کاربر ناشناس
قارون: تفاوت میان نسخهها
ویرایش موارد مختلف ازجمله تغییر در ساختار و چارچوب
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab (ویرایش موارد مختلف ازجمله تغییر در ساختار و چارچوب) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
قارون دارای ثروتی بسیار زیاد بود. [[تورات]] نیز به جدال قارون و حضرت موسی (ع) و عذاب الهی که بر قارون نازل شد، پرداخته است. | قارون دارای ثروتی بسیار زیاد بود. [[تورات]] نیز به جدال قارون و حضرت موسی (ع) و عذاب الهی که بر قارون نازل شد، پرداخته است. | ||
== | ==شخصیتشناسی== | ||
قارون بن يصهر بن قاهث<ref>طبری، تاريخ طبری،۱۳۸۷ق، ج ۱،ص ۴۴۳</ref> از جمله افراد مشهور زمان حضرت موسی(ع) که چهار بار در قرآن از او نام برده شده است.<ref>قصص، ۷۶ و ۷۹؛ عنکبوت، ۳۹؛ غافر، ۲۴.</ref> | قارون بن يصهر بن قاهث<ref>طبری، تاريخ طبری،۱۳۸۷ق، ج ۱،ص ۴۴۳</ref> از جمله افراد مشهور زمان حضرت موسی(ع) که چهار بار در قرآن از او نام برده شده است.<ref>قصص، ۷۶ و ۷۹؛ عنکبوت، ۳۹؛ غافر، ۲۴.</ref> | ||
با وجود | قارون با اینکه از بنی اسرائیل بود<ref>قصص، ۷۶.</ref> و رابطه خویشاوندی با حضرت موسی داشت، (برخی منابع قارون را پسر عمو<ref>ابن أبي حاتم، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج ۹، ص ۳۰۰</ref> و برخی دیگر او را پسر خاله حضرت موسی(ع) دانستهاند<ref>طبرسی، مجمع البيان فی تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج ۷، ص۴۱</ref>) با این حال در جمع مخالفان ایشان بوده و قرآن او را در بد کاری در رديف فرعون و هامان قرار داده است: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسىَ بَِايَتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُّبِينٍ*إِلىَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ قَارُونَ فَقَالُواْ سَاحِرٌ كَذَّاب؛ و به راستى موسى را با معجزات خود و برهانى آشكار فرستاديم،* به سوى فرعون و هامان و قارون، ولى [آنان] گفتند: (موسی) جادوگرى بسيار دروغگوست».<ref>غافر، ۲۳- ۲۴.</ref> برخی منابع قارون را عامل فرعون بر بنیاسرائیل دانستهاند که بر ایشان ظلم بسیار کرد.<ref> بغوی، معالم التنزيل في تفسير القرآن، ۱۴۲۰ق، ج ۳، ص ۵۴۳</ref> برخی از مفسران، قارون را از جمله مصادیق آیه: «الَّذِينَ آذَوْا مُوسی؛ کسانی که موسی را اذیت کردند»<ref>احزاب، ۶۹.</ref> دانستهاند.<ref> کشاف، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ۱۴۰۷، ج ۳، ص۵۶۳.</ref> | ||
==ثروت قارون== | |||
قرآن؛ ثروت قارون را چنین توصیف میکند: «وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ؛ ما آن قدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى يك گروه زورمند مشكل بود».<ref>قصص، ۷۶.</ref> {{یادداشت| در معنای این آیه اختلاف وجود دارد؛ برخی از مفسران تعبیر «مَفاتِحَ» را اشاره به اصل صندوقها دانستهاند. به اين ترتيب مفهوم آيه چنين میشود كه قارون آن قدر طلا و نقره و اموال گرانبها و قيمتى داشت كه صندوق آنها را، گروهى از مردان نيرومند به زحمت جابجا میكردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴، ج۱۶، ص۱۵۳</ref>برخی نیز این تعبیر را اشاره به کلید صندوقها دانستهاند <ref>شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، ج ۸، ص ۱۷۶.</ref>}} | |||
همچنین آیه: «فَخَرَجَ عَلىَ قَوْمِهِ فىِ زِينَتِهِ؛ قارون با زيور و تجمل بر قومش وارد شد.»<ref>قصص، ۷۹.</ref> نشان میدهد او در آشکار ساختن ثروت خود و فخر فروشی به آن، ابائی نداشت. | |||
این نوع تعبیرات قرآن -که به همین اندازه نیز در قرآن کمنظیر است- به همراه انبوهی از نقلها و گفتارهای تاریخی پیرامون ثروت قارون، او را به عنوان نمادی از ثروتمندی مطرح ساخته است. این رویکرد در شعر و ادبیات فارسی نیز تبلور بسیاری داشته و بسیاری از شاعران، از این نماد استفاده کردهاند: | |||
{{شعر۲|ز بیخودی طلب یار میکند حافظ|چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است<ref>حافظ، دیوان حافظ، ۱۳۷۹ش، غزل شماره ۵۴.</ref>}} | |||
{{شعر۲| هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی|کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را<ref>حافظ، دیوان حافظ، ۱۳۷۹ش، غزل شماره ۵</ref>}} | |||
==ایمان و کفر به حضرت موسی (ع)== | |||
قارون قبل از کوچ بنیاسرائیل به سمت سرزمین موعود، به موسی(ع) ایمان آورد و با گذشت زمان، صاحب موقعیتی در میان یهودیان شد و حتی او را عالم به تورات نیز دانستهاند.<ref> شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن،ج ۸، ص ۱۷۵.</ref> قارون دارای صدای زیبایی بود و تورات را به زیبایی برای یهودیان میخواند.<ref> ابن کثیر، البدايةوالنهاية، ۱۴۰۷، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref> قارون به همراه بنیاسرائیل [[مصر]] را ترک کرد و به سمت سرزمین موعود حرکت کرد؛ اما به جهت نافرمانی در جنگ، خداوند آنها را سالها در بیابان سرگردان ساخت.<ref>مائده، ۲۴- ۲۶.</ref> | |||
== نافرمانی و عذاب الهی== | == نافرمانی و عذاب الهی== | ||
با گذشت زمان، قارون شروع به نافرمانی کرده و موجب خشم [[خداوند]] و پیامبرش شد. از مجموع آیات قرآن به دست میآید که سرکشی او بیشتر به جهت غرور و [[تکبر]] بوده است.<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج ۳، ص۲۳۲.</ref> | با گذشت زمان، قارون شروع به نافرمانی کرده و موجب خشم [[خداوند]] و پیامبرش شد. از مجموع آیات قرآن به دست میآید که سرکشی او بیشتر به جهت غرور و [[تکبر]] بوده است.<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج ۳، ص۲۳۲.</ref> | ||
قرآن، عذاب الهی که موجب نابودی قارون شد را چنین نقل میکند: «فخََسَفْنَا بِهِ وَ بِدَارِهِ الْأَرْضَ؛ پس او و خانهاش را در زمين فرو برديم»<ref>قصص، ۸۱.</ref> | قرآن، عذاب الهی که موجب نابودی قارون شد را چنین نقل میکند: «فخََسَفْنَا بِهِ وَ بِدَارِهِ الْأَرْضَ؛ پس او و خانهاش را در زمين فرو برديم»<ref>قصص، ۸۱.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۸: | ||
* '''عدم پرداخت زکات و تهمت به موسی(ع)''': | * '''عدم پرداخت زکات و تهمت به موسی(ع)''': | ||
«زمانی که [[زکات]] بر بنیاسرائیل واجب شد؛ قارون به نزد حضرت موسى(ع) آمد و توافق كرد ... زکات بدهد. سپس به خانه رفت و بعد از حساب، مبلغ زکات را بسیار بالا دانست. ... گروهی از بنى اسرائيل (که طرفدار خودش بودند) را جمع کرده و گفت: اى بنى اسرائيل؛ موسى شما را به كارهايى فرمان داد كه اطاعت او كرديد و اكنون میخواهد مالهاى شما را بگيرد. ... | «زمانی که [[زکات]] بر بنیاسرائیل واجب شد؛ قارون به نزد حضرت موسى(ع) آمد و توافق كرد ... زکات بدهد. سپس به خانه رفت و بعد از حساب، مبلغ زکات را بسیار بالا دانست. ... گروهی از بنى اسرائيل (که طرفدار خودش بودند) را جمع کرده و گفت: اى بنى اسرائيل؛ موسى شما را به كارهايى فرمان داد كه اطاعت او كرديد و اكنون میخواهد مالهاى شما را بگيرد. ... فلان روسپى را بياوريد و حقوقی برایش مقرر كنيد تا موسى را متهم كند. ... | ||
موسی گفت: ... هر كه زنا كند در حالی که زن دارد؛ سنگسارش كنيم تا بميرد. | |||
قارون به موسى گفت: حتی اگر تو این اعمال را انجام داده باشی؟! | |||
موسی: حتی اگر من آنها را انجام دهم. | |||
قارون: بنىاسرائيل گمان میکنند با فلان روسپى؛ زنا كردهاى. | |||
موسی: او را بياوريد. اگر چنين گفت میپذیرم. سپس آن زن را آوردند. | |||
موسی: آنچه اینان میگویند را میپذیری؟ | |||
زن: نه، دروغ گفتهاند. آنها براى من مزدى قرار دادند تا تو را متهم كنم. ... موسى آنها را نفرین کرد و زمین آنها را بلعید».<ref>طبری، تاريخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۴۴۷؛ ابن اثیر،الكامل، ۱۳۸۵ق، ج ۱، ص ۲۰۵</ref> | |||
* '''جدایی از توبهکنندگان و اذیت موسی(ع)''' | * '''جدایی از توبهکنندگان و اذیت موسی(ع)''' | ||
«بنیاسرائیل در دوران سرگردانی در بیابان؛ مشغول [[توبه]] بودند تا خداوند آنان را ببخشد. اما با گذشت زمان؛ قارون از جمع توبهکنندگان جدا شد. حضرت موسی(ع) که قارون را دوست میداشت، به نزد او رفته و گفت: ای قارون. قوم تو در حال توبه هستند و تو از آنها جدا شدی. به آنها بپیوند که در غیر این صورت عذاب الهی شامل حال تو خواهد شد. قارون گفتار او را به تمسخر گرفت. ... قارون دستور داد که بر روی موسی(ع) خاکستر بریزند. ... زمین، قارون را به همراه اموال و قصرش به درون خود برد.<ref> علی بن ابراهیم، تفسير القمی، ۱۴۰۴، ج ۲، ص۱۴۵.</ref> | «بنیاسرائیل در دوران سرگردانی در بیابان؛ مشغول [[توبه]] بودند تا خداوند آنان را ببخشد. اما با گذشت زمان؛ قارون از جمع توبهکنندگان جدا شد. حضرت موسی(ع) که قارون را دوست میداشت، به نزد او رفته و گفت: ای قارون. قوم تو در حال توبه هستند و تو از آنها جدا شدی. به آنها بپیوند که در غیر این صورت عذاب الهی شامل حال تو خواهد شد. قارون گفتار او را به تمسخر گرفت. ... قارون دستور داد که بر روی موسی(ع) خاکستر بریزند. ... زمین، قارون را به همراه اموال و قصرش به درون خود برد.<ref> علی بن ابراهیم، تفسير القمی، ۱۴۰۴، ج ۲، ص۱۴۵.</ref> | ||
با اینکه قرآن، از ذكر محل وقوع حادثه كه در مصر اتفاق افتاده يا در صحراى سينا، ساكت است ولى از [[روایات]]، تفاسیر و تورات بر میآيد كه عذاب خداوند در صحراى سينا بر قارون اتفاق افتاده است.{{یادداشت| برخی از محققان احتمال دادهاند این وقائع در مصر اتفاق افتاده و قارون در مصر دچار عذاب الهی گردیده است: «بنىاسرائيل در صحرای سينا به صورت بيابان گرد زندگى میكردند و وسيلهاى براى كسب ثروت زیاد در آنجا فراهم نبود.همچنین بنىاسرائيل در صحرای سينا خيمهها و چادرها زده بودند و خيمه اجتماع مجلس شورى و قضاوت و غيره آنان بود ولى لفظ «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ» نشان میدهد كه قارون كاخ مجلّلى داشته است؛ لذا احتمال دارد كه قضيه قارون در مصر اتفاق افتاده باشد. قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج ۵، ص ۳۱۲}} | با اینکه قرآن، از ذكر محل وقوع حادثه كه در مصر اتفاق افتاده يا در صحراى سينا، ساكت است ولى از [[روایات]]، تفاسیر و تورات بر میآيد كه عذاب خداوند در صحراى سينا بر قارون اتفاق افتاده است.{{یادداشت| برخی از محققان احتمال دادهاند این وقائع در مصر اتفاق افتاده و قارون در مصر دچار عذاب الهی گردیده است: «بنىاسرائيل در صحرای سينا به صورت بيابان گرد زندگى میكردند و وسيلهاى براى كسب ثروت زیاد در آنجا فراهم نبود.همچنین بنىاسرائيل در صحرای سينا خيمهها و چادرها زده بودند و خيمه اجتماع مجلس شورى و قضاوت و غيره آنان بود ولى لفظ «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ» نشان میدهد كه قارون كاخ مجلّلى داشته است؛ لذا احتمال دارد كه قضيه قارون در مصر اتفاق افتاده باشد. قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج ۵، ص ۳۱۲}} | ||
==قارون در تورات== | ==قارون در تورات== | ||
تورات از قارون با نام «قورَح» یاد کرده است. بنابر تورات؛ قارون و پیروانش معتقد بودند که خدواند در میان بنیاسرائیل بوده و دیگر نیازی به ریاست و نبوت موسی و [[هارون]] نیست: «(قارون)با اشخاصی كه از فرزندان ييسرائل (اسرائیل) يعنی دويست و پنجاه نفر ... عليه مُشه (موسی) قيام نمودند. * بر ضد مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) اجتماع نموده به آنها گفتند (فخر فروشی) برای شما كافی است چون كه جمعيت تماماً مقدس هستند و خداوند در ميان آنهاست چرا بر جمعيت خداوند فخر میفروشيد؟»<ref>اعداد؛ ۱۶: ۲-۳.</ref> | تورات از قارون با نام «قورَح» یاد کرده است. بنابر تورات؛ قارون و پیروانش معتقد بودند که خدواند در میان بنیاسرائیل بوده و دیگر نیازی به ریاست و نبوت موسی و [[هارون]] نیست: «(قارون)با اشخاصی كه از فرزندان ييسرائل (اسرائیل) يعنی دويست و پنجاه نفر ... عليه مُشه (موسی) قيام نمودند. * بر ضد مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) اجتماع نموده به آنها گفتند (فخر فروشی) برای شما كافی است چون كه جمعيت تماماً مقدس هستند و خداوند در ميان آنهاست چرا بر جمعيت خداوند فخر میفروشيد؟»<ref>اعداد؛ ۱۶: ۲-۳.</ref> | ||
قارون و | قارون و اقوامش دارای موقعیت مناسبی بوده و حتی خداوند انجام برخی اعمال عبادی را بر عهده آنان سپرده بود: «(موسی در خطاب به قارون و پیروانش) آيا از برای شما كم است كه خداوندِ ييسرائل (اسرائیل) شما را از جمعيت ييسرائل جدا ساخته تا شما را مقرب درگاه خود كند و خدمت ميشكان خداوند را انجام دهيد و جلو جمعيت ايستاده برای آنها خدمت نماييد؟ *و (به خصوص) تو و برادرانت فرزندان لِوی (خاندان قِهات) را همراه تو مقربتر نمود؟ (حالا) خواستار كُوهِن (کاهن) شدن هم هستيد؟»<ref>اعداد؛ ۱۶: ۹-۱۰.</ref> | ||
در نهایت؛ خداوند قارون و پیروانش را به جهت نافرمانی و مشکلات مهمی که به وجود | در نهایت؛ خداوند قارون و پیروانش را به جهت نافرمانی و مشکلات مهمی که به وجود آوردند، دچار عذاب الهی کرد: «زمينی كه زير (پای) آنها بود شكافته شد. * آن زمین دهان خود را باز كرده آنها و خانهها و تمام اشخاصی را كه متعلق به قُورَح (قارون) بودند و همه دارايی آنها را بلعيد.* آنها و هرچه داشتند زنده به گور رفتند و از ميان جماعت نابود شدند و (شكاف) زمين بر روی آنها بسته شد».<ref>اعداد؛ ۱۶: ۳۱- ۳۳</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
* تورات، ترجمه انجمن کلیمیان ایران. | * تورات، ترجمه انجمن کلیمیان ایران. | ||
* ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: الطیب، اسعد محمد، عربستان سعودی، مکتبة نزار مصطفی الباز، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق. | * ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: الطیب، اسعد محمد، عربستان سعودی، مکتبة نزار مصطفی الباز، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق. | ||
خط ۵۷: | خط ۷۴: | ||
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، قم، سید طیب، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴. | * قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، قم، سید طیب، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴. | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
{{پایان}} | |||
[[رده:بنی اسرائیل]] | [[رده:بنی اسرائیل]] |