تخریب بقیع: تفاوت میان نسخهها
اصلاح ساختار و متن
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح لینک سبز) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (اصلاح ساختار و متن) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
وهابیان بار دیگر در [[صفر]] [[سال ۱۳۴۴ هجری قمری|۱۳۴۴ق]] به مدینه حمله کردند.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> در این حمله، خسارتهایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> هفت ماه بعد، در [[رمضان]] ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود،<ref>زرکلی، الأعلام، ۲۰۰۲م، ج۴، ص۹۱.</ref> وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد.<ref>البلاغی، الردَ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۳۹-۴۱؛ ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> بدین ترتیب در [[۸ شوال]] ۱۳۴۴ق، [[بقعههای بقیع]] تخریب شد.<ref>نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۶ش، ص۵۱.</ref> بر اساس اسناد موجود، پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامهای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴ق خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین کرد.<ref>[http://www.alriyadh.com/965193 العساف، «عبدالله بن سلیمان البلیهد.. القاضی والمستشار فی زمن التأسیس».]</ref> | وهابیان بار دیگر در [[صفر]] [[سال ۱۳۴۴ هجری قمری|۱۳۴۴ق]] به مدینه حمله کردند.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> در این حمله، خسارتهایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد.<ref>ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> هفت ماه بعد، در [[رمضان]] ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود،<ref>زرکلی، الأعلام، ۲۰۰۲م، ج۴، ص۹۱.</ref> وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد.<ref>البلاغی، الردَ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص۳۹-۴۱؛ ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۳۹؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> بدین ترتیب در [[۸ شوال]] ۱۳۴۴ق، [[بقعههای بقیع]] تخریب شد.<ref>نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۶ش، ص۵۱.</ref> بر اساس اسناد موجود، پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامهای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴ق خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین کرد.<ref>[http://www.alriyadh.com/965193 العساف، «عبدالله بن سلیمان البلیهد.. القاضی والمستشار فی زمن التأسیس».]</ref> | ||
==واکنشها | ==واکنشها و پیامدها== | ||
===واکنش عالمان و تألیف آثار=== | |||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = قسمتی از نامه علما به احمدشاه قاجار توسط سید محمد بهبهانی و اعتراض به اقدام وهابیان در تخریب قبور ائمه بقیع: | |||
«بزرگترین امری که عموم اهالی مملکت از پادشاه محبوب خود مترصدند تعظیم شعائر دینیه و رفع خلل اسلامیه و تصدیق مقدسات مذهبی است... با یک دلی پرخون و قلبی مجروح منتظر نتیجه اقدامات ملوکانه و ترمیم بقاع مقدسه و التیام جراحات وارده هستیم.»|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
تخریب اماکن مقدس مسلمانان در مکه و مدینه، و | تخریب بقیع و دیگر اماکن مقدس مسلمانان در مکه و مدینه، و مخصوصاً تخریب بقیع، واکنش [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]]، از بزرگان [[حوزه علمیه نجف|حوزههای علمیه نجف]] و [[حوزه علمیه قم|قم]] را برانگیخت و به تعطیلی دروس حوزه و بازار منتهی شد.<ref>امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۵۳؛ قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.</ref> [[محمد خالصیزاده|شیخ محمد خالصی]]، و [[سید حسن مدرس]] نیز به تخریب بقیع واکنش نشان دادند و خواستار برخورد قاطع با عوامل تخریب قبور اماکن مقدس شدند.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۵۴.</ref> [[سید حسین طباطبایی قمی]]، مشهور به آیتالله قمی نیز از جمله [[مرجع تقلید|مراجع شیعه]] بود که تا سالها پس از تخریب قبور بقیع، به دنبال بازسازی قبور ائمه در بقیع بود و وزارت خارجه ایران برای تأمین خواسته وی، به مذاکره با دولت [[عربستان سعودی]] پرداخت.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۸ و ۱۵۱.</ref> | ||
[[محمدحسین کاشفالغطاء|محمدحسین کاشف الغطاء]]، در نامهای خطاب به عبدالله بن بلیهد، قاضیالقضات وهابیان، ضمن بیان مراتب باور شیعیان به [[توحید]]، او را به گفتگوی علمی فراخوانده و عدم پاسخگویی را بهمنزله ضعف استدلال دانسته است.<ref>مختاری، «سه سند از علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»، ص۲۱۷.</ref> | |||
[[سید محسن امین]]، در پی تخریب اماکن مقدس اسلامی به حجاز سفر کرد و به تألیف کتاب [[کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب (کتاب)|کشف الارتیاب]] پرداخت تا وهابیت، تاریخ آن و اقدامات آنان را شرح دهد.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref> کتاب مذکور همچنین شامل بیان اعتقادات وهابیان و مطالبی در رد عقاید آنان است و با عنوان تاریخچه نقد و بررسی وهابیها، به فارسی ترجمه شده است.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref> [[محمدجواد بلاغی نجفی|محمدجواد بلاغی]] در رساله [[رد الفتوی بهدم قبور الائمة فی البقیع]]، به نقد مبانی اندیشه وهابیان درباره تخریب اماکن مقدس پرداخت<ref>الرفاعی، معجم ما کتب فی الحج، ۱۴۲۷ق، ص۱۷۱.</ref> و در کتاب دیگری با عنوان دعوة الهدی الی الورع فی الأفعال و الفتوی، به فتوای تخریب بقعههای متبرکه واکنش نشان داد.<ref>محمد علی، معجم المؤلفات الإسلامیة فی الردّ علی الفرقة الوهابیة، ۱۴۳۰ق، ص۴۸۰.</ref> همچنین شاعران بسیاری، ناخرسندی خود را از تخریب قبور بقیع، در قالب شعر بیان کردهاند.<ref>مدنی، التاریخ الامین، ۱۴۱۸ق، ص۳۶۶-۳۶۸؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۳۳۵-۳۴۱.</ref> | |||
شماری از فقیهان شیعه، درباره لزوم ساختن مجدد بارگاههای بقیع، [[فتوا]] صادر کردهاند؛<ref>امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۵۵.</ref> از آن جمله، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، و [[لطفالله صافی گلپایگانی|لطف الله صافی گلپایگانی]]، تلاش برای بازسازی قبور ائمه در بقیع را واجب یا [[واجب کفایی]] دانسته و [[سید علی حسینی سیستانی|سید علی سیستانی]]، آن را جایز خوانده است.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۰.</ref> | |||
[[پرونده:نامه علما به احمدشاه درباره بقیع.jpg|بندانگشتی|default|نامه علما به [[احمدشاه قاجار]] توسط [[سید محمد بهبهانی]] و اعتراض به اقدام [[وهابیت|وهابیان]] در تخریب قبور [[ائمه بقیع|ائمه]] در [[بقیع]]]] | |||
===اقدامات مردمی و دولتی=== | |||
پس از وقوع تخریب بقیع، مسلمانان ساکن در نقاط مختلف اتحاد جماهیر شوروی سابق، و همچنین مسلمانانی از کشورهای [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[چین]] و مغولستان، با ارسال پیامهایی خواستار حفظ و حراست از اماکن مقدس در مکه و مدینه شدند.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۵۵-۵۶؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۵۲-۵۳.</ref> | |||
در سال ۱۳۰۴ش، دولت [[ایران]] با صدور بیانیهای، [[شنبه]] [[۱۶ صفر]] ۱۳۴۴ق ([[۱۴ شهریور]] ۱۳۰۴ش) را عزای عمومی اعلام کرد<ref>مکی، مدرس قهرمان آزادی، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۶۸۲؛ قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۴۹-۵۰.</ref> و بدین ترتیب، مردم در تهران به برگزاری مراسم سوگواری پرداختند.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۵۰.</ref> برخی منابع، از برگزاری اجتماعی چندین دههزار نفره در اطراف دروازه دولت تهران خبر دادهاند که در اعتراض به اهانت وهابیان به اماکن مقدس مدینه برپا شده بود.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۵۰-۵۱.</ref> | |||
دولت ایران در اقدامی دیگر، در ۱۱ اسفند ۱۳۰۴ش، با اتکا به نگرانی از امنیت حجاج، سفر به حجاز را ممنوع اعلام کرد.<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۲.</ref> در بیانیه رسمی دیگری که در اول تیر ۱۳۰۵ش از سوی دولت ایران صادر شد، جسارت به بقاع متبرکه بزرگان دین در بقیع، موجب تأثر و سوگواری مؤمنان دانسته شده و با یادآوری عدم پایبندی دولت عربستان به جلوگیری از بیاحترامی به عقاید مسلمانان، دعوت ابن سعود را برای شرکت در مجمع عمومی حجاز، رد کرد<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۳-۷۵.</ref> و بدینصورت به رسمیت شناختن دولت عربستان سعودی را نپذیرفت.<ref>محقق، اسناد روابط ایران و عربستان سعودی، ۱۳۷۹ش، ص۶۱.</ref> با این حال، پس از آنکه دولت عربستان سعودی در سال ۱۳۰۷ش با ارسال نامهای به کشورهای اسلامی و از جمله دولت ایران، مسئولیت تأمین امنیت حاجیان را به عهده گرفت،<ref>«بررسی تاریخی روابط ایران و عربستان در موضوع حج»، ص۱۸.</ref> در خرداد ۱۳۰۸ش، مراودات میان دولت ایران و عربستان آغاز شد<ref>قاضی عسکر، تخریب و بازسازی بقیع، ۱۳۸۶ش، ص۷۷.</ref> و در نتیجه ممنوعیت رسمی حج پس از ۴ سال برداشته شد.<ref>«بررسی تاریخی روابط ایران و عربستان در موضوع حج»، ص۱۷.</ref> | |||
==باورهای وهابیان درباره قبور== | ==باورهای وهابیان درباره قبور== |