پرش به محتوا

تأویل: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi
imported>Lohrasbi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۹: خط ۸۹:
روایات ذیل حاکی از آن است که در متون اولیه اسلامی تأویلِ کلام معادلِ معنا و مقصود گوینده به کار می‌رفته و گاهی به مفهوم و مدلول لفظ، اعم از مطابقی و التزامی، و گاهی نیز به مصادیق مورد نظر اطلاق می‌شده است:
روایات ذیل حاکی از آن است که در متون اولیه اسلامی تأویلِ کلام معادلِ معنا و مقصود گوینده به کار می‌رفته و گاهی به مفهوم و مدلول لفظ، اعم از مطابقی و التزامی، و گاهی نیز به مصادیق مورد نظر اطلاق می‌شده است:


#* روزی معاویه به عبدالله بن عباس گفت:مناقب علی و اهل بیت او را نگو! ابن عباس گفت:ما را از تأویل قرآن نهی می‌کنی؟ جواب داد:بلی. ابن عباس گفت:قرآن را بخوانیم؛ ولی نگوییم مقصود خداوند از آن (ما عنی الله به) چیست<ref>بحارالانوار، ج۳۳، ص۱۷۹</ref>؟ در این خبر، «‌ما عنی الله به‌» یعنی مقصود خداوند، تأویل قرآن نامیده شده است.
#* روزی [[معاویه]] به [[عبدالله بن عباس]] گفت: مناقب [[علی]] و [[اهل بیت]] او را نگو! [[ابن عباس]] گفت: ما را از تأویل قرآن نهی می‌کنی؟ جواب داد: بلی. ابن عباس گفت: قرآن را بخوانیم؛ ولی نگوییم مقصود خداوند از آن (ما عنی الله به) چیست؟<ref>بحارالانوار، ج۳۳، ص۱۷۹</ref> در این خبر، «‌ما عنی الله به‌» یعنی مقصود خداوند، تأویل قرآن نامیده شده است.
#* حذیفة بن یمان گوید:در روز غدیر، بعد از آنکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «‌من کُنتُ مولاه فهذا علی مولاه‌» مردی به پیامبر صلی الله علیه وآله گفت:ای رسول خدا! تأویل این سخن چیست؟ حضرت فرمود: «‌مَن کُنتُ نَبِیهُ فَهذا عَلِی اَمِیرُه‌» <ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۹۴</ref>
#* [[حذیفة بن یمان]] گوید: در [[روز غدیر]]، بعد از آنکه پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: {{{حدیث|من کُنتُ مولاه فهذا علی مولاه‌}} مردی به پیامبر صلی الله علیه وآله گفت: ای رسول خدا! تأویل این سخن چیست؟ حضرت فرمود: {{حدیث|مَن کُنتُ نَبِیهُ فَهذا عَلِی اَمِیرُه‌}}<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۹۴</ref>
#* حضرت علی علیه‌السلام فرمود:تأویل «‌اِنّا لِلّهِ و اِنّا اِلَیهِ راجِعُون‌» (بقره/۲، ۱۵۶) آن است که خدا مالک ماست و ما از این جهان رخت برمی بندیم.<ref>الکافی، ج۳، ص۲۶۱</ref> مدلول مطابقی آیه مذکور این است که ما مملوک خدا هستیم و به سوی او بازمی‌گردیم؛ اما لازمه مملوکیت ما برای خداوند، مالکیت خدا بر ما، و لازمه به سوی خدا رفتن، رخت بربستن از این جهان است، بنابراین، معنایی که در روایت به عنوان تأویل آیه شریفه آمده مدلول التزامی آن است.
#* حضرت علی علیه‌السلام فرمود: تأویل {{متن قرآن|اِنّا لِلّهِ و اِنّا اِلَیهِ راجِعُون‌|سوره= [[سوره بقره|بقره]]|آیه= ۱۵۶}} آن است که خدا مالک ماست و ما از این جهان رخت برمی بندیم.<ref>الکافی، ج۳، ص۲۶۱</ref> مدلول مطابقی آیه مذکور این است که ما مملوک خدا هستیم و به سوی او بازمی‌گردیم؛ اما لازمه مملوکیت ما برای خداوند، مالکیت خدا بر ما، و لازمه به سوی خدا رفتن، رخت بربستن از این جهان است، بنابراین، معنایی که در روایت به عنوان تأویل آیه شریفه آمده مدلول التزامی آن است.
#* در روایت دیگری از علی (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمود:تأویل قول ابراهیم: «‌اِنّی ذاهبٌ الی ربّی‌» (صافّات/۳۷، ۹۹) آن است که ایشان به عبادت خداوند و تلاش در راه او توجه کرده است.<ref>نورالثقلین، ج۴، ص۴۱۹</ref> منظور از این سخن آن است که در این آیه رفتن با پای جسمانی مراد نیست.
#* در روایت دیگری از علی علیه‌السلام نقل شده است که فرمود: تأویل قول ابراهیم: {{متن قرآن|اِنّی ذاهبٌ الی ربّی‌|سوره= صافّات|آیه= ۹۹}} آن است که ایشان به عبادت خداوند و تلاش در راه او توجه کرده است.<ref>نورالثقلین، ج۴، ص۴۱۹</ref> منظور از این سخن آن است که در این آیه رفتن با پای جسمانی مراد نیست.
#* امام کاظم (علیه‌السلام) [در تفسیر آیه مباهله، آیه ۶۱ آل عمران/۳[ فرمود:تأویل «‌اَبْناءَنا‌» حسن و حسین (علیهما السلام)، و تأویل «‌نِساءَنا »، فاطمه (علیها السلام)، و تأویل «‌اَنْفُسَنا‌» علی (علیه‌السلام) است.<ref>بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۴۱</ref>
#* [[امام کاظم علیه السلام|امام کاظم علیه‌السلام]] [در تفسیر [[آیه مباهله]]، آیه ۶۱ [[سوره آل عمران|آل عمران]] فرمود: تأویل «‌اَبْناءَنا‌» [[حسن(ع)|حسن]] و [[حسین (ع)|حسین]] علیهما السلام، و تأویل «‌نِساءَنا»، [[فاطمه (س)|فاطمه علیها السلام]]، و تأویل «‌اَنْفُسَنا‌» [[علی (ع)|علی علیه‌السلام]] است.<ref>بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۴۱</ref>


کاربرد اصطلاح تأویل قرآن در کلام مفسرانی چون طبری و طبرسی<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۰۱</ref> نیز به معنای تفسیر است. طبری نام تفسیرش را جامع البیان عن تأویل‌ای القرآن نهاده است.
کاربرد اصطلاح تأویل قرآن در کلام مفسرانی چون [[طبری]] و [[طبرسی]]<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۰۱</ref> نیز به معنای تفسیر است. طبری نام تفسیرش را جامع البیان عن تأویل ای القرآن نهاده است.


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس