Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۳۸
ویرایش
imported>Hasaninasab جز (←محبوبترین اذکار) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
ذکر را به یادکردن و یادآوری از چیزی یا کسی با قلب، زبان یا هر دو معنا کردهاند<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه ذکر؛ دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه ذکر.</ref> که گاه در برابر فراموشی و [[غفلت]] به کار برده میشود و گاه به ادامه حفظ چیزی در ذهن اشاره دارد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه ذکر؛ مصطفوی، | ذکر را به یادکردن و یادآوری از چیزی یا کسی با قلب، زبان یا هر دو معنا کردهاند<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه ذکر؛ دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه ذکر.</ref> که گاه در برابر فراموشی و [[غفلت]] به کار برده میشود و گاه به ادامه حفظ چیزی در ذهن اشاره دارد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه ذکر؛ مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه ذکر.</ref> در محاورات عمومی مردم و به ویژه اهل شرع واژه ذکر همان یاد [[خدا]] است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ذکر؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه ذکر.</ref> ذکر به معانی دیگری مانند تذکر<ref>دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه ذکر.</ref> نگه داشتن اشیا، سخن گفتن از چیزی<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ذکر.</ref> و علم و دانش<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۶، ص۳۷.</ref> نیز استفاده شده است. | ||
<br /> | <br /> | ||
از واژه «الذکر» به عنوان یکی از چهار نام و صفت کتاب خدا در کنار [[قرآن]]، [[فرقان]] و «کتاب» استفاده شده | از واژه «الذکر» به عنوان یکی از چهار نام و صفت کتاب خدا در کنار [[قرآن]]، [[فرقان]] و «کتاب» استفاده شده و بیش از ۳۰ بار در آیات قرآن به کار رفته است. در این آیات از نزول ذکر<ref>سوره حجر، آیه ۶؛ سوره نحل، آیه ۴۴؛ سوره ص، آیه۸.</ref> یا القاء آن بر [[پیامبر(ص)]]،<ref>سوره قمر، آیه۲۵.</ref> شنیدن و تلاوت ذکر (قرآن)،<ref>سوره قلم، آیه۵۱، سوره آل عمران، ۵۸.</ref> پیروی از آن<ref>سوره یس، آیه۱۱.</ref> و حفظ آن<ref>سوره حجر، آیه ۹.</ref> سخن به میان آمده است.<ref>طیب حسینی، «ذکر/قرآن»، ص۳۴۱.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
مفهوم متضاد ذکر را در قرآن و روایات، نسیان، غفلت، فراموش کردن یاد خدا و اندرزهای او دانستهاند که نتایجی مانند ملامت در [[قیامت]] و [[قساوت قلب|قساوت و مرگ قلب]] برای آن متصور است.<ref>شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۳ و ۸۱۵.</ref> | مفهوم متضاد ذکر را در قرآن و روایات، نسیان، غفلت، فراموش کردن یاد خدا و اندرزهای او دانستهاند که نتایجی مانند ملامت در [[قیامت]] و [[قساوت قلب|قساوت و مرگ قلب]] برای آن متصور است.<ref>شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۳ و ۸۱۵.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
مشتقات ریشه ذکر در حدود ۳۰۰ بار در [[قرآن]] به کار رفته است که بیشتر آنها درباره یادکردن خدا و نعمتها و آیات الهی و یادآوری آنها است و در برخی از [[آیه|آیات]] نیز ذکر به معنای یادکردن غیرخدا استفاده شده است.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۲۴.</ref> ذکر از دیدگاه قرآن دارای چنان اهمیتی است که در آیه ۱۴ [[سوره طه]] به عنوان یکی از حکمتهای [[نماز]] (مهمترین [[عبادت]] خداوند) معرفی شده است. در آیات متعددی نیز [[پیامبران]] و [[مؤمنان]] را به عدم سستی در ذکر خدا فرمان داده است<ref>سوره طه، آیه ۴۲؛ سوره آل عمران، آیه ۴۱؛ سوره اعراف، آیه ۲۰۵؛ سوره احزاب، آیه۴۱؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> | مشتقات ریشه ذکر در حدود ۳۰۰ بار در [[قرآن]] به کار رفته است که بیشتر آنها درباره یادکردن خدا و نعمتها و آیات الهی و یادآوری آنها است و در برخی از [[آیه|آیات]] نیز ذکر به معنای یادکردن غیرخدا استفاده شده است.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۲۴.</ref> ذکر از دیدگاه قرآن دارای چنان اهمیتی است که در آیه ۱۴ [[سوره طه]] به عنوان یکی از حکمتهای [[نماز]] (مهمترین [[عبادت]] خداوند) معرفی شده است. در آیات متعددی نیز [[پیامبران]] و [[مؤمنان]] را به عدم سستی در ذکر خدا فرمان داده است<ref>سوره طه، آیه ۴۲؛ سوره آل عمران، آیه ۴۱؛ سوره اعراف، آیه ۲۰۵؛ سوره احزاب، آیه۴۱؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
در [[جوامع حدیثی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] نیز اهمیت ذکر و آثار تربیتی آن در زندگی فردی و اجتماعی و نتایج [[آخرت|اخروی]] آن مورد تاکید قرار گرفته و مداومت بر ذکر خدا در همه زمانها و مکانها از توصیههای [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] به [[مسلمانان]] بوده<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۹۸.</ref> تا جایی که در برخی [[روایات]] ذکر خدا به عنوان فلسفه و حکمت وجوب برخی [[عبادت|عبادات]] مانند [[حج]] و [[جهاد]] معرفی شده <ref>صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۵۶.</ref>و بسیاری از روایات نیز به شرح و بسط ذکر در آیات قرآن<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۹۸.</ref> پرداختهاند.<ref>شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۴.</ref> | در [[جوامع حدیثی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] نیز اهمیت ذکر و آثار تربیتی آن در زندگی فردی و اجتماعی و نتایج [[آخرت|اخروی]] آن مورد تاکید قرار گرفته و مداومت بر ذکر خدا در همه زمانها و مکانها از توصیههای [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] به [[مسلمانان]] بوده<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۹۸.</ref> تا جایی که در برخی [[روایات]] ذکر خدا به عنوان فلسفه و حکمت وجوب برخی [[عبادت|عبادات]] مانند [[حج]] و [[جهاد]] معرفی شده<ref>صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۵۶.</ref>و بسیاری از روایات نیز به شرح و بسط ذکر در آیات قرآن<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۹۸.</ref> پرداختهاند.<ref>شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۴.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
ذکر جایگاه و اهمیت ویژهای نزد [[عرفا]] دارد و آن را مهمترین و گاه تنها وسیله برای رسیدن و نزدیک شدن به خدا میدانند. غایت و هدف ذکر نزد عرفا فناشدن ذاکر در مذکور است و زمانی که به چنین مرحله رسیده شود از آن به ذکر حقیقی نام برده میشود. از واژههای نزدیک ذکر در اصطلاحات عرفانی میتوان به «جلیس»، «حضور»، «شهود»، «فکر» و [[دعا]] اشاره کرد.<ref>محرمی و عباسی، «ذکر در عرفان»، ص۸۱۸-۸۲۰.</ref> | ذکر جایگاه و اهمیت ویژهای نزد [[عرفا]] دارد و آن را مهمترین و گاه تنها وسیله برای رسیدن و نزدیک شدن به خدا میدانند. غایت و هدف ذکر نزد عرفا فناشدن ذاکر در مذکور است و زمانی که به چنین مرحله رسیده شود از آن به ذکر حقیقی نام برده میشود. از واژههای نزدیک ذکر در اصطلاحات عرفانی میتوان به «جلیس»، «حضور»، «شهود»، «فکر» و [[دعا]] اشاره کرد.<ref>محرمی و عباسی، «ذکر در عرفان»، ص۸۱۸-۸۲۰.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
{{اصلی|ذکر لفظی|ذکر قلبی}} | {{اصلی|ذکر لفظی|ذکر قلبی}} | ||
ذکر را به ذکر لفظی و ذکر قلبی تقسیم کردهاند. | ذکر را به ذکر لفظی و ذکر قلبی تقسیم کردهاند. | ||
* '''ذکر لفظی''' که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یادکردن [[خدا]] با زبان گفته میشود.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> این نوع | * '''ذکر لفظی''' که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یادکردن [[خدا]] با زبان گفته میشود.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> این نوع ذکر را اولین مرتبه ذکر دانستهاند که انسان نام خدا و [[اسما و صفات|اوصاف]] او را بر زبانش جاری کند، که گاه بدون توجه به محتوا و معانی، آن اذکار را به کار میبرد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.</ref> | ||
* '''ذکر قلبی''' یا ذکر خفی این است که [[ذاکر]] ذکر را بر زبان نیاورده و فقط با قلب خود به یاد [[خدا]] باشد<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> و او را در نهان و | * '''ذکر قلبی''' یا ذکر خفی این است که [[ذاکر]] ذکر را بر زبان نیاورده و فقط با قلب خود به یاد [[خدا]] باشد<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> و او را در نهان و آشکار، حاضر و ناظر بداند و از انجام اعمالی که مورد رضایت خدا نیست، پرهیز نماید.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۱۶۸؛ پژوهشکده تحقیقات اسلامی، معارف قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> ذکر قلبی را بالاترین مرتبه [[ذکر]] دانستهاند که توجه به خدا ابتدا از آن میجوشد و بعد بر زبان جاری میشود؛ مثلا هنگام مطالعه و دقت در جهان آفرینش و مشاهده نظم کائنات به یاد عظمت خداوند بیفتد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۲.</ref> | ||
در آیه ۴۱ [[سوره احزاب]] از [[مؤمنان]] خواسته شده زیاد خداوند را ذکر گویند. واژه «ذکر کثیر» در این آیه مورد تفاسیر مختلفی قرار گرفته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۳۳۰-۳۳۲.</ref> براساس برخی [[روایات]] ذکر کثیر اشاره به ذکر لفظی دارد و کثیرالذکر کسی است که زیاد ذکر خدا ورد زبان او باشد؛<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۱۵۳.</ref> ولی در مقابل در دیگر اخبار منظور از ذکر لفظی را همان ذکر قلبی دانستهاند. در روایتی از [[امام علی(ع)]] ذکر کثیر، ذکر سری و قلبی دانسته شده و [[منافقان]] را کسانی میداند که فقط در ظاهر ذکر خدا میگویند و در نهان از ذکر خدا پرهیز میکنند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۰۱.</ref> | در آیه ۴۱ [[سوره احزاب]] از [[مؤمنان]] خواسته شده زیاد خداوند را ذکر گویند. واژه «ذکر کثیر» در این آیه مورد تفاسیر مختلفی قرار گرفته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۳۳۰-۳۳۲.</ref> براساس برخی [[روایات]] ذکر کثیر اشاره به ذکر لفظی دارد و کثیرالذکر کسی است که زیاد ذکر خدا ورد زبان او باشد؛<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۱۵۳.</ref> ولی در مقابل در دیگر اخبار منظور از ذکر لفظی را همان ذکر قلبی دانستهاند. در روایتی از [[امام علی(ع)]] ذکر کثیر، ذکر سری و قلبی دانسته شده و [[منافقان]] را کسانی میداند که فقط در ظاهر ذکر خدا میگویند و در نهان از ذکر خدا پرهیز میکنند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۰۱.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
برای ذکر خدا آثاری بر جان و جسم انسان برشمردهاند که از جمله آن میتوان به آرامش و اطمینان دل، ترس از خدا، علم و بصیرت، [[رستگاری]]، یادکردن خدا از انسان، زنده شدن دل، آمرزش الهی، [[بهشت]] و عزت، شادی آفرینی، همنشینی با محبوب، حیات و آبادانی، شکوفایی عقل و درمان قلب اشاره کرد.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۳۴-۳۳۷.</ref> | برای ذکر خدا آثاری بر جان و جسم انسان برشمردهاند که از جمله آن میتوان به آرامش و اطمینان دل، ترس از خدا، علم و بصیرت، [[رستگاری]]، یادکردن خدا از انسان، زنده شدن دل، آمرزش الهی، [[بهشت]] و عزت، شادی آفرینی، همنشینی با محبوب، حیات و آبادانی، شکوفایی عقل و درمان قلب اشاره کرد.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۳۴-۳۳۷.</ref> | ||
* '''آرامش و اطمینان دل:''' آیه ۲۸ [[سوره رعد]] «أَلا | * '''آرامش و اطمینان دل:''' آیه ۲۸ [[سوره رعد]] «أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» ذکر خدا را مایه اطمینان و آرامش دل انسانها دانسته است. اطمینان قلب در این آیه را تفسیر واژه «من اناب» در آیه قبل دانستهاند؛ یعنی انابه همان اطمینان و ایمان است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۰۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] الف و لام بر سر کلمه «القلوب» را نشانه عمومیت میداند که تمام قلبهای انسانها را در برمیگیرد؛ یعنی هر قلبی به ذکر خدا آرامش مییابد مگر اینکه کار قلب به جایی برسد که در اثر از دست دادن بصیرت و رشد دیگر نتوان آن را قلب نامید، در نتیجه چنین قلبی از ذکر خدا گریزان و از نعمت طمأنینه یا آرامش محروم خواهد بود. نکته دیگر اینکه تقدم «بذکر الله» بر فعل دلیل بر حصر است؛ یعنی قلوب انسانها فقط به ذکر و یاد خداوند آرامش میگیرد نه چیز دیگری.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۵-۳۵۶.</ref> | ||
* '''یادکردن خدا از انسان:''' به یاد خدا بودن و ذکر او را گفتن عاملی برای توجه خدا به بندگان دانسته شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> در [[روایات]] متعددی ذیل آیه ۱۵۲ [[سوره بقره]] | * '''یادکردن خدا از انسان:''' به یاد خدا بودن و ذکر او را گفتن عاملی برای توجه خدا به بندگان دانسته شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> در [[روایات]] متعددی ذیل آیه ۱۵۲ [[سوره بقره]] «فَاذْکرُونی أَذْکرْکم» ذکر خدا به [[طاعت]] و بندگی را باعث یاد خدا از انسان با نعمت، رحمت، احسان و غفران دانستهاند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> | ||
* '''رستگاری:''' ذکر و یاد خداوند به دلیل نعمتهایی که به انسان بخشیده و شکر آن نعمتها را از عوامل رستگاری انسان برشمردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۳۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۱۰ [[سوره جمعه]] که فلاح و رستگاری انسان را منوط به ذکر خدا کرده است، نجات انسان از هرگونه بدبختی و شقاوت را به ذکر زبانی و قلبی خداوند که عامل ریشهکن کردن غفلت از دل انسان و باعث [[تقوا|تقوای الهی]] است، وابسته میداند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۷۴.</ref> | * '''رستگاری:''' ذکر و یاد خداوند به دلیل نعمتهایی که به انسان بخشیده و شکر آن نعمتها را از عوامل رستگاری انسان برشمردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۳۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۱۰ [[سوره جمعه]] که فلاح و رستگاری انسان را منوط به ذکر خدا کرده است، نجات انسان از هرگونه بدبختی و شقاوت را به ذکر زبانی و قلبی خداوند که عامل ریشهکن کردن غفلت از دل انسان و باعث [[تقوا|تقوای الهی]] است، وابسته میداند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۷۴.</ref> | ||
* '''علم و بصیرت:''' [[مفسران]] ذیل آیه ۲۰۱ [[سوره اعراف]] ذکر خدا را نجات بخش و عامل ایجاد بصیرت و تفکر در انسان هنگام وسوسه [[شیطان]] و نجات از غفلت میدانند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۸۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۶۶.</ref> | * '''علم و بصیرت:''' [[مفسران]] ذیل آیه ۲۰۱ [[سوره اعراف]] ذکر خدا را نجات بخش و عامل ایجاد بصیرت و تفکر در انسان هنگام وسوسه [[شیطان]] و نجات از غفلت میدانند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۸۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۶۶.</ref> | ||
* '''شکوفایی عقل:''' بر اساس برخی روایات از [[امام علی(ع)]] روشنی دل و شکوفایی عقل و خرد با ذکر خدا برای انسان حاصل میگردد.<ref>تمیمی آمدی، | * '''شکوفایی عقل:''' بر اساس برخی روایات از [[امام علی(ع)]] روشنی دل و شکوفایی عقل و خرد با ذکر خدا برای انسان حاصل میگردد.<ref>تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۹؛ لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ۱۳۷۶ش، ص۶۰؛</ref> | ||
== موانع == | == موانع == | ||
بر اساس آموزههای دینی گاه به دلیل رفتارهای نادرست انسان، موانعی در راه ذکر خدا در برابر انسان قرار میگیرد که از جمله میتوان به ایجاد غفلت توسط خدا بر قلوب [[کافران]]، پیروی از [[شیطان]]، دوست | بر اساس آموزههای دینی گاه به دلیل رفتارهای نادرست انسان، موانعی در راه ذکر خدا در برابر انسان قرار میگیرد که از جمله میتوان به ایجاد غفلت توسط خدا بر قلوب [[کافران]]، پیروی از [[شیطان]]، دوست گمراهکننده، تکاثر و نفاخر، اموال و اولاد، خودپرستی، آرزوهای طولانی و پیروی از هوای نفس اشاره کرد. | ||
* '''خودپرستی:''' با توجه به آیه ۱۲ [[سوره اعراف]] «أَنَا | * '''خودپرستی:''' با توجه به آیه ۱۲ [[سوره اعراف]] «أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین» یکی از مهمترین موانع ذکر خدا را خودپرستی، [[تکبر]] و نخوت معرفی کردهاند.<ref>[http://sadeghain.net/fa/Article/View/118/%D8%B0%DA%A9%D8%B1#_ftnref54: ذکر مجمع جهانی صادقین]</ref> | ||
* '''ایجاد غفلت توسط خداوند بر قلوب کافران:''' گاه خداوند برای مجازات کسانی که با حق درافتادهاند، غفلت را بر قلبهای آنان مسلط میکند تا یاد و ذکر خداوند را فراموش کنند و دچار عواقب رویگردانی از ذکر خدا گردند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref> | * '''ایجاد غفلت توسط خداوند بر قلوب کافران:''' گاه خداوند برای مجازات کسانی که با حق درافتادهاند، غفلت را بر قلبهای آنان مسلط میکند تا یاد و ذکر خداوند را فراموش کنند و دچار عواقب رویگردانی از ذکر خدا گردند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref> | ||
* '''اموال و اولاد:''' بر اساس آیه ۹ [[سوره منافقون]] اگرچه اموال و اولاد از مواهب الهی محسوب میگردد؛ ولی گاهی علاقه زیاد، سرگرمی و دلمشغولی به آنان باعث غفلت از یاد و ذکر خدا و [[نماز]] خواهد شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۴۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۹۱.</ref> | * '''اموال و اولاد:''' بر اساس آیه ۹ [[سوره منافقون]] اگرچه اموال و اولاد از مواهب الهی محسوب میگردد؛ ولی گاهی علاقه زیاد، سرگرمی و دلمشغولی به آنان باعث غفلت از یاد و ذکر خدا و [[نماز]] خواهد شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۴۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۹۱.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== نتایج رویگردانی از ذکر == | == نتایج رویگردانی از ذکر == | ||
برای رویگردانی از ذکر و یاد خداوند پیامدها و نتایج ناگواری در متون دینی معرفی شده است که از جمله میتوان به تنگی و سختی زندگی، تسلط [[شیطان]] بر انسان، گمراهی، کوری در [[قیامت]]، همنشینی با شیطان و [[عذاب|عذاب الهی]] اشاره کرد. | برای رویگردانی از ذکر و یاد خداوند پیامدها و نتایج ناگواری در متون دینی معرفی شده است که از جمله میتوان به تنگی و سختی زندگی، تسلط [[شیطان]] بر انسان، گمراهی، کوری در [[قیامت]]، همنشینی با شیطان و [[عذاب|عذاب الهی]] اشاره کرد. | ||
* '''تنگی و سختی زندگی:''' [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۱۲۴ [[سوره طه]] که اشاره به تنگی و سختی زندگی کسانی دارد که از یاد و ذکر خدا غافل میشوند، معتقد است کسی که یاد خدا را فراموش کند و با او قطع رابطه نماید دیگر چیزی جز دنیا برای او باقی نخواهد ماند و آن را مطلوب | * '''تنگی و سختی زندگی:''' [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۱۲۴ [[سوره طه]] که اشاره به تنگی و سختی زندگی کسانی دارد که از یاد و ذکر خدا غافل میشوند، معتقد است کسی که یاد خدا را فراموش کند و با او قطع رابطه نماید دیگر چیزی جز دنیا برای او باقی نخواهد ماند و آن را مطلوب یگانه خود قرار میدهد، در نتیجه همه کوشش خود را منحصر در به دست آوردن دنیا خواهد کرد؛ ولی این حد از معیشت او را قانع نکرده و برای بیشتر از آن [[حرص]] خواهد ورزید و دائم به داشتههای دیگران چشم میدوزد و [[طمع]] او به جایی منتهی نمیشود؛ به همین دلیل چنین شخصی همیشه در فقر و تنگی به سر میبرد و در دل علاقهمند چیزی است که ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۵.</ref> نتیجه چنین وضعیتی را کوری در قیامت معرفی کردهاند؛ زیرا کسی که در این دنیا نسبت به حقایق نابینا است در [[آخرت]] عکس العمل وضعی رفتار خود را خواهد دید و راهی به سوی [[بهشت]] و سعادت اخروی پیدا نمیکند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۳۳۰.</ref> | ||
* '''تسلط شیطان بر انسان:''' در تفسیر آیات ۳۶ و ۳۷ [[سوره زخرف]] گفته شده است زمانی که انسان از یاد خدا غافل شود، شیطان همدم و قرین این شخص گردیده بر او مسلط میشود و هیچگاه از او جدا نخواهد شد و با تزیین کردن اعمال او، پرده بر چشم و گوش او انداخته هرجا که بخواهد او را میکشاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۱۰۱-۱۰۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۶۴.</ref> | * '''تسلط شیطان بر انسان:''' در تفسیر آیات ۳۶ و ۳۷ [[سوره زخرف]] گفته شده است زمانی که انسان از یاد خدا غافل شود، شیطان همدم و قرین این شخص گردیده بر او مسلط میشود و هیچگاه از او جدا نخواهد شد و با تزیین کردن اعمال او، پرده بر چشم و گوش او انداخته هرجا که بخواهد او را میکشاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۱۰۱-۱۰۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۶۴.</ref> | ||
* '''گمراهی:''' [[طبرسی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] ۲۲ [[سوره زمر]] الفت گرفتن با [[کفر]] و [[تعصب]] بر آن را موجب [[قساوت قلب]] دانسته است؛ عاملی که باعث عدم تاثیر ذکر خدا در دل گردیده و گمراهی از راه خدا را در پی خواهد داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۷۲.</ref> | * '''گمراهی:''' [[طبرسی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] ۲۲ [[سوره زمر]] الفت گرفتن با [[کفر]] و [[تعصب]] بر آن را موجب [[قساوت قلب]] دانسته است؛ عاملی که باعث عدم تاثیر ذکر خدا در دل گردیده و گمراهی از راه خدا را در پی خواهد داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۷۲.</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن | * ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، مصحح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، | * ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق. | ||
* ابوطالبی، محمد، «ذکر»، در دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۴ش. | * ابوطالبی، محمد، «ذکر»، در دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۴ش. | ||
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۹۰ش. | * انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۹۰ش. | ||
* | * پژوهشکده تحقیقات اسلامی، معارف قرآن، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷ش. | ||
* تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، مصحح مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶ش. | * تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، مصحح مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶ش. | ||
* دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش. | * دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش. | ||
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، لبنان - | * راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، لبنان - سوریه، دار العلم- الدار الشامیة، ۱۴۱۲ق. | ||
* شفیعی، سیعد، «ذکر»، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش. | * شفیعی، سیعد، «ذکر»، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش. | ||
* صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، انتشارات داوری، ۱۳۸۵ش. | * صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، انتشارات داوری، ۱۳۸۵ش. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
* طیب حسینی، سید محمود، «ذکر/قرآن»، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۴ش. | * طیب حسینی، سید محمود، «ذکر/قرآن»، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۴ش. | ||
* طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۶۹ش. | * طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۶۹ش. | ||
* | * قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش. | ||
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، | * کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق. | ||
* لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، مصحح حسین حسنی بیرجندی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ش. | * لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، مصحح حسین حسنی بیرجندی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ش. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | ||
* محرمی، فریده، عباسی، بابک، ذکر در عرفان، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش. | * محرمی، فریده، عباسی، بابک، ذکر در عرفان، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش. | ||
* مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، ۱۴۰۲ق. | * مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، ۱۴۰۲ق. | ||
* | * مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(علیهالسلام)، ۱۳۷۷ش. | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == |