ما بازگرفتند و ما را در جایگاه بیم و هراس نشاندند و جاسوس‌ها بر ما گماشتند و ما را ناچار ساختند تا در میان کوهی ناهموار پناه جوییم و بدین اکتفا نکرده جنگ علیه ما افروختند و پیمان‌نامه در میان خود علیه ما نوشتند بدین مضمون که با ما هم خوراک نشوند و با ما آب ننوشند و با ما وصلت و ازدواج نکنند و خرید و فروش ننمایند و از آنان در امان نباشیم تا اینکه [[محمد(ص)]] را در اختیار آنان نهیم تا اینکه وی را بکشند و جسدش را مثله[=قطعه قطعه] کنند. جز در موسم [[حج]] و [[عمره]] ما [[بنی هاشم]] از امنیت برخوردار نبودیم. اما مشیت [[خداوند]] دربارۀ ما چنین قرار گرفت که ما با تمام وجود از آن حضرت دفاع کنیم. و پروانه وار شمع وجودش را طواف نماییم و با شمشیرهای خود شب و روز از او حمایت کنیم. مومنانمان به انگیزۀ نیل به پاداش پروردگار و کافرانمان به منظور دفاع از از حریم قوم و تبار از وجود مقدس وی حمایت می‌کردند.»<ref>شوشتری، بهج الصباغه، ج۲، ص۳۵۵.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|4}}
{{پانویس|۴}}


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
*[http://ar.lib.eshia.ir/15334/1/151 آثار اسلامی مکه و مدینه]
*[http://ar.lib.eshia.ir/15334/1/151 آثار اسلامی مکه و مدینه]
*ابن سعد، الطبقات الكبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الكتب العلمیة، طبعة الأولی، ۱۴۱۰/۱۹۹۰ق.
*ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،‌دار الکتب العلمیة، طبعة الأولی، ۱۴۱۰/۱۹۹۰ق.
*ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفكر، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۶م.
*ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۶م.
*ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ناشر: دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
*ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ناشر:‌دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
*أخبار الدولة العباسیة و فیه أخبار العباس و ولده، مؤلف مجهول، تحقیق عبد العزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت، دار الطلیعة، ۱۳۹۱ق.
*أخبار الدولة العباسیة و فیه أخبار العباس و ولده، مؤلف مجهول، تحقیق عبد العزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت،‌دار الطلیعة، ۱۳۹۱ق.
*بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دار الفكر، ۱۴۱۷م.
*بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۷م.
*حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، طبعة الثانیة، ۱۹۹۵م.
*حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت،‌دار صادر، طبعة الثانیة، ۱۹۹۵م.
*ذهبی، تاريخ الإسلام، بیروت، دوم، دار الكتاب العربى‏، ۱۴۰۹ق.
*ذهبی، تاریخ الإسلام، بیروت، دوم،‌دار الکتاب العربی، ۱۴۰۹ق.
*شهیدی، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۰ق.
*شهیدی، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۰ق.
*شوشتری، محمدتقی، بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، چ۱، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۶ش.
*شوشتری، محمدتقی، بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، چ۱، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۶ش.
*طریحی، مجمع البحرین، نرم افزار مجموعه آثار میلانی (گنجیۀ الحقائق).
*طریحی، مجمع البحرین، نرم افزار مجموعه آثار میلانی (گنجیۀ الحقائق).
*عبدالملك بن هشام الحمیری المعافری، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
*عبدالملک بن هشام الحمیری المعافری، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت،‌دار المعرفة، بی‌تا.
*فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری (زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام)، ترجمه عزیز الله عطاردی‏، ناشر: اسلامیة، تهران‏، چاپ اوّل‏، ۱۳۹۰ق.
*فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری (زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام)، ترجمه عزیز الله عطاردی، ناشر: اسلامیة، تهران، چاپ اوّل، ۱۳۹۰ق.
*قائدان، اصغر، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ناشر: نشر مشعر، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ش.
*قائدان، اصغر، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ناشر: نشر مشعر، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ش.
*كلینی، الكافی، دار الكتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ش.
*کلینی، الکافی،‌دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
خط ۱۰۴: خط ۱۰۵:
[[ur:شعب ابی طالب]]
[[ur:شعب ابی طالب]]
[[id:Syi'ib Abi Thalib]]
[[id:Syi'ib Abi Thalib]]
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جعبه اطلاعات = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->ندارد
| عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->دارد
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>


[[رده:پیامبر اسلام(ص)]]
[[رده:پیامبر اسلام(ص)]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۰۷۲

ویرایش