فقیر: تفاوت میان نسخهها
جز
←مفهومشناسی
جز (←مفهومشناسی) |
جز (←مفهومشناسی) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
واژه فقیر در بیشتر آیات [[قرآن]]<ref>نگاه کنید به:سوره بقره، آیه۲۷۱؛ سوره نساء، آیه۶؛ سوره توبه، آیه۶۰.</ref> به نیازمند مالی اشاره دارد؛ اما در دو [[سوره فاطر]]{{یادداشت| سوره فاطر آیه ۱۵يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ«اى مردم، شما به خدا نيازمنديد، و خداست كه بىنياز ستوده است.» }} و [[سوره محمد|محمد]] {{یادداشت|سوره محمد آیه ۳۸ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ «خدا بىنياز است و شما نيازمنديد»}}اشاره به رابطه تکوینی انسان و [[خدا]] دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۲۰.</ref> | واژه فقیر در بیشتر آیات [[قرآن]]<ref>نگاه کنید به:سوره بقره، آیه۲۷۱؛ سوره نساء، آیه۶؛ سوره توبه، آیه۶۰.</ref> به نیازمند مالی اشاره دارد؛ اما در دو [[سوره فاطر]]{{یادداشت| سوره فاطر آیه ۱۵يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ«اى مردم، شما به خدا نيازمنديد، و خداست كه بىنياز ستوده است.» }} و [[سوره محمد|محمد]] {{یادداشت|سوره محمد آیه ۳۸ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ «خدا بىنياز است و شما نيازمنديد»}}اشاره به رابطه تکوینی انسان و [[خدا]] دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۲۰.</ref> | ||
در برخی [[حدیث |روایات]] فقر مورد ستایش قرار گرفته است؛<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.</ref>{{یادداشت| به عنوان نمونه امام صادق(ع): الفقر في طاعة الله أحب إلي من الغنى في معصية الله ( برای من فقر در طاعت خدا بهتر از بی نیازی در معصیت خداست)امام باقر(ع): لايبلغ أحدكم حقيقة الإيمان حتى يكون فيه ثلاث خصال... والفقر أحب إليه من الغنى( به حقیقت ایمان نخواهید رسید تا ین که سه ویژگی داشته باشید... فقر برای شما دوست داشتنیتر از بی نیازی باشد)الإمام الصادق (ع): الفقر معنا خير من الغنى مع غيرنا( فقر با ما بهتر ازبی نیازی با غیر ماست.) ری شهری، میزانالحکمه، ۱۳۷۵ش، ج۳۷ ص ۲۴۴۶. }} اما در مقابل برخی دیگر آن را به شدت مورد نکوهش قرار دادهاند.<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۶.</ref> {{یادداشت| به عنوان نمونه :پیامبر(ص) کاد الفقر ان یکون کفرا( نزدیک استن که فقر ربه کفر بیانجامد) | در برخی [[حدیث |روایات]] فقر مورد ستایش قرار گرفته است؛<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.</ref>{{یادداشت| به عنوان نمونه امام صادق(ع): الفقر في طاعة الله أحب إلي من الغنى في معصية الله ( برای من فقر در طاعت خدا بهتر از بی نیازی در معصیت خداست)امام باقر(ع): لايبلغ أحدكم حقيقة الإيمان حتى يكون فيه ثلاث خصال... والفقر أحب إليه من الغنى( به حقیقت ایمان نخواهید رسید تا ین که سه ویژگی داشته باشید... فقر برای شما دوست داشتنیتر از بی نیازی باشد)الإمام الصادق (ع): الفقر معنا خير من الغنى مع غيرنا( فقر با ما بهتر ازبی نیازی با غیر ماست.) ری شهری، میزانالحکمه، ۱۳۷۵ش، ج۳۷ ص ۲۴۴۶. }} اما در مقابل برخی دیگر آن را به شدت مورد نکوهش قرار دادهاند.<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۶.</ref> {{یادداشت| به عنوان نمونه :پیامبر(ص) کاد الفقر ان یکون کفرا( نزدیک استن که فقر ربه کفر بیانجامد) | ||
اامام على(عليه السلام) : «مَنْ اِبْتَلَى بِالفَقرِ اِبتَلَى بِاَربَعِ خِصَالٍ: بِالضَّعفِ فِى يَقِينِهِ، وَ النُّقصَانِ فِى عَقلِهِ وَ الرّقَّةِ فِي دِينِهِ، وَ قِلّةِ الحَيَاءِ فِى وَجهِهِ، فَنَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الفَقرِ» ( کسى كه مبتلا به فقر شود مبتلا به چهار خصلت مى گردد: به ضعف در يقين، نقصان و كمبود در عقل، سستى در دين و كمبود حياء در صورتش ـ يعنى فقر موجب بى حيائى و پاره شدن پرده حيا مى شود ـ پس پناه مى بريم به خدا از فقر).پیامبر(ص): اَلفَقرُ، اَلمُوتُ الاَكبَرُ»؛ (فقر مرگ بزرگتر است) يعنى فقير بدتر و بيشتر از يكبار مى ميرد.https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=42&lid=0&catid=27245&mid=403603 }} | اامام على(عليه السلام) : «مَنْ اِبْتَلَى بِالفَقرِ اِبتَلَى بِاَربَعِ خِصَالٍ: بِالضَّعفِ فِى يَقِينِهِ، وَ النُّقصَانِ فِى عَقلِهِ وَ الرّقَّةِ فِي دِينِهِ، وَ قِلّةِ الحَيَاءِ فِى وَجهِهِ، فَنَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الفَقرِ» ( کسى كه مبتلا به فقر شود مبتلا به چهار خصلت مى گردد: به ضعف در يقين، نقصان و كمبود در عقل، سستى در دين و كمبود حياء در صورتش ـ يعنى فقر موجب بى حيائى و پاره شدن پرده حيا مى شود ـ پس پناه مى بريم به خدا از فقر).پیامبر(ص): اَلفَقرُ، اَلمُوتُ الاَكبَرُ»؛ (فقر مرگ بزرگتر است) يعنى فقير بدتر و بيشتر از يكبار مى ميرد.<ref>https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=42&lid=0&catid=27245&mid=403603</ref> }} | ||
برخی در توجیه تقابل این دو دسته، روایت فقر ستایش شده را فقر اختیاری، فقر معنوی انسان به خدا و [[سادهزیستی]] میدانند و فقر نکوهش شده را شرایط تحمیلی و غیر طبیعی معرفی میکنند که منجر به [[کفر]] و روسیاهی{{یادداشت|«الفقر سواد الوجه في الدارين» روایتی است که [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] میگوید [[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]] از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]نقل کردهاند. بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۰}} میشود.<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.</ref> | برخی در توجیه تقابل این دو دسته، روایت فقر ستایش شده را فقر اختیاری، فقر معنوی انسان به خدا و [[سادهزیستی]] میدانند و فقر نکوهش شده را شرایط تحمیلی و غیر طبیعی معرفی میکنند که منجر به [[کفر]] و روسیاهی{{یادداشت|«الفقر سواد الوجه في الدارين» روایتی است که [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] میگوید [[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]] از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]نقل کردهاند. بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۰}} میشود.<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.</ref> | ||