تخریب بقیع: تفاوت میان نسخهها
اصلاح ساختار و اصلاح شناسه
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (اصلاح ساختار و اصلاح شناسه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درباره ۲|واقعه تخریب بقیع|اطلاع از سالروز تخریب، مدخل |یوم الهدم| }} | {{درباره ۲|واقعه تخریب بقیع|اطلاع از سالروز تخریب، مدخل |یوم الهدم| }} | ||
[[پرونده:بقیع قبل از تخریب 2.jpg|بندانگشتی|400px|[[بقیع|قبرستان بقیع]] قبل از تخریب]] | [[پرونده:بقیع قبل از تخریب 2.jpg|بندانگشتی|400px|[[بقیع|قبرستان بقیع]] قبل از تخریب]] | ||
'''تَخریب بَقیع'''، اشاره به رویدادی | '''تَخریب بَقیع'''، اشاره به رویدادی که پس از محاصره [[مدینه]] در [[سال ۱۳۴۴ هجری قمری|۱۳۴۴ق]] روی داد و [[بقیع|قبرستان بقیع]] و [[بقعههای بقیع|بقعههای آن]] بهفتوای مفتیان مدینه، و توسط شیخ عبدالله البلیهد، قاضیالقضاة سعودی ویران شد؛ از جمله بارگاه چهار امام شیعیان: [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن]]، [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد]]، [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر]] و [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]. وهابیان دو بار، ابتدا در [[سال ۱۲۲۰ هجری قمری|۱۲۲۰ق]] و سرانجام در [[سال ۱۳۴۴ هجری قمری|۱۳۴۴ق]] با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن [[بنای بر قبور|بنا بر روی قبور]] و لزوم تخریب آن، به ویران کردن اماکن و [[بقعههای بقیع]] پرداختند. تخریب بقیع، واکنش مردم و عالمان بسیاری را در [[ایران]]، [[عراق]]، [[پاکستان]]، شوروی سابق و... برانگیخت. دولت وقت ایران، در واکنش به تخریب اماکن مقدس مسلمانان، یک روز عزای عمومی اعلام کرد و در پی آن، به رسمیت شناختن کشور تازهتأسیس سعودی، سه سال بهتعویق افتاد. | ||
قبرستان بقیع پس از تخریب، به زمینی مسطح تبدیل شد، اما محل | قبرستان بقیع پس از تخریب، به زمینی مسطح تبدیل شد، اما محل قبور چهار امام شیعه با سنگهایی مشخص شده است. تلاشهای عالمان شیعه و همچنین دولت ایران برای ایجاد سایبانی بر روی قبور [[ائمه بقیع]] و همچنین ساختن دیواری در اطراف قبور، بهرغم موافقت اولیه دولت [[عربستان سعودی]]، هیچگاه به نتیجه نرسید. | ||
عالمان شیعه، علاوه بر اعتراض به تخریب بقیع، آثاری در نقد مبانی وهابیت و تخریب اماکن مقدس تألیف کردهاند؛ از جمله کتاب [[کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب (کتاب)|کشف الإرتیاب]]، نوشته [[سید محسن امین]] و دعوة الهدی، نوشته [[محمدجواد بلاغی]]. [[وهابیان]] | عالمان شیعه، علاوه بر اعتراض به تخریب بقیع، آثاری در نقد مبانی وهابیت و تخریب اماکن مقدس تألیف کردهاند؛ از جمله کتاب [[کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب (کتاب)|کشف الإرتیاب]]، نوشته [[سید محسن امین]] و دعوة الهدی، نوشته [[محمدجواد بلاغی]]. گفته شده که [[وهابیان]] نخستین گروهی بودهاند که با اتکا به دیدگاههای دینی به تخریب اماکن مذهبی پرداختهاند. | ||
== قبرستان بقیع == | == جایگاه و اهمیت قبرستان بقیع == | ||
[[بقیع]]، جنة البقیع یا بقیع الغَرقَد (نام بقیع پیش از ظهور پیامبر اسلام<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.</ref>)، مهمترین قبرستان مسلمانان در مدینه بوده<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.</ref> و بنابر روایات اسلامی، مورد توجه ویژه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] بوده است.<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۸.</ref> بقیع، محل [[دفن]] چهار تن از [[امامان شیعه|امامان معصوم]] و بسیاری از [[صحابه]] و [[تابعین]] است.<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.</ref> تا پیش از تخریبها در سال ۱۲۲۰ق و سرانجام ۱۳۴۴ق به دست وهابیان، بقعههایی بر قبور [[ائمه بقیع]] و دیگران وجود داشته است.<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۰.</ref> | [[بقیع]]، جنة البقیع یا بقیع الغَرقَد (نام بقیع پیش از ظهور پیامبر اسلام<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.</ref>)، مهمترین قبرستان مسلمانان در مدینه بوده<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.</ref> و بنابر روایات اسلامی، مورد توجه ویژه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] بوده است.<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۸.</ref> بقیع، محل [[دفن]] چهار تن از [[امامان شیعه|امامان معصوم]] و بسیاری از [[صحابه]] و [[تابعین]] است.<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.</ref> تا پیش از تخریبها در سال ۱۲۲۰ق و سرانجام ۱۳۴۴ق به دست وهابیان، بقعههایی بر قبور [[ائمه بقیع]] و دیگران وجود داشته است.<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۰.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
چنانکه مراد میرزا، فرزند عباسمیرزا (۱۱۶۸-۱۲۱۲ش) و مشهور به حسامالسلطنه، در کتاب خود نوشته، دستکم تا سال ۱۲۹۷ق، در [[بقعه]] [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]]، [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]]، [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] و [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در قبرستان بقیع، علاوه بر [[محراب]]، [[ضریح]] چوبی سبزرنگی وجود داشته و [[بیت الاحزان|بیتالاحزان]] منسوب به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] پشت بقعه چهار امام شیعه بوده است.<ref>حسام السلطنه، دلیل الانام، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۲.</ref> بنابر سفرنامه ایازخان قشقایی، صندوقدار ایل قشقایی که در سال ۱۳۴۱ق، یعنی دو سال پیش از تخریب کامل بقیع نوشته شده، مزار چهار امام شیعه، در یک بقعه بوده اما قبر هر کدام، معلوم بوده است.<ref>ایازخان قشقایی، سفرنامۀ حاج ایازخان قشقایی، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵.</ref> ایازخان قشقایی همچنین از وجود بقعههای [[ابراهیم پسر رسول خدا|ابراهیم فرزند پیامبر]] و [[عبدالله بن جعفر بن ابیطالب|عبدالله بن جعفر طیار]] در بقیع سخن گفته و در کوچهای نزدیک بقیع، بقعههایی منسوب به [[صفیه دختر عبدالمطلب|صفیه عمه پیامبر]]، [[عاتکه دختر عبدالمطلب|عاتکه بنت عبدالمطلب]]، [[امالبنین]] مادر [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس]] و چند تن دیگر از [[بنیهاشم]] را دیده است.<ref>ایازخان قشقایی، سفرنامۀ حاج ایازخان قشقایی، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵.</ref> | چنانکه مراد میرزا، فرزند عباسمیرزا (۱۱۶۸-۱۲۱۲ش) و مشهور به حسامالسلطنه، در کتاب خود نوشته، دستکم تا سال ۱۲۹۷ق، در [[بقعه]] [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]]، [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]]، [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] و [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در قبرستان بقیع، علاوه بر [[محراب]]، [[ضریح]] چوبی سبزرنگی وجود داشته و [[بیت الاحزان|بیتالاحزان]] منسوب به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] پشت بقعه چهار امام شیعه بوده است.<ref>حسام السلطنه، دلیل الانام، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۲.</ref> بنابر سفرنامه ایازخان قشقایی، صندوقدار ایل قشقایی که در سال ۱۳۴۱ق، یعنی دو سال پیش از تخریب کامل بقیع نوشته شده، مزار چهار امام شیعه، در یک بقعه بوده اما قبر هر کدام، معلوم بوده است.<ref>ایازخان قشقایی، سفرنامۀ حاج ایازخان قشقایی، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵.</ref> ایازخان قشقایی همچنین از وجود بقعههای [[ابراهیم پسر رسول خدا|ابراهیم فرزند پیامبر]] و [[عبدالله بن جعفر بن ابیطالب|عبدالله بن جعفر طیار]] در بقیع سخن گفته و در کوچهای نزدیک بقیع، بقعههایی منسوب به [[صفیه دختر عبدالمطلب|صفیه عمه پیامبر]]، [[عاتکه دختر عبدالمطلب|عاتکه بنت عبدالمطلب]]، [[امالبنین]] مادر [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس]] و چند تن دیگر از [[بنیهاشم]] را دیده است.<ref>ایازخان قشقایی، سفرنامۀ حاج ایازخان قشقایی، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵.</ref> | ||
===پس از تخریب کامل=== | ===پس از تخریب کامل=== | ||
چنانکه مظفر اعلم، نماینده دولت ایران در جده، در نامهای خطاب به کمیسیون دائمی حج در ۲۱ آذر [[۱۳۳۰ش]] نوشته، بقیع بعد از تخریب توسط وهابیان در [[سال ۱۳۴۴ هجری قمری|۱۳۴۴ق]]،<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۴۱.</ref> قبرستانی است که تمامی ساختمانهای قبور ائمه، خراب شده و قبور بزرگان دین مشخص نیست.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۹۵-۹۶.</ref> وی در همین نامه بر لزوم جلب موافقت دولت عربستان برای ساختن دیواری با پنجرههای آهنی در اطراف محوطه قبور چهار امام شیعه تأکید کرده است.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۹۵-۹۶.</ref> با این حال رسول جعفریان معتقد است ملاقات [[عبدالرحیم صاحب فصول|شیخ عبدالرحیم صاحبفصول حائری]] (۱۲۹۴–۱۳۶۷ق)، از علمای تهران، با ملک عبدالعزیز سعودی، موجب شده است بخشی از بقیع که قبور چهار امام شیعه در آن است، مانند بخشهای دیگر بقیع تسطیح نشده و دستکم محل دقیق قبور ائمه(ع)، همچنان مشخص باشد.<ref>[https://www.khabaronline.ir/detail/109562/weblog/jafarian جعفریان، «چه شد که پس از تسلط وهابیان، صورت قبور ائمه بقیع سالم ماند؟»]، سایت خبرآنلاین.</ref> | چنانکه مظفر اعلم، نماینده دولت ایران در جده، در نامهای خطاب به کمیسیون دائمی حج در ۲۱ آذر [[۱۳۳۰ش]] نوشته، بقیع بعد از تخریب توسط وهابیان در [[سال ۱۳۴۴ هجری قمری|۱۳۴۴ق]]،<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۴۱.</ref> قبرستانی است که تمامی ساختمانهای قبور ائمه، خراب شده و قبور بزرگان دین مشخص نیست.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۹۵-۹۶.</ref> وی در همین نامه بر لزوم جلب موافقت دولت عربستان برای ساختن دیواری با پنجرههای آهنی در اطراف محوطه قبور چهار امام شیعه تأکید کرده است.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۹۵-۹۶.</ref> با این حال رسول جعفریان معتقد است ملاقات [[عبدالرحیم صاحب فصول|شیخ عبدالرحیم صاحبفصول حائری]] (۱۲۹۴–۱۳۶۷ق)، از علمای تهران، با ملک عبدالعزیز سعودی، موجب شده است بخشی از بقیع که قبور چهار امام شیعه در آن است، مانند بخشهای دیگر بقیع تسطیح نشده و دستکم محل دقیق قبور ائمه(ع)، همچنان مشخص باشد.<ref>[https://www.khabaronline.ir/detail/109562/weblog/jafarian جعفریان، «چه شد که پس از تسلط وهابیان، صورت قبور ائمه بقیع سالم ماند؟»]، سایت خبرآنلاین.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
پس از این رخداد، دولت عثمانی، لشکری را برای تصرف [[مدینه]] و بازپسگیری آن از وهابیان فرستاد و در [[ذیالحجة]] ۱۲۲۷ق، حکومت بر مدینه را پس گرفت. بر همین اساس، محمود دوم، سیامین سلطان عثمانی، در سال ۱۲۳۴ق دستور بازسازی بارگاهها را صادر کرد.<ref>جعفریان، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۱۹۶.</ref> | پس از این رخداد، دولت عثمانی، لشکری را برای تصرف [[مدینه]] و بازپسگیری آن از وهابیان فرستاد و در [[ذیالحجة]] ۱۲۲۷ق، حکومت بر مدینه را پس گرفت. بر همین اساس، محمود دوم، سیامین سلطان عثمانی، در سال ۱۲۳۴ق دستور بازسازی بارگاهها را صادر کرد.<ref>جعفریان، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۱۹۶.</ref> | ||
وهابیان بار دیگر در [[صفر]] [[سال ۱۳۴۴ هجری قمری|۱۳۴۴ق]] به مدینه حمله کردند.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> در این حمله، خسارتهایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> هفت ماه بعد، در [[رمضان]] ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود،<ref>زرکلی، الأعلام، ۲۰۰۲م، ج۴، ص۹۱.</ref> وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد.<ref>البلاغی، الردَ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۳۹-۴۱؛ ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> | وهابیان بار دیگر در [[صفر]] [[سال ۱۳۴۴ هجری قمری|۱۳۴۴ق]] به مدینه حمله کردند.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> در این حمله، خسارتهایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> هفت ماه بعد، در [[رمضان]] ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود،<ref>زرکلی، الأعلام، ۲۰۰۲م، ج۴، ص۹۱.</ref> وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد.<ref>البلاغی، الردَ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۳۹-۴۱؛ ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> در [[۸ شوال|هشتم شوال]] سال ۱۳۴۴ق، همه آثار تاریخی قبرستان بقیع، و از جمله [[بقعههای بقیع]]، بهفتوای شیخ عبدالله بلیهد، قاضیالقضاة سعودی، با اتکا به فتوای مفتیان مدینه ویران شد.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹؛ نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۶ش، ص۵۱.</ref> ۱۵ تن از مفتیان مدینه<ref>البلاغی، الردّ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۴۵.</ref> در فتوای مذکور، ساختن بنا بر قبور را اجماعاً ممنوع دانسته و به تخریب آن حکم دادند.<ref>البلاغی، الردّ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۴۰.</ref> با این حال، بر خلاف [[وهابیت|اعتقادات وهابیان]]، [[بنای بر قبور|بنای قبور]] به باور مشهور اهلسنت و شیعیان، با اعتقادات اسلامی تضادی ندارد و [[زیارت]] قبور بزرگان دین و مزار مؤمنان، [[مستحب]] دانسته میشود.<ref>مدنی، التاریخ الأمین، ۱۴۱۸ق، ص۴۳۱-۴۵۰؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۱۲.</ref> بر اساس اسناد موجود، پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامهای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴ق خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین کرد.<ref>[http://www.alriyadh.com/965193 العساف، «عبدالله بن سلیمان البلیهد.. القاضی والمستشار فی زمن التأسیس».]</ref> | ||
==واکنشها و پیامدها== | ==واکنشها و پیامدها== | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
[[سید محسن امین]]، در پی تخریب اماکن مقدس اسلامی به حجاز سفر کرد و به تألیف کتاب [[کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب (کتاب)|کشف الارتیاب]] پرداخت تا وهابیت، تاریخ آن و اقدامات آنان را شرح دهد.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref> کتاب مذکور همچنین شامل بیان اعتقادات وهابیان و مطالبی در رد عقاید آنان است و با عنوان تاریخچه نقد و بررسی وهابیها، به فارسی ترجمه شده است.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref> [[محمدجواد بلاغی نجفی|محمدجواد بلاغی]] در رساله [[رد الفتوی بهدم قبور الائمة فی البقیع]]، به نقد مبانی اندیشه وهابیان درباره تخریب اماکن مقدس پرداخت<ref>الرفاعی، معجم ما کتب فی الحج، ۱۴۲۷ق، ص۱۷۱.</ref> و در کتاب دیگری با عنوان دعوة الهدی الی الورع فی الأفعال و الفتوی، به فتوای تخریب بقعههای متبرکه واکنش نشان داد.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۴۸۰.</ref> همچنین شاعران بسیاری، ناخرسندی خود را از تخریب قبور بقیع، در قالب شعر بیان کردهاند.<ref>مدنی، التاریخ الامین، ۱۴۱۸ق، ص۳۶۶-۳۶۸؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۳۳۵-۳۴۱.</ref> | [[سید محسن امین]]، در پی تخریب اماکن مقدس اسلامی به حجاز سفر کرد و به تألیف کتاب [[کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب (کتاب)|کشف الارتیاب]] پرداخت تا وهابیت، تاریخ آن و اقدامات آنان را شرح دهد.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref> کتاب مذکور همچنین شامل بیان اعتقادات وهابیان و مطالبی در رد عقاید آنان است و با عنوان تاریخچه نقد و بررسی وهابیها، به فارسی ترجمه شده است.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref> [[محمدجواد بلاغی نجفی|محمدجواد بلاغی]] در رساله [[رد الفتوی بهدم قبور الائمة فی البقیع]]، به نقد مبانی اندیشه وهابیان درباره تخریب اماکن مقدس پرداخت<ref>الرفاعی، معجم ما کتب فی الحج، ۱۴۲۷ق، ص۱۷۱.</ref> و در کتاب دیگری با عنوان دعوة الهدی الی الورع فی الأفعال و الفتوی، به فتوای تخریب بقعههای متبرکه واکنش نشان داد.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۴۸۰.</ref> همچنین شاعران بسیاری، ناخرسندی خود را از تخریب قبور بقیع، در قالب شعر بیان کردهاند.<ref>مدنی، التاریخ الامین، ۱۴۱۸ق، ص۳۶۶-۳۶۸؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۳۳۵-۳۴۱.</ref> | ||
[[پرونده:بقیع قبل از تخریب 1.jpg|بندانگشتی|قبرستان [[بقیع]] پیش از تخریب]] | |||
[[محمدجواد بلاغی نجفی|محمدجواد بلاغی]] در کتاب الردَ علی الوهابیة، با اتکا به احادیثی از پیامبر اسلام(س)، امام علی(ع)، امام صادق(ع) و...، و نیز با اتکا به سنت متداول میان مسلمانان از صدر اسلام، به ردّ عقاید وهابیت در این باره پرداخته و احادیث مورد استناد آنان را غیرمرتبط با مقصود آنان دانسته است؛ چرا که به گفته بلاغی، در احادیث مورد استناد وهابیان، ساختن بناهایی مانند دیوار، بر روی قبرها ممنوع شده، نه بناهایی که قبرها را دربرمیگیرند.<ref>البلاغی، الردّ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۶۹-۷۲.</ref> | |||
گفته شده که وهابیان نخستین گروهی بودهاند که با تکیه بر نظرات دینی، بارگاههای بزرگان مذهبی را ویران کردهاند. با این حال، در مواردی کسانی جز وهابیان نیز با اتکا بر وجود کتابهایی در نکوهش [[خلفا]] در خزانه حرم بقیع، در پی تخریب بقعههای این قبرستان برآمدند، اما موفق نشدند.<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین...، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۸۳و۸۴۲.</ref> | |||
شماری از فقیهان شیعه، درباره لزوم ساختن مجدد بارگاههای بقیع، [[فتوا]] صادر کردهاند؛<ref>امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۵۵.</ref> از آن جمله، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، و [[لطفالله صافی گلپایگانی|لطف الله صافی گلپایگانی]]، تلاش برای بازسازی قبور ائمه در بقیع را واجب یا [[واجب کفایی]] دانسته و [[سید علی حسینی سیستانی|سید علی سیستانی]]، آن را جایز خوانده است.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۰.</ref> | شماری از فقیهان شیعه، درباره لزوم ساختن مجدد بارگاههای بقیع، [[فتوا]] صادر کردهاند؛<ref>امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۵۵.</ref> از آن جمله، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، و [[لطفالله صافی گلپایگانی|لطف الله صافی گلپایگانی]]، تلاش برای بازسازی قبور ائمه در بقیع را واجب یا [[واجب کفایی]] دانسته و [[سید علی حسینی سیستانی|سید علی سیستانی]]، آن را جایز خوانده است.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۰.</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۶: | ||
دولت ایران در اقدامی دیگر، در ۱۱ اسفند ۱۳۰۴ش، با اتکا به نگرانی از امنیت حجاج، سفر به حجاز را ممنوع اعلام کرد.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۲.</ref> در بیانیه رسمی دیگری که در اول تیر ۱۳۰۵ش از سوی دولت ایران صادر شد، جسارت به بقاع متبرکه بزرگان دین در بقیع، موجب تأثر و سوگواری مؤمنان دانسته شده و با یادآوری عدم پایبندی دولت عربستان به جلوگیری از بیاحترامی به عقاید مسلمانان، دعوت ابن سعود را برای شرکت در مجمع عمومی حجاز، رد کرد<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۳-۷۵.</ref> و بدینصورت به رسمیت شناختن دولت عربستان سعودی را نپذیرفت.<ref>محقق، اسناد روابط ایران و عربستان سعودی، ۱۳۷۹ش، ص۶۱.</ref> با این حال، پس از آنکه دولت عربستان سعودی در سال ۱۳۰۷ش با ارسال نامهای به کشورهای اسلامی و از جمله دولت ایران، مسئولیت تأمین امنیت حاجیان را به عهده گرفت،<ref>«بررسی تاریخی روابط ایران و عربستان در موضوع حج»، ص۱۸.</ref> در خرداد ۱۳۰۸ش، مراودات میان دولت ایران و عربستان آغاز شد<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۷.</ref> و در نتیجه ممنوعیت رسمی حج پس از ۴ سال برداشته شد.<ref>«بررسی تاریخی روابط ایران و عربستان در موضوع حج»، ص۱۷.</ref> | دولت ایران در اقدامی دیگر، در ۱۱ اسفند ۱۳۰۴ش، با اتکا به نگرانی از امنیت حجاج، سفر به حجاز را ممنوع اعلام کرد.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۲.</ref> در بیانیه رسمی دیگری که در اول تیر ۱۳۰۵ش از سوی دولت ایران صادر شد، جسارت به بقاع متبرکه بزرگان دین در بقیع، موجب تأثر و سوگواری مؤمنان دانسته شده و با یادآوری عدم پایبندی دولت عربستان به جلوگیری از بیاحترامی به عقاید مسلمانان، دعوت ابن سعود را برای شرکت در مجمع عمومی حجاز، رد کرد<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۳-۷۵.</ref> و بدینصورت به رسمیت شناختن دولت عربستان سعودی را نپذیرفت.<ref>محقق، اسناد روابط ایران و عربستان سعودی، ۱۳۷۹ش، ص۶۱.</ref> با این حال، پس از آنکه دولت عربستان سعودی در سال ۱۳۰۷ش با ارسال نامهای به کشورهای اسلامی و از جمله دولت ایران، مسئولیت تأمین امنیت حاجیان را به عهده گرفت،<ref>«بررسی تاریخی روابط ایران و عربستان در موضوع حج»، ص۱۸.</ref> در خرداد ۱۳۰۸ش، مراودات میان دولت ایران و عربستان آغاز شد<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۷.</ref> و در نتیجه ممنوعیت رسمی حج پس از ۴ سال برداشته شد.<ref>«بررسی تاریخی روابط ایران و عربستان در موضوع حج»، ص۱۷.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
* مکی، حسین، مدرس؛ قهرمان آزادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش. | * مکی، حسین، مدرس؛ قهرمان آزادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{بقیع}} | {{بقیع}} | ||
{{عربستان}} | {{عربستان}} | ||
{{وهابیت}} | {{وهابیت}} | ||
<onlyinclude>{{درجهبندی | <onlyinclude>{{درجهبندی |