فقیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فقیر''' یا مسکین از نگاه فقهی کسی است که توان تامین مخارج سال خود و خانواهاش را ندارد. این واژه در ادبیات [[قرآن]] و [[روایات]] و منابع [[اخلاق|اخلاقی]] و [[عرفان|عرفانی]] | '''فقیر''' یا مسکین از نگاه فقهی کسی است که توان تامین مخارج سال خود و خانواهاش را ندارد. این واژه در ادبیات [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]] و منابع [[اخلاق|اخلاقی]] و [[عرفان|عرفانی]] تعریفهای متفاوتی دارد. | ||
در تقسیمبندی کسانی که استحقاق [[زکات]] را دارند دو واژه فقیر و مسکین با هم تعریف شدهاند؛ اما بین این دو تفاوت وجود دارد. از نظر برخی فقها فقیری که از نسل [[هاشم بن عبد مناف|هاشم]] جد [[پیامبر(ص)|پیامبر]] باشد، | در تقسیمبندی کسانی که استحقاق [[زکات]] را دارند دو واژه فقیر و مسکین با هم تعریف شدهاند؛ اما بین این دو تفاوت وجود دارد. از نظر برخی فقها فقیری که از نسل [[هاشم بن عبد مناف|هاشم]] جد [[پیامبر(ص)|پیامبر]] باشد، نمیتواند از غیر [[سید]] زکات واجب دریافت کند. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
فقیر و مسکین که در [[فقه]] از جمله | فقیر و مسکین که در [[فقه]] از جمله مستحقهای دریافت [[زکات]] دانسته شدهاند، کسی است که در تامین مخارج سالیانه خود و خانوادهاش ناتوان است.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۹۹؛ خوئی، منهاج الصالحین، موسسه اسلامی خوئی، ج۱، ص۳۰۹؛ خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۳۵۲.</ref> | ||
واژه فقیر در بیشتر آیات [[قرآن]]<ref>نگاه کنید به:سوره بقره، آیه۲۷۱؛ سوره نساء، آیه۶؛ سوره توبه، آیه۶۰.</ref> به نیازمند مالی اشاره دارد؛ اما در دو [[سوره فاطر]] و [[سوره محمد|محمد]] اشاره به رابطه تکوینی انسان و [[خدا]] دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۲۰.</ref> | واژه فقیر در بیشتر آیات [[قرآن]]<ref>نگاه کنید به:سوره بقره، آیه۲۷۱؛ سوره نساء، آیه۶؛ سوره توبه، آیه۶۰.</ref> به نیازمند مالی اشاره دارد؛ اما در دو [[سوره فاطر]] و [[سوره محمد|محمد]] اشاره به رابطه تکوینی انسان و [[خدا]] دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۲۰.</ref> | ||
در برخی [[روایات]] فقر مورد ستایش قرار گرفته است؛<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.</ref> اما در مقابل برخی دیگر آن را به شدت مورد نکوهش قرار دادهاند.<ref>قرائتی، | در برخی [[روایات]] فقر مورد ستایش قرار گرفته است؛<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.</ref> اما در مقابل برخی دیگر آن را به شدت مورد نکوهش قرار دادهاند.<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۶.</ref> | ||
برخی در توجیه تقابل این دو دسته، روایت فقر ستایش شده را فقر اختیاری، فقر معنوی انسان به خدا و [[سادهزیستی]] میدانند و فقر نکوهش شده را شرایط تحمیلی و غیر طبیعی معرفی میکنند که منجر به [[کفر]] و روسیاهی میشود.<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.</ref> | برخی در توجیه تقابل این دو دسته، روایت فقر ستایش شده را فقر اختیاری، فقر معنوی انسان به خدا و [[سادهزیستی]] میدانند و فقر نکوهش شده را شرایط تحمیلی و غیر طبیعی معرفی میکنند که منجر به [[کفر]] و روسیاهی میشود.<ref>قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.</ref> | ||
واژه فقیر در منابع [[اخلاق|اخلاقی]] و [[عرفان|عرفانی]] به کسی گفته شده است که با انتخاب خود دست از دنیا کشیده است.<ref> نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۳۸۹.</ref> برخی نیز درخواست از مردم را همان فقر مذموم در روایات | واژه فقیر در منابع [[اخلاق|اخلاقی]] و [[عرفان|عرفانی]] به کسی گفته شده است که با انتخاب خود دست از دنیا کشیده است.<ref> نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۳۸۹.</ref> برخی نیز درخواست از مردم را همان فقر مذموم در روایات میدانند و احتیاج به خدا را همان فقر با افتخار میدانند که [[پیامبر(ص)]] به آن اشاره داشته است.{{یادداشت|عن النبي(ص) «الفقر فخري وبه أفتخر. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۳۰<ref>شبر، اخلاق، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۰۸.</ref> فقیر در منابع [[تصوف|صوفیه]] به کسی گفته میشود که به هیچ چیز محتاج نشود.<ref>گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، ۱۳۶۸ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> | ||
==تفاوت فقیر و مسکین== | ==تفاوت فقیر و مسکین== |