Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۳
ویرایش
جز (درج الگوی {{فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}}) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
فتحالله غروی اصفهانی در [[۱۲ ربیعالاول]] [[سال ۱۲۶۶ ق|۱۲۶۶ ق]] در [[اصفهان]] به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا محمدجواد از خاندان معروف نمازی شیرازی و ساکن اصفهان بود.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ بامداد او را متولد شیراز ذکر کرده است. بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵</ref> | فتحالله غروی اصفهانی در [[۱۲ ربیعالاول]] [[سال ۱۲۶۶ ق|۱۲۶۶ ق]] در [[اصفهان]] به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا محمدجواد از خاندان معروف نمازی شیرازی و ساکن اصفهان بود.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ بامداد او را متولد شیراز ذکر کرده است. بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵</ref> | ||
[[محسن امین|امین]] در مورد علت اشتهار وی به «نمازی» نوشته که جدش، حاج محمد علی نمازی، معروف به [[ورع]] و [[تقوا]] بوده و بر اثر مداومت بر [[نوافل]] و [[نماز|فرائض]]، به نمازی مشهور شده است.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸ف ص۵۲.</ref> | [[محسن امین|امین]] در مورد علت اشتهار وی به «نمازی» نوشته که جدش، حاج محمد علی نمازی، معروف به [[ورع]] و [[تقوا]] بوده و بر اثر مداومت بر [[نوافل]] و [[نماز|فرائض]]، به نمازی مشهور شده است.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸ف ص۵۲.</ref> | ||
فتحالله غروی در شب [[یکشنبه]] [[۸ ربیعالثانی]] ۱۳۳۹ق در [[نجف]] و در سن ۷۳سالگی (بر اثر بیماری که در قیام ضدانگلیسی مردم عراق بر او غالب شد)، از دنیا رفت و در [[حرم امیرالمؤمنین]] در یکی از غرفههای شرقی به خاک سپرده شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ | فتحالله غروی در شب [[یکشنبه]] [[۸ ربیعالثانی]] ۱۳۳۹ق در [[نجف]] و در سن ۷۳سالگی (بر اثر بیماری که در قیام ضدانگلیسی مردم عراق بر او غالب شد)، از دنیا رفت و در [[حرم امیرالمؤمنین]] در یکی از غرفههای شرقی به خاک سپرده شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷؛ بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵.</ref> | ||
فرزندان شیخ الشریعه عبارتند از: | فرزندان شیخ الشریعه عبارتند از: | ||
* شیخ محمد<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | * شیخ محمد<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | ||
* شیخ حسن<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | * شیخ حسن<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | ||
* میرزا مهدی<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> <ref group="یادداشت"> وی از ازکیای زمان خود بود که در سال ۱۳۱۸ق در زمان حیات پدر در نجف درگذشت و کتاب اعلام الاعلام بمولد خیرالانام از آثار او است که تقریرات پدرش را به رشته تحریر درآورده و در تعیین روز ولادت آن حضرت برخلاف مشهور گراییده است. | * میرزا مهدی<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> <ref group="یادداشت"> وی از ازکیای زمان خود بود که در سال ۱۳۱۸ق در زمان حیات پدر در نجف درگذشت و کتاب اعلام الاعلام بمولد خیرالانام از آثار او است که تقریرات پدرش را به رشته تحریر درآورده و در تعیین روز ولادت آن حضرت برخلاف مشهور گراییده است. رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
شیخ فتح الله تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز نموده و پس از آن به [[مشهد]] و بعدها به [[نجف ]] عزیمت کرد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref> | شیخ فتح الله تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز نموده و پس از آن به [[مشهد]] و بعدها به [[نجف]] عزیمت کرد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref> | ||
اساتید وی در [[حوزه علمیه اصفهان]] عبارتند از:<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ | اساتید وی در [[حوزه علمیه اصفهان]] عبارتند از:<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> | ||
* ملا [[حیدر علی اصفهانی]] | * ملا [[حیدر علی اصفهانی]] | ||
* ملا[[عبدالجواد خراسانی]] مدرس کبیر | * ملا[[عبدالجواد خراسانی]] مدرس کبیر | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
شیخ فتح الله سپس به [[حوزه علمیه مشهد]] رفت. [[محسن امین]] در این رابطه میگوید: ''حوزه آن زمان مشهد، مملو از فضلا و طلاب بود که با حضور شیخ الشریعه درآنجا، مباحثات علمی زیادی درگرفت و برتری شیخ بر ایشان آشکار گردید''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref> | شیخ فتح الله سپس به [[حوزه علمیه مشهد]] رفت. [[محسن امین]] در این رابطه میگوید: ''حوزه آن زمان مشهد، مملو از فضلا و طلاب بود که با حضور شیخ الشریعه درآنجا، مباحثات علمی زیادی درگرفت و برتری شیخ بر ایشان آشکار گردید''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref> | ||
پس از مشهد، در سال۱۲۹۵ یا ۱۲۹۶ ق، شیخ الشریعه به نجف رفت و در جلسات درس میرزا [[حبیب الله رشتی]] و شیخ [[محمد حسین کاظمی|محمدحسین فقیه کاظمی]] حاضر شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴و ۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ | پس از مشهد، در سال۱۲۹۵ یا ۱۲۹۶ ق، شیخ الشریعه به نجف رفت و در جلسات درس میرزا [[حبیب الله رشتی]] و شیخ [[محمد حسین کاظمی|محمدحسین فقیه کاظمی]] حاضر شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴و ۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷..</ref> | ||
== تدریس == | == تدریس == | ||
شیخ الشریعه در همان اصفهان، تدریس خود را آغاز نمود و به تدریس اصول به شیوۀ [[شیخ مرتضی انصاری]] پرداخت. گفته شده که کلاس درس وی در [[مشهد]] و [[نجف]] هم با استقبال بسیاری مواجه گردید.<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref> شیخ فتحالله | شیخ الشریعه در همان اصفهان، تدریس خود را آغاز نمود و به تدریس اصول به شیوۀ [[شیخ مرتضی انصاری]] پرداخت. گفته شده که کلاس درس وی در [[مشهد]] و [[نجف]] هم با استقبال بسیاری مواجه گردید.<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref> شیخ فتحالله در زبان علماء به '''شریعت مدار''' و '''شیخ الشریعة''' معروف شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲.</ref> از شاگردانش میتوان به این افراد اشاره کرد:<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|۲}} | ||
* سید علی اظهر کجوی (صاحب مجله اصلاح) | * سید علی اظهر کجوی (صاحب مجله اصلاح) | ||
* [[سید عبدالهادی شیرازی|سید عبدالهادی بن میرزا اسماعیل شیرازی]] | * [[سید عبدالهادی شیرازی|سید عبدالهادی بن میرزا اسماعیل شیرازی]] | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
* سید علی مدد نجفی | * سید علی مدد نجفی | ||
* [[آقا بزرگ طهرانی]] (که از وی [[اجازه روایت]] گرفته بود.)<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | * [[آقا بزرگ طهرانی]] (که از وی [[اجازه روایت]] گرفته بود.)<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | ||
* [[سید حسین طباطبائی بروجردی]]<ref>زندگی آیت الله العظمی بروجردی(ره)، محمد واعظ زاده، | * [[سید حسین طباطبائی بروجردی]]<ref>زندگی آیت الله العظمی بروجردی(ره)، محمد واعظ زاده، ص۲۰۸- ۲۱۳؛ [http://broujerdi.org/content/view/1377/149/ اجازة الفقیه الکبیر آیة الله العظمی الشیخ الشریعة الاصفهانی لسماحة آیة العظمی البروجردی قدس سرهما]</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
=== آثار === | === آثار === | ||
برای شیخ الشریعه آثاری چند ذکر شده است: | برای شیخ الشریعه آثاری چند ذکر شده است: | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|۲}} | ||
* اناره الحالک فی قرائه ملک و مالک<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> | * اناره الحالک فی قرائه ملک و مالک<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> | ||
* ابانه المختار فی ارث الزوجه من ثمن العقار<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> (محسن امین نقل کرده که [[آخوند خراسانی]] در حاشیه این کتاب اعتراضاتی را نگاشته بوده که شیخ الشریعه با رسالهای به نام «صیانة الابانة» بدانها پاسخ گفته است.<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref>) | * ابانه المختار فی ارث الزوجه من ثمن العقار<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> (محسن امین نقل کرده که [[آخوند خراسانی]] در حاشیه این کتاب اعتراضاتی را نگاشته بوده که شیخ الشریعه با رسالهای به نام «صیانة الابانة» بدانها پاسخ گفته است.<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref>) | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
== مقام علمی و مرجعیت == | == مقام علمی و مرجعیت == | ||
صاحبان تراجم از جمله محسن امین، [[محمد حرزالدین|حرزالدین]] و [[محمد علی مدرس تبریزی|مدرس تبریزی]]، مراتب فضل و کمال و جامعیت علمی او را ستوده و او را در علوم عقلی و نقلی، یکی از سرآمدان روزگار خویش نام بردهاند.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> وی در سال ۱۳۱۳ق به حج مشرف شد و پس از مراجعت، بر مسند افتاء و قضای حوائج مؤمنین نشست. بسیاری از مردم در زمان حیات [[سید محمد کاظم یزدی]] و [[میرزا محمد تقی شیرازی]] به شیخ الشریعة رجوع کرده و از وی [[تقلید]] میکردند اما پس از درگذشت این دو عالم، شیخ الشریعه یگانه [[مرجع تقلید|مرجع]] جهان [[تشیع]] شد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ | صاحبان تراجم از جمله محسن امین، [[محمد حرزالدین|حرزالدین]] و [[محمد علی مدرس تبریزی|مدرس تبریزی]]، مراتب فضل و کمال و جامعیت علمی او را ستوده و او را در علوم عقلی و نقلی، یکی از سرآمدان روزگار خویش نام بردهاند.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> وی در سال ۱۳۱۳ق به حج مشرف شد و پس از مراجعت، بر مسند افتاء و قضای حوائج مؤمنین نشست. بسیاری از مردم در زمان حیات [[سید محمد کاظم یزدی]] و [[میرزا محمد تقی شیرازی]] به شیخ الشریعة رجوع کرده و از وی [[تقلید]] میکردند اما پس از درگذشت این دو عالم، شیخ الشریعه یگانه [[مرجع تقلید|مرجع]] جهان [[تشیع]] شد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷؛ بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵.</ref> | ||
[[محمدعلی مدرس تبریزی]]، او را از علمای طراز اول نامیده و در تجلیل از وی مینویسد: | [[محمدعلی مدرس تبریزی]]، او را از علمای طراز اول نامیده و در تجلیل از وی مینویسد: | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
* شیخ محمد حسین کاظمی<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> | * شیخ محمد حسین کاظمی<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref> | ||
== مبارزات سیاسی == | == مبارزات سیاسی == | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول =ای مسلمانان! شما باید بدانید که بنا به اجماع مسلمانان و لزوم مذهبی، جهاد بر ضد کافران واجب است. اکنون ارتش ایتالیا، طرابلس را اشغال کرده مناطق مردم نشین آن را ار میان برده و مردان و زنان و کودکان را کشتار کردهاند. وظیفه جهاد خود را در راه خدا انجام دهید و متحد گردید و از صرف ثروت خود دریغ مدارید. پیش از آنکه خیلی دیر شود خود را برای دفاع آماده کنید.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۴.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
زندگی شیخ الشریعة اصفهانی همزمان با اتفاقات سیاسی و نظامی مختلفی بود که وی در آن مسائل تاثیرگذار بود. وی علیه استعمارگران ایتالیایی در حمله به [[لیبی]]، حمله متجاوزان [[روسیه|روس]] به شمال [[ایران]] و کشتار آزادیخواهان در ۱۳۲۹ ق/ ۱۹۱۱، حمله متفقین به [[عثمانی]] در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴، و نیز تجاوز نیروهای انگلیسی به [[عراق]] و اشغال [[بصره]] در ۱۳۳۸ ق/ ۱۹۲۰، چندین [[فتوا|فتوای]] [[جهاد]] صادر کرد که در آنها [[مسلمانان]] سراسر جهان [[اسلام]] را به مقاومت در برابر استعمارگران و بیرون راندن آنها از سرزمینهای اسلامی و نفی و طرد هرگونه حاکمیت سیاسی، نظامی،اقتصادی و فرهنگی آنان فراخواند. نقش پررنگ وی در کنار [[میرزا محمدتقی شیرازی]] در جنبش استقلالطلبانه مردم عراق در تاریخ مشهود است، تا آنجا که پس از وفات میرزای شیرازی و اختیار منصب [[مرجعیت]] توسط شیخ الشریعه، عملاً رهبری انقلاب مردم در دست وی قرار گرفت. شیخ الشریعه همچون استادش، هم وظیفه نظارت بر امور و هم رابط میان رؤسای عشایر درگیر در جنگ را بر عهده داشت.<ref>رهیمی، تاریخ جنبش اسلامی در عراق (۱۹۰۰-۱۹۲۴م)، ۱۴۵، ۱۷۵-۱۷۶، ۱۸۵، ۲۰۴، ۲۰۹-۲۱۰، ۲۱۹؛ همچنین | زندگی شیخ الشریعة اصفهانی همزمان با اتفاقات سیاسی و نظامی مختلفی بود که وی در آن مسائل تاثیرگذار بود. وی علیه استعمارگران ایتالیایی در حمله به [[لیبی]]، حمله متجاوزان [[روسیه|روس]] به شمال [[ایران]] و کشتار آزادیخواهان در ۱۳۲۹ ق/ ۱۹۱۱، حمله متفقین به [[عثمانی]] در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴، و نیز تجاوز نیروهای انگلیسی به [[عراق]] و اشغال [[بصره]] در ۱۳۳۸ ق/ ۱۹۲۰، چندین [[فتوا|فتوای]] [[جهاد]] صادر کرد که در آنها [[مسلمانان]] سراسر جهان [[اسلام]] را به مقاومت در برابر استعمارگران و بیرون راندن آنها از سرزمینهای اسلامی و نفی و طرد هرگونه حاکمیت سیاسی، نظامی،اقتصادی و فرهنگی آنان فراخواند. نقش پررنگ وی در کنار [[میرزا محمدتقی شیرازی]] در جنبش استقلالطلبانه مردم عراق در تاریخ مشهود است، تا آنجا که پس از وفات میرزای شیرازی و اختیار منصب [[مرجعیت]] توسط شیخ الشریعه، عملاً رهبری انقلاب مردم در دست وی قرار گرفت. شیخ الشریعه همچون استادش، هم وظیفه نظارت بر امور و هم رابط میان رؤسای عشایر درگیر در جنگ را بر عهده داشت.<ref>رهیمی، تاریخ جنبش اسلامی در عراق (۱۹۰۰-۱۹۲۴م)، ۱۴۵، ۱۷۵-۱۷۶، ۱۸۵، ۲۰۴، ۲۰۹-۲۱۰، ۲۱۹؛ همچنین رک: نفیسی، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، جاهای مختلف.</ref> | ||
به باور عبدالهادی حائری، جامعترین و منظمترین اعلامیهای که آگاهی زیادی را درباره جنبش به خواننده میداد، اعلامیه شریعت اصفهانی بوده است که در آن به اهم اهداف استعمارگران و برنامههای ایشان در ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان پرداخته بود.<ref> حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۵.</ref><ref group="یادداشت"> | به باور عبدالهادی حائری، جامعترین و منظمترین اعلامیهای که آگاهی زیادی را درباره جنبش به خواننده میداد، اعلامیه شریعت اصفهانی بوده است که در آن به اهم اهداف استعمارگران و برنامههای ایشان در ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان پرداخته بود.<ref> حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۵.</ref><ref group="یادداشت"> | ||
# بیگانگان استعمارگر با ملایمت و روش دوستانه، | # بیگانگان استعمارگر با ملایمت و روش دوستانه، دلهای مردم نادان را جلب کردند. | ||
# استعمارگران با آوردن | # استعمارگران با آوردن ساختهها و دستاوردهای خود به بازار، مردم مسلمان را در همه امور زندگی، به خود نیازمند ساختند. | ||
# آنان به بهانه آموزش و پرورش و خدمات پزشکی، | # آنان به بهانه آموزش و پرورش و خدمات پزشکی، شیوههای خرافات دینی و گمراه کننده خویش را تبلیغ کردند. | ||
# استعمارگران، مبلغان مذهبی خود را به میان مسلمانان فرستادند تا آنان را از علمای اسلام دور سازند. | # استعمارگران، مبلغان مذهبی خود را به میان مسلمانان فرستادند تا آنان را از علمای اسلام دور سازند. | ||
# آنها | # آنها کتابهای ضد دینی خود را در میان مسلماان به رایگان و یا به بهایی ارزان منتشر کردند،. | ||
# بیگانگان استعمارگر زر و سیم مسلمانان را گرفته، به جای آن، کاغذ و اشیاء تجملی و مصرفی به آنان دادند. | # بیگانگان استعمارگر زر و سیم مسلمانان را گرفته، به جای آن، کاغذ و اشیاء تجملی و مصرفی به آنان دادند. | ||
# مسلمانان را به مصرف مواد غیر لازم مانند قند و شکر، چای و بعضاً زیان آور مانند سیگار معتاد کردند. | # مسلمانان را به مصرف مواد غیر لازم مانند قند و شکر، چای و بعضاً زیان آور مانند سیگار معتاد کردند. | ||
# استعمارگران، اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» را به کار برده، بدان وسیله بسیاری از | # استعمارگران، اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» را به کار برده، بدان وسیله بسیاری از سرزمینهای اسلامی را اشغال کردند. | ||
# تنی چند از روحانی نمایان، خود را به لباس روحانیت درآورده و ادعای دانش | # تنی چند از روحانی نمایان، خود را به لباس روحانیت درآورده و ادعای دانش میکنند،در حالی که واقعاً از گروه علمای روحانی به شمار نمیروند. بیگانگان این علما را نیز همردیف علمای واقعی قلمداد کرده و فسادی را که علمای دروغین مرکتب میشوند به حساب بدی مذهب اسلام میگذارند و بدین وسیله مردم را به سرپیچی از اوامر علمای حقیقی اسلام میخوانند. | ||
# استعمارگران با به دست آوردن امتیازات و دادن | # استعمارگران با به دست آوردن امتیازات و دادن وامها و انعقاد قراردادهای گوناگون نفوذ خویش را در کشورهای اسلامی میگسترانند.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
* حرز الدین، محمد، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الأدباء، تعلیق محمد حسین حرز الدین، قم، کتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره)، بیتا. | * حرز الدین، محمد، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الأدباء، تعلیق محمد حسین حرز الدین، قم، کتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره)، بیتا. | ||
* رهیمی، عبدالحلیم، تاریخ جنبش اسلامی در عراق (۱۹۰۰-۱۹۲۴م)، ترجمه جعفر دلشاد، اصفهان، چهارباغ، ۱۳۸۰ش. | * رهیمی، عبدالحلیم، تاریخ جنبش اسلامی در عراق (۱۹۰۰-۱۹۲۴م)، ترجمه جعفر دلشاد، اصفهان، چهارباغ، ۱۳۸۰ش. | ||
* کحاله، عمر رضا، معجم | * کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، دار احیاء التراث العربی، بیروت. | ||
* مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانة الادب، تهران، انتشارات خیام، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش. | * مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانة الادب، تهران، انتشارات خیام، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش. | ||
* نفیسی، عبدالله فهد، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، ترجمه کاظم چاپچیان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش. | * نفیسی، عبدالله فهد، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، ترجمه کاظم چاپچیان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
* [http://mtif.org/p/person/45606 فتح الله شیخ الشریعه اصفهانی- بنیاد محقق طباطبایی] | * [http://mtif.org/p/person/45606 فتح الله شیخ الشریعه اصفهانی- بنیاد محقق طباطبایی] | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{مراجع تقلید شیعه}} | {{مراجع تقلید شیعه}} | ||
{{الگو:فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}} | {{الگو:فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}} |