سلمان فارسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==نام و نسب== | ==نام و نسب== | ||
نام اصلیاش را روزبه،<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۱۶۵.</ref> یا مابه<ref>ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۶۵.</ref> و یا مهران<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۷۱.</ref> و نام پدرش را خشبوذان<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۱۶۵.</ref> یا بوذخشان ذکر کردهاند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۷۱.</ref> بر اساس [[حدیث|روایت]] [[شیخ صدوق]]، از محدثان شیعه، در [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)| | نام اصلیاش را روزبه،<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۱۶۵.</ref> یا مابه<ref>ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۶۵.</ref> و یا مهران<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۷۱.</ref> و نام پدرش را خشبوذان<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۱۶۵.</ref> یا بوذخشان ذکر کردهاند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۷۱.</ref> بر اساس [[حدیث|روایت]] [[شیخ صدوق]]، از محدثان شیعه، در[[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)| کمال الدین]] نام سلمان را [[ حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر(ص)]] بعد از اولین دیدار بر او گذارد.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۱۶۵.</ref>{{یادداشت| شیخ صدوق از [[ امام موسی کاظم علیهالسلام| | ||
امام کاظم (ع)]] از [[ امام علی علیهالسلام |امیرالمؤمنین (ع)]] نقل کرده است که سلمان در پاسخ به در خواست حضرت در رابطه با ماجرای مسلمان شدنش، به صورت مفصل داستان زندگیاش راباز گو کرد و در آغاز هم با سوگند تصریح کرد که اگر غیر از حضرت پرسیده بود داستان زندگیاش را حکایت نمیکرد (وَ اللَّهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَوْ أَنَّ غَيْرَكَ سَأَلَنِي مَا أَخْبَرْتُهُ) و در پایان گزارش از نخستین دیدارش با پیامبر(ص) افزود پیامبر(ص) مرا آزاد کرد و سلمان نامیدم. (فَأَعْتَقَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص وَ سَمَّانِي سَلْمَانَ.) صدوق، کمال الدین، ص ۱۶۱-۱۶۵}} [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در روایتی از نامیدن او به سلمان فارسی نهی کرد و خواندنش به سلمان محمدی را لازم دانست.<ref>شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۳.</ref> کنیه او اباعبدالله بود<ref>ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۱۸.</ref> و او را سلمان الخیر نیز میخواندند.<ref>سبحانی، طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۷.</ref> | امام کاظم (ع)]] از [[ امام علی علیهالسلام |امیرالمؤمنین (ع)]] نقل کرده است که سلمان در پاسخ به در خواست حضرت در رابطه با ماجرای مسلمان شدنش، به صورت مفصل داستان زندگیاش راباز گو کرد و در آغاز هم با سوگند تصریح کرد که اگر غیر از حضرت پرسیده بود داستان زندگیاش را حکایت نمیکرد (وَ اللَّهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَوْ أَنَّ غَيْرَكَ سَأَلَنِي مَا أَخْبَرْتُهُ) و در پایان گزارش از نخستین دیدارش با پیامبر(ص) افزود پیامبر(ص) مرا آزاد کرد و سلمان نامیدم. (فَأَعْتَقَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص وَ سَمَّانِي سَلْمَانَ.) صدوق، کمال الدین، ص ۱۶۱-۱۶۵}} [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در روایتی از نامیدن او به سلمان فارسی نهی کرد و خواندنش به سلمان محمدی را لازم دانست.<ref>شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۳.</ref> کنیه او اباعبدالله بود<ref>ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۱۸.</ref> و او را سلمان الخیر نیز میخواندند.<ref>سبحانی، طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۷.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[پیامبر (ص)]]:{{سخ}} خداوند مرا به دوست داشتن ۴ تن دستور داد و مرا خبر داد که خودش آنها را دوست دارد: [[علی]]، [[مقداد]]، [[ابوذر]]، سلمان.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[الغدیر]]، ۱۴۱۶ق، ج ۹، ص ۱۷۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[پیامبر (ص)]]:{{سخ}} خداوند مرا به دوست داشتن ۴ تن دستور داد و مرا خبر داد که خودش آنها را دوست دارد: [[علی]]، [[مقداد]]، [[ابوذر]]، سلمان.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[الغدیر]]، ۱۴۱۶ق، ج ۹، ص ۱۷۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
بر اساس روایت مشهوری<ref>حسینی، بررسی ویژگیهای «منّا» بودن سلمان فارسی بر اساس تحلیل روایات «لیس منّا»، ص۴۸ </ref> از پیامبر(ص)، در هنگامی که مسلمانان برای جنگ خندق مشغول حفر بودند سلمان | بر اساس روایت مشهوری<ref>حسینی، بررسی ویژگیهای «منّا» بودن سلمان فارسی بر اساس تحلیل روایات «لیس منّا»، ص۴۸ </ref> از پیامبر(ص)، در هنگامی که مسلمانان برای جنگ خندق مشغول حفر بودند سلمان با خواندن چند بیت شعر وفاداری خودش را به پیامبر(ص) اعلان کرد و پس از آن هر قبیلهای سلمان را از خودش دانست که در این هنگام پیامبر با جمله مشهور خودش سلمان را از [[ اهلالبیت علیهمالسلام |اهل بیت پیامبر]] دانست.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۶۴.</ref> {{یادداشت|وجعل كل قبيلة تقول : سلمان منا ، فقال النبي : سلمان منا أهل البيت }}مطابق نقل [[شیخ مفید]] از [[فقه|فقیهان شیعه]]، پیامبر(ص) در اعتراض به [[عمر بن خطاب]] که به بهانه عرب نبودن سلمان، بر او خرده میگرفت، در خطبهای ضمن اشاره به اینکه انسانها از نظر نژاد و رنگ پوست بر هم برتری ندارند، سلمان را از اهل بیت خواند<ref>مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص ۳۴۱.</ref> و این جمله را در مواضع دیگری تکرار کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۶۲.</ref> | ||
[[پرونده:قطعه خوشنویسی سلمان فارسی.png|بندانگشتی|250px|قطعه خوشنویسی حدیثی از [[پیامبر(ص)]] درباره فضائل سلمان (ترجمه: سلمان دریایی است که خشک نمیشود و گنجی است که تمام نمیشود.)، به خط ثلث، اثر محمد المشرفاوی.]] | [[پرونده:قطعه خوشنویسی سلمان فارسی.png|بندانگشتی|250px|قطعه خوشنویسی حدیثی از [[پیامبر(ص)]] درباره فضائل سلمان (ترجمه: سلمان دریایی است که خشک نمیشود و گنجی است که تمام نمیشود.)، به خط ثلث، اثر محمد المشرفاوی.]] | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
سخنان دیگری از پیامبر اسلام و [[امامان شیعه|ائمه معصومین]] در فضیلت سلمان نقل شده است؛<ref>مجموعهای از این روایات را بنگرید در: ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۴۰۸-۴۲۴.</ref> از جمله این فضائل میتوان به مشتاق بودن [[بهشت]] به [[امام علی علیهالسلام|علی]]، [[عمار یاسر|عمار]] و سلمان،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، ج۲، ص۱۲۲.</ref> دستور [[ خدا|خداوند]] به پیامبر(ص) مبنی بر لزوم دوست داشتن علی، سلمان، [[مقداد بن عمرو|مقداد]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]]،<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۹-۴۱۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۹، ص۱۷۱.</ref> روزی دادن خداوند به مردم به [[برکت]] سلمان فارسی و برخی از یاران از جمله ابوذر و عمار و مقداد،<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۱.</ref> عالم بودن سلمان به [[اسم اعظم]]<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۱.</ref> آگاهی او از علم اول و آخر،<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۴۲۱.</ref> و داشتن مقامی بالاتر از مقام [[لقمان حکیم]] اشاره کرد.<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۸.</ref> همچنین در بعضی از [[حدیث|احادیث نبوی]]، پیامبر(ص) با عنوان لقمان حکیم به سلمان فارسی اشاره نموده است.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۳.</ref> | سخنان دیگری از پیامبر اسلام و [[امامان شیعه|ائمه معصومین]] در فضیلت سلمان نقل شده است؛<ref>مجموعهای از این روایات را بنگرید در: ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۴۰۸-۴۲۴.</ref> از جمله این فضائل میتوان به مشتاق بودن [[بهشت]] به [[امام علی علیهالسلام|علی]]، [[عمار یاسر|عمار]] و سلمان،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، ج۲، ص۱۲۲.</ref> دستور [[ خدا|خداوند]] به پیامبر(ص) مبنی بر لزوم دوست داشتن علی، سلمان، [[مقداد بن عمرو|مقداد]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]]،<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۹-۴۱۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۹، ص۱۷۱.</ref> روزی دادن خداوند به مردم به [[برکت]] سلمان فارسی و برخی از یاران از جمله ابوذر و عمار و مقداد،<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۱.</ref> عالم بودن سلمان به [[اسم اعظم]]<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۱.</ref> آگاهی او از علم اول و آخر،<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۴۲۱.</ref> و داشتن مقامی بالاتر از مقام [[لقمان حکیم]] اشاره کرد.<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۸.</ref> همچنین در بعضی از [[حدیث|احادیث نبوی]]، پیامبر(ص) با عنوان لقمان حکیم به سلمان فارسی اشاره نموده است.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۳.</ref> | ||
بر اساس روایتی از پیامبر هر کس سلمان را اذیت کند، پیامبر را اذیت کرده است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۲۲.</ref> وی از جمله اشخاصی است که همراه با ابوذر و عمار و مقداد | بر اساس روایتی از پیامبر هر کس سلمان را اذیت کند، پیامبر را اذیت کرده است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۲۲.</ref> وی از جمله اشخاصی است که همراه با ابوذر و عمار و مقداد بنابر دعوت امام علی(َع) <ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۸، ص ۳۰۴.</ref> پس از ماجرای سقیفه و [[شهادت حضرت فاطمه(س)]] در [[تشییع و تدفین حضرت فاطمه(س)|تدفین مخفیانه او]] شرکت کرد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۶ و۷.</ref> | ||
==قبل از اسلام== | ==قبل از اسلام== | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
==همسر، فرزندان و نوادگان== | ==همسر، فرزندان و نوادگان== | ||
سلمان با زنی به نام بُقَیره،<ref>ابنالجوزی، صفة الصفوة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۱۱.</ref>از قبیله [[کِنده]] ازدواج کرد.<ref>ابونعیم، حلیة الاولیاء، دار امالقری، ج۱، ص۱۸۶.</ref> در کتابهای روایی و رجالی، افرادی با عنوان فرزند سلمان، | سلمان با زنی به نام بُقَیره،<ref>ابنالجوزی، صفة الصفوة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۱۱.</ref>از قبیله [[کِنده]] ازدواج کرد.<ref>ابونعیم، حلیة الاولیاء، دار امالقری، ج۱، ص۱۸۶.</ref> در کتابهای روایی و رجالی، افرادی با عنوان فرزند سلمان، ذکر شدهاند؛ مثلا عبدالله، [[حدیث تحفه بهشتی]] برای [[فاطمه(س)]] را از پدرش سلمان روایت کرده است.<ref>ابنطاوس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۶.</ref> چنانکه در کتاب جامع الرواة، از محمد بن سلمان فارسی یاد شده است.<ref>اردبیلی، جامع الرواة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۱۲.</ref> همچنین برای سلمان دختری در اصفهان و دو دختر در مُضَر<ref>ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۶۹.</ref> یا [[مصر]] ذکر شده است.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ البغداد، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۵۱۸.</ref> | ||
تعدادی از نوادگان سلمان در طول تاریخ از شخصیتهای حدیثی، علمی و سرشناسی بودهاند که از آن میان میتوان به افرادی چون بدرالدین حسن بن علی بن سلمان<ref>حر عاملی، امل الآمل، مکتبة الاندلس، ج۲، ص۷۳ و ۷۴.</ref>، ضیاءالدین فارسی<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۶۲۹.</ref>، وهب بن کثیر بن عبدالرحمن<ref>ابوالشیخ، طبقات المحدثین باصبهان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۲۵.</ref> و شمس الدین سوزنی اشاره کرد.<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۳۲۵.</ref> | تعدادی از نوادگان سلمان در طول تاریخ از شخصیتهای حدیثی، علمی و سرشناسی بودهاند که از آن میان میتوان به افرادی چون بدرالدین حسن بن علی بن سلمان<ref>حر عاملی، امل الآمل، مکتبة الاندلس، ج۲، ص۷۳ و ۷۴.</ref>، ضیاءالدین فارسی<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۶۲۹.</ref>، وهب بن کثیر بن عبدالرحمن<ref>ابوالشیخ، طبقات المحدثین باصبهان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۲۵.</ref> و شمس الدین سوزنی اشاره کرد.<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۳۲۵.</ref> |